eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.3هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
مامان بابام اومدن بهم سر بزنن، مامانم موهام رو دید، گفت چرا اینطوری شده، گفتم نمی دونم، بعدها که شرایطم بهتر شد، فهمیدیم از اعصابم بوده، اونروز همه چی رو به مامان بابام گفتم، بابام ناراحت شد گفت من که پول ندارم برات خونه بگیریم، چاره ای نداری باید بسازی، به دروغ گفتم، یکی از دوستام باباش براش خونه گرفته داره به من التماس میکنه برم باهاش هم خونه شم، بابام گفت، میشه من این دوستت رو ببینم، منم که از قبل با دوستم هماهنگ کرده بودم اومد، با هم رفتیم، خونه یکی دیگه از هم دانشجوییام رو به بابام نشون دادیم گفتیم اینجاست، بابا نگاه کرد و کلی سفارش و نصیحت کرد و قبول کرد، بابا مامانم رفتن، به دوستم گفتم، تو که تو خوابگاه دانشجویی هستی، خونه ای هم که به بابام نشون دادم، سه نفری اجاره کردن، تمایلی ندارن من برم پیششون، دیگه ام نمیتونم خونه پسر دایی مامانم بمونم، زهره خیلی اذیتم میکنه، به نظرت چیکار کنم؟... ✍ادامه دارد... #⛔️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
باورتون میشه این دختر خانم قاری و حافظ بین المللی کل قرآن هستند، صوت زیبای قرآن خودندنش به یک طرف، اون دعایی که میکنه و صلوات خاص امام رضا علیه السلام رو که میخونه یک طرف، واقعا آدم دلش ضعف میره❤️ https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae کلیپ کاملش رو بیا اینجا ببین👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماشاالله چه نفسی داره سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
‌🌷تاریخ‌ولادت ۱۳۶۳/۱۱/۱۴ 🌷تاریخ‌شهادت ۱۳۹۴/۹/۲۹ 🕊🌹 🎊🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم. فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماه رجب یک فرصتِ تقربِ به ارزش‌های الهی‌ست... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
گفت یه آقایی به دوست من پیشنهاد داده بود که محرم موقتش بشه، اونم هم خونه براش میگیره و هم هزینه تحصیلش و مخارج زندگیش رو میده، اولش بهم بر خورد ناراحت شدم، ولی بعدش به خاطر نیش زبون زهره قبول کردم، به دوستم گفتم، چه عقد موقت چه دائم رضایت پدر میخواد، بابام اگر بفهمه من دارم این کار رو میکنم من رو میکشه، گفت تو دیگه میشی عاقله و بالغه اجازه پدر نمیخواد، منم بدون تحقیق که مسئله درسته هست یا نه قبول کردم، و متاسفانه این عقد موقت انجام شد، ومن دیگه هیچ مشگلی مالی و یا خونه نداشتم، و برای رد گم کردن پیش پسر داییم و مخصوصا پسرهاش که واقعا من رو مثل خواهر خودشون میدونستند، با اون دخترهایی که خونشون رو به بابام نشون دادم رفت و امد میکردم و میگفتم خونه من اینجاست چهار سال دانشجوییم تموم شد، آقایی که عقد موقتش شده بودم، شدیدا بهم علاقه مند شد و در خواست ازدواج دائم رو بهم داد ✍ادامه دارد... #⛔️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد با سعادت امام محمد باقر مبارک🌸 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
‌‌‌‌‌✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💍 👈ازدواج شهید مدافع حرم و همسرش به واسطه 🌷 💠 شهدا حاجت میدن👇👇 🔹سوم دبیرستان بودم و به واسطه علاقه اے ڪه به شهید سید مجتبے داشتم، در خصوص زندگے ایشان مطالعه📖 مے ڪردم. این مطالعات به شڪل ڪلے من را با ، آرمان ها و اعتقاداتشان بیش از پیش آشنا مے ڪرد👌. 🔸شهید علمدار گفته بود به همه مردم بگویید اگر دارید، در خانه شهدا🌷 را زیاد بزنید. وقتے این مطلب را شنیدم🎧 به شهید سید مجتبے علمدار گفتم: حالا ڪه این را مے گویید، مے خواهم دعا ڪنم خدا یک مردے را قسمت من ڪند ڪه از سربازان (عج) و از اولیا باشد. 🔹حاجتے ڪه با عنایت ادا شد و با دیدن خواب ایشان، باهمسرم ڪه بعدها در زمره شهدا🕊 قرار گرفت، آشنا شدم. 🔸یک شب خواب را دیدم ڪه از داخل ڪوچه اے به سمت من مے آمد و یک جوانے همراهشان بود👥. شهید لبخندے زد😊 و به من گفت (ع) حاجت شما را داده است و این جوان هفته دیگر به تان مے آید. نذرتان را ادا ڪنید دارد👇👇
🔹وقتے از خواب بیدار شدم زیاد به خوابم اعتماد نڪردم🚫. با خودم گفتم من بزرگ تر دارم و غیرممڪن است📛 ڪه پدرم اجازه بدهد من هفته دیگر ڪنم. غافل از اینڪه شدنے خواهد بود👌. 🔸فردا شب سید مجتبے به خواب آمده و در خواب به مادرم گفته بود : جوانے هفته دیگر به خواستگارے مے آید. مادرم در خواب گفته بود نمے شود، من دختر بزرگ تر دارم پدرشان اجازه نمے دهند❌. شهید علمدار گفته بود ڪه این ڪارها را آسان مے ڪنیم☺️. 🔹خواستگارے درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسے ڪه زده بودم مقاومت ڪرد اما وقتے همسرم در جلسه خواستگارے شروع به صحبت ڪرد🗣، پدرم دیگر حرفے نزد🚫 و ڪرد و شب خواستگارے قباله من را گرفت✔️. 🔸پدر بدون هیچ رضایت داد✅ و درنهایت در دو روز این وصلت جور شد و به یڪدیگر درآمدیم. همان شب خواستگارے قرار شد با صحبت ڪنم. وقتے چشمم به ایشان افتاد تعجب ڪردم و حتے ترسیدم😨! طورے ڪه یادم رفت سلام بدهم. 🔸یاد خوابم افتادم. او همان بود ڪه شهید علمدار در خواب😴 به من نشان داده بود. 💕 وقتے با آن حال نشستم، ایشان پرسید اتفاقے افتاده است⁉️ گفتم شما را در خواب همراه دیده ام. 🔹خواب را ڪه تعریف ڪردم شروع ڪرد به گریه ڪردن😭. گفتم چرا گریه مے ڪنید؟ در ڪمال تعجب او هم از خودش به شهید علمدار براے پیدا ڪردن و متدین برایم گفت☺️.💞 راوی:همسر شهید 💗 ♥️ ♥️ 🎉🎊🎈🎂🎈🎊🎉
✳️ برادرها، نماز فراموش نشود! 🔻 ستون گردان حبیب، لحظه‌به‌لحظه به ارتفاعات «علی گره‌زد» نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد. برادر محسن [وزوایی] هم‌چنان‌که پیشاپیش ستون حرکت می‌کرد، با رسیدن نیروها به بالای تپه‌ای کوچک، ناگهان متوقف شد. نگاهی به آسمان انداخت و بعد رو به نیروها فریاد زد: « ، نماز! برادرها، نماز را فراموش نکنند.» با این نهیب، ستون حبیب می‌رفت تا از حرکت بایستد که برادر محسن فریاد زد: «نایستید، بدوید! نماز را به‌دورو می‌خوانیم. هر کس به پشت سر نفر جلویی دست تیمم بزند! نماز را به‌دورو بخوانید.» همان‌طور که داشتم به جلو می‌رفتم، مشغول به نماز شدم. عجب نمازی بود! به‌راستی نجوای عشق بود... 📚 برگرفته از کتاب | بیست روایت شفاهی از زندگی 📖 ص ۱۱۶ ❤️
♥♡بســـــم‌الرب‌الشـــهیـــد♥♡ ❣️ را یاد کنیم با ذکر صلوات که تا ابد مدیون و فرزندانشان هستیم...😔 که برای ما و حفظ وطن از دلبندانشان گذشتند...😓 پنج شنبه که میشود. ثانیـه هایمـان 🍂سخت بوی دلتنگي میدهد 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 🦋🦋🦋
ایستادن پاے امام زمان خویش امروز ۱۴ بهمن سالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم احمد_رضایی_اوندرے 🕊شهید مدافع حرم محسن_قاجاریان 🕊شهید مدافع حرم حسین_رضایے 🕊شهید مدافع حرم مهدی_محمدی_منفرد 🕊شهید مدافع حرم صفدر_حیدری 🦋🦋🦋
ابتدا قبول کردم ولی وقتی من رو به خونوادش معرفی کرد، خونوادش من رو نپذیرفتند، و خیلی بهم توهین کردند، منم گفتم نه قبول نمیکنم، من رو به شکلهای؟ مختلفی تهدید های فراوانی کرد، اهمیتی به تهدیداتش ندادم، بهش ادرس خونمون رو نداده بودم، و هرقت میگفت و حتی سماجت میکرد من میپیچوندمش، ولی شماره پدرم رو از توی گوشیم برداشته بود، و من بی خبر بودم، دو ماه از امدن من به خونمون گذشت، سیم کارتم رو عوض کردم، و. کاملا ارتباطم باهاش قطع شده بود، یه روز که رفته بودم دنبال کار، وقتی برگشتم خونه، دیدم بابام از شدت ناراحتی در مرز سکته است، چشمش به من افتاد گفت تو توی مشهد چه غلطی کردی، منم متاسفانه شروع کردم به دروغ گفتن، که اصلا همچین چیزی نیست این پسره مزاحم من بود، من که بهش محل ندادم، به شما زنگ زده، گفت اگر دوروغ میگه این همه اطلاعات از تو رو از کجا اورده، به دروغ گفتم، با خواهرش دوست بودم از اون اطلاعات گرفته، بابام گفت... ✍ادامه دارد... #⛔️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
امروز ۱۴ بهمن سالروز ولادت شهید شهید 🌺🌺🌸🌸🌺🌺🌸🌸 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 اللهم الرزقنا توفیق شهادت 🤲🤲 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|🌿🌹 🎞 نماهنگ بسیار زیبای مدافعــــان حــــــرم 🎧 با صدای ماندگار 🔸جاده و اسب محیاست بیا تا برویم... 🔹ڪربــــلا منتظر ماست بیا تا برویم 😭😭😭 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| ‌. دارم بہ دِلــْـ ولاے تو يا باقر العلـوم بر سر بود هَـــواے تو يا باقر العلـوم عهد ولادٺ تو و جشن و سُرور ماسٺ جانم شود فــــداے تو يا باقر العلوم . (ع)🌸
🔹وقتے از خواب بیدار شدم زیاد به خوابم اعتماد نڪردم🚫. با خودم گفتم من بزرگ تر دارم و غیرممڪن است📛 ڪه پدرم اجازه بدهد من هفته دیگر ڪنم. غافل از اینڪه شدنے خواهد بود👌. 🔸فردا شب سید مجتبے به خواب آمده و در خواب به مادرم گفته بود : جوانے هفته دیگر به خواستگارے مے آید. مادرم در خواب گفته بود نمے شود، من دختر بزرگ تر دارم پدرشان اجازه نمے دهند❌. شهید علمدار گفته بود ڪه این ڪارها را آسان مے ڪنیم☺️. 🔹خواستگارے درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسے ڪه زده بودم مقاومت ڪرد اما وقتے همسرم در جلسه خواستگارے شروع به صحبت ڪرد🗣، پدرم دیگر حرفے نزد🚫 و ڪرد و شب خواستگارے قباله من را گرفت✔️. 🔸پدر بدون هیچ رضایت داد✅ و درنهایت در دو روز این وصلت جور شد و به یڪدیگر درآمدیم. همان شب خواستگارے قرار شد با صحبت ڪنم. وقتے چشمم به ایشان افتاد تعجب ڪردم و حتے ترسیدم😨! طورے ڪه یادم رفت سلام بدهم. 🔸یاد خوابم افتادم. او همان بود ڪه شهید علمدار در خواب😴 به من نشان داده بود. 💕 وقتے با آن حال نشستم، ایشان پرسید اتفاقے افتاده است⁉️ گفتم شما را در خواب همراه دیده ام. 🔹خواب را ڪه تعریف ڪردم شروع ڪرد به گریه ڪردن😭. گفتم چرا گریه مے ڪنید؟ در ڪمال تعجب او هم از خودش به شهید علمدار براے پیدا ڪردن و متدین برایم گفت☺️.💞 راوی:همسر شهید 💗 ♥️ ♥️ 🎉🎊🎈🎂🎈🎊🎉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از مناره های حرم امیرالمؤمنین که چند سال بود در حال تعمیر بود در آستانه ایام رجب، رونمایی شد😍 انشالله به زودی روزی همه مون نجف، ایوان طلاش... 💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
سلام بر ابراهیم ... خوش به حالت ابراهیم خدا قربانیت را قبول نمود اسماعیلت شد ،جانت و چه عاشقانه برای حضرت دوست ،جانت را به قربانگاه بردی ... خوش به حالت ابراهیم من سالهاست در حصار جان مانده ام ... دستم رابگیر کمکم کن جان ناقابلم ،قابل جانان شود ابراهیم ... ابراهیم ... خسته ام دلشکسته تر از هر روز ... دعا کن برایم ... شهادت آرزومه💚🕊🖤🌷 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
CQACAgQAAx0CR7uQigACIuVh_AqpUMll6smyfLQJhrE5PRCjxgACjwoAAr-V4VNXPVa9QjT7vyME.mp3
2.67M
🔊 🎵 «آرزو‌های امام زمان» 🎙 حجت الاسلام 🔅 آرزوهاتون رو در مسیر آرزو‌های امام زمان قرار بدید... 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
*ای تنها آرزوی ما برگرد*💔💚💙 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
اگر داری به من دروغ میگی، ان شاالله از زندگیت خیر نبینی، نفرین بابام همون و بد بختی من همون، هر کاری کردم جایی کار پیدا نکردم، ازدواج کردم، شوهرم فرد دو رو و دروغگو از آب در اومد، مجبور به طلاق شدم، دوباره ازدواج کردم، بعد از شش ماه که با همسرم خیلی خوشبخت بودیم، مادر شوهرم پاش رو. کرد توی یه کفش که باید این رو طلاق بدی من ازش بدم میاد، همسرم رو تهدید کرد که خود سوزی میکنم اگر طلاقش ندی، متاسفانه از اون همسرم هم جدا شدم، ناراحتی اعصاب گرفتم، به قدری لاغر شدم که دیگه ترسناک شده بودم، یه روز افتادم به پای بابام، با گریه گفتم، من به شما دروغ گفتم، نفرینت من رو. گرفته، فقط نپرس که چیکار کردم، کلی قسمش دادم، گفتم من رو ببخش، همه بد بختی های من از نارضایتی شما برای درسم و اون نفرین شماست، من رو ببخش برام دعای خیر کن، دیگه خسته شدم هیچ نیرو و توانی برام نمونده، بابام بخشیدم، بعد از یه مدتی کاری که اصلا ربطی به مدرکم نداره پیدا کردم، ولی هنوز ازدواج نکردم، ✍ پایان #⛔️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
اگر امروز گمنامی فردا در آسمان ها از شهرت شما همه انگشت به دهان خواهند ماند ... . گمنام ، منم ... تو آخرِ تمامِ نام هایی ... . شهادت آرزومه 💚🕊🖤🌷 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃