#دستنوشته_شهید_محمد_مسرور
#خواب_شهید_محمد_مسرور
موضوع خواب : #حضرت_مهدي_عجل_الله
يك شب #خواب ديدم در حياط خانه رو به سوي قبله جمعي نشسته بوديم و#دعاي_ندبه مي خوانديم من نگاه كردم در جلوهمه آقا #امام_زمان دعاي ندبه مي خواند وهمه همراه با او(دعاي ندبه) مي خوانندويك نفر كنار ما ايستاده بود كه آن شخص بسيار ناراحت بود وآن شيطان بود كه از خواندن دعاي ندبه كه ما مي خوانديم ناراحت بود يك وقت حضرت مهدي روضه ي حضرت زهرا را خواند وگريه مي كرد فكر كنم آن روضه جريان در وديوار بود آن حضرت روضه ي بازوي شكسته #زهرا را مي خواند من هم وقتي آن حضرت روضه ي بازوي #حضرت_زهرا را خواند من هم شروع كردم به لعن گفتن عمر لعنت ا له وهمه جواب مي دادند يك وقت ديدم #شيطان بر اثر ناراحتي به سوي من حمله ور شد ومي خواست من را بزند ولي من با جاخالي دادن مشت آن را رد كردم ومشتي به سوي او رها كردم وبعد از خواب بيدار شدم
نتيجه : حضرت مهدي دعاي ندبه خود مي خواند و#روضه ي حضرت زهرا هم در آن مي خواند .
https://eitaa.com/shahidmasroor
هدایت شده از شهید مدافع حرم محسن جمالی
✍خاطرات خودنوشته شهید:
🔸قطعه #شهدا بهترین محل بود. با اینکه صبح زود می رفتم ولی همیشه چند پدر ومادر شهید بین مزارها نشسته بودند. آن ها را که می دیدم، بیشتر درک می کردم که #عشق تنها چیزی است که با رفتن ونبودن کم رنگ و فراموش نمی شود
🔹سعی می کردم #خلوتشان را به هم نزنم. همیشه اول به سراغ نظر کرده های #حضرت_زهرا سلام اللّه علیها (شهدای گمنام) میرفتم، آن ها که حتی از جاماندن اسمشان هم گذشتند.
🔸برای بیشتر شدن #رفاقتم با شهدا باهم قرار گذاشتیم من خاک از مزار آن ها بگیرم و آن ها #غبار از دل من می نشینم کنارشان با هم حرف می زنیم، من سنگ مزارشان را پاک می کنم، رنگ نوشته و حکاکی های روی سنگ ها را پررنگتر می کنم. آن ها هم در عالم #رفاقت سنگ تمام می گذارند و برایم مسیر مشخص می کنند که #عاقبت ختم به خیر شوم
#شهید_رسول_خلیلی🌷
#شهید_مدافع_حرم
#سالروز_شهادت