eitaa logo
شهید محمد مسرور❤️
330 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1هزار ویدیو
66 فایل
اولین طلبه شهید مدافع حرم استان فارس که در1394/11/16در سوریه به مقام پر فیض شهادت نائل شدند. این کانال شخصا زیر نظر خانواده شهیدمی باشد .واعضای خانواده شهید آن را مدیریت میکنند.
مشاهده در ایتا
دانلود
. من محمد مسرور هستم اهل کازرونم و الان نزد سایر شهدایم و #💚 میهمان اربابم سیدالشهدایم با تمام رفقا #🌷 بیاد همه شما هستم #🤲 این شماره پیام با من است 09395648002 منتظر پیامتان هستم منتظر پیام منم باشید #💌 دوستتون دارم که یاد را زنده نگه میدارید #♥️ * *
. چه زیباست زندگانی 🌷 هرکدام به شکلی خاص ، جلوه نمایی میکند. او‌ فرزند ارشد خانواده شد، پس از چند سال تأخیری که پدر و مادر انتظارش را میکشیدند... در ۲۱_رمضان ، مصادف با اول_تیرماه_۴۷ ، پا در این عرصه ی گذاشت و با همان ذکر ، دنیای پُراز قدرش را آغاز کرد و چه شروع زیبایی... علی_گونه زیست و علوی مدار شد✋ رشد و نمو کرد تا مسیر جاودانگی را همراه سازد. ۳۳_المهدی_عج جولانگاه این رشد و معنویتش شد شد و مسیر و را توأمان طی کرد. پایان برای او ، شروعی دیگر بود آوازه ی ، روحی دیگر در جسمش نواخت و جزو اولین هایی بود که لبیک گفت و گشت... خالص بود ، بی_ریا و بدور از حاشیه، که این خصلت ست. اول تیرماه۹۳ ، ندایی درونی اورا از پایانی زیبا خبرداد... و در ظهر فردای تولدش که ۴۶ سالگی را عبور کرده بود ، دوم_تیرماه_۹۳ بسوی حق شتافت و در همان روزی که تاریخ اعتبار برایش درج شده بود ، به رفت و کد را برایش رقم زد هردوتولدت مبارک ای شهیدم❤️⁩ * نقاش: خواهربزرگوار
. صفحه ای ویژه همراه با با لطفا همراهی کنید و در راستای نشر_ارزش_های_دفاع_مقدس و -تا_ابد_جاودان تا آنجا که میتوانید انتشار دهید#🌷 و این پیچ با ذکر و بیان منبع ، بلامانع هست. #✋ @paintingthemartyrs https://www.instagram.com/p/CCjV0uTp8j_/?igshid=n57916gg9q63
🌷شب عملیات والفجر ۸ بود.بهش گفتیم فرماندهی گفته نمیتونی در عملیات شرکت کنی.... بغضش ترکید, اشک روی گونه اش شروع به غلطیدن کرد و گفت چرا من, منم می خواهم بیام! گریه می کرد و با لهجه کازرونی التماس می کرد. هی می گفت اقای مهدوی ههههاااانمبری؟ می گفتم نه ! شاید صد بار این خواهش تکرار شد. رضا که با محسن هم سن وسال و رفیق جنگ و پایه بود هم به التماس و گریه افتاد که محسن هم بیاد! کلافه شدم, سرشان داد زدم و رفتم سمت گروهان. یک مرتبه محسن دوید جلویم با اشک گفت: دیشب خواب حضرت زهرا(س) را دیدم. به من گفت تو میای پیش خودم! تعجب مرا که دید ادامه داد: به قران اگه دروغ بگم. اگه نبریم شکایتت رو می کنم! خیلی با جذبه وجدی می گفت. یک مرتبه بدنم شل شد. بی اختیار گفتم: برو آماده شو بیا! پرید سر و صورتم رو بوسید. بعد دست دور گردن رضا انداخت و همدیگر را بغل کردند. رضا گفت: بچه بدو که آخر گرفتی! من مبهوت نگاه این دو نوجوان کم سن وسال می کردم و بی اختیار اشک می ریختم. همان شب عملیات والفجر هشت هردو پر کشیدند. بعد از عملیات فهمیدم که رمز عملیات هم "یا زهرا" بود.🌹 محسن شیرافکن و رضا حیدری 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
سخت دلتنگ و غریبم... خمار جرعه ای "امن یجیبم" ... خدایی بی قرارم... خدایا طاقت ماندن ندارم... فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم😭
🕊🌷 هم در طهارتِ ظاهر و هم در صفای باطن ؛ یکه‌تازِ میدانِ مجاهده و مراقبه بودند! 📸 به یاد شهیدان : حبیب سیاوش ، مسلم دهقان محمدکاظم دیده‌ور ، نگهدار جوکار 🕊🌷 | | 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 🆔 @shahidemeli