eitaa logo
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
660 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
7.8هزار ویدیو
71 فایل
فراموشم نکن حسین جان فراموشت نخواهم کرد قسمتی از وصیت نامه ی شهید مدادیان بیسمچیمون ⤵️⤵️⤵️ https://abzarek.ir/service-p/msg/584740 پیج اینستاگرام ⤵ https://www.instagram.com/shahidmedadian 💖 خادم کانال @Zsh313 اومدنت اینجا اتفاقی نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️استقبال هموطنان آشوری از پیکر مطهر شهید جانی بت اوشانا ✋🏻✨ 🌹شادی روح تمام شهــدا، و امام شهدا و سلامتی وتعجیل در فرج مولا صاحب الزمان عج 🍃♥️ ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ 🌷شهیــــــــــــــــــــدانہ🕊 کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | من بقیعم ... ◾️سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام را به محضر مقدس حضرت صاحب الزمان (عج) تسلیت عرض می نماییم. کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زبانِ حال... ام‌البنين خطاب بِه مولايش حسن گفت: «اگر مادرت بی‌خانه است بگذار سقفی بر سر ما نيز نباشد» اينگونه معلمی بود كه مواسات را به ابالفضلش آموخت. سجادجانم سجده طولانی كن كه فرزند منتقمت خواهد امد عزيز دلم باقر گوشه‌ای از علومت را بشكاف كه خلق‌الله ببينند هر چه هست نزد شماست. حضرت صادق بِه شيعيانت بشارت حضور منجی را بده كه زمين راستگوتر از تو بِه خود نديده خواهی آمد و دوباره خواهيم ساخت سرايی زيباتر از لولو و مرجان... کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
ای بقیع! ای قرارِ عزیزترین بندگان خدا! چه رازی‌ در تاروپود خاکت نهفته است که وقتی به تو می‌اندیشم، این‌گونه وجودم غرق اشک و غربت و آه می‌شود‌؟ غربتی به رنگ حسرت و داغِ روزی که بارگاه پاک‌ترین انسان‌ها به دست ناپاک‌ترین انسان‌ها، خاک شد... و غربتی از جنسِ دل‌آشوبیِ عصرهای جمعه که هفته به هفته، برایم تکرار می‌شود… نمی‌دانم، چه پیوندی است میان جمعه‌ها و بقیع که وقتی به هردو فکر می‌کنم، تمام وجودم ماتم‌زده می‌شود… شاید عصرهای جمعه، امام زمان به یاد مظلومیت اهل بیت، روضه می‌خواند و اشک می‌ریزد و با قلبی گرفته و چشمی تَر، مزار بی‌نشان حضرت مادر را به آغوش می‌کشد… کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷﷽🌷 هر کس ز ولایت و ولیّ دور شود همسایه‌ی دشمن است و منفور شود! پروانه صفت، گِرد ِعلی می‌گردیم تا دیده‌ی هر فتنه گری کور شود! 🌱🌸🍃🌼🍃🌸🌱 ما جویای سعادتیم با خامنه‌ای روی خط ولایتیم با خامنه‌ای به دشمن کور دل بگویید که ما تا پای شهادتیم با خامنه‌ای 🌷🍃🌸💠🌸🍃🌷 🌻اللّٰهُمَّ احفظ نائب المهدی(عج) امامنا الخامنه‌ای🌻 🌹سلامتی و طول عمر حضرتِ امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) صلوات🌹 کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیکم یا ائمه الهدی السلام علیکم یا حسن ابن علی السلام علیکم یا علی ابن الحسین السلام علیکم یا محمد ابن علی الباقر السلام علیکم یا جعفر ابن محمد الصادق السلام علیکم جمیعا ورحمة الله سلام بر بقیع و خاک پاکش کانال شهدایی شهید رحمان مدادیان 👇 @shahidmedadian 🇮🇷🌷🕊🌼🕊🌷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه روز میاد که گل زهرا برا بقیع یه صحن و گنبد و بارگاه می سازه💚 تخریب قبور ائمه بقیع هشتم شوال کانال شهدایی شهید رحمان مدادیان👇 @shahidmedadian 🇮🇷🌷🕊🌼🕊🌷🇮🇷
هدایت شده از بهرام نژاد
متاسفانه مازندان ما همیشه به دریایش شناخته شد،نه دریادلانش! ازبین این ۱۳ نفر ۱۱نفر بشهادت رسیدن... کانال شهدایی شهید رحمان مدادیان 👇 @shahidmedadian 🇮🇷🌷🕊🌼🕊🌷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب:اگر جرات می کردند قبر مطهر پیغمبر را هم ویران می‌کردند.... هشتم شوال سالگرد تخریب قبرستان بقیع 🏴 کانال شهدایی شهید رحمان مدادیان 👇 @shahidmedadian 🇮🇷🌷🕊🌼🕊🌷🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠یک آیه برای تمام زندگی 🔸 استاد مسعود 🥀⃟•✍کپی مطالب باذکر صلوات به نیت سلامتے و تعجیل در فرج مولے جایز است 👈اینجا قرار عاشقی با شهیدان است👉 🕊 🌷🕊🌷🕊🌷 کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 سرلشکر شهید فلاحی، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران می‌گوید: 🌷«وقتی خبر شهادت را به حضرت امام رساندم، یک ربع به فکر فرو رفتند. حضرت امام در مورد همه شهدا می‌گفت خدا آنها را بیامرزد ولی در مورد شیرودی گفت او آمرزیده است». در این دیدار حضرت امام به پدر شهید فرمودند: «این شهید فقط فرزند شما نبود، فرزند من هم بود.» 📣شهید به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد به عنوان نمونه در مصاحبه با خبرنگاران خارجی ، وقتی صدای الله اکبر را شنید، مصاحبه را نیمه‌تمام گذاشت و به طرف مسجد رفت. خبرنگاران به زبان انگلیسی و آلمانی می‌پرسیدند: «چه اتّفاقی افتاده؟» و با دوربین و سایر وسایل به دنبالش رفتند. او لحظه‌ای سرش را برگرداند و گفت: «اللّه، مسجد» و به سرعت از آن‌جا خارج شد و در مسجد وضو گرفت و با رزمندگان به نماز نشست. 🌻اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ یک از حزب ها و گروه ها وابسته نیست. آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم. ............................... کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شـهـــدا شهید علی تجلائی ولادت :١٣٣٨/۰۵/۰۵ تبریز مسئول طرح و عملیات قرار گاه خاتم سپاه شهادت : ۱۳۶۳/١٢/٢۵ عملیات بدر _هودرالعظیم منطقه القرنه مزار: بی نشان مزار نمادین :گلزار شهدای بقائیه مارا الان تبریز 🌷 پیش از مراسم خیال می کرد به سادگی حرفش را خواهد گفت. اما وقت داشت می گذشت و خطبه عقد در حال آغاز بود. دل به دریا زد و گفت: شنیده ام عروس در مجلس عقد هر دعایی بکند اجابت می شود. اگر تو هم به من علاقه داری و خوشبختی مرا می خواهی دعا کن که شهید شوم! عروس هنگامی که داشت خطبه خوانده می شد. از خداوند برای علی و خودش شهادت خواست آنوقت با چشمانی پر اشک علی را نگاه کرد . علی از طرز نگاه او فهمید که دعای خیر درباره اش انجام گرفته است. 🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و صـلوات🌼 کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
---خاطراتی از شهید علی تجلایی از زبان همرزمانش. کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ازش پرسیدم : این همه به فقیران کمک میکنی چیزی برای خودت باقی می ماند؟! خیلی آرام گفت : من کاره ای نیستم . من فقط وسیله هستم . روزی دهنده خداست کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
4_5938006450969251868.mp3
13.28M
🎧 صبح امروز| صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار کارگران ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
✨گرمای پنجاه درجه✨ 🍃🌸نماز صبح را که می خواند، بعد از زیارت عاشورا، صبحانه خورده نخورده ، کلاه حصیری اش را خیس می کرد. می گذاشت سرش و می زد به دل کار. بعضی وقت ها تا ساعت چهار بعد از ظهر نه غذایی خورده بود و نه آب درست و حسابی. توی گرمای پنجاه درجه جنوب فقط باید می نشستی زیر باد کولر و آب خنک می خوردی، چه برسد به بیل زدن توی ظل آفتاب. کار سختی بود خیلی سخت، آن هم برای کسی مثل مجید، با آن کلیه های درب و داغان.🌸🍃 🍃🌸یادم بود توی عملیات والفجر مقدماتی کلی شهید توی یک شیارافتاده بودند. نشانی شیار را بهش دادم. پشت ارتفاعات تپه های ماهوری. دستم را گرفت و گفت ” بیا برویم”. صبح راه افتادیم. یکی یکی از میدان های مین رد شدیم . از این تپه به آن تپه. از این خاکریز به آن خاکریز. چند ساعتی گذشت. خسته شده بودم. گفتم ” مجید ولش کن. از خیر این شیار بگذر.” عصر شده بود و ما هنوزداشتیم می گشتیم. بالاخره پیدایش کردیم. دستم را ول کرد و گفت “خب برو. حالا دیگر با تو کاری ندارم”🍃🌸 ✨احساس✨ 🍃🌸چزابه بودیم. یک جای پرت نشسته بودم و قرآن می خواندم. یکهو آمد جلو و گفت” حاجی احساس نداری؟” گفتم” نه، چه احساسی؟!” بچه ها را صدا زد. انگار عجله داشت. گفت ” بیایید همین جا را بکنید.” بچه ها دست به کار شدند. ده دقیقه بعد یک شهید پیدا شد. نمی دانم خودش چه حس کرده بود.🍃🌸 ✨روضه بخوان✨ 🍃🌸کار که گیر می کرد، شهید که پیدا نمی شد،می گفت” بشین، روضه بخوان”. درست وسط میدان مین. خودش هم می نشست کنارم ، درست وسط میدان مین. های های گریه می کرد. می گفت ” روضه کارگشاست”. واقعا هم همین طور میشد و شهید پیدا میشد
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت بیست و سوم #خاطرات_شهیدتورجی_زاده کانی مانگا راوی:    
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت بیست و چهارم ... 🌷 خیبر راوی: نوار مصاحبه شهید تورجی و خاطرات دوستان ماه های آخر سال 62 بود. گردان آخرین تمرینهای نظامی خود را انجام می داد. برادر عباس قربانی فرماندهی شجاع و پرتلاش بود. چند معاون فعال و توانا نیز او را یاری می کردند. اولین روزهای اسفند ماه بود. برادر قربانی در جمع بچه ها صحبت کرد. از طرح عملیات جدید گفت: اینکه قرار است در این عملیات با نام خیبر شاهرگهای اقتصادی عراق را نابود کنیم. اینکه اگر در طی کار به مشکل برخوردیم باید گروهان اول خود را فدایی کند تا بقیه نیروها عبور کنند. اما از منطقه عملیاتی چیزی نگفت. روز بعد کل نیروهای گردان امیرالمومنین علیه السلام به سمت منطقه طلائیه حرکت کردند. ما در خط دوم نبرد مستقر شدیم. فاصله ما تا خط نبرد حدود دو کیلومتر بود. بچه های جهاد مشغول زدن خاکریز جدید و حفر کانال بودند. روز بعد از همان کانال حرکت کردیم. خودمان را به خط دشمن رساندیم. عملیات خیبر از محور ما آغاز شد. تانکهای دشمن به راحتی در حال عبور بودند. چندین تانک دشمن را زدیم. قرار شد در صورت بروز مشکل یا برخورد با میدان مین از هر گردان گروهان اول فدایی شود. درگیری شدید شد. چندین کانال به موازات خط دشمن به وجود آمده بود. بیشتر نیروها داخل کانال رفته بودند. حتی برخی نیز در این کانالها گم شده بودند. برادر چنگالی من را صدا زد و گفت: یه تیربار اونجاست. اگه می تونی خاموشش کن! رفتم به سمت تیربار. یکدفعه صدای انفجار مهیبی آمد. ترکش به من نخورد. ولی انگار مغز من تکان خورده بود. کنار یک سنگر نشستم. دیگر چیزی حس نمی کردم. دستور عقب نشینی صادر شد. با دستور فرماندهی بیشتر نیروها به عقب منتقل شدند. در ادامه عملیات به سوی منطقه طلائیه رفتیم. ما گروهان دوم بودیم. برادر قربانی با گروهان اول رفته بود. در حمله سنگین دشمن ایشان و بیشتر نیروهایش به شهادت رسیده بودند. با شهادت فرمانده ما بقیه نیروها را اعزام نکردند. چند روز بعد بیست نفر که بیشتر آرپی جی زن بودند از گردان ما انتخاب کردند. قرار شد به خط اصلی درگیری در جزایر مجنون برویم.این جزایر برای عراق بسیار با اهمیت بود. پنجاه حلقه چاه نفت عراق در این منطقه  قرار داشت. همه نیروها گلوله و موشک انداز آر پی جی همراه خود داشتند. همه سوار بر یک تویوتا با سرعت به سمت جزایر می رفتیم. تانکهای دشمن در فاصله دور در سمت چپ جاده مستقر بود. شلیک آنها لحظه ای قطع نمی شد. یکی از گلوله ها دقیقاً از بالای سر ما رد شد. گرمی گلوله را روی سرم حس کردم. اما با یاری خدا از این جاده رد شدیم. کمی جلوتر گلوله های تیربار کالیبر به سمت ما شلیک می شد. اگر یکی از این گلوله ها به موشکهای آرپی جی می خورد همه ما منفجر می شدیم! اما با عنایت خدا به خاکریز بچه های لشگر رسیدیم. به محض رسیدن در بین سنگرها پخش شدیم. عراق به قدری بمباران می کرد که کسی نمی توانست سرش را بال بگیرد. بیشتر همراهان ما در همان منطقه به شهادت رسیدند. من هم مجروح شدم و به عقب منتقل شدم. چند روز بعد در بیمارستان یکی از بچه های گردان من را دید و گفت: تورجی چه خبر!؟ گفتم:خبری ندارم.چند روزه اینجا هستم. شما چه خبر!؟ دوستم گفت:عملیات خیبر تمام شد. در حالی که بیشتر بچه های قدیمی لشگر شهید شدند. با تعجب از روی تخت بلند شدم و گفتم: کیا شهید شدند؟! کمی مکث کرد و گفت: برادر خسروی و معاونهاش شهید شدند. عباس قربانی که از روز اول تو لشگر بود رو با توپ مستقیم زدند. عباس مفقودالاثر شده! از چند تا از فرمانده ها هم خبری نیست. خود حاج حسین خرازی فرمانده لشگر دستش قطع شده. از فرمانده های تهران هم حاج همت شهید شده. بعد از ایام نوروز63 از بیمارستان مرخص شدم. چند روز بعد دوباره به دار خوئین رفتم. مشاهده جای خالی دوستان خیلی سخت بود. بیشتر نیروهای قدیمی لشگر شهید و مجروح شده بودند. سراغ هر گردان می رفتم با تصاویر دوستانم روبرو می شدم. زندگی در این شرایط خیلی سخت بود. مصداق شعری بودم که بچه های رزمنده می خواندند. همه رفتند و تنها مانده ام من     زهمراهان خود جامانده ام من ...... 📚 کتاب یازهرا کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
۞ وَ مَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ «۳/طلاق» 🌱و هر کس بر خدا توکل کند خدا برای او کافی است💌 ┄┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┄