جمعه به یاد امام زمان روحی فداه و به یاد حاج قاسم سلیمانی
جمع فاتحان نبل و الزهرا
شهرک شیخ نجار سوریه
#نیمه_شعبان
#امام_زمان
#میلاد_امام_زمان
#سربازان_کوچک_امام_زمان
#ماه_شعبان
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
[ از خادمی تا شهادت ]
[ خـادم الشهدای...
یادمـان معـراج شهدای اهـواز ]
[ خادم الشهید، شهید محمد سلیمانی]
🔺از همان بچگی همیشه میگفت کاش من زوتر به دنیا میاومدم تا میتونستم به جبهه برم و در کنار شهدا بجنگم الان با خودم میگم خدایا چی شد که محمد من بزرگ شد و به مقام شهادت دست پیدا کرد و الان در بین شهدا جاگرفته. الان محمد من در گلزار شهدا،در بین شهدای دفاع مقدس دفنه...
#از_خادمی_شهدا_تا_شهادت
#خادم_الشهید
#راهیان_نور
#شهید
#نیمه_شعبان
#امام_زمان
#میلاد_امام_زمان
#سربازان_کوچک_امام_زمان
#ماه_شعبان
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
••
#حاجحسینیکتا
مـا به شرایط ظهور امامزمان
نزدیک شدهایم؛☝️🏻
شمـا جوانها خود را براۍ
تمدن نوین اسلامے آماده کنید!
آن روز را مےبینید⇓
که کار دشمن تمام اسٺ🍃
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🦋🌱
#اللهم_صلی_علی_محمد_آل_محمد
#نیمه_شعبان
#امام_زمان
#میلاد_امام_زمان
#سربازان_کوچک_امام_زمان
#ماه_شعبان
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی #فرهنگی_مجازی_هادی_دلها #شهید_رحمان_مدادیان
🆔 @Masaf
@shahidmedadian
❤❤❤❤
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹ ☘ ›
گر دهد عمرم اَمان؛رویت ببینم عاقبت
وَر بمیرم در غریبے زانتظارت خیر باد
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🦋🌱
#اللهم_صلی_علی_محمد_آل_محمد
#نیمه_شعبان
#امام_زمان
#میلاد_امام_زمان
#سربازان_کوچک_امام_زمان
#ماه_شعبان
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی #فرهنگی_مجازی_هادی_دلها #شهید_رحمان_مدادیان
🆔 @Masaf
@shahidmedadian
❤❤❤❤
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
تلنگر
گفتم:
اگر در ڪربلا بودم
تا پای جان برای حسین <؏>
تلاش میکردم ـ ـ ـ🍁]
گفت:
یڪ حسین زنده داریم
نامش مهدی <عج> است
تا حالا برای او چه کرده ای؟
سڪوت ڪردم ـ ـ🍂]
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🦋🌱
#اللهم_صلی_علی_محمد_آل_محمد
#نیمه_شعبان
#امام_زمان
#میلاد_امام_زمان
#سربازان_کوچک_امام_زمان
#ماه_شعبان
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی #فرهنگی_مجازی_هادی_دلها #شهید_رحمان_مدادیان
🆔 @Masaf
@shahidmedadian
❤❤❤❤
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
5714915861.mp3
2.75M
روز هفدهم
↵دعاےعھـد . . ♥️!
عزیزان شهدا ! 😊
🌹 دعای عهد فراموش نشه
اگه نخوندی تا قبل ظهر
وقت داری
________
اگر چهل روز 0⃣4⃣خوندی
ان شاء الله از یاران امام زمان🌹 (عج) خواهی بود و ان شاء الله حضرت رو زیارت😍 خواهی کرد.
#نیمه_شعبان
#امام_زمان
#میلاد_امام_زمان
#سربازان_کوچک_امام_زمان
#ماه_شعبان
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
🌸
#روزشمار_غدیر
5⃣ 2⃣ روز مانده تا عید سعید غدیر
تا عیدالله الاکبر، هر روز چشم مان را به نور یکی از فضائل مولی الموحدین امیرالمومنین علیه السلام روشنایی بخشیم...
🌸
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
#اللهم_صل_على_محمد_وال_محمد
#امام_زمان
#امام_عصر
#امام_حسین
#امام_رضا
#اربعين
#كربلاء
#حرم
#نيمه_شعبان
#موعود
#مهدویت
#آخرالزمان
#امام_عصر
#شیعه
#غدیر
#امام_علی
#حضرت_علی
#غدیر_را_بشناسیم_تا_عاشورا_اتفاق_نیفتد #غدیری_ام #فقط_حیدر_امیرالمومنین_است #نجف
https://www.instagram.com/p/CfJ4UPGs9vx/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🍂💚🍂💚﷽💚🍂
💚🍂💚🍂
🍂💚🍂
💚🍂
🍂
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_ششم
🔸 حالا من هم در کشاکش پاک احساسش، در عالم #عشقم انقلابی به پا شده و میتوانستم به چشم #همسر به او نگاه کنم که نه به زبان، بلکه با همه قلبم قبولش کردم.
از سکوت سر به زیرم، عمق #رضایتم را حس کرد که نفس بلندی کشید و مردانه ضمانت داد :«نرجس! قول میدم تا لحظهای که زندهام، با خون و جونم ازت حمایت کنم!»
🔸 او همچنان #عاشقانه عهد میبست و من در عالم عشق #امیرالمؤمنین علیهالسلام خوش بودم که امداد #حیدریاش را برایم به کمال رساند و نهتنها آن روز که تا آخر عمرم، آغوش مطمئن حیدر را برایم انتخاب کرد.
به یُمن همین هدیه حیدری، #13رجب عقد کردیم و قرار شد #نیمه_شعبان جشن عروسیمان باشد و حالا تنها سه روز مانده به نیمه شعبان، شبح عدنان دوباره به سراغم آمده بود.
🔸 نمیدانستم شمارهام را از کجا پیدا کرده و اصلاً از جانم چه میخواهد؟ گوشی در دستانم ثابت مانده و نگاهم یخ زده بود که پیامی دیگر فرستاد :«من هنوز هر شب خوابتو میبینم! قسم خوردم تو بیداری تو رو به دست بیارم و میارم!»
نگاهم تا آخر پیام نرسیده، دلم از وحشت پُر شد که همزمان دستی بازویم را گرفت و جیغم در گلو خفه شد. وحشتزده چرخیدم و در تاریکی اتاق، چهره روشن حیدر را دیدم.
🔸 از حالت وحشتزده و جیغی که کشیدم، جا خورد. خنده روی صورتش خشک شد و متعجب پرسید :«چرا ترسیدی عزیزم؟ من که گفتم سر کوچهام دارم میام!»
پیام هوسبازانه عدنان روی گوشی و حیدر مقابلم ایستاده بود و همین کافی بود تا همه بدنم بلرزد. دستش را از روی بازویم پایین آورد، فهمید به هم ریختهام که نگران حالم، عذر خواست :«ببخشید نرجس جان! نمیخواستم بترسونمت!»
🔸 همزمان چراغ اتاق را روشن کرد و تازه دید رنگم چطور پریده که خیره نگاهم کرد. سرم را پایین انداختم تا از خط نگاهم چیزی نخواند اما با دستش زیر چانهام را گرفت و صورتم را بالا آورد.
نگاهم که به نگاه مهربانش افتاد، طوفان ترسم قطره اشکی شد و روی مژگانم نشست. لرزش چانهام را روی انگشتانش حس میکرد که رنگ نگرانی نگاهش بیشتر شد و با دلواپسی پرسید :«چی شده عزیزم؟» و سوالش به آخر نرسیده، پیامگیر گوشی دوباره به صدا درآمد و تنم را آشکارا لرزاند.
🔸 ردّ تردید نگاهش از چشمانم تا صفحه روشن گوشی در دستم کشیده شد و جان من داشت به لبم میرسید که صدای گریه زنعمو فرشته نجاتم شد.
حیدر به سمت در اتاق چرخید و هر دو دیدیم زنعمو میان حیاط روی زمین نشسته و با بیقراری گریه میکند. عمو هم مقابلش ایستاده و با صدایی آهسته دلداریاش میداد که حیدر از اتاق بیرون رفت و از روی ایوان صدا بلند کرد :«چی شده مامان؟»
🔸 هنوز بدنم سست بود و بهسختی دنبال حیدر به ایوان رفتم که دیدم دخترعموها هم گوشه حیاط کِز کرده و بیصدا گریه میکنند.
دیگر ترس عدنان فراموشم شده و محو عزاخانهای که در حیاط برپا شده بود، خشکم زد. عباس هنوز کنار در حیاط ایستاده و ظاهراً خبر را او آورده بود که با صدایی گرفته به من و حیدر هم اطلاع داد :«#موصل سقوط کرده! #داعش امشب شهر رو گرفت!»
🔸 من هنوز گیج خبر بودم که حیدر از پلههای ایوان پایین دوید و وحشتزده پرسید :«#تلعفر چی؟!» با شنیدن نام تلعفر تازه یاد فاطمه افتادم.
بزرگترین دخترِ عمو که پس از ازدواج با یکی از #ترکمنهای شیعه تلعفر، در آن شهر زندگی میکرد. تلعفر فاصله زیادی با موصل نداشت و نمیدانستیم تا الان چه بلایی سر فاطمه و همسر و کودکانش آمده است.
🔸 عباس سری تکان داد و در جواب دلنگرانی حیدر حرفی زد که چهارچوب بدنم لرزید :«داعش داره میره سمت تلعفر. هر چی هم زنگ میزنیم جواب نمیدن.»
گریه زنعمو بلندتر شد و عمو زیر لب زمزمه کرد :«این حرومزادهها به تلعفر برسن یه #شیعه رو زنده نمیذارن!» حیدر مثل اینکه پاهایش سست شده باشد، همانجا روی زمین نشست و سرش را با هر دو دستش گرفت.
🔸 دیگر نفس کسی بالا نمیآمد که در تاریک و روشن هوا، آوای #اذان مغرب در آسمان پیچید و به «أشْهَدُ أنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ الله» که رسید، حیدر از جا بلند شد.
همه نگاهش میکردند و من از خون #غیرتی که در صورتش پاشیده بود، حرف دلش را خواندم که پیش از آنکه چیزی بگوید، گریهام گرفت.
🔸 رو به عمو کرد و با صدایی که به سختی بالا میآمد، مردانگیاش را نشان داد :«من میرم میارمشون.»
زنعمو ناباورانه نگاهش کرد، عمو به صورت گندمگونش که از ناراحتی گل انداخته بود، خیره شد و عباس اعتراض کرد :«داعش داره شخم میزنه میاد جلو! تا تو برسی، حتماً تلعفر هم سقوط کرده! فقط خودتو به کشتن میدی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🇮🇷 @shahidmedadian
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🍂
💚🍂
🍂💚🍂
💚🍂💚🍂
🍂💚🍂💚
🍂💚🍂💚﷽💚🍂
💚🍂💚🍂
🍂💚🍂
💚🍂
🍂
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_یازدهم
🔸 و صدای عباس بهقدری بلند بود که حیدر شنید و ساکت شد. احساس میکردم فکرش بههم ریخته و دیگر نمیداند چه کند که برای چند لحظه فقط صدای نفسهایش را میشنیدم.
انگار سقوط یک روزه #موصل و #تکریت و جادههایی که یکی پس از دیگری بسته میشد، حساب کار را دستش داده بود که بهجای پاسخ به هشدار عباس، قلب کلماتش برای من تپید :«نرجس! یادت نره بهم چه قولی دادی!»
🔸 و من از همین جمله، فهمیدم فاتحه رسیدن به #آمرلی را خوانده که نفسم گرفت، ولی نیت کرده بودم دیگر بیتابی نکنم که با همه احساسم خیالش را راحت کردم :«منتظرت میمونم تا بیای!» و هیچکس نفهمید چطور قلبم از هم پاشید!
این انتظار به حرف راحت بود اما وقتی غروب #نیمه_شعبان رسید و در حیاط خانه به جای جشن عروسی بساط تقسیم آرد و روغن بین مردم محله برپا بود تازه فهمیدم درد جدایی چطور تا مغز استخوانم را میسوزانَد.
🔸 لباس عروسم در کمد مانده و حیدر دهها کیلومتر آن طرفتر که آخرین راه دسترسی از #کرکوک هم بسته شد و حیدر نتوانست به آمرلی برگردد.
آخرین راننده کامیونی که توانسته بود از جاده کرکوک برای عمو آرد بیاورد، از چنگ #داعش گریخته و به چشم خود دیده بود داعشیها چند کامیون را متوقف کرده و سر رانندگان را کنار جاده بریدهاند.
🔸 همین کیسههای آرد و جعبههای روغن هم دوراندیشی عمو و چند نفر دیگر از اهالی شهر بود تا با بستهشدن جادهها آذوقه مردم تمام نشود.
از لحظهای که داعش به آمرلی رسیده بود، جوانان برای #دفاع در اطراف شهر مستقر شده و مُسنترها وضعیت مردم را سر و سامان میدادند.
🔸 حالا چشم من به لباس عروسم بود و احساس حیدر هر لحظه در دلم آتش میگرفت. از وقتی خبر بسته شدن جاده کرکوک را از عمو شنید، دیگر به من زنگ نزده بود و خوب میفهمیدم چه احساس تلخی دارد که حتی نمیتواند با من صحبت کند.
احتمالاً او هم رؤیای #وصالمان را لحظه لحظه تصور میکرد و ذره ذره میسوخت، درست مثل من! شاید هم حالش بدتر از من بود که خیال من راحت بود عشقم در سلامت است و عشق او در #محاصره داعش بود و شاید همین احساس آتشش زده بود که بلاخره تماس گرفت.
🔸 به گمانم حنجرهاش را با تیغ #غیرت بریده بودند که نفسش هم بریده بالا میآمد و صدایش خش داشت :«کجایی نرجس؟» با کف دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و زیرلب پاسخ دادم :«خونه.» و طعم گرم اشکم را از صدای سردم چشید که بغضش شکست اما مردانه مقاومت میکرد تا نفسهای خیسش را نشنوم و آهسته زمزمه کرد :«عباس میگه مردم میخوان #مقاومت کنن.»
به لباس عروسم نگاه کردم، ولی این لباس مقاومت نبود که با لبهایی که از شدت گریه میلرزید، ساکت شدم و اینبار نغمه گریههایم آتشش زد که صدای پای اشکش را شنیدم.
🔸 شاید اولین بار بود گریه حیدر را میشنیدم و شنیدن همین گریه غریبانه قلبم را در هم فشار داد و او با صدایی که بهسختی شنیده میشد، پرسید :«نمیترسی که؟»
مگر میشد نترسم وقتی در محاصره داعش بودم و او ترسم را حس کرده بود که آغوش لحن گرمش را برایم باز کرد :«داعش باید از روی جنازه من رد شه تا به تو برسه!» و حیدر دیگر چطور میتوانست از من حمایت کند وقتی بین من و او، لشگر داعش صف کشیده و برای کشتن مردان و تصاحب زنان آمرلی، لَهلَه میزد.
🔸 فهمید از حمایتش ناامید شدهام که گریهاش را فروخورد و دوباره مثل گذشته مردانه به میدان آمد :«نرجس! بهخدا قسم میخورم تا لحظهای که من زنده هستم، نمیذارم دست داعش به تو برسه! با دست #قمر_بنی_هاشم (علیهالسلام) داعش رو نابود میکنیم!»
احساس کردم از چیزی خبر دارد و پیش از آنکه بپرسم، خبر داد :«آیتالله سیستانی حکم #جهاد داده؛ امروز امام جمعه #کربلا اعلام کرد! مردم همه دارن میان سمت مراکز نظامی برای ثبت نام. منم فاطمه و بچههاشو رسوندم #بغداد و خودم اومدم ثبت نام کنم. بهخدا زودتر از اونی که فکر کنی، محاصره شهر رو میشکنیم!»
🔸 نمیتوانستم وعدههایش را باور کنم که سقوط شهرهای بزرگ عراق، سخت ناامیدم کرده بود و او پی در پی رجز میخواند :«فقط باید چند روز مقاومت کنید، به مدد #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کمر داعش رو از پشت میشکنیم!» کلام آخرش حقیقتاً #حیدری بود که در آسمان صورت غرق اشکم هلال لبخند درخشید.
نبض نفسهایم زیر انگشت احساسش بود و فهمید آرامم کرده است که لحنش گرمتر شد و هوای #عاشقی به سرش زد :«فکر میکنی وقتی یه مرد میبینه دور ناموسش رو یه مشت گرگ گرفتن، چه حالی داره؟ من دیگه شب و روز ندارم نرجس!» و من قسم خورده بودم نگذارم از تهدید عدنان باخبر شود تا بیش از این عذاب نکشد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@rafiq_shahidam96
🍂
💚🍂
🍂💚🍂
💚🍂💚🍂
🍂💚🍂💚🍂💚🍂
آمادهباش...
بخشی از انجیل هست که میگه، هرچی لازمه آماده کنین، چراغاتون رو روشن بذارین و یهجوری منتظر مولاتون باشین که هر وقت اومد و درِ خونهتون رو زد، فوری به استقبالش برید. چون یه وقتی میاد که فکرشم نمیکنین.
میبینی رفیق! آمادهباش بودن، برای بازگردوندن منجی، یه چیز مشترک میون آدمای امیدوار جهانه. مسیحی و مسلمون هم فرقی نمیکنه...
ظهور از اون چیزی که فکر میکنین به ما نزدیکتره... میتونه حتی نزدیکتر از همین #نیمه_شعبان باشه اگه ما آماده باشیم.
📚 ۱) کتاب هزار و یک نکته پیرامون امام زمان، نکته ۲۷۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 بهترین مکان برای جشنهای
#نیمه_شعبان کجـــاســـت؟؟
#استاد_پناهیان
#امام_زمان
🌸عضو شوید
🇮🇷 @shahidmedadian
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☄ #امام_زمان (عج) بیان، همه رو گردن میزنند!
تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها...
اگر این نقل قولها از دیرباز صحت نداره، پس داستان جنگهای آخرالزمانی که در روایات محکم هم اومده، چیه؟
※ ویژه #نیمه_شعبان
🌸عضو شوید
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
nime-shaban-2(silamusic.ir).mp3
10.17M
#بہوقتنوا
🍃👏شیرازی شاد شاااد 🌸
#نیمه_شعبان
#امام_زمان_عجل الله
#میلادآقاموݩنزدیڪهها😍
🇮🇷 @shahidmedadian
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❤️🖇یک قدم مانده
به آغاز سحر
تا که خورشید رخت
سهم دل ما گردد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#نیمه_شعبان
NegahiBeFazaelShabeNimeShaban.pdf
409.6K
📌 فایل پیدیاف | نگاهی به فضائل شب نیمهشعبان و احیای آن
➕به همراه برخی از اعمال و آداب
📱نسخۀ مناسب مطالعه در موبایل
🔹نیمهشعبان، شبی که خدا قسم خورده است که سائلی را رد نکند!
🔹اگر میتوانی امشب را بیدار بمان! | تا میتوانی دعا، نماز، تلاوت قرآن
🔹برنامه عبادی امام سجاد(ع) در شب نیمهشعبان
🔹هدیۀ مخصوص امام علی(ع) به کمیل در شب نیمهشعبان
🔹برترین دعا در این شب
📎 Panahian.ir/post/6126
#امام_زمان
#نیمه_شعبان
🌸عضو شوید
🇮🇷 @shahidmedadian
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شب نیمه شعبان دربهای آسمان باز می شود
#نیمه_شعبان
#امام_زمان
شب تقدیر (1).mp3
2.56M
#یک_دقیقه_حرف_حساب
💥 شب تقدیر
✨ احیاء امشب را از دست ندهید !
امشب اسراری دارد که فقط "دلهای بیدار" میفهمند...
#نیمه_شعبان
🌸عضو شوید
🇮🇷 @shahidmedadian
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#میلاد_امام_زمان
🌸بر جلوه ى روى ماه مهدى، صلوات
🍃بر جذبه ى هر نگاه مهدى، صلوات...
🌸ما را نبود چو هدیه اى در خور او
🍃بفرست به پیشگاه مهدى، صلوات...
✨با سلام و عرض تبریک مجدد به مناسبت #نیمه_شعبان و میلاد با سعادت مولایمان حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه خدمت شما همراهان مهدوی؛
🔸به مناسبت میلاد سراسر نور حضرت حجت ختم صلواتی هدیه به مولا برگزار خواهیم کرد و از شما بزرگواران خواهشمندیم که مثل همیشه با نفس های گرمتون همراهی بفرمائید.
اجر همه بزرگواران با حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها ⚘
لطفا تعداد صلواتهای خودتون رو در ربات زیر وارد کنید👇👇👇
https://EitaaBot.ir/counter/roz
با تشکر از همراهی شما 🌹🙏
#اللهمعجللولیکالفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نشر_حداکثری
🔹️ مناجات با امام زمان (عج)
.
- برنامه تلویزیونی "حـسـینیه مــعـلّی"
ویژه #نیمه_شعبان
.
باحضور #حاج_مهدی_رسولی
.
ماه شعبان ۱۴۴۴ - ۱۴۰۱
.
#حسینیه_معلی
#مهدی_رسولی
🇮🇷 @shahidmedadian
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما_ببینید
🔹️ دختر دوست داشتنی 😍❤️
.
- برنامه تلویزیونی "حـسـینیه مــعـلّی"
ویژه #نیمه_شعبان
.
باحضور #حاج_مهدی_رسولی
.
ماه شعبان ۱۴۴۴ - ۱۴۰۱
.
#حسینیه_معلی
#مهدی_رسولی
#امام_زمان
#نیمه_شعبان
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
دور هم نشسته بودیم. ابراهیم دستش رو شبیه یک دایره کرد، و گفت:
اگر دنیا مثل این کُره باشد، امام زمان (عج) مانند دست های من به دنیا احاطه دارد خداوند نیز بر تمام دنیا شاهد و ناظر هست.
مراقب اعمالمون باشیم...
#نیمه_شعبان✨
🇮🇷 @shahidmedadian
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
هدایت شده از 🖤جبهه فرهنگی سرلشکر بقایی 🖤
4_5764664474300583882.mp3
6.35M
آمادهباش...
بخشی از انجیل هست که میگه، هرچی لازمه آماده کنین، چراغاتون رو روشن بذارین و یهجوری منتظر مولاتون باشین که هر وقت اومد و درِ خونهتون رو زد، فوری به استقبالش برید. چون یه وقتی میاد که فکرشم نمیکنین.
میبینی رفیق! آمادهباش بودن، برای بازگردوندن منجی، یه چیز مشترک میون آدمای امیدوار جهانه. مسیحی و مسلمون هم فرقی نمیکنه...
ظهور از اون چیزی که فکر میکنین به ما نزدیکتره... میتونه حتی نزدیکتر از همین #نیمه_شعبان باشه اگه ما آماده باشیم.
📚 ۱) کتاب هزار و یک نکته پیرامون امام زمان، نکته ۲۷۰
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
کانال #جبهه_فرهنگی_سرلشکر_بقایی👇
#شهید_مجید_بقایی🕊
@farmandemajid
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
مهدیا!...
امشب که زمین و آسمان مهیای لمس قدوم مبارک توست ما را ببخش که اصل انتظار نورانی تو را از یاد بردهایم. دیده عاشقان و منتظرانت در فراق تویعقوبوار سپید شد و تنها با ظهور توست که دیدگانشان باز میگردد.تویی که غریبانه فرمودی: « براى تعجيل در فرج بسيار دعا كنيد ، كه فرج من فرج شما نيز هست »
#نیمه_شعبان
#اللهم_عجل_لولیک_لفرج