تڪیہڪنبہشھـدا؛شھـداتڪیہشـونخـداسـت
اصـلاڪنارگلبنشـینۍ
بـوۍگـلمۍگیـرۍ؛
پسگلسـتـانڪن
ڪلزندگیـترو
بـٰایـٰادشھـدا...!'
پنج شنبه و یاد شهدا با صلوات
#شهیدمحمدرضاالوانی
🇮🇷الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ🇮🇷
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇
https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_نماهنگ_تمنا_مجتبی_رمضانی.mp3
زمان:
حجم:
3.53M
من که از تو ناامید نمیشم
میدونم که باز هوامو داری
ممنونم که میشنوی صدامو
ممنونم بهم محل میزاری
#استودیویی🔊
#شب_جمعه🌙
#مجتبی_رمضانی🎙
🇮🇷الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ🇮🇷
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇
https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
🍃🌸رفتارهای اقتصادی و مالی بسیار در صداقت انسان تعیین کننده اند و در آغاز زندگی این صداقت و مهر و صفا بسیار مهم است
قرآن کریم با لطایف و ظرایف بینظیری میفرماید: «وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً ..»
و در این جمله کوتاه به سه نکته اساسی اشاره کرده است:
اولاً با نام «صَدُقَه» یاد کرده است. صدقه از ماده صدق است، و بدان جهت به مهر صداق یا صدقه گفته میشود که نشانه صداقت و راستین بودن علاقه مرد است.
دیگر اینکه با ملحق کردن ضمیر «هن» به این کلمه میخواهد بفرماید که مهریه به خود زن تعلق دارد نه به پدر و مادر و هیچکس دیگر.
سوم اینکه با کلمه «نِحْلَةً» کاملاً تصریح میکند که مهر زن هیچ عنوانی جز عنوان تقدیمی و پیشکشی و عطیه و هدیه ندارد.
مهریه در قالب هدیه داده میشود تا دوستی و محبت را بین زن و شوهر افزایش بدهد، نه اینکه خودش وسیله و واسطهای برای ایجاد تنش و مشاجره میان آنها باشد.
امام علی علیه السلام می فرماید: «لاتَغالُوا بِمُهُورِ النِّساءِ فَتَکوُنَ عَداوَةٌ»
«مهریه های زنان را گران و سنگین نکنید که موجب عداوت و دشمنی می شود».🌸🍃
@Quranahlebayt
.
صَیْمُری خدمت امام رضا (علیه السلام) از عقیم بودن زنش شکایت کرد😔
حضرتش تبسمی کرده و فرمودند:
انگشتری از جنس #فیروزه بگیر و بر روی آن بنویسند:
«رب لا تذرنی فردا و انت خیر الوارثین»
صَیمُری می گوید: به یک ماه نکشید که همسرم حامله شد و خداوند پسری به من عطا فرمود.
مرحوم کافی در یکی از سخنرانی های خویش می گوید:«دو عدد #انگشترفیروزه با همان کیفیت ساخته شود و زن و مرد هر کدام به دست کنند سپس می گوید:
«شاید به هزار نفر توصیه کرده ایم و بچه دار شده اند و مجرب است. »
📚 تحفة الرضویة صفحه ۲۸۹
🆔 مشاوره و تهیه محصولات
@sniper_511
✨ 🇮🇷 مرکز طب اسلامی حیات
@teb1400islami
4.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯پویش پاره کردن نقشه اسرائیل بزرگ در یادواره شهید محمد رضا الوانی در همدان
┄┄┅┅┅❅🇮🇷❅┅┅┅┄┄
✅کانال رسمی #میثم_تمار 👇
https://eitaa.com/joinchat/4187095234C31181dd1f9
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱 #ریل / هدف متعالی عالم
•┈┈••✾••┈┈•
🆔 @shabani_ir
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
✨🕊️💭رویای شهید؛ پیوند خواب و بیداری در پاسداری از ناموس 🩶🌹✨🕊️💭
آشنایی من با شهید الوانی، یا بهتره بگم برادر الوانی، اینجوری آغاز شد که برای اولین بار ایشان را در خواب زیارت کردم.
اون روزا، با یه نفر آشنا شده بودم که خودش رو پاسدار معرفی میکرد. طوری بهش اعتماد کرده بودم که هرچی میگفت، برام حکم یقین داشت.
اما کمکم رفتار فرد مشکوک شد و نمیتونستم به حرفهاش اعتماد کنم، اما به احترام مقامش با ایمان بهش هرچی میگفت میپذیرفتم.
اونقدر سردرگم شده بودم که فقط به خدا میگفتم: یه نشونه بهم بده. یه راه، یه نور.
و اون نشونه اومد... توی خواب.
قبل از اون همیشه به شهدا احترام خاصی داشتم اگر کسی میگفت کارش گره افتاده، ناخودآگاه میگفتم برو سر مزار شهدا، اگر هیچ جا جواب نگرفتی، با توکل به خدا به شهدا توسل کن.اونا راهو باز میکنن.
اما این بار، انگار خودشون اومدن سراغم...
یک صبح قبل از بیدار شدن، خواب شهید الوانی را دیدم. البته اون موقع اسمشونو نمیدونستم. اما با نشانههایی که در خواب دیدم، راهنماییام کردند.
در خواب دیدم که دست یک کودک حدود ۸-۹ ساله را گرفته ام و با هم وارد خانهای شدیم. به یکباره چهره کودک که بور و روسری داشت، تغییر کرد و به پسری با موهای مشکی چتری تبدیل شد. در حالی که دستش در دست من بود، دستمو تکان میداد و گفت: برو عکس بابامو بکش.
متعجب مونده بودم که چطوری؟ من که اهل نقاشی چهره نیستم، اما وقتی دستمو روی دیوار گذاشتم، قلم مویی رویایی از دستم افتاد و خودش شروع به حرکت کرد. روی دیوار، با سیاهقلم، چهره مرد جوانی با ریش و چشمانی پر از پیام و آگاهیو کشید.
من از شدت حیرت فقط نگاه میکردم.
یهدفعه دور صورتش، پر شد از گلهای قرمز آلاله...
و من با تمام وجود فهمیدم:
اون یه شهید بود.
اون لحظه، انقدر واقعی بود، انقدر زنده، که انگار همه زندگی قبلم یه خواب بود و فقط اون لحظه، معنی واقعیت داشت
وقتی از خواب بیدار شدم، به قدری تحت تأثیر حضورش بودم که، نمیتونستم حرف بزنم. فقط اشک میریختم.
هی توی ذهنم تکرار میکردم: این شهید کی بود؟ چرا اومد خواب من؟ اون بچه چرا گفت عکس بابامو بکش؟ یعنی فرزندشه؟ یعنی من باید دنبال حقیقتی برم که ازش غافلم؟
نه اسمشو میدونستم، نه شهر و کشورشو....
انقدر دیوانهوار دنبال جواب بودم که با خودم میگفتم تمام شهرها و روستاهای ایران را میگردم تا مزار این شهید مدافع حرم را پیدا کنم.
حس یه مسئولیت سنگین روی دوشم افتاده بود. یه ندای درونی که میگفت:
بلند شو. برو دنبالش. پیداش کن
بعد از اون خواب گفتم اول از باغ بهشت همدان شروع کنم و رفتم قطعه شهدای مدافع حرم را پیدا کردم.
همینطور که بین مزارها راه میرفتم، یهدفعه خشکم زد...
نگاه اون شهید، همون بود.
همون نگاه... همون چهرهی خوابم.
زیر عکسش نوشته بود:
#شهید_محمدرضا_الوانی🕊
و تازه داشتم با اسم ایشان آشنا میشدم.
خداروشکر که در شهر خودم، همدان، برادر الوانی را پیدا کردم.
بعدها به طرز معجزهآسایی با همسر شهید هم آشنا شدم و هربار معجزه بیشتری از شهید دیدم....
#ارسالیشماخوبان🌺
🇮🇷الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ🇮🇷
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇
https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
3.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از روزی که خواب شهید الوانی رو دیدم، تازه فهمیدم بعضی آدما حتی بعد از رفتنشون هم پای عهدشون با خدا و مردم وایستادن.
اون شب، وقتی اومد توی خوابم، حس کردم یه برادر بزرگتر اومده داره دستمو میگیره. نگاهش پر از غیرت بود، انگار طاقت نداشت من گول بخورم و توی اون سردرگمی و بازیها گم بشم. با همون نگاهش به من فهموند که راه درست کدومه.
باورم نمیشد. اما بعد از اون خواب، انگار یه پرده از جلوی چشمم کنار رفت. همه چیز برام روشن شد. حیلهها یکییکی برملا شد.🎭
آدمایی که نقش بازی میکردن، رو شدن.
درهایی که بسته بودن، یکییکی باز شد. هرچی که نمیدیدم، آشکار شد.چیزایی که نمیتونستم بفهمم، روشن شد.
از اون روز به بعد هر وقت یادش میافتم، یاد همون نگاه میافتم: نگاه کسی که حتی بعد از شهادت، هنوز نگران بقیهست، هنوز دلش میخواد کمک کنه، هنوز حاضر نیست ببینه یه نفر بیپناه مونده.💛
تا امروز، بارها شده توی موقعیتای سخت، ناخودآگاه بهش گفتم:
«برادر الوانی، شما که دست منو گرفتی، بازم دستمو بگیر.»🙏💫
و عجیب، هر بار یه راه باز شده. هر بار یه گره باز شده از کارم.🔓✨
این چیزیه که نمیشه با کلمات ساده توضیح داد؛
غیرت و بزرگی شهدا فقط توی کتاب و خاطره نیست، توی زندگی آدمها جریان داره.
برای من، #شهید_الوانی از همون روز تا حالا 🕯️مثل یه چراغ، مثل یه دست یاریدهنده کنارم بوده و هست.
#ارسالیشماخوبان🌹
🇮🇷الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ🇮🇷
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇
https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
علامه مروجی سبزواریmetadata_اسرار نماز جلسه ۱.mp3
زمان:
حجم:
26.33M
پست موقت
🕯 در این جلسهی خیرهکننده، استاد میفرماید:
«این را در هیج جا نخواندید، هیچ جا هم نخواهید خواند، از هیچ کس هم نخواهید شنید، این را بنده خدمتتان عرض میکنم!
🌊 استاد در این گفتارِ از باطن وضو پرده برمیدارد:
🔸 پیوند فلسفی «خلق ملائکه از عمل وضو و خواندن قرآن» با:
۱. حرکت جوهری
۲. جسمانیةالحدوث بودن نفس
🔹 با هر حرکت وضو، ملائکهای نورانی خلق میشوند؛
ملائکهای هوشمند، با عقل و شعور، که وضوگیرنده را دوست دارند و برایش دعا و استغفار میکنند…
برخی از این ملائکه عِلْمی هستند، برخی عَمَلی…
🔸 اگر انسان دائمالوضو باشد، این ملائکه واسطهای میشوند برای اتصال با عالم ملکوت و الهامات جبرائیلی…
🕳 اما آیا تا ابد همراه انسان میمانند؟
اگر انسان دروغ بگوید، ظلم کند یا حرف بیهودهای بزند،
این ملائکهی نورانی، تبدیل به موجوداتی تاریک و ساکت میشوند…
سرفصلهایی از این جلسهی تأملبرانگیز:
برای ایجاد نورانیت در وضو و نماز چه باید کرد!!!
راز سنگین نگه داشتن نورانیت عمل:
چرا نگه داشتن عمل سختتر از اصل عمل است؟
روایتی عرفانی از پیدایش روح:
◽️ سیر نزولی–صعودی روح:
بحث عجیب مکانیسم «تبدیل ملکوت به ماده» و «تبدیل ماده به ملکوت»
روح ملکوتی از خدا دور میشود، تا جایی که جرم میگیرد، وزن پیدا میکند، فضا اشغال میکند (تبدیل به ماده میشود)…
اما در سیر عروج، ماده دوباره به وجود ملکوتی تبدیل میشود…
◽️ پیوندی ژرف میان عرفان، فلسفه اسلامی و فیزیک:
⚛️ آیا بحث سنگین «تبدیل ماده به انرژی» و «تبدیل انرژی به ماده» در علم فیزیک،
با همین سیر ملکوتی همخوانی دارد؟
https://eitaa.com/moravejtohid
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️گریه بر سیدالشهدا علیه السلام،مدخل عوالم غیبی
♦️المحاضرات فی النجف الاشرف
@m_h_esfahani