eitaa logo
کانال رسمی شهید محمد رضا الوانی
1.2هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
11.5هزار ویدیو
161 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا... تاریخ تولد:1361/1/2 تاریخ شهادت:1395/7/7 مزارشهید:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات: @aabdozahraa315
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتم حسین، قفل دلم ناگهان شکست بغض گلوی مأذنه وقت اذان شکست در راه ِعشق اَنگ ِهوس خورد و خُرد شد پیش ِهمه غرور زلیخا چنان شکست مجنون که بی محلی لیلا کشید، گفت: ظرف ِمرا فقط جلویِ دیگران شکست باید که در طریق ِتو زانویِ درس زد پیش کسی که پیش شما، استخوان شکست قُرب ِخدا بدون ِتوسل نمی شود بالا نرفت آنکه زد و نردبان شکست حتی بساط ِچای ِشما غُصه می خورد آن هفته خود بخود دو سه تا استکان شکست با خطبه اش به کوفه نشان داده خواهرت زینب نخورده است در این امتحان شکست در پيش هيچ كس به خدا خم نمى شود هر قامتى كه محضر اين خاندان شكست جوری یزید ضربه دستش شتاب داشت دندان ِتو که جای خودش، خیزران شکست : یاغی نی‌ام، ترحمی ای پادشاه حسین گردن کشیـده‌ام کـه تماشـا کنم تــو را سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
گفتم حسین، قفل دلم ناگهان شکست بغض گلوی مأذنه وقت اذان شکست در راه ِعشق اَنگ ِهوس خورد و خُرد شد پیش ِهمه غرور زلیخا چنان شکست مجنون که بی محلی لیلا کشید، گفت: ظرف ِمرا فقط جلویِ دیگران شکست باید که در طریق ِتو زانویِ درس زد پیش کسی که پیش شما استخوان شکست قُرب ِخدا بدون ِتوسل نمی شود بالا نرفت آنکه زد و نردبان شکست حتی بساط ِچای ِشما غُصه می خورد آن هفته خودبخود دوسه تااستکان شکست با خطبه اش به کوفه نشان داده خواهرت زینب نخورده است در این امتحان شکست در پيش هيچ كس به خدا خم نمى شود هر قامتى كه محضر اين خاندان شكست جوری یزید ضربه دستش شتاب داشت دندان ِتو که جای خودش، خیزران شکست : یاغی نی‌ام، ترحمی ای پادشاه حسین گردن کشیـده‌ام کـه تماشـا کنم تــورا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
باز در نیمه‌ی شب چَشمِ کسی بینا شد کودکِ گمشده در خوابِ خوشش پیدا شد مادری آرزویش بچه ی زیبایی بود گفت جبریل به گوشش گره هایت وا شد دست لرزان زنی پیر کمی بالا رفت از شهیدش خبر آمد، چقدر غوغا شد باز در پیش ضریح تو مریضی افتاد زیر لب گفت رضا، گفت رضا، تا پا شد خادمی آینه کاری حرم را تا دید گفت با بغض حسن، گریه کنش زهرا شد لطف آقاست اگر مست امام حسنیم ما حسینی شده ی دست امام حسنیم مادرم بار نخستی که مرا با خود داشت تا ضریحت برسم سینه‌زن آورد مرا  حاجت کرببلا داشت، به ما بخشیدی به هوای حرم بی کفن آورد مرا چقدر انس گرفتیم به درهای حرم همه گفتیم که آقای من آورد مرا در گوهرشاد دلم رفت به بین الحرمین باد تا بویی از آن پیرهن آورد مرا وای از پیرهنش، پیرهنش را بردند حیف انگشتر و سنگ یمنش را بردند : سکوت کرده‌ام و خیره به ضریح توام که بِشنود دلتان، التماس باران را.... سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani