_❤️🩹🕊
#رفیق_با_معرفت
#سازه_راپل
با صدای خنده از خواب پریدم.
به ساعت مچیام نگاه کردم.
هنوز تخت اصغر و سید خالی بود.به راهرو رفتم.
_شما هنوز نخوابیدین؟یعنی نظم خوابگاه روبههم ریختین؟
+#محمد، بهخدا خوابمون نمیآد.
_با ای کاراتون یا خودتون تنبیه میشین یا کل بچهها.
داشتم با آن دو کلکل میکردم که صدای فرمانده را از دور شنیدم.
_این سروصداها برا چیه؟#جوان همه نیروهات رو به خط کن.
چپچپ به سید و اصغر نگاه کردم.همه بچه ها را به سختی از خواب بیدار کردم.
یکی از بچه ها درحالی که لباسش را به تن میکرد، با عصبانیت گفت:
((آخرش سید و اصغر کار دستمون دادن؟))
+ها،متاسفانه.
همه بچهها با چشمهای پف کرده و قرمز به صف شدند.
فرمانده از من پرسید:
((این همه سروصدا برای چی بود؟))
+فرمانده چند نفر از بچهها بودن.
رو به نیروها کرد:
((هرکی بوده با پای خودش بیاد بیرون.))
سیدهادی و اصغر یک قدم جلو آمدند.
فرمانده خطی روی زمین کشید.
_از همینجا تا سازه راپل سینه خیز برین.
بدون هیچگونه استرحتی.
آنها بدون هیچ اعتراضی روی زمین تفتیده صبحگاهی خزیدند.
_#جوان، بقیه مرخصن میتونن برن بخوابن،ولی تو اینجا بایست تا این دو نفر تنبیهشون رو تموم کنن.
با رفتن بچه ها پوتینم را درآوردم.
آستینهایم را بالا زدم. سید و اصغر چندان دور نشده بودند.
من هم به دنبال آنها روی زمین دراز کشیدم و از صبحگاه تا سازه راپل سینه خیز رفتم.
📚برشیازکتاب #چهل_روز_انتظار
✍️🏻بهقلمسرکارخانم #مونس_عبدیزاده
[کتابچهلروزانتظار"زندگینامهداستانی
شهیدمدافعحرممحمداحمدیجوان]
_______🍃💫🍃__________
کانال شهید مدافع حرم "محمد احمدی جوان"👇🏻
@shahidmohmmadahmadijavan
_❤️✨️
سجدهۍِ نماز
معجزه است
به خاڪ میافتی
اما به آسمان میرسۍ...
#حاج_قاسم
_❤️🕊
تویِ فضایِ مجازی میتونی پایِ
منبر اساتیدِ بزرگ بشینی بهره ببری
میتونی هم شاگرد اول شیطون باشی..
دستِ خودتِ رفیق!
فداییبانویدمشق🕊❤️🩹
•|اَلسَّلامُعَلَیْکَیاحَسَنَبْنَعَلِیالْمُجْتَبی|•
_❤️🩹🕊
گرچهدررویزمینحتیندارییکحرم
شیعهروزیعرشسازدبرمزارتیاحسن(ع)
_🍃✨️
آدمها را از روی ظاهرشان
قضاوت نکنید!
خیلی از آنهایی که
خدا را قبول دارند
#خدا_قبولشان_ندارد...
_❤️🩹🕊
"زمین"
معبر است
نه مقر...
#استوری🤳
#مدافع_حرم
#شهید_محمد_احمدی_جوان
#اولین_شهید_مدافع_حرم_استان_بوشهر
____🍃💫🍃__________
کانال شهید مدافع حرم "محمد احمدی جوان"👇🏻
@shahidmohmmadahmadijavan