eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
379 دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
15.6هزار ویدیو
207 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
💐💐💐💐صبح را با آیت الکرسی آغاز میکنیم برای سلامتی وتعجیل درظهورآقاامام زمان 💐💐💐💐 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🍃🌸اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ🌸🍃 🍃🌸من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ🌸🍃 🍃🌸منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🌸🍃 🍃🌸لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ🌸🍃 🍃🌸فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🌸🍃 🍃🌸اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ🌸🍃 🍃🌸أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🌸🍃 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸دعای سلامتی امام زمان عج *🌺اللهمّ کُنْ لِولِّیکَ الحُجّةِ ابنِ الحَسن،صَلواتُک عَلیهِ وَعَلی ابائِه،فِی هذِهِ السّاعَةِ وفِی کُلّ ساعَه،ولیّاًً* *وحافظاً،وقائداًوناصراً، ودلیلاًوعینا، حتّی تُسکِنه ارضَکَ طَوعاً، وَتُمَتِعَه فِیها طَویلا......🌼🌼🌼🌼 🌸🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🌸🌸 ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ✅ به کانالهای جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی بپیوندید: کانال ایتا @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها. ایتا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه.ایتا https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 گروه. واتساپ ‌‌https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa واتساپ کانال سیدمصطفی موسوی. سیدخندان https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qvo سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
🌸🌹زیارت نامه شهدا🌹🌸 🍃بخوانیم با هم به نیت تمام شهدا🍃 کاربرایِ عزیز صبحتون بخیر شادی🌸 ‌ ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ✅ به کانالهای جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی بپیوندید: کانال ایتا @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها. ایتا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه.ایتا https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 گروه. واتساپ ‌‌https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa واتساپ سیدمصطفی موسوی. سیدخندان https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5859393250778939617.mp3
6.18M
🌺 🌺 🌺 ترجمه 📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قران تلاوت کنیم کانال @shahidmostafamousavi 🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸
4_5924582530685600236.mp3
8.67M
🌺 🌺 🌺 توسط استاد 📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قران تلاوت کنیم کانال @shahidmostafamousavi 🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید مدافع حرم رضاکارگربرزی 🌷 ⚘️آخرین جمعه ماه رمضان سال 1434 قمری (11 مرداد 1392) روز قدس بود که رضا شهید شد .وقتی خبر شهادتش را شنیدم خودم را به سرعت به بیمارستانی که در حلب بود رساندم ، اسمش را نمی شد گذاشت بیمارستان ،چون ازتجهیزات اصلی محروم بود. ⚘️اون روز ما دو شهید داشتیم و چند شهید سوری هم بودند. وقتی به سمت تابوتی که رضا را در آن قرار داده بودند رفتم ، روی تابوت پرچم سوریه کشیده شده بود و به عربی نام جهادی رضا را نوشته بودند « محمد مهدی مهدوی ». ⚘️پرچم سوریه را برداشتم و پرچم ایران را روی تابوت کشیدم. بعد روی آن درشت و بزرگ نوشتم: « شهید مهندس رضا کارگربرزی که در روز جمعه ، روز قدس که متعلق است به امام زمان (عج) در راه خدا و دفاع از اهل بیت رسول الله به شهادت رسیده است » 🌷🌷 اولین شهید مدافع حرم استان البرز🌷🌷 🔸️تاریخ شهادت: 24 رمضان المبارک 1434 هجری قمری – 11 مرداد 1392 هجری شمسی محل شهادت: حلب شهید روز قدس راوی: ب- ر همرزم شهید در سوریه @shahidmostafamousavi
8.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وصیتنامه مصور شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه انتشار بمناسبت سالروز شهادت @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-الو یحیی؟ -الو مریمم..سلااام.. صدایش را که می شنوم، همان جا وا می روم. پاهایم توان ایستادن ندارند و بی اختیار پایین اپن روی زمین می نشینم. -الو؟ الو؟ مریم؟ چرا جواب نمی دهی؟ حرف بزن. خوبی؟ دلم... -من خوبم..خوبم یحیی. -خدا را شکر. تو که نصف جانم کردی. اشک بی اختیار روی صورتم جاری می شود و در دلم مرتب خدا را شکر می کنم که سالم است. که حالش خوب است. خدایا شکرت. -ببخشید..تو چطوری یحیی؟ -من خوب خوبم . نگرانم نباش. -بی معرفت چند روز است که مرا بی خبر گذاشته ای. نمی گویی این مریم بیچاره تا حالا صد بار مرده و زنده شده است!؟ -شرمنده ام عزیز من. ببخشید..موقعیت تماس گرفتن نداشتم. مریم؟ -جان دل مریم؟ -مطمئن باشم که حالت خوب است؟ جان یحیی اینطور گریه نکن. دلم را آتش میزنی ها! هر چقدر سعی کردم که آرام اشک بریزم تا متوجه گریه ام نشود، باز هم نشد. بینی ام را بالا می کشم و با خنده می گویم: -چشم..گریه نمی کنم. یحیی من آروم ترم الحمدلله. اما... -اما چی خانم؟ -اما هنوز دلم همانطور است. می دانم که الان می گویی وای این زن من چقدر شکایت و گلایه می کند. اما یحیی شبها حتی دلم با صلوات آرام نمی شود. جای خالی تو... یحیی اجازه نمی دهد حرفم را تمام کنم و با کمی خنده و شوخی می گوید: -حتما باز تقصیر آن دسته سلول بی تاب پدر سوخته است که مدام تکثیر می شوند و خانم مرا نگران می کنند؟! با تندی می گویم: -آخر الان موقع دست انداختن من است یحیی؟ خنده اش بیشتر می شود و جواب می دهد: -شهید بشوم اگر این کار بکنم سرورم! ناگهان با عجله می گوید: -مریم من باید بروم. نمی توانم صحبت کنم. بعدا باز هم زنگ می زنم. مراقب خودت باش. راستی توی روضه های سحرت با پدر، من را هم یادت نرود ها..یا علی! -یحیی..یحیی..الو..یحیی... بی فایده بود. تلفن قطع شده بود. حتی نشد بگویم که... به سختی بلند می شوم و گوشی تلفن را سر جایش می گذارم. ایرادی ندارد. همین که فهمیدم حالش خوب است، برایم کافی است. ممنونم..ممنونم بابا به خاطر اینکه بلاخره یحیی زنگ زد. حرفهای آخر یحیی موقع خداحافظی دوباره یادم می آید.."راستی توی روضه های سحرت با پدر، من را هم یادت نرود ها!" یحیی..وای یحیی آخر تو از کجا فهمیدی روضه ها و نجواهای سحرهای من را؟! دلم تنگ می شود. دلم برای یحیی بی اندازه تنگ می شود. باز هم اشک بی اختیار از چشمانم راهی می شود. دست به سینه ام می گذارم و رو به قبله می کنم و به حضرت زینب سلام می دهم. صورتمو پاک می کنم و با عجله به سمت در می روم. کلاسم دیر شده است. * کلید را در قفل می چرخانم و داخل می شوم. داخل می شوم. در را می بندم. نای قدم برداشتن ندارم. همان جا پشت در بی اختیار می نشینم. سرم را می چرخانم و همه ی جای خانه را از نظر می گذرانم. اول دیوارها شروع می کنند بعد درها و بعد مبلها و بعد تک تک وسایل خانه. همه دسته جمعی می پرسند: مریم یحیی کجاست؟ مریم آخر از دستت رفت؟ مریم یحیی برنگشت؟ بدون او چطور برگشته ای خانه!؟ چطور توانستی او را زیر خاکها جا بگذاری؟ مریم سردش نبود؟ دستهایش..دستهای همیشه گرمش الان زیر خاکها یخ کرده اند. مریم...مریم... دستهایم را روی گوشهایم می گیرم و ناله می زنم: بس است..بس است..بس است.. چقدر مادر اصرار کرد نیایم خانه. گریه می کرد که لااقل بگذار من هم همراهت بیایم. نگذاشتم. نمی خواستم که بیاید. دلم برای خانه ی خودمان تنگ شده بود. دلم برای حضور و عطر یحیی تنگ شده بود. آخ یحیی..یحیی..هیچ می دانی با رفتنت چه کردی با من؟ یحیی خبر داری از حالم؟ چند روز است؟ چند ساعت است که نیستی؟ که رفته ای؟ هر چه فکر می کنم چیزی به خاطرم نمی آید. زمان را گم کرده ام. حافظه ام خالی است. نمی دانم چرا به یاد روز خواستگاری و نگاه محجوبت می افتم. خنده به میان گریه ام می دود. آخ یحیی نمی دانی چقدر دلم می خواست که تو مرد زندگیم باشی. چقدر دلم می خواست که نگاه محجوب چشمهای سیاهت برای من باشد. نمی دانی روز خواستگاری چقدر خوشحال بودم. می خواستم همان روز بله را بگویم اما نمیشد. شرمنده ام که چند ماه منتظرت گذاشتم. یحیی!؟ یحیی؟ یحیی؟ کجایی؟ تو را به جان مریم جواب بده. هق هق گریه امانم را بریده است. یحیی؟ یحیی چند بار دیگر باید صدایت کنم تا باورم بشود که نیستی؟ که رفته ای؟ که من خودم با دستهای خودم خاک روی پیکرت ریختم. خاکها را می بوسیدم و روی تنت می ریختم. در آغوش می کشیدم و روی تنت می ریختم. وای یحیی..شبها را بگو. من اگر شبها صدای گریه های در سجده ات را نشنوم که از ترس می میرم. وای یحیی با کابوس دستهای سردت چکار کنم؟ با غم لبهای خشکیده ات چه کنم؟ یحیی مگر تنت چه شده بود که نگذاشتند ببینمش؟ چقدر ناله کردم که برای یحیی ام آب بیاورید. ببینید لبهایش چطور ترک برداشته! یحیی چقدر التماست کردم که دستهایم یخ زده است. دستهایم از سرما می سوزند.. ✍ ادامه دارد ....
دنبال رفیق شهید هستی بسم الله مادر شهید سید مصطفی موسوی: مصطفی گفت مادر من صدای «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» میشنوم . زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست قراراست که یاد وخاطره شهدا را زنده نگهداریم. و مثل شهدا فکر کنیم و رفتار کنیم . اگرمیخواهیم در وقت ظهور آقا اما زمان(عج) سرباز آقا باشم بایدسبک زندگیمان را شهدایی کنیم. انشالله. 📝 من سید مصطفی موسوی جوانترین شهیدمدافع حرم تک پسرخانواده دانشجوی رشته مکانیک مقلدحضرت آقا تولد ۷۴/۸/۱۸ شهادت ۹۴/۸/۲۱ شهادت سوریه محل دفن بهشت زهرا ( س) تهران قطعه 26 ردیف ۷۹ ش۱۶ { شهید نشوی میمیری } 🙇‍♂رؤیای اصلی‌ام این بودکه خلبان شوم و با هواپیمای پر ازمهمات به قلب تل‌آویو بزنم شما به کانال من جوانترین🕊شهید مدافع حرم دعوتید منتظر حضور سبرتان هستم.            واتساپ جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo کانال ایتا @shahidmostafamousavi ایتا کانال استیکر شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه ایتا https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ 💠 لطف کنید کانالها را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس 🇮🇷🇮🇷