#کلام_استاد
✅چرا دستور پیامبر(ص) درباره خلافت علی(ع) اجرا نشد؟
این سؤال برای هرکسی به وجود میآید که چطور شد با آن همه تأکیدات و اصرارهایی که پیغمبر اکرم در زمینه خلافت علی علیه السلام کرد در عین حال این موضوع به مرحله اجرا در نیامد؟ از زمان غدیر تا وفات رسول اکرم در حدود دوماه و نیم فاصله شد، چطور شد که مسلمانان وصیت پیغمبر اکرم را درباره علی علیه السلام نادیده گرفتند؟
🔹نظریه اول: یکی اینکه بگوییم مسلمین یکمرتبه همه نسبت به اسلام و پیغمبر متمرد و طاغی شدند، روی تعصبات قومی و عربی؛ به این مسئله که رسید همه آنها یکمرتبه از اسلام رو برگرداندند. این یک جور توجیه و تفسیر است ولی وقایع بعد این جور نشان نمیدهد که مسلمین یکمرتبه از اسلام و از پیغمبر به طور کلی روبرگردانده باشند.
🔹نظریه دوم:فرض دوم این است که بگوییم مسلمین نخواستند نسبت به اسلام متمرد شوند ولی نسبت به این یک دستور پیغمبر جنبه تمرد به خودشان گرفتند؛ این یک دستور به علل و جهات خاصی مثلاً کینههایی که از ناحیه پدرکشتگیها با علی علیه السلام داشتند یا نمیخواستند که نبوت و خلافت در یک خاندان قرار داشته باشد، تحملش برایشان مشکل بود. یا آنکه آن حالت عدم تساهل و سختگیری و صلابت و انعطافناپذیری علی علیه السلام خودش عاملی است و میگفتند اگر او روی کار بیاید ملاحظه احدی را نمیکند، چون تاریخ زندگی علی نشان داده بود.
🔸نظریه صحیح: مسلمین در این مسئله اغفال شدند؛ یعنی عدهای متمرد شدند، آن عده زیرک متمرد، عامه مسلمین را در این مسئله اغفال کردند.
🔹آیهای است که درباره نصب امیرالمؤمنین به خلافت نازل شد؛ آیه این است: "الْیوْمَ یئِسَ الَّذینَ کفَروا مِنْ دینِکمْ (یک جمله) فَلا تَخْشَوْهُمْ (جمله دوم) وَ اخْشَوْنِ (جمله سوم) الْیوْمَ اکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ اتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکمُ الْاسْلامَ دیناً".
🔹امروز کافران از دین شما مأیوس گشتند؛ناامیدند که از راه کفر، از خارج حوزه اسلام به اسلام حمله کنند، فهمیدند که دیگر اسلام را نمیشود از بیرون کوبید. دیگر از کافران بیم نداشته باشید و نگران نباشید. جمله بعد خیلی عجیب است: اما از من بترسید. معنایش این میشود که از ناحیه من نگران باشید. آنچه که کمال این دین به آن است در این روز من به شما عنایت کردم؛ آن چیزی که نعمت خودم را به آن وسیله به پایان رساندم، امروز به پایان رساندم. امروز من دین اسلام را برای شما به عنوان یک دین میپسندم؛ یا آن اسلامی که ما در نظر داشتیم، اسلام کامل و تمام، این است که امروز ما به شما عنایت [کردیم.] این دستور [یعنی نصب علی(ع)به امامت] به اعتبار اینکه یک جزء از اجزاء دین و یک دستور از دستورهای دین است پس نعمت ناتمام بود، تمام شد. باز این دستور به اعتبار اینکه اگر نبود همه دستورهای دیگر ناکامل بود، کمال همه آنها به این است.
🔹حال میپردازیم به آن جملهای که در قسمت پیشین بود: "از من نگران باشید". یعنی چه از ناحیه من؟ از ناحیه مشیت من. چطور از ناحیه مشیت من؟ من به شما گفتهام که من هرگز نعمتی را از مردمی سلب نمیکنم مگر اینکه آن مردم خودشان عوض شده و تغییر کرده باشند، پس ای مسلمین! بعد از این هر چشم زخمی که به شما بخورد از داخل خود شما خورده است و هر آسیبی که به جامعه اسلامی برسد از داخل جامعه اسلامی میرسد نه از بیرون. بیرون به کمک داخل استفاده میکند. این یک اصل اساسی است: دنیای اسلام هر آسیبی که دیده است و میبیند تا عصر ما، از داخل خودش است. نگویید از بیرون هم دشمن دارد. من هم قبول دارم که از بیرون دشمن دارد ولی دشمن بیرون از بیرون نمیتواند کار بکند، دشمن بیرون هم از داخل کار میکند. این است معنی «وَ اخْشَوْنِ» از من بترسید؛ از من بترسید به اینکه اخلاق و روح و معنویات و ملکات و اعمال شما عوض بشود و من به حکم سنتی که دارم که اگر مردمی از قابلیت و صلاحیت افتادند نعمت را از آنها سلب میکنم این نعمت را از شما خواهم گرفت.
🔹جامعه اسلامی را خطر از داخل خود تهدید میکند، از ناحیه یک اقلیت منافق زیرک و یک اکثریت جاهل سادهدل ولی متعبد. آن زیرکها اگر این جاهلها نباشند کاری نمیتوانند بکنند؛ آن جاهلها هم اگر این زیرکها نباشند کسی آنها را به راه کج نمیبرد. حال شما از اینجا میتوانید بفهمید که چطور شد جامعه اسلامی از ناحیه یک اقلیت منافق متمرد و یک اکثریت سادهدل ولی مؤمن و باایمان به این روز افتاد یعنی اینها سبب شدند که این تأکیدها و اصرارهایی که پیغمبر اکرم کرد در عمل بینتیجه بماند، یعنی آن عده منافق مردم را از راه منحرف کردند بدون آنکه خود مردم بفهمند که از راه منحرف شدهاند.
(این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.)
📚 پانزده گفتار، صفحه 60
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
🔸موسی بن جعفر (ع) به جرم حقگویی و به جرم ایمان و تقوا و علاقه مردم زندانی شد. از کلمات آن حضرت است خطاب به بعضی از شیعیان: «اَی فُلانُ اتَّقِ اللهَ وَ قُلِ الْحَقَّ وَ اِنْ کانَ فیهِ هَلاکک فَاِنَّ فیهِ نَجاتَک. وَ دَعِ الْباطِلَ وَ اِنْ کانَ فیهِ نَجاتُک فَاِنَّ فیهِ هَلاکک» خود را از غضب خدا حفظ کن و سخن حق را بیپروا بگو هرچند نابودی تو در آن باشد. اما بدانکه حق موجب نابودی نیست، نجاتدهنده است. باطل را همواره رها کن هرچند نجات تو در آن باشد، و هرگز باطل نجاتبخش نیست، بالاخره سبب نابودی است.
🔸شیخ مفید درباره آن حضرت میگوید: او عابدترین و فقیهترین و بخشندهترین و بزرگمنشترین مردم زمان خود بود. زیاد تضرع و ابتهال به درگاه خداوند متعال داشت. این جمله را زیاد تکرار میکرد: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْأَلُک الرّاحَةَ عِنْدَالْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ». بسیار به سراغ فقرا میرفت. شبها در ظرفی پول و آرد و خرما میریخت و به وسائلی به فقرای مدینه میرساند درحالی که آنها نمیدانستند از ناحیه چه کسی است. هیچکس مثل او حافظ قرآن نبود. با آواز خوشی قرآن میخواند. قرآن خواندنش حزن و اندوه مطبوعی به دل میداد. شنوندگان از شنیدن قرآنش میگریستند. مردم مدینه به او لقب «زینالمجتهدین» داده بودند.
📚بیست گفتار، صفحه141
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
#شهادت_میثم_تمار
☑️میثم تمار؛ مجذوب و شیفته امام علی(ع)
🔹علی(ع) از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه، و جاذبه و دافعه او سخت نیرومند است. شاید در تمام قرون و اعصار جاذبه و دافعهای به نیرومندی جاذبه و دافعه علی(ع) پیدا نکنیم.
🔹دوستانی دارد عجیب، تاریخی، فداکار، باگذشت؛ از عشق او همچون شعلههایی از خرمنی آتش، سوزان و پرفروغاند؛ جان دادن در راه او را آرمان و افتخار میشمارند و در دوستی او همه چیز را فراموش کردهاند. از مرگ علی(ع) سالیان بلکه قرونی گذشت اما این جاذبه همچنان پرتو میافکند و چشمها را به سوی خویش خیره میسازد.
🔹در دوران زندگیاش عناصر شریف و نجیب، خداپرستانی فداکار و بیطمع، مردمی باگذشت و مهربان، عادل و خدمتگزار خلق گرد محور وجودش چرخیدند که هر کدام تاریخچهای آموزنده دارند، و پس از مرگش در دوران خلافت معاویه و امویان جمعیتهای زیادی به جرم دوستی او در سختترین شکنجهها قرار گرفتند اما قدمی را در دوستی و عشق علی(ع) کوتاه نیامدند و تا پای جان ایستادند. سایر شخصیتهای جهان، با مرگشان همه چیزها میمیرد و با جسمشان در زیر خاکها پنهان میگردد اما مردان حقیقت خود میمیرند ولی مکتب و عشقها که برمیانگیزند با گذشت قرون تابندهتر میگردد. ما در تاریخ میخوانیم که سالها بلکه قرنها پس از مرگ علی(ع) افرادی با جان از ناوک دشمنانش استقبال میکنند.
🔹از جمله مجذوبین و شیفتگان علی(ع)، میثم تمّار را میبینیم که بیست سال پس از شهادت مولی بر سر چوبهدار از علی(ع) و فضایل و سجایای انسانی او سخن میگوید. در آن ایامی که سرتاسر مملکت اسلامی در خفقان فرو رفته، تمام آزادیها کشته شده و نفسها در سینه زندانی شده است و سکوتی مرگبار همچون غبار مرگ بر چهرهها نشسته است، او از بالایدار فریاد برمیآورد که بیایید از علی(ع) برایتان بگویم. مردم از اطراف برای شنیدن سخنان میثم هجوم آوردند. حکومت قدّاره بند اموی که منافع خود را در خطر میبیند، دستور میدهد که بر دهانش لجام زدند و پس از چند روزی هم به حیاتش خاتمه دادند. تاریخ از این قبیل شیفتگان برای علی(ع) بسیار سراغ دارد. این جذبهها اختصاصی به عصری دون عصری ندارد. در تمام اعصار جلوههایی از آن جذبههای نیرومند میبینیم که سخت کارگر افتاده است.
📚جاذبه و دافعه علی(ع)، صفحه 29
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
#شهادت_شیخ_فضل_الله_نوری
☑️ شیخ فضل الله نوری و مشروطیت
🔹در جریان مشروطیت دو مطلب است که ما به یکی از آنها کار نداریم و روی دیگری بحث میکنیم. یکی این است که از نظر اجتماعی و سیاسی چه عواملی در ایجاد مشروطیت ایران دخالت داشت و چه عواملی (عوامل سیاسی خارجی) مخالف بود؟ به طور قطع سیاستهای بزرگ آن روز دنیا روی مشروطیت و استبداد نظر داشتند؛ یعنی یکی از سیاستهای بزرگ آن روز دنیا طرفدار مشروطیت بود و کوشش میکرد مشروطیت در ایران ایجاد بشود، و یک سیاست بزرگ دیگر دنیا از استبداد حمایت میکرد و کوشش میکرد که جلو مشروطیت را بگیرد، چرا؟ برای اینکه آن که طرفدار مشروطیت بود میخواست بعد از مشروطیت سیاست خودش را بر ایران تحمیل کند (کما اینکه همین کار را کرد) و آن که مخالف بود نفوذی داشت و میخواست جلو نفوذ رقیب را بگیرد. بنابراین اگر کسانی با مشروطیت مخالف بودند از این نظر بود که دستهای خارجی را میدیدند و میدانستند و پیشبینی میکردند که منظور، مشروطیت واقعی نیست بلکه یک سیاست خارجی دیگری در کار است. یا اگر کسی مخالف استبداد بود، از آن جهت بود که آن سیاستهایی را که طرفدار استبداد بودند میشناخت و ضررهای سیاست آنها را میدانست.
🔹مرد بزرگی مثل مرحوم آخوند خراسانی سخت حامی مشروطیت بود و واقعاً این مقدار که بنده تحقیق کردهام مرحوم آخوند خراسانی یکی از بزرگان علمای شیعه بوده است و میشود گفت در دنیای شیعه مدرّسی به خوبی مرحوم آخوند نیامده است. حوزه درس هزار و دویست نفری داشته است و شاید سیصد نفر مجتهد مسلّم پای درس این مرد مینشستهاند و ایشان فوق العاده مرد باایمان و باتقوایی بوده است. در اینکه این مرد منتهای حسن نیت را داشته است شکی نیست. حالا اگر کسی گفت من با مشروطیت مخالفم، معنایش این نیست که- العیاذ بالله- مرحوم آخوند را تخطئه میکند. از آن طرف، در رأس مخالفین یک فقیه بسیار بزرگی بوده مثل مرحوم آقا سید کاظم یزدی که در فقاهت کم نظیر بوده است. اگر کسی با استبداد مخالف و طرفدار مشروطیت باشد، معنایش این نیست که مرحوم یزدی را تخطئه میکند. شاید مرحوم یزدی که مخالف با مشروطیت بود میدانست که دستهای خارجی دخالت دارد و بعد هم چنین و چنان میشود.
🔹بنابراین بحث تصویب یا تخطئه علمای بزرگ نیست، چون موضوع یک جهت ندارد. اگر موضوع مشروطیت و استبداد یک مسئله علمی بود، یک حرفی بود. مسئلهای بوده که عوامل زیادی در آن دخالت داشته است. ما از اینکه کدام دست سیاست چه دخالتی داشته است صرف نظر میکنیم و با مخالف و موافق کاری نداریم. قرائن هم نشان میدهد کسانی که مخالف با مشروطیت بودند میگفتند این مشروطیت که میخواهد بیاید غیر از آن مشروطیتی است که دارند صحبتش را میکنند، مشروطه مشروعه به اصطلاح نیست و نخواهد آمد، مانند مرحوم شیخ فضل الله نوری.به هر حال یک چنین جریانی به وجود آمد و چه حوادث تلخ و خونینی به وجود آورد! مجتهدین کشته شدند، مردی مانند آقا شیخ فضل الله نوری به دار زده شد. این یک امر کوچکی نیست. مرحوم نوری مرد بزرگی بود، مجتهد مسلّم و تا حدودی که شنیدهایم مرد بسیار پاک و باتقوا و عادلی بود، مجتهد مسلّم العداله و عادل مسلّم الاجتهاد بود.
📚اسلام و نیازهای زمان، جلد 1، صفحه 96
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
✅ملامت وجدان
🔹انسان گناه مرتکب میشود، بعد خودش را ملامت میکند. این ملامت وجدان یعنی چه؟ این عذاب وجدان که همه شنیدهاید یعنی چه؟ دولتهای استعماری افرادی را طوری تربیت میکنند که وجدان در اینها بمیرد. در عین حال موقعش که میشود، وجدانی که خیال میکنند مرده است، باز یک چراغ کوچکی در آن روشن و زنده است.
🔹خلبان هیروشیما را اصلًا برای یک چنان جنایتی تربیت کرده بودند ولی وقتی که رفت بمب خودش را انداخت و بعد هم نگاه کرد به شهری که در آتش میسوخت و دید مردم بیگناه، پیرمرد، پیرزن، بچه کوچک، افرادی که اساساً در میدان جنگ وارد نشدهاند دارند چه جور در میان آتش دست و پا میزنند، از همان ساعت حالش بهم خورد. بعد در آمریکا آمدند از او استقبال و تجلیل و او را تشویق کردند، اما جلوی عذاب وجدان او را نتوانستند بگیرند. کم کم همان آدم به خاطر عذاب وجدان دیوانه شد، بردندش دارالمجانین.
🔹قرآن هم میگوید: لا اقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَة. خدا در انسان نفس لوّامه آفریده؛ انسان خودش واعظ خودش میشود. امیرالمؤمنین میفرماید: مَنْ لَمْ یجْعَلِ اللهُ لَهُ واعِظاً مِنْ نَفْسِهِ لَمْ ینْفَعْهُ مَوْعِظَةُ غَیرِهِ هر کسی که خداوند در درونش برای او واعظی از خودش برای خودش قرار ندهد، موعظه دیگران در او اثر نمیکند. یعنی شما اگر خیال میکنی که پای موعظه دیگران بنشینی و بهره ببری، اشتباه میکنی. اول باید در درون خودت واعظی ایجاد کنی، وجدان خودت را زنده کنی، آن وقت از موعظه واعظ بیرونی هم استفاده میکنی. انسان خودش خودش را موعظه میکند، خودش خودش را ملامت میکند، خودش علیه خودش حکم صادر میکند و قضاوت میکند. انسان خودش را محاسبه میکند.
🔹جزء دستورهای عجیب مسلّم دینی ما محاسبةالنفس است، میگوید از خودتان حساب بکشید: حاسِبوا انْفُسَکمْ قَبْلَ انْ تُحاسَبوا (متأسفانه این حرفها فراموش شده) از خودتان حساب بکشید، و انسان میتواند از خودش حساب بکشد و باید از خودش حساب بکشد. "وَ زِنوا انْفُسَکمْ قَبْلَ انْ توزَنوا" خودتان را وزن کنید، بسنجید قبل از آنکه شما و اعمال شما را در قیامت بسنجند، وزن کنند. انسان، خودش خودش را وزن میکند، میسنجد، خودش از خودش حساب میکشد. انسان خودش را مجازات میکند.
📚آزادی معنوی، صفحه 35
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
☑️گریه بر مصیبت امام حسین(ع)
🔹ریان بن شبیب میگوید در روز اول محرّم رفتم خدمت ثامن الحجج (علیه آلاف التحیة و الثناء) امام رضا(ع)، دیدم حال حضرت منقلب است دارد در خانه اشک میریزد. من هم غافل و بی خبر، تعجب کردم که چرا حضرت این طور است.پرسیدم: آقا چرا حالتان این طور است، آیا حادثهای پیش آمده؟
🔹فرمود: مگر نمیدانی امروز روز اول محرم و روز مصیبت ما اهل بیت است؟! بعد حضرت به من رو کرد و فرمود: پسر شبیب! هرگاه بر چیزی خواستی بگریی بر جدّ ما حسین بن علی(ع) گریه کن.
📚آینده انقلاب اسلامی ایران، صفحه 198
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────