eitaa logo
کانال رسمی شهید نوید صفری
1.2هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
69 فایل
کانال رسمی شهید مدافع حرم نوید صفری ولادت: ۱۶ تیر سال ۱۳۶۵ 🌷شهادت: ۱۸ آبان ۱۳۹۶ #شب_اربعین #شهیدحججی_تهرانپارس #شهید_بی_سر🥀 تفحص و شناسایی: ۵ آذر ۱۳۹۶ تشییع باشکوه ۱۰ آذر ۱۳۹۶ #کانال_اصلی_شهیدنوید ارسال خاطرات و تصاویر: @Zaviyee تبادل: @Zaviyee
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ سلام الله علیکم🖖 به یاری خدای متعال قصد داریم به جهت آشنایی بیشتر شما عزیزان با بخشهای کوتاهی از در کانال منتشر نماییم. ۱ « کاش توبه ما هم پذیرفته بشه. من دنبال شهادت🌷 نیستم. درسته دوستش دارم؛ اما راضی ام به رضای خدا. می دونم در حد و اندازه‌ی شهادت🌷 نیستم. مگر اینکه خدا روزی و توفیقم رو زیاد کنه. من دنبال کار با اخلاص هستم، اگر قبولم کنن. » 📚کتاب شهیدنوید صفحه ۱۸۴ 👆 خود درخواست شهادت هم باید «خالصانه» باشه فقط عمل به تکلیف و قربةالي الله درخواست و تلاش که خالصانه شد شهادت رو هم در پی داره. انشاالله 👇 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari
۳ 👇 # دفترچه_محاسبه_اعمال بعد از شهادت دیدم توی دفترچه محاسبه ی اعمالی که برای خودش داشت، نوشته بود : «محاسبه اعمال ۱۳۹۵/۱۱/۱۵» صبح بیدار شدم رفتم سرکار. همه چی خوب بود. ظهر بود که از سر کار با علی برگشتیم. تنبلی کردم. از آنجا با علی رفتیم ناهار خوردیم. پول ناهار را من حساب کردم و یه کم بهم سخت گذشت. اومدیم درمانگاه یه کم جو و غررو من رو گرفته بود. دوباره برگشتیم خونه تا نماز مغرب. بعدش به خانمم نگفتم خونه هستم و خودش اومد هیئت خونه ی آقا مرتضی. بعد هیئت کمی زیاد خندیدم. خانمم رو رسوندم و برگشتم. گاز نزدم و با بنزین اومدم و به بابا کلک زدم. شش مورد نارضایتی داشتم که باید برطرف کنم: تنبلی صبح سختی مهمان کردن علی غرور در درمانگاه صادق نبودن خنده ی زیاد کلک به بابا حسابی داشت روی نفس خودش کار می کرد. می بینی چقدر به جزئیات کارهایش دقیق شده بود. 📚کتاب شهید نوید صفحه ۲۱ 👇 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari
۴ 👇 حواسش همیشه به همه چیز و همه کس بود الا به جیب خودش. یکبار اتفاقی فیش حقوقی اش را دیدم. ته مانده ی پولی که دستش را می گرفت ۷۰۰_۸۰۰ هزار تومان بود. گفتم «تو با این حقوق چطور می خوای زن بگیری و زندگی تشکیل بدی؟؟» مثل همیشه 😄 و گفت: «برکتش زیاده، غصه نخور بابا.» راست هم می گفت. بعد ازدواج که می خواست خانه بگیرد، پول هایش را که با خانمش گذاشتند روی هم به اندازه ی یک خانه نقلی سرمایه داشت. پولش را نگه نمی داشت. یا خرج کارهای خیر می کرد یا می رفت زیارت. اهل گفتن نبود ما هم خبر خیلی از کارهای خیرش را بعد از شهادتش🌷 فهمیدیم. می رفت وسایل قسطی برمی داشت و می داد به خانواده های نیازمند. هر ماه قسط این وسایل را از روی حقوقش کم می کردند. 🌷 📚کتاب شهید نوید صفحه ۱۳ 👇 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari
۵ 🛣 نوید هم مثل من، مثل خیلی های دیگر، یک آدم معمولی بود. همیشه با معرفت بود. خوش برخورد بود. مهربان بود. اهل نماز و روزه و هیئت بود. ولی معمولی بود. 💎 "نوید از یک جایی به بعد شروع کرد به تغییر کردن." من می فهمیدم. وقتی دستم را می گرفت و می برد پیش رفقای جدیدش تا به همدیگر معرفی مان کند، می فهمیدم افتاده توی جاده دیگر.🛣 📚کتاب شهید نوید صفحه ۲۱ 👇 بهتره ما هم بدنبال «تغییر» باشیم. از همین ابتدای سال جدید. اگر همون کارهایی که همیشه انجام می دهی، انجام بدی، همون نتیجه ها رو می گیری... پس؟؟!! 💐 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari
۶ 🌴 هیچ وقت قیافه پراز حسرتت را وقتی که رفتی عقب ماشین برای پسربچه ها روایتگری {سفر راهیان نور} کنی و برگشتی یادم نمی رود. روایتگری برایت سخت بود. اینکه راوی راهی باشی که از آنجا مانده ای ، آتشت می زد. 💎گفتی توی چشم های تک تکشان نگاه کردی و گفته ای: «تو هم می تونی شهید بشی! تو می تونی شهید🌷 بشی ... به شرطی که روزبه روز خودتون رو به شهدا نزدیک تر کنید. به رفتار شهدا به منش شهدا.» 📚کتاب شهید نوید صفحه ۱۲۲ 👇 👇 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari
۷ # سفرهای_مشهدمقدس💐 بچه های بی بضاعت را جمع می کرد و می برد پابوس امام رضا.🕌 خودش آنجا برایشان آشپزی می کرد. بچه ها را می برد حرم . برایشان حرف می زد. نصیحتشان می کرد. 🔸اهل گیردادن و تذکرهای مستقیم نبود. با بچه های کم سن وسال ترا زخودش دوست می شد. از روی رفافت نصیحتشان می کرد. تو سفر سخت نمی گرفت. .🚞 دامادم می گفت توی همین سفرهای مشهد هم بساط شوخی وخنده اش به راه بود...... دلش را به دل بچه ها نزدیک می کرد. چقدر دلم برایش تنگ شده.😢 📚کتاب شهید نوید صفحه ۱۳ 👌 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari
🌹 ۸ آقا نوید توی مناجاتش با آقا امام حسین هم گفته بود که دلش می خواهد با تمام وجود به سمت امام حسین برود: «آقا جان، اگر شما اذن بدهید و بگذارید ، سفارشاتی که به این وآن کرده ام بابت اعزام به سوریه و یا عراق به سرانجام برسد و یکی از آنها جواب بدهد با تمام وجود به سمت شما می آیم. دوست دارم به هر شکلی که شده من را بخرید و ببرید» 📚کتاب شهید نوید صفحه ۱۵۰ 🚩 🌹کانال رسمی شهید نوید صفری را به دوستان خود معرفی نمایید. 🌱 @SHAHIDNAVID_safari
۱۱ چشم و چراغ خانه بود. همه دوستش♥️ داشتیم. منتی نیست آقاجان، ولی ما روغن ریخته را نذر امامزاده نکردیم. سوگلی خانه را فدای💜 شما کردیم. کوچک ترین پسرم بود ولی مدیریت خانه دستش بود. همه حرفش را قبول داشتیم. رضا برادر بزرگترش وقتی به مشکلی برمی خورد می رفت توی اتاق و با او مشورت می کرد. خواهرش همین طور. من و مادرش همینطور. اصلاً خرید وسایل خانه را هم بدون مشورت با انجام نمی دادیم. حتی وقتی سوریه بود و وسیله ای را می خواستیم بخریم عکسش را برایش می فرستادیم. 📚کتاب شهیدنوید صفحه ١۶ 👇 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari
📚 ۱۲ 🌷 یادش به خیر!!! یک بار نشسته بودیم کنار هم. میوه می خوردیم و اخبار می دیدیم. خبر بازگشت پیکر شهدا را پخش می کرد. من گفتم : «ببین دسته گل💐 مردم سالم رفته حالا یه تیکه استخون برگشته. » یک تکه سیب 🍏 را زد سر چاقو و گرفت سمت من. گفت : « نه بابا نگو یه تیکه استخون، این شهدا🌷 ماندگارن، اثری که برای حفظ اسلام دارن، هیچ وقت از بین نمی ره، همین استخون خیلی باارزشه. 📚کتاب شهیدنوید صفحه ١۲ 👇 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari
📣 💯 📣 👇 ۱۴ 🥀 «نمی دانم چرا تصور می کنم مثل () اسیر می شوم. یک حسی به من می گوید که انشاالله ذبح می شوم. فردا عید قربان است. انشاالله که قربان شما شوم ای خدا و ای حسین جان.💔 چه خوش است مجروح به دست دشمن بیفتم و در حالت اغما باشم و مرا ذبح کنند و بعد لگدمال و تکه تکه. وای چقدر زیباست.❤️‍🩹 می دانم چون برای خداست درد ندارد و چه خوب است فردای قیامت تکه تکه وارد محشر شوم تا شرمنده ی سلام الله علیها نباشم. هم کفاره ی گناهانم باشد و هم مقام محمود نزد خدا را تضمین کند.» 📚کتاب شهیدنوید صفحه ١٧۶ 🔻 🥀 👆 ۱۴4⃣1⃣ برای حقانیت شهدا و شهیدنوید همین بس که همه این آرزوها به منصه ظهور پیوست و اتفاق افتاد. ╔═.🍃🕊.════♥️══╗ لینک عضویت کانال شهیدنویدصفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari ╚═♥️═════.🍃🕊.═╝
🌷 ۱۵ 💙 حواست بود گفتم یک روز نوید دست من را گرفت و برد پیش رفقای جدیدش؟؟ سال ١٣٩٣ بود فکر می کنم. یک روز گفت : بیا برویم پیش رفیقی که تازه پیدایش کردم. 💙خیلی رفیق دوست بود. پای رفاقت خیلی معرفت خرج می کرد. هرکاری از دستش برمی آمد برای رفقایش می کرد. وقت دامادی من سنگ تمام گذاشت. شب عروسی همه کارها را روبه راه کرد. قبل از مراسم کمک داد وسایل سنگین را چند طبقه با هم بردیم بالا. 🔹نصب مهتابی ها، چراغ ها، دوش حمام و خلاصه بیشتر کارهای فنی خانه را 🌷 برایم انجام داد. ندار بودیم باهم. توقع جبران از هم نداشتیم؛ ولی با خودم قرار گذاشته بودم تمام محبت هایش را سر مراسم ازدواجش جبران کنم. فرصت نشد. 🌷 برای رفتن عجله داشت. در عوض روز تشییع پیکرش تمام تلاشم را کردم که توی رفافت کم نزارم. 📘کتاب شهیدنوید صفحه ٢٢ 👇 راستی، همین الان هم آقانوید ، همون آقانویده. بلکه خیلی بهتر و رفیق دوست تر. 👇 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari
۱۶ 🌷 خیلی با هم از شهادت🌷 حرف می زدیم. قول و قرار برادری گذاشته بودیم باهم. قرار گذاشته بودیم هرکس اول شهید 🌷 شد دست آن یکی را هم بگیرد. قسم خورده بودیم. نوید بدقول نبود. هیچ وقت بی معرفت نبود. لابد کم کاری از خودم بوده نه؟؟ 📚کتاب شهیدنوید صفحه ٢٢ 🌷 ۵۳بهشت_زهرا 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari
📕 ۱۷ ⁉️ به یاد اولین زیارت عاشورایی که با هم خواندیم. همان شبی که مهمان شهدای گمنام میدان امام حسین بودیم. تو تازه از دامغان برگشته بودی. چقدر با ادب تک تک فرازها را می خواندی!! انگار که خود اباعبدالله روبه رویت ایستاده اند. میانه ی دعا یک بیت شعر می خواندی و با همان چند کلمه انگار می نشستی وسط صحرای کربلا. اشکهایت را به سینه می کشیدی و دعا را ادامه می دادی. راستش را بخواهی آن شب بیشتر از زیارت عاشورا، من حواسم پیش تو بود. تو ندیدی ولی بعد رفتن تو توی دفتر خاطراتم نوشتم : « کاش می توانستم لحظات خواندن زیارت عاشورایش را فریز کنم، نگه دارم برای بعد از شهادتش! !🌷» همان جا بود که بعد از خواندن زیارت گفتی که «چقدر ساده اند آن کسانی که فکر می کنند شهدا به همین راحتی به شهادت🌷می رسند. 📚کتاب شهیدنوید صفحه ۱۱۶ 👇 راستی ما چطور، با چه حال و توجهی زیارت عاشورا می خوانیم؟؟؟ 👇 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari
📸 📕 ۱۷ ۰۶_۰۴_۱۴۰۱_۲۷ژوئن همان جا {میدان امام حسین} بود که بعد از خواندن زیارت {عاشورا} گفتی که «چقدر ساده اند آن کسانی که فکر می کنند شهدا به همین راحتی به شهادت🌷می رسند.» 🌷 👇 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari