#شهید_ابراهیم_هادی🍃 🦋 می‌دانی «الله اکبر» یعنی چه؟ 🔻 ابراهیم می‌گفت: می‌دانی #الله_اکبر یعنی چه؟ یعنی خدا از هرچه که در #ذهن داری بزرگ‌تر است. خدا از هرچه بخواهی فکر کنی باعظمت‌تر است. یعنی هیچ‌کس مثل او نمی‌تواند من و شما را #کمک کند. الله اکبر یعنی خدای به این عظمت در کنار ماست، ما کی هستیم؟ اوست که در سخت‌ترین شرایط ما را کمک می‌کند. برای همین به ما یاد داده بود که در هر شرایط، به‌خصوص وقتی در #بن‌بست قرار گرفتید فریاد بزنید: الله اکبر! و خودش نیز در عملیات‌ها با همین ذکر، حماسه‌های بزرگی آفریده بود. می‌گفت: «با بیان این ذکر #توکل شما زیاد می‌شود.» 📚 از کتاب #سلام_بر_ابراهیم ۲ 📖 صفحه ۱۳۰ ❤️ #شبیه_شهدا_شویم @shahidomidakbari

⭕️چطور اینقدر پا روی نفس خودت میگذاشتی #حاج_قاسم؟ #شبیه_شهدا_شویم 🌷 @shahidomidakbari

#شبیه_شهدا_شویم 🌿 📌 خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به نامحرم برایتان عادی شود... #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی @shahidomidakbari

#شبیه_شهدا_شویم 🍃 #شهید_امید_اکبری ✨ 🔹سپاه که استخدام شد برای برگزاری یک روضه در #دهه_فاطمیه به نزد من آمد و اجازه خواست تا خانه را با کمک بچه‌های مسجد برای این کار آماده کند و من و مادرش هم بلافاصله استقبال کردیم. 🔸چند روزی گذشت... اما خبری از بچه های مسجد که قرار بود بیایند و منزل را برای برگزاری روضه آماده کنند نشد! به امید گفتم امید جان مشکلی هست؟ با صدای مظلومانه اش آرام در گوشم و بدون آنکه مادرش بفهمد گفت: نمی توانم هزینه روضه را بدهم پول زیادی جمع نکرده ام.😔 🔹آن زمان از این کارت های عابر که با آن پول دریافت می کردند، نیامده بود و من دفترچه حسابم را به امید دادم تا صبح روز بعد برای گرفتن پول به بانک برود. 🔸 علاقه امید به من و مادرش باعث می شد تا همیشه با ما با احترام و ادب رفتار کند و نه تنها خودش به ما احترام می گذاشت، بلکه به برادرش هم توصیه می کرد که مبادا پدر و مادر از دست ما رنجیده شوند، همیشه با بچه های فامیل بازی می کرد و بچه ها با دیدنش متوجه می شدند که یک بازی دیگر با عمو امید به زودی آغاز می شود... * نقل از پدر شهید 🔺 پاسدار #شهید_امید_اکبری از شهدای حادثه تروریستی جاده خاش زاهدان سال ۱۳۹۷ @shahidomidakbari

#شبیه_شهدا_شویم 🍃 #شهید_امید_اکبری 🌹 🔹گاهی اوقات می خوابیدم و امید می آمد کف پایم را می بوسید. بهش می گفتم: 《آقا امید! مامان! دیگه این کار رو نکن من ناراحت میشم》، میگفت:《تو مادری!》 می گفتم:《مادرم ولی با این کارت من ناراحت میشم!》 همیشه میگفت:《مامان جان چیزی کم و کسر نداری؟》 می گفتم:《نه مادر!》 می گفت:《قَسَمِت میدم نصف شبم که باشه هر کاری داری به من زنگ بزن هر موقعی هر کاری داری، اگه سرِت درد گرفت، اگه چیزی خواستی حتما بهم بگو!》 می گفت:《نمی دونی دعای شما چقدر برام تاثیر داره! فقط شما دعا کن من شهید بشم..》 می آمد اینجا و پدرش را می برد حمام، ناخن هایش را می گرفت و کارهایش را می کرد. بهش می گفتم:《مامان! بابات خودش میتونه بره.. این کار ها برا چیه؟》 می گفت:《نه! بابامه! باید ببرمش》.. *نقل از مادر شهید 🌷کانال #شهید_امید_اکبری 🌷 ☘ @shahidomidakbari ☘

#شبیه_شهدا_شویم 🍃 ظهر عاشورا ترک موتورش بودم. تو اصفهان رسیدیم به یه چهار راه خلوت،پشت چراغ قرمز ایستاد! بهش گفتم:امید چرا نمیری،ماشینی که اطرافت نیست؟ بهم گفت:رد کردن چراغ خلاف قانونه و امام گفته رعایت نکردن قوانین راهنمایی رانندگی خلاف شرعه،پس اگه رد بشم گناهه داداش... من شب تو هیئت اشک چشمم کم میشه...! 🌷کانال شهید امید اکبری🌷 👇👇👇 🍀 @shahidomidakbari 🍀

#شبیه_شهدا_شویم 🍃 مامان بستنیم آب شد ولی دل بچه های تو کوچه آب نشد...( تصویر باز شود) #شهید_غلامعلی_پیچک🥀 #یلدای_شهدایی🍊🍎🥝 @shahidomidakbari

#شبیه_شهدا_شویم 🍃 #شهید_امید_اکبری ✨ 🔹سپاه که استخدام شد برای برگزاری یک روضه در #دهه_فاطمیه به نزد من آمد و اجازه خواست تا خانه را با کمک بچه‌های مسجد برای این کار آماده کند و من و مادرش هم بلافاصله استقبال کردیم. 🔸چند روزی گذشت... اما خبری از بچه های مسجد که قرار بود بیایند و منزل را برای برگزاری روضه آماده کنند نشد! به امید گفتم امید جان مشکلی هست؟ با صدای مظلومانه اش آرام در گوشم و بدون آنکه مادرش بفهمد گفت: نمی توانم هزینه روضه را بدهم پول زیادی جمع نکرده ام.😔 🔹آن زمان از این کارت های عابر که با آن پول دریافت می کردند، نیامده بود و من دفترچه حسابم را به امید دادم تا صبح روز بعد برای گرفتن پول به بانک برود. 🔸 علاقه امید به من و مادرش باعث می شد تا همیشه با ما با احترام و ادب رفتار کند و نه تنها خودش به ما احترام می گذاشت، بلکه به برادرش هم توصیه می کرد که مبادا پدر و مادر از دست ما رنجیده شوند، همیشه با بچه های فامیل بازی می کرد و بچه ها با دیدنش متوجه می شدند که یک بازی دیگر با عمو امید به زودی آغاز می شود... * نقل از پدر شهید 🔺 پاسدار #شهید_امید_اکبری از شهدای حادثه تروریستی جاده خاش زاهدان سال ۱۳۹۷ @shahidomidakbari

#شبیه_شهدا_شویم 🍃 💐 یکی از خصوصیات ویژه‌ شهید، تلاش برای حل مشکل اطرافیان بود. هر جا که می‌دید کسی مشکلی دارد پیش قدم می‌شد و نیازش را بر آورده می‌کرد. اگر کسی #نصف_شب به مشکلی بر می‌خورد به اولین کسی که زنگ میزدند آقا مهدی بود... *نقل از خواهر شهید. مشرق #شهید_مهدی_نوروزی #شیر_سامراء 🍃 ولادت: ۱۳۶۱ کرمانشاه 🥀 شهادت: ۱۳۹۳ سامرا کانال #شهید_امید_اکبری✨ @shahidomidakbari

،،، #شبیه_شهدا_شویم 🍃 در راهرو لامپ‌هایی داشتیم که شب هم روشن بود و آنجا در سرما می‌نشست و درس می‌خواند.. و وقتی به ایشان می‌گفتیم که چرا اینجا درس می‌خوانی؟! می‌گفت: من این درس را برای خودم می‌خوانم و درست نیست که از نوری که هزینه آن از طریق بیت‌المال پرداخت می‌شود استفاده‌کنم! #شهید_محمدهادی‌_ذوالفقاری♥️🕊 @shahidomidakbari

🕊#شبیه_شهدا_شویم 🔻با بیت المال میانه خوبی نداشت. نمی خواست زیر دَین مردم برود. رفته بودم تدارکات تا یک سری وسایل برای سید حمید بگیرم. مسئول تدارکات گفت: سید حمید چیزی از ما نمی گیرد. معمولا وسایلش را خودش از شهر تهیه می کند. خیلی تعجب کردم. رفتم پیشش و گفتم: چرا این کار را می کنی؟ گفت: نمی توانم. می ترسم بروم زیر دین مردم. 🌹 اگر پولی هم از راه جبهبه دست می آورد، در راه خیر مصرفش می کرد. مادرش می گفت: هر وقت می خواست به جبهه اعزام شود، کرایه راه را هم خودمان به او می دادیم. روزهای آخر می‌گفت از مادرم شنیده ام که به زودی شهید می شوم... #حاج_همت ترک موتور سید حمید بود که آسمانی شدند... "شهید سیدحمید میرافضلی" 📙پابرهنه. اثر گروه شهید هادی 🍃 ولادت ۱۳۳۵ رفسنجان 🥀 شهادت ۱۳۶۲ جزیزه مجنون @shahidomidakbari

•═┄•※🍃🌸🍃※•┄═• #شبیه_شهدا_شویم می گفت: همیشه به دنبال #حلال باش! مال #حرام زندگی را به 🔥آتش می کشد. پول حلال کم هم باشد برکت دارد. 🌷#شهید_ابراهیم_هادی 🌷 *نقل از کانال نشر شهید هادی @shahidomidakbari