🌹🕊🌹🕊🌹
✴️تا دیدمش رفتم جلو
روبوسی کردم..
گفتم:
مبارک باشه پزشکی قبول شدی!🙃
انگار براش اهمیتی نداشت..
با تبسم گفت:
هر وقت #شهید شدم تبریک بگو..
🌷"شهید#سيدعلیاکبرشجاعیان"🌷
ولادت : ۱۳۳۹ بابل
شهادت: ۱۳۶۶ عراق
#شبیه_شهدا_شویم 🍃
وصیتنامه شهید:
«برادران دانشجویم از یاد خدا غافل نباشید. به یاد داشته باشید که غیر خدا فانیست. پس باید دل به #باقی سپرد، پس باید دل به باقی بست. چون شما برای #زندگی آفریده شدهاید نه برای مرگ. شما برای #جهان_آخرت آفریده شدهاید نه برای دنیا. همواره در فکر خدمت در جهت #رضای_خدا باشید.»
*دفاع پرس
کانال #شهید_امید_اکبری ✨
@shahidomidakbari
#شبیه_شهدا_شویم 🍃
همیشه درمقابل بدی دیگران #گذشت داشت.
میگفت: طوری زندگی و رفاقت کن که احترامت داشته باشند، بی دلیل از کسی چیزی نخواه و #عزت_نفس داشته باش!
میگفت: این دعواها ومشکلات خانوادگی بیشتر بخاطر اینه که کسی گذشت نداره. بابا دنیا ارزش این همه اهمیت دادن نداره!
آدم اگه بتونه توی این دنیا برای خدا کاری کنه ارزش داره❗️
🌹🌹#شهید_ابراهیم_هادی🌹🌹
࿐᪥✧🍃🌸🍃✧᪥࿐
پیام هایی از آقا ابراهیم:
☘ سعی کن هدف از کارهایی که انجام میدی جلب رضای خدا باشه!
☘ همیشه کاری کن که اگر خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم!
☘ همیشه جایی برو که حرف از خدا و اهل بیت باشه.
❁═══┅┄
@shahidomidakbari
#شبیه_شهدا_شویم 🦋
🔸 بعد از شهادتش فهمیدیم همه درآمدش برای ایتام بود
🍃 علی از همان کودکی به لطف و عنایت خداوند در مسیر هدایت قرار گرفته بود و خداوند او را برای خود برگزیده بود. از ۱۲ سالگی بوفه مدرسه را اجاره کرده بود و برای خودش کسب و کار راه انداخته بود، اما نمیدانستم با پول و درآمدش چه کار میکرد.
🍂 هر بار از او میپرسیدم: «با درآمدهایت چه کار میکنی؟» از جواب دادن طفره میرفت. هر چه بزرگتر میشد فعالیتش هم بیشتر میشد و همچنان از محل خرج درآمدهایش بیخبر بودم.
🍃 از کار کردن ابایی نداشت و با برادر دامادمان به مدارس میرفت و در و دیوار مدارس را رنگ میکردند و نقاشی میکشید و از این راه درآمد خوبی هم داشت اما حتی یک هزاری از درآمد این سالهای علی را ندیدیم. لباس تنش راهم خودم برایش میخریدم.
🍂 بعد از شهادتش از طریق کمیته امداد فهمیدیم که او دو خانواده و سه #یتیم را تحت پوشش مالی خود داشت و تمام درآمدهایش را خرج آنها میکرد.
*نقل از مادر شهید. تسنیم
مدافع حرم #شهید_علی_امرایی
🌷 ولادت: ۱۳۶۴ تهران
🥀 شهادت: ۱۳۹۴ سوریه
کانال #شهید_امید_اکبری ✨
@shahidomidakbari
#شبیه_شهدا_شویم 🍃
💐 یکی از خصوصیات ویژه شهید، تلاش برای حل مشکل اطرافیان بود.
هر جا که میدید کسی مشکلی دارد پیش قدم میشد و نیازش را بر آورده میکرد.
اگر کسی #نصف_شب به مشکلی بر میخورد به اولین کسی که زنگ میزدند آقا مهدی بود...
*نقل از خواهر شهید. مشرق
#شهید_مهدی_نوروزی
#شیر_سامراء
🍃 ولادت: ۱۳۶۱ کرمانشاه
🥀 شهادت: ۱۳۹۳ سامرا
کانال #شهید_امید_اکبری✨
@shahidomidakbari
#شبیه_شهدا_شویم 🍃
🏴هر زمان ابراهيم در جمع رفقا در هيئت حاضر مي شد شور عجيبي بر پا مي كرد
در سينه زني و مداحي براي اهل بيت سنگ تمام مي گذاشت
🍂 اما عادات خاصي در هيئت داشت، وقت مداحي داد نمي زد، صداي بلندگو را هم اجازه نمي داد زياد كنند، وقتي هنوز هيئت شروع نشده بود، سربلند گوها را به سمت داخل محل هيئت مي چرخاند تا همسايه ها اذيت نشوند، اجازه نمي داد رفقاي جوان، كه شور و حال بيشتري دارند تا دير وقت در هيئت عمومي عزاداري را ادامه دهند، مراقب بود مردم به خاطر مجلس عزاي اهل بيت اذيت نشوند
🔺 به اين مسائل توجه خاص داشت، همچنين زماني كه هنوز چراغ روشن نشده بود هيئت را ترك مي كرد، علت اين كار او را بعدها فهميدم وقتي كه شاهد بودم دوستان هيئتي، بعد از هيئت مشغول شوخي و خنده و ... مي شدند و به تعبيري بيشتر اندوخته ي معنوي خود را از دست مي دهند.
📚 "سلام بر ابراهیم 2
کانال #شهید_امید_اکبری ✨
@shahidomidakbari
#شبیه_شهدا_شویم🍃
به سید میگفتن:
اینا ڪی هستند مياري #هيئت؛
بهشون مسئوليت میدی؟!
میگُفت: ڪسی ڪه تو راه نیست،
اگه بیاد توی مجلس اهـل بیٺ
و یه گوشه بشینـه
و شما بهش #بها ندی،
میـره و دیگه هم برنمیگرده
اما وقتی تحویلش بگیری؛
#جذب همین راه میشه!...🦋
#شهید_سیدمجتبـی_علمدار
📕 کتاب علمدار. اثر گروه شهید هادی
کانال #شهید_امید_اکبری✨
@shahidomidakbari
#شبیه_شهدا_شویم 🦋
🔸گاهی اوقات می خوابیدم و #امید می آمد کف پایم را می بوسید. بهش می گفتم:《آقا امید! مامان! دیگه این کار رو نکن من ناراحت میشم》.
میگفت:《تو #مادری!》
می گفتم:《مادرم ولی با این کارت من ناراحت میشم!》
🔸همیشه میگفت:《مامان جان چیزی کم و کسر نداری؟》می گفتم:《نه مادر!》 می گفت:《قَسَمِت میدم نصف شبم که باشه هر کاری داری به من زنگ بزن هر موقعی هر کاری داری، اگه سرِت درد گرفت، اگه چیزی خواستی حتما بهم بگو!》
🍃 می گفت:《نمی دونی دعای شما چقدر برام تاثیر داره! فقط شما #دعا کن من #شهید بشم..》
🔸می آمد اینجا و پدرش را می برد حمام، ناخن هایش را می گرفت و کارهایش را می کرد. بهش می گفتم:《مامان! بابات خودش میتونه بره.. این کار ها برا چیه؟》
می گفت:《نه! بابامه! باید ببرمش》..
#شهید_امید_اکبری✨
📌 @shahidomidakbari
#شبیه_شهدا_شویم
شهیدی که حاضر نشد به حرم حضرت عباس(ع) برود!
💠 آخرین باری که به کربلا رفته بود مصادف با اربعین بود، هرچی اصرار کردیم بیا حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) نیامد. چون احساس خجالت میکرد که وقتی حرم بیبی در محاصره است به زیارت حضرت عباس علیه السلام بیاید...
ده روز بعد به سوریه رفت و در راه دفاع از حرم به شهادت رسید. روحمان با یادش شاد.
🌹#شهید_اکبر_شهریاری🌹
🍃ولادت: ۱۳۶۳ تهران
🥀شهادت: ۱۳۹۲ سوریه
📙خاطرات شهید در کتاب مدافعان حرم اثر گروه شهید هادی
کانال #شهید_امید_اکبری ✨
@shahidomidakbari
✼🍃🌹✼✼🌹🍃✼
#شبیه_شهدا_شویم
🇮🇷اوایل انقلاب بود هنوز جنگ آغاز نشده بود. #ابراهیم در یکی از ادارات دولتی کارمی کرد.
یک روز سوار یک ماشین تویوتا سفید صفر کیلومتر جلوی درب منزل آمد
من هم با حالت متعجب پرسیدم : از
کجا اومده چند خریدی؟
💨ابراهیم ساکت بود و حرفی نمی زد.
کمی که گذشت گفت نه ! این ماشین به
درد ما نمی خورد. می ترسم ما را زمین
بزنه گفتم: مگه موتور است که زمین
بزند!..😉 گفت: آره زمین میزنه!
می تونه ما رو از همه چیز جدا کنه.
از #خدا_و_مردم و...
❓گفتم : اصلا از کجا آوردی ؟!
گفت : این ماشین رو یکی از آقایون علما توی اداره به من #هدیه کرد. اما به درد ما نمی خوره .
🏠عصر بود که صدای زنگ خانه به
صدا در آمد رفتم دم در یک آقای پشت
در ایستاده بود سلام و علیک کردیم .
گفت : من رو آقا ابراهیم فرستاده شما
باید عباس آقا باشید با نشانه های که
داد مطمئن شدم سوییچ را دادم .
🌃آن شب خیلی با ابراهیم حرف زدم
آخه این چه وضعه ؟
ابراهیم طبق معمول #لبخند می زد.
بعد فقط یک جمله گفت : خیلی بهتر شد
که این ماشین رفت.
او به کارهای که می کرد ایمان داشت .
#شهید_ابراهیم_هادی
📚سلام بر ابراهیم ۲
کانال #شهید_امید_اکبری ✨
@shahidomidakbari
#شبیه_شهدا_شویم 🍃
هیچ گاه ندیدم که ما را به کاری امر و نهی کند،
بلکه همیشه غیر مستقیم حرفش را می زد؛ مثلا، آخرشب می گفت:
"من می روم #وضو بگیرم. در روایات تاکید شده کسی که با وضو بخوابد #شیطان به سراغ او نمی آید."
نا خودآگاه ماهم ترغیب می شدیم و به همراه او برای وضو گرفتن حرکت می کردیم.
#شهید_سید_مجتبی_علمدار🌷
📙برگرفته از کتاب علمدار. اثر گروه شهید هادی
🚩کانال #شهید_امید_اکبری ✨
@shahidomidakbari
#شبیه_شهدا_شویم🌱
🔸🔷🕌🕋 خبرنگار ژاپنی پرسید:
شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟؟؟
شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت:
ما برای خاک نمیجنگیم ما برای اسلام میجنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطـــر باشد.
این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستین هایش را بالا زد. چند نفر به زبان های مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده!
شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت #نماز است...
#شهید_علی_اکبر_شیرودی🌷
📙برگرفته از کتاب برفراز آسمان. خاطرات شهید شیرودی. اثر گروه شهید هادی
🍃ولادت: ۱۳۳۴ تنکابن
🥀 شهادت: ۱۳۶۰ بازی دراز
کانال #شهید_امید_اکبری ✨
@shahidomidakbari
#شبیه_شهدا_شویم 🍃
برخی آرزو میکنن مثل #شهدا بمیرند !!...
واسه چی مثل شهدا بمیریم ؟!...
خب مثل شهدا زندگی کنیم...
اگه مثل شهدا زندگی کردیم ...
مثل شهدا هم خواهیم مرد...🦋
کانال #شهید_امید_اکبری
🖇| @shahidomidakbari