eitaa logo
کانال رسمی شهید امید اکبری
1.1هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
40 فایل
اِلهی به #اُمید تو ♡.. "خیلی به حضرت رقیه ارادت داشت.." شهــــیدمدافـع‌وطـــن امیداڪبری🍃🥀 از شهدای حادثه تروریستی میلـاد: ۶۸/۱۰/۰۲ اصفهــان شهــادت: ۹۷/۱۱/۲۴ خاش_زاهدان ارتباط با ما: @shahidomidakbariii
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 🔸گاهی اوقات می خوابیدم و می آمد کف پایم را می بوسید. بهش می گفتم:《آقا امید! مامان! دیگه این کار رو نکن من ناراحت میشم》. میگفت:《تو !》 می گفتم:《مادرم ولی با این کارت من ناراحت میشم!》 🔸همیشه میگفت:《مامان جان چیزی کم و کسر نداری؟》می گفتم:《نه مادر!》 می گفت:《قَسَمِت میدم نصف شبم که باشه هر کاری داری به من زنگ بزن هر موقعی هر کاری داری، اگه سرِت درد گرفت، اگه چیزی خواستی حتما بهم بگو!》 🍃 می گفت:《نمی دونی دعای شما چقدر برام تاثیر داره! فقط شما کن من بشم..》 🔸می آمد اینجا و پدرش را می برد حمام، ناخن هایش را می گرفت و کارهایش را می کرد. بهش می گفتم:《مامان! بابات خودش میتونه بره.. این کار ها برا چیه؟》 می گفت:《نه! بابامه! باید ببرمش》.. ✨ 📌 @shahidomidakbari
♨️چرا آدرس اشتباهی به مردم میدهید؟ دختر این مملکت با پیامک مضطرب نمیشود!!!! بلکه زمانی مضطرب میشود که نه خودش و نه مرد خانه اش نداشته باشند! زمانی مضطرب میشود که به خاطر تورم و گرانی و سوء مدیریت نمیتواند تهیه کند! زمانی مضطرب میشود که و برایش آرزو شده است! زمانی مضطرب میشود که آنقدر هزینه تحصیلات و زندگی در یک جای مناسب شانش گران شده که مجبور است قیدش را بزند! زمانی مضطرب میشود که با این در فضای مجازی شوهر و برادر و بچه ی خود را از دست میدهد! زمانی مضطرب میشود که خانواده اش به خاطر مشکلات اقتصادی و فرهنگی از هم می پاشد! زمانی مضطرب میشود که مجبور است به هر کاری تن بدهد تا خانواده اش را سرپرستی کند!... ♨️ وای برما!! دختر و زن این جامعه زمانی مضطرب شد که جماعتی روسری اش را دست آویز اهداف سیاسی زده خود کردند و حرمت و کرامت او را آنچنان پایین آوردند که دغدغه هایش را در حد کنسرت و ورزشگاه رفتن و آب بازی در پارک معرفی کردند! شما که کاری اساسی برای ما زنان نمیکنید لااقل دست از روسری هایمان بردارید! روسری ، حداقل امنیت و حرمت ما را حفظ میکند اما این سوء استفاده های بی شرمانه از رای ما چه!!؟
🦋 🔸گاهی اوقات می خوابیدم و می آمد کف پایم را می بوسید. بهش می گفتم:《آقا امید! مامان! دیگه این کار رو نکن من ناراحت میشم》. میگفت:《تو !》 می گفتم:《مادرم ولی با این کارت من ناراحت میشم!》 🔸همیشه میگفت:《مامان جان چیزی کم و کسر نداری؟》می گفتم:《نه مادر!》 می گفت:《قَسَمِت میدم نصف شبم که باشه هر کاری داری به من زنگ بزن هر موقعی هر کاری داری، اگه سرِت درد گرفت، اگه چیزی خواستی حتما بهم بگو!》 🍃 می گفت:《نمی دونی دعای شما چقدر برام تاثیر داره! فقط شما کن من بشم..》 🔸می آمد اینجا و پدرش را می برد حمام، ناخن هایش را می گرفت و کارهایش را می کرد. بهش می گفتم:《مامان! بابات خودش میتونه بره.. این کار ها برا چیه؟》 می گفت:《نه! بابامه! باید ببرمش》.. ✨ 📌 @shahidomidakbari
یادمان باشد در همین ڪوچه ما هست ڪه را داد🕊 تا تو عاشق مسیر الهی بشوی... ┄┅═══🌷═══┅┄ کانال @shahidomidakbari