eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.5هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
288 ویدیو
403 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ اهمیت قدس و مسجد الاقصی حقیقی!🔰 ✍ با توجه به طرح شوم صهیونیستها، در حفاریهای زیر مسجد الاقصی حقیقی به بهانه کشف معبد سلیمان، احتمال ریزش این مسجد وجود دارد، که با اشتباه معرفی کردن آن! حساسیت ها کم می شود!🔰 به گزارش خبرگزاری شبستان: شیخ محمد وسام، یکی از پژوهشگران دار الافتاء مصر و مدیر فتوای مکتوب در این نهاد مصری گفت: مسجد الاقصی نخستین قبله مسلمانان و یکی از سه مسجدی است که رفتن و حضور در آن تاکید شده است. وی افزود: نام مسجدالاقصی در آیه اول سوره اسراء آمده‌ است که اشاره به معراج و سیر شبانه پیامبر اسلام از مسجدالحرام به مسجدالاقصی دارد: «سبْحَانَ الَّذِی أَسرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ إِلی الْمَسجِدِ الاَقْصا الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَا إِنَّهُ هُوَ السمِیعُ الْبَصِیرُ» «منزّه ‌است آن خدایی که بنده‌اش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الأقصی- که پیرامون آن را برکت داده‌ایم- سیر داد، تا از نشانه‌های خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.» مسجدالاقصی در بخش جنوب شرقی بخش قدیمی اورشلیم واقع شده‌ است. اکثراً تصاویر گنبد طلایی «قبةالصخره» با مسجدالاقصی را اشتباه می گیرند؛ قبةالصخره را عبدالملک مروان سال 572 هجری قمری ساخته است و جزئی از مسجدالاقصی محسوب می شود. مسجدالاقصی مکان نماز است؛ در صورتی که قبةالصخره این گونه نیست، مسجدالاقصی در بخش جنوبی واقع شده است و قبةالصخره بر روی یک صخره ساخته شده است. 📷 تصاویری جدید و زیبا از مسجد الاقصی حقیقی در شب @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷🇵🇸به یاد عالمی که زندگی خود را وقف آزادی و نمود. ✍ روحانی پارسا و مجاهد، مرحوم حجت الاسلام والمسلمین شیخ مصطفی رهنما کرمانشاهی از ارادتمندان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) و خواهر زاده مجاهد شهید حجت الاسلام و المسلمین سید عبدالحسین واحدی کرمانشاهی(مرد شماره ۲ جمعیت انقلابی فدائیان اسلام)/ارتحال: ۷ مهر ۹۲ 💠 امام خامنه ای حفظه الله: تلاش خستگی ناپذیر این روحانی مجاهد و پارسا (شیخ مصطفی رهنما ره) در مبارزه قلمی و فکری برای مسأله فلسطین که از جوانی تا کهنسالی و در بیش از نیم قرن ادامه داشت، چهره ئی نادر و تحسین برانگیز از وی در ذهن همه کسانی که این عالمِ متواضع و پر استقامت را می شناختند، ترسیم می کرد. 10/مهرماه/1392 🌹 «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ آشنایی با کتاب آخرین آواز قو(چاپ جدید، پنجم) 🔸اثر: مورخ و پژوهشگر فقید مرحوم استاد علی ابوالحسنی (منذر) ✍ کتاب به بازکاوی شخصیت و عملکرد مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری(ره) بر اساس «آخرین برگ» زندگی او، و فرجام مشروطه می پردازد. این کتاب براساس موضوع به دو بخش تقسیم می‌شود:   ◽️۱- به این مسئله اشاره دارد که اگر از انتها به تاریخ مشروطه نگاهی بیندازیم و فرجام، عاقبت و دستاوردهای مشروطه را از انتها مورد بررسی قرار دهیم با سلسله مسائلی روبه‌رو می‌شویم که به خودی خود می‌تواند ادعایی بر حقانیت مرجع شهید باشد و دلایل مخالفت شیخ با جریان مشروطیت را مشخص سازد (مشروطه‌ای که غالب اعضاء و متنفذان اصلی آن سکولار و ماسون بوده‌اند). ◽️۲- این رساله آخرین برگ‌های زندگی (عملکرد، اندیشه، بیانات، نامه‌ها   و...) علامه شهید نوری را مورد توجه قرار می‌دهد و این بار برای اثبات حقانیت و عدم سهم ‌خواهی شیخ از مواهب دنیوی، برگ‌های آخرین زندگی ایشان مورد بررسی قرار می‌ گیرد و به‌ طور مسلم این برگ‌های مستند و این روایت‌های متواتر (از جانب موافقان و مخالفان وی) از آخرین ماه‌های زندگی شیخ، علاوه بر رفع اتهام‌های وارده به وی، «عصاره اندیشه و عمل» شیخ شهید را نیز برای مخاطب آشکار می‌سازد و آن چیزی نیست جز «مقاومت بر سر عقیده، حراست از دین تا رسیدن به شهادت». 🔸 در بخشی از کتاب، برتری شیخ در موضوع شناسی و رجال شناسی بر بسیاری از رجال دینی دیگر تبیین شده است؛ و به ندامت و پشیمانی معممین حامی جریان غربگرای مشروطه نیز اشاره دارد... @ShahidRabe
✍ نظرات اندیشمند متفکر، دکتر شهریار زرشناس، در خصوص جریان غربگرای مشروطه و اندیشه و تفکر زعیم نهضت مشروعه خواهی، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) 🔰👇👇
✍ دکتر شهریار زرشناس عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است، سابقه همکاری با شهید مهندس سید مرتضی آوینی در نشریه سوره و انتشار نشریه مشرق را نیز در کارنامه فرهنگی خود دارد. «فرهنگ، سیاست، فلسفه»، «نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران»، «مدرنیته، آزادی و پسا مدرنیسم»، «جامعه باز، آخرین اتوپی در تمدن غرب»، «شبه مدرنیته در ایران»، «واژه نامه فرهنگی سیاسی» و «مبانی نظری غرب مدرن» از جمله آثار منتشر شده اوست. «درآمدی به رویکردها و مکاتب ادبی» از آخرین آثار اوست که توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است. 💠 دکتر زرشناس: به گمان من راهی که شهید آیت الله شیخ فضل الله نوری به ما نشان داد هنوز هم برای ما ماندگار و قابل استفاده است. یعنی شما نگاه کنید جمهوری اسلامی به نوعی مشروطه مشروعه آیت الله شیخ فضل الله نوری است، من گمان می کنم که انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) در سال 57 همان مشروطه مشروعه آیت الله فضل الله نوری است. بنابر این من فکر می کنم ایشان از وجوه سلبی و ایجابی نکات بسیار زیادی دارند که می توانیم از آنها استفاده کنیم...کامل گفتگو👇 http://nafsaniat.blogfa.com/post/76 💠 دکتر زرشناس: «شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری یک نابغه و پدیده‌ای بی‌نظیر است. در دوره‌ای که هنوز مظاهر روشنفکری ظهور نکرده و ماهیت ادعاهای آن‌ها دقیقاً آشکارنشده و برخی روحانیون برجسته -اگر در برابر ظواهر زیبای روشنفکری همراه نمی‌شوند- اما دچار انفعال می‌شوند، شیخ فضل‌الله عمق این جریان را می‌بیند، این مسئله نشانه عظمت علمی و فکری ایشان است.» ✍ این استاد دانشگاه معتقد است «امروز یا حتی از پنجاه سال پیش که تجربه حکومت مدرن رضاشاه و محمدرضا شاه را داریم فهم مدرنیته ساده است، هنر آن است که در سال 1325 قمری بفهمید دموکراسی یا آزادی که منورالفکران می‌گویند چیست؟ لوایحی که شیخ فضل‌الله در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم (ع) نوشته نشان از شناخت عمیق از اندیشه غرب دارد. ایشان واقعاً اولین غرب‌شناس تاریخ ما و مظهر روحانیت بیدار، آگاه، هوشیار، هوشمند، مقاوم و مجاهد است. پرسش‌هایی که ایشان از ماهیت غرب مدرن مطرح می‌کند نسبت به زمان خود شاهکار است. چنین درکی بی‌نظیر است و کمتر کسی این درک را دارد.» زرشناس با تأکید بر اینکه شیخ فضل‌الله نوری آغازگر غرب‌شناسی نقادانه در ایران است که متأسفانه ناشناخته مانده است، می‌گوید: «بسیاری از علما و دغدغه مندان عصر مشروطه، هنوز خطر وجوه فرهنگی مدرنیته و مشروطه موردنظر منورالفکران را درک نکرده بودند و نگاهشان بیشتر سیاسی بود. هرچند اولین مواجهه‌های ما با آن‌ها سیاسی و اخلاقی بوده و مثلاً در برابر مظاهر اخلاقی نگران می‌شدیم و یا به مواجهه‌های سیاسی می‌پرداختیم، اما مواجهه‌ فرهنگی عمیق با این جریان بوسیله آیت‌الله شهید شیخ فضل‌الله نوری آغاز می‌شود.» این پژوهشگر حوزه ادبیات، فرهنگ و سیاست معتقد است: «کسی مانند شیخ شهید در آن دوره نیست که ماهیت غرب مدرن را به‌خوبی شناخته و باطن مقولاتی چون آزادی و مساوات را درک کرده باشد و تا این درجه ایستادگی کند. ما حرکت‌های اسلام‌گرایانه همچون سید جمال و دیگران را داریم که به‌نوعی با آرای مدرنیستی درآمیخته‌اند. آنجا که یک تقابل خالصانه وجود دارد، تقابل شیخ شهید است.» زرشناس می‌گوید: «آنچه شیخ، صدسال پیش، در آن فضای محدود و غبارآلود، بدون داشتن وسایل ارتباط‌جمعی در میان سطور رسائل خود درباره غرب فریاد زده است، امروز بعضی از غرب‌شناسان ما با پیدا شدن این‌همه اسناد و اطلاعات و اخبار، تازه زمزمه‌اش می‌کنند.»/منبع👇 https://www.bultannews.com/fa/news/621622 ✍معرفی یکی از آثار دکتر زرشناس🔰 📙📙عنوان: مجموعه دو جلدی «نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران» ناشر: دفتر نشر معارف وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها 🔸 جلد اول کتاب به پیدایش اندیشه و دوران روشنگری در غرب و ظهور نسل اول روشنفکری در ایران عصر می‌پردازد و در جلد دوم نسل دوم روشنفکران در ادامه دوره مشروطه و دورانu پهلوی بررسی می شود. 🔸 به نظر دکتر زرشناس استراتژی روشنفکری در ایران، استحاله هویت دینی نظام و تبدیل آن به یک رژیم سکولار است و خطرِ روشنفکری نئولیبرالی پس از انقلاب، تهاجم در برابر اسلام فقاهتی است. 🔸 نویسنده در بخشی از کتاب می نویسد: «آنچه در مشروطه رخ داد پيروزي توأم با استبداد روشنفکران وابسته به لژ (ماسونی) بيداري پس از استبداد صغير و محاکمه و اعدام شهید شيخ فضل الله نوری و در پيش گرفتن خشونت تروريستي ... و سکولاريزه کردن فضاي فرهنگي و سياسي کشور که نهايتاً به ظهور استبداد متجدّدانه و سکولاريستي رضاخان انجاميد، به راستي يک تراژدي تلخ بود که توسط منورالکفران ايراني و در مسير اغراض دولت انگليس اجرا گردید @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️ حقیقت پنهان؛ گفتمان سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) ✍ از محقق و پژوهشگر معاصر دکتر عبدالحسین خسرو پناه 👇👇🔰
⁉️ حقیقت پنهان؛ گفتمان سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) ✍ از محقق و پژوهشگر معاصر، دکتر عبدالحسین خسرو پناه🔰 شیخ شهید در ضرورت عقلی حکومت و وظایف عقلایی آن یعنی، حفظ نظامات داخلیه مملکت و تحفظ از مداخله اجانب تردیدی نداشت. وی حکومت و سلطنت را امانت الهی می دانست و به شدت با الگوی حاکمیت استبدادی مخالفت می ورزید. شیخ فضل الله نوری با دو شعار سلبی وارد عرصه سیاست شد و با این دو شعار، رویکرد و پارادایم اندیشه سیاسی خود را نشان می دهد. یکی، رهایی از سلطه بیگانه و استعمار غرب در همه عرصه های فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و دوم، مقابله و رویارویی با استبداد و خودکامگیهای رژیم استبدادی. شعار نخست گفتمان سیاسی شیخ از مهم‎ترین عوامل مخالفت او با مشروطیت وارداتی بود؛ زیرا هواداران افراطی مشروطیت با بیگانگان در ارتباط مستقیم بودند و اجانب نیز حمایت متقابل می نمودند. شیخ شهید می فرماید: «ای عزیز، اگر مقصود، تقویت اسلام بود، انگلیس حامی آن نمی شد و اگر مقصودشان، عمل به قرآن بود، عوام را گول نداده پناه به کفر (سفارت انگلیس) نمی بردند و آنها را یار و معین و محل اسرار خود قرار نمی‎ دادند. اگر بنای آن بر حفظ دولت اسلام بود، چرا یکی، عضوی از روس پول می گرفت و دیگری از انگلیس؟» به ظاهر مراد شیخ از این جمله، وابستگی سپهدار تنکابنی به روسها و سردار اسعد بختیاری به انگلیسیها است این دو نفر از رهبران و مشروطه خواهان افراطی ای بودند که به ترتیب از شمال و جنوب به تهران حمله کردند و پس از شکست قوای قزاق و نظامیان هوادار محمدعلی‎شاه، تهران را فتح کردند. شاه به سفارت روس گریخت و از سلطنت عزل شد. به اعتراف تقی زاده(قطب مشروطه)، دکتر مصدق و عین السلطنه، سپهدار تنکابنی تابع روسها بود و خیلی از آنها حرف شنوی داشت وحتی اقدامات نظامی او علیه محمدعلی شاه با همراهی روس انجام گرفت و سردار اسعد بختیاری نیز از انگلیسیها اطاعت می کرد و سهام نفت جنوب را هم داشت. انگلیسیها و روسها نیز خواستار قیامی علیه محمدعلی شاه بودند تا با نفی اقتدار حکومت، مجالی برای دستیابی به منافع مادی خود از ایران پیدا کنند. شیخ شهید برای تحقق شعار دوم خود یعنی، مقابله با استبداد و خودکامگیهای رژیم استبدادی فرمودند: «مردم جمع شوند و از پادشاه بخواهند که سلطنت دلخواهانه را تغییر بدهد و در تکالیف دولتی و خدمات دیوانی و وظایف درباری قراری بگذارند که من بعد رفتار و کردار پادشاه و طبقات خدم و حشم او هیچ‎وقت از آن قرار تخطی نکند و این قرارداد را هم مردمان عاقل و امین و صحیح از خود رعایا به تصویب یکدیگر بنویسند و به صحه پادشاه رسانده و در مملکت منتشر نمایند.» طرح عدالتخانه شیخ فضل الله نیز مهاری برای استبداد و روحیه تملکیه شاه و دولت بود؛ بنابراین، در لوایح ایام تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) تصریح دارد که انگیزه‎اش از طرح عدالتخواهی، تغییر رژیم خودکامه و قانونمندساختن عملکرد شاه و دولت بود. بنابراین، شیخ فضل الله از مخالفان حکومت خودکامه و استبدادی و از مدافعان استقلال کشور و حفظ مصالح نوعیه مردم بود. شیخ فضل الله نوری نیز همانند دیگر فقهای جامع‎الشرایط با منطق شیعه به تبیین دولت و حکومت اسلامی می پردازد و در یکی از لوایح تحصن حرم حضرت عبدالعظیم تصریح می کند که در منطق شیعه، دولت و سلطنتی که زمام آن به دست خدا ، رسول ،امام و نایبان امام یعنی فقهای عادل نباشد، اوامرش واجب الاطاعه نیست. وظیفه نواب عام و صحیح اسلام نزد شیخ شهید آن است که احکام کلیه که مواد قانون الهی است را از چهار دلیل شرعی استنباط فرمایند و به عوام برسانند. آیت الله شیخ فضل الله نوری نه تنها مشروعیت حکومت را به نصب امام واز جانب خدا و نیابت از امام معصوم(ع) می داند؛ بلکه نیابت فقیه جامع الشرایط در امور اجتماعی و سیاسی را انحصاری دانسته و به عدم مشروطیت حکومت غیرفقیه تصریح می کند و می فرماید: «امور عامه یعنی، اموری که مربوط به تمام افراد رعایای مملکت باشد و تکلم در امور عامه و مصالح عمومی ناس، مخصوص است به امام(علیه‎السلام) یا نواب او و ربطی به دیگران ندارد»، «اگر مقصد امور شرعیه عامه است، این امور راجع به ولایت است نه وکالت و ولایت در زمان غیبت امام زمان با فقها و مجتهدین است.» بنابراین، مرحوم شیخ فضل الله به حکم اولی، از مشروعیت ولایت فقیه و حکومت ولایی اسلامی دفاع می کند؛ 🔰👇ادامه در بخش دوم👇🔰
بخش 2⃣🔰 شیخ فضل الله نوری قلمروی وسیعی برای دین معتقد است و انتظاراتش از دین، منحصر به عرصه عبادات و رابطه انسان با خدا نبوده و سیاست راستین را بخشی از دین اسلام معرفی می کند. به گفته وی:« قانون الهی ما، مخصوص عبادات نیست؛ بلکه حکم جمیع مواد سیاسیه را بر وجه اکمل و اوفی داراست، حتی ارش الخدش یعنی، دیه جراحت.» و همچنین ، حکومت ایده ال در عصر غیبت نزد شیخ، حکومت دینی فقهای جامع‎الشرایط است؛ اما در دوران قاجار که تحقق حکومت ایده ال امکان ندارد، شیخ، راهبرد حکومت دولت شریعت را با دولت سلطنت جابه‎جا می کند و برای کنترل دولت سلطنت، نهاد عدالتخانه را پیشنهاد داده و هنگامی که مشروطه خواهان سکولار زمام امور را به دست گرفتند، نظریه مشروطه مشروعه و نظارت فقها را جایگزین کرد. پس، وقتی شیخ مشاهده کرد که جریان جامعه به سمت تبدیل استبداد مطلقه سلطنتی به حکومت مشروطه غربی است و زمینه تحقق حکومت دینی و حتی تشکیل نهاد عدالتخانه برای حکومت سلطنتی میسر نیست، به تئوری مشروطه مشروعه روی آورد و تاکید کرد که قوانینی که سلطنت را مقید می‎سازد، باید قوانین شرع باشد. بنابراین، شیخ نه با استبداد موافقت کرد و نه با مشروطه غربی؛ بلکه به‎دنبال تحقق حکومت دینی فقهای عادل و در صورت عدم امکان تشکیل عدالتخانه و تحقق حکومت مشروطه مشروعه بود. پس، اصل و حکم اولی شیخ این بود که در زمان غیبت امام( علیه السلام) مرجع در حوادث، فقهای شیعه هستند و مجاری امور به دست آنها است و بعد از تحقق موازین، احقاق حقوق و اجرای حدود می‎نماید و هیچ گاه منوط به تصویب احدی نخواهدبود. همچنان که گفته شد، به اعتقاد وی، وکالت در امور عامه، صحیح نیست و مساله حکومت از باب ولایت شرعیه است؛ یعنی، تکلم در امور عامه و مصالح عمومی مردم، مخصوص به امام( علیه السلام) یا نواب عام او است و ربطی به دیگران ندارد و دخالت غیر آنها در این امور، حرام و غصب نمودن مسند پیغمبر و امام (علیه السلام) است. پس شیخ، خواهان حاکمیت احکام و ارزشهای اسلامی بود که به حکم و تنفیذ تحقق می یابد. حال که این زمینه فراهم نگشت، پس باید به فکر مهار خودکامگیهای شاه، دولت و سلطنت استبدادی بود و بهترین فرض این مهار، تحقق نهاد عدالتخانه و به تعبیر شیخ، دارالشورای کبرای اسلامی است. در آن زمان، شیخ، خود را بین دو محذور مخیر دید، دو گزینش که احتمال سوم آن در عصر قاجار تصور نمی شد. یکی، حاکمیت عمال بیگانه روس و انگلیس و سیاستهای انگلیس و دیگری حاکمیت محمدعلی شاه بود و بدون شک، استراتژی استعمار [استکباری انگلیس]، خطرناک‎تر از حاکمیت شاه بود؛ از این رو، در آن مقطع از شاه حمایت کرد و بر او تاکید داشت که شاه باید در مسیر اسلام و مصالح مسلمین گام بردارد. بر این اساس، شیخ در لوایح متحصنین حرم حضرت عبدالعظیم(ع) تصریح دارد که زمام دولت باید به دست خدا ، رسول، امام و نائبان امام یعنی فقهای عادل باشد و الا اوامرش واجب‎الاطاعه نیست. شیخ، در اجتماع علما و مردم در باغشاه در شوال 1326، شاه را مکلف کرد که در چارچوب شرع حرکت کند و طبق فتوای علما بر حرمت مشروطه دستخطی بر رفع مشروطه [مورد نظر انگلیس] صادر نماید و شاه به شرط مذاکره با صدراعظم پذیرفت؛ ولی شیخ، مذاکره با صدر اعظم را رد کرد و گفت:« مشورت در محلی است که طریق دیگر داشته باشد» و شاه به ناچار پذیرفت. پس، شواهد گوناگونی مبنی بر این است که شیخ، از شاه شریعت مدار حمایت می کند نه از شاه مستبد و دفاع از شاه شریعت مدار هم به حکم ثانوی برای جلوگیری از نفوذ بیگانه است. 🔰👇ادامه در بخش سوم👇🔰
بخش 3⃣🔰 مرحوم شیخ فضل الله نوری با مجلس شورای اسلامی ، قانون اساسی اسلامی ، آزادی و مساوات شرعی مخالفتی نداشته و تنها با تعریف مشروطه خواهان افراطی از این مفاهیم که برگرفته از غرب استعمارگر بوده، تعارض داشته است. وی در زمینه مجلس شورا فرمودند: «ایها الناس، من به هیچ‎وجه منکر مجلس شورای ملی نیستم؛ بلکه مدخلیت خود را در تاسیس این اساس پیش از همه کس می دانم. الان هم من همان هستم که بودم. تغییری در مقصد و تجددی در رای من به هم نرسیده است.» شیخ در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم، همواره از دارالشورای کبرای اسلامی دم می زد و تاکید داشت که هیچ‎وقت منکر مجلس نبوده و تنها در پی تصحیح و تکمیل مجلس و حفظ اسلامیت آن است. وی در این تحصن ازدو نوع مجلس شورای اسلامی و مجلس فرنگی مآب سخن گفت و از اولی، دفاع نموده و به مخالفت با دومی پرداخت. حمله شدید شیخ در عصر فترت پس از مشروطه صغیر به مجلسی بود که تسلیم احکام اسلام و شریعت محمدی(ص) نبود و این مطلب، مورد تایید همه فقهای شیعه است؛ زیرا، اسلام، خداوند متعال و شارحان او یعنی پیامبر و ائمه را قانونگذارمی داند و بر اساس توحید در قانونگذاری، احدی حق وضع قوانین را ندارد. و نیز قوانین الهی، از آن جهت که ناظر به مصالح و مفاسد واقعی نوع انسانها وضع گردید، دائمی و در همه اعصار مستمر است و شریعت پیامبر اکرم(ص) به عنوان خاتم شرایع، ابدیت دارد و به تعبیر پیشوایان اسلام:« حلال محمد(ص)، حلال ابدا الی یوم القیامه و حرامه، حرام ابدا الی یوم القیامه.» پس شیخ با مجلس غربگرایی که پذیرای احکام و قوانین الهی نیست، مخالفت نموده، شیخ با دارالشورای کبرای اسلامی که مسوولیتش برنامه ریزی برای اجرای احکام الهی در جامعه بوده، برنامه‎هایی که با موازین شرع تعارضی ندارد و موافقت با شرع داشته و مجتهدان عادل بر آن مراقبت نمایند، هماهنگ و مدافع است. به تعبیر شیخ فضل الله:« من آن مجلس شورای ملی را می خواهم که عموم مسلمانان، آن را می خواهند. به این معنا که البته عموم مسلمانان مجلسی می خواهند که ... برخلاف قرآن و برخلاف شریعت محمدی(ص) و برخلاف مذهب مقدس جعفری(ع) قانونی نگذارد.» مخالفت شیخ با رای اکثریت و بدعت دانستن آن در زمانی است که قوانین بدون اذن فقیه صاحب ولایت مشروعیت پیداکند. شیخ فضل الله، قانون اساسی را نیز لازم دانسته و می فرماید: «مجلس شورای ملی و اجتماع وکلا و مبعوثین در آن و مقصد رفع ظلم و نشر عدالت و اصلاح مملکت، بدون نظامنامه [یعنی قانون اساسی] که عموم اهالی و حکام و کارگزاران ممالک به آن رویه حرکت نمایند، چگونه تصور می شود. تدبیر منزلی که اول مرحله حکمت عملی است بدون دستور [ قانون اساسی] نمی شود، تدبیر مملکتی، چگونه بدون قانون ممکن خواهدبود». وی در ادامه می فرماید: «بعضی از اشخاص، مذاکره می نمایند که ما نظامنامه نمی خواهیم. این چه کلمه ای است؟ آیا می شنوید یا نه؟ و می دانید غرض را یا نه؟ این حرف، بر جمیع تقادیر، غلط و موجب تضییع حقوق نفوس است بلکه مودی به فساد اصل مجلس است.» و نیز می فرماید: «ای برادر، نظامنامه، نظامنامه ... لکن اسلامی، اسلامی ... یعنی، همان قانون شریعت که 1300 و اندی است در میان ما هست و جمله ای از آن که به آن، اصلاح مفاسد ما می شود در مرتبه اجرا نبود، حالا بیاید به عنوان قانون و اجراشود» شیخ به شدت از ثبات قوانین اسلام دفاع می کند و می گوید: «اگر کسی را گمان آن باشد که مقتضیات عصر، تغییر دهنده بعض مواد قانون [قطعی] الهی است یا مکمل آن است، چنین کسی از عقاید اسلامی خارج است؛ به جهت آنکه:« پیغمبر ما خاتم انبیا است و خاتم، آن کسی است که آنچه مقتضی صلاح حال عباد است الی یوم الصور به سوی او وحی شده باشد و دین را کامل کرده باشد. پس بالبدیهه، چنین اعتقادی، کمال منافات را با اعتقاد به خاتمیت و کمال دین او دارد و انکار خاتمیت، به حکم قانون الهی، کفر است.» اما در باب دیدگاه شیخ نسبت به حریت و آزادی باید توجه داشت که شیخ با آزادی به معنای بی بندوباری اخلاقی و رهایی از دین و شریعت و آشوب و هرج و مرج مخالف بود، نه با آزادی به معنای مقابله با استبداد. شیخ با کمال دقت و شجاعت، هم با استبداد فردی شاه مبارزه کرد و طرح عدالتخانه را برای مهار خودکامگی او مطرح ساخت و هم با استبدادهای گروهی در ستیز بود. وی در زمینه استبدادهای گروهی می فرماید: «در هر شهر و هر روستا جماعتی به اسم انجمن محلی همدست و همداستان شده، در غایت قساوت و استبداد، مشغول خودکامی و بیداد هستند، همان رفتاری را که سابقا" حکام و ظلام با رعایای سوخته فرسوده ولایات می کردند؛ الحال، آحاد این انجمنها و بستگان و پیوستگان آنها می کنند، فی الحقیقه، یک استبداد را صدهزار استبداد ساخته اند و با صدهزار حاکم ظالم بر این مملکت و رعیت جورکش آن تاخته اند.» 🔰👇ادامه در بخش چهار👇🔰
بخش4⃣🔰 بخش پایانی شیخ فضل الله، در گفت وگوی با طباطبایی و بهبهانی درحرم حضرت عبدالعظیم(ع) نقاب از چهره مشروطه خواهان غربزده برداشته و تصریح می کند که «این آزادی که اینها تصور کرده اند، کفر در کفر است. آیا گفته اند، کسی که دارای این آزادی است، باید توهین از مردمان محترم بکند؟ آیا گفته اند، فحش باید بگوید و بنویسد؟ آیا گفته اند، آشوب و فتنه در مملکت حادث کند و پارتی اجانب باشد و برای دولت خارج کارکند؟ از همه این مراتب گذشته، آزادی قلم و زبان برای این است که جراید آزاد، نسبت به ائمه اطهار هرچه می خواهند بنویسند و بگویند؟» پس مخالفت شیخ با آزادی به معنای حلال شمردن محرمات الهی و مخالفت با دین و قوانین وحیانی و ضدیت با مذهب است، نه آزادی از ظلم و ستم. وی در تفسیر آزادی مثبت و مشروع می فرماید: «مراد از حریت، حریت در حقوق مشروعه و آزادی بیان درمصالح عامه است تا اهالی این مملکت مثل سوابق ایام، گرفتار ظلم و استبداد نباشند و بتوانند حقوقی که از جانب خداوند برای آنها مقرر است، مطالبه و اخذ نمایند، نه حریت ارباب ادیان باطله و آزادی در اشاعه منکرات شرعیه که هرکس آنچه بخواهد بگوید و به موقع اجرا بگذارد.» و اما در زمینه مساوات باید اعتراف کرد که شیخ فضل الله با تمام وجود به تساوی اجرای احکام نسبت به همه آحاد ملت اعم از شاه و توده مردم اعتقاد داشت و پیشنهاد ایجاد عدالتخانه از سوی او در همین راستا بوده است؛ اما با اصل مساوات مشروطه خواهان [غربگرا] مخالفت می نماید و آن را اصلی موذی می داند؛ زیرا، مساوات در نزد شیخ دو مفهوم مثبت و منفی داشته است. مساوات مثبت به معنای اجرای عادلانه احکام قضایی و اجتماعی اسلام نسبت به تمام آحاد ملت است، ولی مساوات منفی، همان مساوات به مفهوم غربی یعنی، حذف تفاوتهای حقوقی در فقه اسلام نسبت به مسلمانان و کفار است. وی اصل مساوات غربی را دکانی در مقابل صاحب شرع که در صدد تاسیس احکام جدیدی است، معرفی می کند. پس مجلس شورا، قانون اساسی، آزادی و مساوات به معنای مشروع آن که با آموزه های اسلام هماهنگی دارد، نزد شیخ پذیرفتنی و به معنای غربی واستعماری آن که با شریعت نبوی ناسازگاری دارد، مردود است. ✍ نتیجه:🔰 ◽️ اندیشه سیاسی شیخ شهید فضل الله نوری، فقیه و اصولی‎گرای عصر قاجار، از مکتب اصولی شیخ انصاری و فقه جواهری سرچشمه گرفته است. ◽️ حکومت نزد ایشان، ضرورت عقلی دارد و وظایف عقلایی آن، حفظ نظامات داخلیه مملکت و تحفظ ازمداخله اجانب است. رویکرد سیاسی ایشان، مقابله و رویارویی با استبداد و خودکامگیهای رژیم استبدادی و رهایی از سلطه بیگانه واستعمار غرب در عرصه های مختلف است. ◽️ حکومت به حکم اولی، حق امام معصوم(ع) و در دوره غیبت از باب ولایت یا حسبه از آن فقیهان جامع الشرایط است؛ بنابراین، حکومت غیرفقیه، مشروعیت ندارد. ◽️ در صورت عدم تحقق حکومت دینی فقیهان جامع الشرایط، حکومت عدالتخانه ای یا مشروطه مشروعه به تعبیر شیخ فضل الله از باب قدر مقدور لازم است؛ به عبارت دیگر، با نفی حکومت دینی فقیهان، تکلیف در انجام وظایف شرعی در حد مقدور از مومنان ساقط نمی شود. ◽️ مجلس شورا و قانون اساسی در گفتمان سیاسی شیخ فضل الله، تنها با مطابقت با شریعت نبوی و نظارت و تایید فقهای جامع الشرایط مشروعیت پیدا می کنند و مجلس غربزده استعمار پذیر و قانون اساسی مخالف با قوانین الهی باطل و مردود به شمار می آید. ◽️ آزادی و مساوات نزد شیخ، به مثبت و منفی یا مشروع و نامشروع تقسیم پذیر است. آزادی از عبودیت پادشاهان و مقابله با استبداد مشروع و مثبت بوده و آزادی به معنای آشوب و هرج و مرج و رهایی از دین و شریعت و آزادی از حدود و مقررات دین مردود می باشد. ◽️ مساوات نیز به معنای اجرای عادلانه احکام الهی نسبت به همه انسانها اعم از شاه و گدا پذیرفتنی است؛ ولی نفی تفاوتهای حقوقی میان کفار و مسلمانان مردود و باطل است. 🔸 منبع: فصلنامه زمانه، شماره 15، پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران(مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، کد لینک مطلب ۱۵۲۵۲) @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا