📷 👆از راست: دکتر حقانی و دکتر نجفی از مورخین شهیر معاصر در محضر حضرت آقا
#مقاله
🔴 علل و عوامل مظلومیت و شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه (مشروعه)
نسخه PDF
✍ محققین: دکتر موسی نجفی، دکتر موسی فقیه حقانی
🔰👇👇
428.pdf
174.4K
🔴 PDF
#مقاله/نسخه پی دی اف🔰
✅ علل و عوامل مظلومیت و شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه (مشروعه)
✍ محققین: دکتر موسی نجفی، دکتر موسی فقیه حقانی
‼️ اتحاد موقت سکولاریزم و تسامح علیه اصولگرایی دینی و ورود خط التقاط و تساهل در انقلاب مقدس ملی
‼️ در اعدام مرجع شهید، علاوه بر [جریان] سکولار غربگرا، سکولار شبه دینی نیز دخالت داشته اند که از روحانیون ضعیف النفس و کم ایمان بوده اند [که توسط تشکیلات مخفی فراماسونری، جذب و در بیوت و دستگاه برخی از روحانیون عالیرتبه مخالف مرجع شهید، نفوذ داده شدند]. بحث انجمن های سری ماسونی [وابسته به انگلیس] از اول همین بود که مردم، حرفهای ما را نمی پذیرند، پس باید حرفهای خود را از زبان همین روحانیون [جذب شده] نقل کنیم...
✳️ @ShahidRabe
🚩🏴 به مناسبت ایام شهادت و هفته بزرگداشت #مرجع_شهید جهان تشیع، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه، رهبر نهضت اسلام خواهی مشروطه (مشروعه) /۵ تا ۱۱ مرداد ماه
🌹 هدیه نثار روح پُر فتوحش،
«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
⁉️ آیا میدانید که؟ 🔰👇👇
⁉️✍ چرا و چگونه، فتوای آقایان فاقد #بصیرت! مشروطه خواه، باعث «بر دار» شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره) می شود؟!🔰
💠 دکتر موسی حقانی (مورخ شهیر معاصر):🔰
مراجع [حامی مشروطه در] نجف، [آخوند محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله مازندرانی] از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروههای ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانونها و مراکز مختلف دولتی #نفوذ کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروههای ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروههای ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضلالله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان میگوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها بهخوبی استفاده میکنند! #بهاییها، نیهیلیستها، ماتریالیستها و کلاً گروههایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ #فراماسونری» جمع شدهاند و میخواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمینشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه میدهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت میدهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه میاندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران میرسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه میکردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه میدادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد میزد، به گوش علمای نجف نمیرسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل #نفوذی، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، اینگونه جلوه میدادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف میکنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت میکند، چیست؟! آنها هم حکم میدهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار میدهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر میشود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند]
[اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقیزاده و دو نماینده افراطی مجلس میگوید:🔰
تا دیر نشده است هر چه فتوا میخواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را بهخوبی نشان میدهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه #وهابی پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری میکرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./برگرفته از گفتگوی نسیم آنلاین، رجانیوز، کد مطلب249867
💠 آیت الله بهجت(ره):
خدا کند انسان از اول کار، آخر آنرا ببیند، اگر، افراد را نشناسد و اغراضشان را نداند، ناخودآگاه همه چیز را بر باد میدهد، کسانیکه در مشروطه از آخوند [محمدکاظم خراسانی] امضا گرفتند، واسطه انگلیس بودند که با ظاهر آراسته اینکار را کردند! گاهی یک امضای بیجا_که مقدمات آنرا دیگران فراهم میکنند موجب از بین رفتن اعراض و نفوس میشود!
هرچه بزرگان [همچون شیخ فضل الله] فرمودند با کفار معاشرت نکنید، گوش نکردیم و گرفتار شدیم؛ کفار درفریب دادن ماهرند و ما درفریب خوردن!
خدا میداند یک امضا از روی غفلت و فریب خوردن، چقدر آثار زیانبار دارد![۱]
💠 امام خامنه ای(حفظه الله):
...دشمن را باید شناخت اینکه بنده مسئله #بصیرت را برای خواص تکرار میکنم بخاطر اینست...
در صدر مشروطه هم علمایی بودند - که اینها ندیدند توطئه غربزدگان و به اصطلاح روشنفکرانی که تحت تأثیر غرب بودند؛ توجه نکردند که حرفهای اینها در مبارزهی با اسلام است؛ این را توجه نکردند، مماشات کردند. نتیجه این شد که کسی که می دانست و می فهمید - مثل مرحوم شیخ فضلاللَّه نوری - به دار زده شد.../ [۲]
[۱] [۲]⏪ از کانال جهاد تبیینی
✳️ @ShahidRabe
🌹 هفته بزرگداشت #مرجع_شهید حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری #شهید_رابع اعلی الله مقامه الشریف (زعیم نهضت مشروعه خواهی) را پاس می داریم
✍ پنجم تا یازدهم مرداد ماه «ایام دستگیری و شهادت ایشان توسط عوامل مزدور #انگلیس_خبیث»
🌹 هدیه نثار روح پُر فتوحش،
«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✳️ دکتر موسی حقانی، مورخ و پژوهشگر شهیر معاصر🔰
شیخ فضلالله نوری(ره)، شهیدِ راه مقابله با مشروطه سکولار و از قهرمانان تاریخ معاصر ایران است
🔰👇👇
✅ دکتر موسی حقانی، مورخ و پژوهشگر شهیر معاصر:🔰
شیخ فضلالله نوری از قهرمانان تاریخ معاصر ایران است. وی اتفاق مهم مشروطه را حرام اعلام کرد و این اقدام مقدمات، دلایل و زمینههایی داشت.
اوایل انقلاب کسی جرأت نداشت از شیخ فضلالله نوری حرفی بزند و سخن گفتن از ایشان برابر با ارتجاع، استبداد و همراهی با نظام طاغوت محمدعلیشاهی تلقی میشد. به بیان دیگر مشروطه مقدس بود و مخالف آن زیر سؤال میرفت.
حتی اکنون نیز سخن گفتن از شیخفضلالله نوری دشوار است و کسی که از او حرف بزند و مدافع او باشد، فحشها خواهد خورد. در دوره مشروطه کشور بر سر یک دوراهی قرار گرفت که میباید مسیر خود را نتخاب میکرد: یا باید به سمت غربی شدن میرفت و یا اینکه بر مبانی اصیل و سنتهای ایرانی اسلامی خود میایستاد. این رویکرد از اوایل دوره قاجار شروع شد و در مشروطه به اوج خود رسید.
در دوره مشروطه علما به میدان آمدند و درصدد تأثیرگذاری بر مردم برای انتخاب مسیر درست از میان این دو راه شدند. نهضت تحریم به تحریم تنباکو رسید و پس از آن حرکت به سوی عدالتخانه و محدود کردن استبداد یک نقطه عطف تلقی میشد. مبنای نهضت تحریم این بود که ما نباید بازار کشور را به نمایشگاهی برای عرضه محصولات غربی تبدیل کنیم. شیخفضلالله از استاد خود میرزای بزرگ شیرازی 61 سؤال و استفتاء گرفته است که تکلیف مردم در قبال کالاهای بیگانه چه باید باشد؟ خود شیخ معتقد بود که ما باید کالای بیگانه را تحریم و از کالاهای داخلی استفاده کنیم و نقطه مقابل غربزدگانی بودند که بر استفاده از کالاهای بیگانه تأکید میکردند.
اکنون و در دوره ما نیز تقابل دو دیدگاه وجود دارد. در آن زمان نیز کسانی چون ملکمخان معتقد بودند که ایرانیان عقل و فهم و درک ندارند تا اختیار خود را در دست بگیرند و باید این عرصهها را در دست خارجیها قرار دهیم و به آنها امتیاز و انگیزه نیز بدهیم تا بیایند و کار کنند و سپس ما از روی آنها کپیبرداری کنیم. با توجه به این دیدگاه بود که امتیازهای وحشتناک به بیگانگان دادند. برای نمونه امتیاز رویترز را به یک یهودی انگلیسی دادند تا 70 سال منابع زمینی و زیرزمینی این مملکت را بهرهبرداری کند و در قبال آن کشور را آباد کند! و کشور نهتنها آباد نشد، بلکه منابع آن را نیز به غارت بردند. بیگانگان در این کشور دو بار برای غارت و در دست گرفتن منابع نفت کودتا کردند که نخستین آنها کودتای رضاخان بود و دومی در سال 1332 اتفاق افتاد.
این دو دیدگاه و جریان تا 1324، یعنی سال امضای فرمان مشروطه بود و بعد از مشروطیت بحث دیگری مطرح شد که تا امروز نیز ادامه داد. آن مطلب این بود که برای توسعه و پیشرفت باید از الگوی غربی استفاده کرد یا باید به دنبال الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بود؟ متأسفانه هنگام افزایش فشارها جریان غربگرا فرصت غلبه پیدا میکرد. پس از ایستادگی شیخ در برابر جریان غربزده و به دار کشیدن او جریان متمایل به غرب غلبه پیدا کرد تا این که به قرارداد 1919 و مستعمره کردن ایران انجامید و عامل اصلی مستعمره کردن ایران همین جریان غربزده بود که با قیام کسانی چون شهید مدرس و نهضت مردمی این قرارداد ننگین لغو شد. در زمان رضاخان نیز این جریان غربگرا و امتیاز دهنده به غرب به نوعی حاکم شد و در زمان پهلوی دوم ادامه یافت ودر همه زمینهها وابسته شدیم. با درآمد نفتی که پهلوی دوم در خلال سالهای 50 تا 57 به دست آورد میشدتمام زیرساختها را در ایران ساخت. در زمان انقلاب بسیاری از زیرساختها را نداشتیم و بعد از انقلاب کوشیدیم تا روی پای خود بایستیم. ماجرای اعدام شیخ فضلالله نوری به تقابل این دو خط غربگرا و اسلامگرا برمیگردد. در آن زمان برخی مانند میرزا ملکم خان به صورت علنی کشور را وابسته به غرب کردند و برخی دیگر به صورت غیر علنی این کار را انجام دادند. شیخ، می گفت، مشروطه باید مبتنی بر مبانی اسلام و تشیع باشد. شیخ با مشروطهای مشکل داشت که الگوی غربی و مبتنی بر مبانی فکری تمدن جدید غرب بود و اعتقادی به مبانی الهی و دینی نداشت. هواداران چنین مشروطهای بودند که به جنگ با شیخ برخاستند. در میان مشروطهطلبان به سبک غربی علاوه بر عدهای فوکولی متأسفانه برخی ردههای میانی روحانیت نیز دیده میشدند که در دام مشروطه سکولار و غیر دینی افتاده بودند که سر از کودتای رضا خان درآورد.
شیخ فضلالله مظلوم بود و هست. دیدگاههایش چنان که باید تبیین نشده است و منظر او مبنی بر نظام مردمسالاری مبتنی بر دین به نتیجه نرسید. همواره اتهام همکاری با محمدعلی شاه را به شیخ وارد میکنند، اما واقعیت آن است که شیخ «دفع افسد به فاسد» کرد/
گزارش خبرگزاری تسنیم، از آیین نکوداشت مرجع شهید علامه شیخ فضلالله نوری(ره)، روز مقاومت اسلامی، نگارخانه مهر فرهنگسرای انقلاب اسلامی، در آیین اختتامیه نمایشگاه «ایستاده در طوفان» ۲۳ مرداد ۹۲ش/کد مطلب 117795
✳️ @ShahidRabe
دعای عرفه آسان.pdf
1.82M
👆نسخه PDF دعای عرفه امام حسین علیه السلام، دعای آسان با متن و ترجمه روان
✅◽️ محیط گرافیکی زیبا
✅◽️نگارش ساده جملات دعا
✅◽️تقسیم بندی به عبارات کوتاه
✅◽️ترجمه ساده و توضیحی
✳️ @ShahidRabe
⁉️ حقیقت پنهان؛
✅ با گفتمان سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه)، آشنا شویم🔰
⏪ نظرات شیخ درباره، #حکومت #آزادی #مساوات #مجلس_شورا #قانون #قانون_اساسی #قانون_گذاری
و.../ در چهار بخش
✍ محقق: حجت الاسلام والمسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه (نویسنده و پژوهشگر معاصر)
🔰👇👇
⁉️ حقیقت پنهان؛
✅ باگفتمان سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) آشنا شویم
✍ از محقق و پژوهشگر معاصر، دکتر عبدالحسین خسرو پناه🔰
شیخ شهید در ضرورت عقلی حکومت و وظایف عقلایی آن یعنی، حفظ نظامات داخلیه مملکت و تحفظ از مداخله اجانب تردیدی نداشت. وی حکومت و سلطنت را امانت الهی می دانست و به شدت با الگوی حاکمیت استبدادی مخالفت می ورزید.
شیخ فضل الله نوری با دو شعار سلبی وارد عرصه سیاست شد و با این دو شعار، رویکرد و پارادایم اندیشه سیاسی خود را نشان می دهد. یکی، رهایی از سلطه بیگانه و استعمار غرب در همه عرصه های فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و دوم، مقابله و رویارویی با استبداد و خودکامگیهای رژیم استبدادی.
شعار نخست گفتمان سیاسی شیخ از مهمترین عوامل مخالفت او با مشروطیت وارداتی بود؛ زیرا هواداران افراطی مشروطیت با بیگانگان در ارتباط مستقیم بودند و اجانب نیز حمایت متقابل می نمودند. شیخ شهید می فرماید: «ای عزیز، اگر مقصود، تقویت اسلام بود، انگلیس حامی آن نمی شد و اگر مقصودشان، عمل به قرآن بود، عوام را گول نداده پناه به کفر (سفارت انگلیس) نمی بردند و آنها را یار و معین و محل اسرار خود قرار نمی دادند. اگر بنای آن بر حفظ دولت اسلام بود، چرا یکی، عضوی از روس پول می گرفت و دیگری از انگلیس؟»
به ظاهر مراد شیخ از این جمله، وابستگی سپهدار تنکابنی به روسها و سردار اسعد بختیاری به انگلیسیها است این دو نفر از رهبران و مشروطه خواهان افراطی ای بودند که به ترتیب از شمال و جنوب به تهران حمله کردند و پس از شکست قوای قزاق و نظامیان هوادار محمدعلیشاه، تهران را فتح کردند. شاه به سفارت روس گریخت و از سلطنت عزل شد. به اعتراف تقی زاده(قطب مشروطه)، دکتر مصدق و عین السلطنه،
سپهدار تنکابنی تابع روسها بود و خیلی از آنها حرف شنوی داشت وحتی اقدامات نظامی او علیه محمدعلی شاه با همراهی روس انجام گرفت و سردار اسعد بختیاری نیز از انگلیسیها اطاعت می کرد و سهام نفت جنوب را هم داشت. انگلیسیها و روسها نیز خواستار قیامی علیه محمدعلی شاه بودند تا با نفی اقتدار حکومت، مجالی برای دستیابی به منافع مادی خود از ایران پیدا کنند.
شیخ شهید برای تحقق شعار دوم خود یعنی، مقابله با استبداد و خودکامگیهای رژیم استبدادی فرمودند: «مردم جمع شوند و از پادشاه بخواهند که سلطنت دلخواهانه را تغییر بدهد و در تکالیف دولتی و خدمات دیوانی و وظایف درباری قراری بگذارند که من بعد رفتار و کردار پادشاه و طبقات خدم و حشم او هیچوقت از آن قرار تخطی نکند و این قرارداد را هم مردمان عاقل و امین و صحیح از خود رعایا به تصویب یکدیگر بنویسند و به صحه پادشاه رسانده و در مملکت منتشر نمایند.»
طرح عدالتخانه شیخ فضل الله نیز مهاری برای استبداد و روحیه تملکیه شاه و دولت بود؛ بنابراین، در لوایح ایام تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) تصریح دارد که انگیزهاش از طرح عدالتخواهی، تغییر رژیم خودکامه و قانونمندساختن عملکرد شاه و دولت بود.
بنابراین، شیخ فضل الله از مخالفان حکومت خودکامه و استبدادی و از مدافعان استقلال کشور و حفظ مصالح نوعیه مردم بود.
شیخ فضل الله نوری نیز همانند دیگر فقهای جامعالشرایط با منطق شیعه به تبیین دولت و حکومت اسلامی می پردازد و در یکی از لوایح تحصن حرم حضرت عبدالعظیم تصریح می کند که در منطق شیعه، دولت و سلطنتی که زمام آن به دست خدا ، رسول ،امام و نایبان امام یعنی فقهای عادل نباشد، اوامرش واجب الاطاعه نیست. وظیفه نواب عام و صحیح اسلام نزد شیخ شهید آن است که احکام کلیه که مواد قانون الهی است را از چهار دلیل شرعی استنباط فرمایند و به عوام برسانند. آیت الله شیخ فضل الله نوری نه تنها مشروعیت حکومت را به نصب امام واز جانب خدا و نیابت از امام معصوم(ع) می داند؛ بلکه نیابت فقیه جامع الشرایط در امور اجتماعی و سیاسی را انحصاری دانسته و به عدم مشروطیت حکومت غیرفقیه تصریح می کند و می فرماید:
«امور عامه یعنی، اموری که مربوط به تمام افراد رعایای مملکت باشد و تکلم در امور عامه و مصالح عمومی ناس، مخصوص است به امام(علیهالسلام) یا نواب او و ربطی به دیگران ندارد»، «اگر مقصد امور شرعیه عامه است، این امور راجع به ولایت است نه وکالت و ولایت در زمان غیبت امام زمان با فقها و مجتهدین است.»
بنابراین، مرحوم شیخ فضل الله به حکم اولی، از مشروعیت ولایت فقیه و حکومت ولایی اسلامی دفاع می کند؛
🔰👇ادامه در بخش دوم👇🔰
بخش 2⃣🔰
شیخ فضل الله نوری قلمروی وسیعی برای دین معتقد است و انتظاراتش از دین، منحصر به عرصه عبادات و رابطه انسان با خدا نبوده و سیاست راستین را بخشی از دین اسلام معرفی می کند. به گفته وی:« قانون الهی ما، مخصوص عبادات نیست؛ بلکه حکم جمیع مواد سیاسیه را بر وجه اکمل و اوفی داراست، حتی ارش الخدش یعنی، دیه جراحت.»
و همچنین ، حکومت ایده ال در عصر غیبت نزد شیخ، حکومت دینی فقهای جامعالشرایط است؛ اما در دوران قاجار که تحقق حکومت ایده ال امکان ندارد، شیخ، راهبرد حکومت دولت شریعت را با دولت سلطنت جابهجا می کند و برای کنترل دولت سلطنت، نهاد عدالتخانه را پیشنهاد داده و هنگامی که مشروطه خواهان سکولار زمام امور را به دست گرفتند، نظریه مشروطه مشروعه و نظارت فقها را جایگزین کرد.
پس، وقتی شیخ مشاهده کرد که جریان جامعه به سمت تبدیل استبداد مطلقه سلطنتی به حکومت مشروطه غربی است و زمینه تحقق حکومت دینی و حتی تشکیل نهاد عدالتخانه برای حکومت سلطنتی میسر نیست، به تئوری مشروطه مشروعه روی آورد و تاکید کرد که قوانینی که سلطنت را مقید میسازد، باید قوانین شرع باشد.
بنابراین، شیخ نه با استبداد موافقت کرد و نه با مشروطه غربی؛ بلکه بهدنبال تحقق حکومت دینی فقهای عادل و در صورت عدم امکان تشکیل عدالتخانه و تحقق حکومت مشروطه مشروعه بود.
پس، اصل و حکم اولی شیخ این بود که در زمان غیبت امام( علیه السلام) مرجع در حوادث، فقهای شیعه هستند و مجاری امور به دست آنها است و بعد از تحقق موازین، احقاق حقوق و اجرای حدود مینماید و هیچ گاه منوط به تصویب احدی نخواهدبود.
همچنان که گفته شد، به اعتقاد وی، وکالت در امور عامه، صحیح نیست و مساله حکومت از باب ولایت شرعیه است؛ یعنی، تکلم در امور عامه و مصالح عمومی مردم، مخصوص به امام( علیه السلام) یا نواب عام او است و ربطی به دیگران ندارد و دخالت غیر آنها در این امور، حرام و غصب نمودن مسند پیغمبر و امام (علیه السلام) است. پس شیخ، خواهان حاکمیت احکام و ارزشهای اسلامی بود که به حکم و تنفیذ #فقیهان تحقق می یابد.
حال که این زمینه فراهم نگشت، پس باید به فکر مهار خودکامگیهای شاه، دولت و سلطنت استبدادی بود و بهترین فرض این مهار، تحقق نهاد عدالتخانه و به تعبیر شیخ، دارالشورای کبرای اسلامی است.
در آن زمان، شیخ، خود را بین دو محذور مخیر دید، دو گزینش که احتمال سوم آن در عصر قاجار تصور نمی شد. یکی، حاکمیت عمال بیگانه روس و انگلیس و سیاستهای انگلیس و دیگری حاکمیت محمدعلی شاه بود و بدون شک، استراتژی استعمار [استکباری انگلیس]، خطرناکتر از حاکمیت شاه بود؛ از این رو، در آن مقطع از شاه حمایت کرد و بر او تاکید داشت که شاه باید در مسیر اسلام و مصالح مسلمین گام بردارد. بر این اساس، شیخ در لوایح متحصنین حرم حضرت عبدالعظیم(ع) تصریح دارد که زمام دولت باید به دست خدا ، رسول، امام و نائبان امام یعنی فقهای عادل باشد و الا اوامرش واجبالاطاعه نیست.
شیخ، در اجتماع علما و مردم در باغشاه در شوال 1326، شاه را مکلف کرد که در چارچوب شرع حرکت کند و طبق فتوای علما بر حرمت مشروطه دستخطی بر رفع مشروطه [مورد نظر انگلیس] صادر نماید و شاه به شرط مذاکره با صدراعظم پذیرفت؛ ولی شیخ، مذاکره با صدر اعظم را رد کرد و گفت:« مشورت در محلی است که طریق دیگر داشته باشد» و شاه به ناچار پذیرفت. پس، شواهد گوناگونی مبنی بر این است که شیخ، از شاه شریعت مدار حمایت می کند نه از شاه مستبد و دفاع از شاه شریعت مدار هم به حکم ثانوی برای جلوگیری از نفوذ بیگانه است.
🔰👇ادامه در بخش سوم👇🔰
بخش 3⃣🔰
مرحوم شیخ فضل الله نوری با مجلس شورای اسلامی ، قانون اساسی اسلامی ، آزادی و مساوات شرعی مخالفتی نداشته و تنها با تعریف مشروطه خواهان افراطی از این مفاهیم که برگرفته از غرب استعمارگر بوده، تعارض داشته است. وی در زمینه مجلس شورا فرمودند: «ایها الناس، من به هیچوجه منکر مجلس شورای ملی نیستم؛ بلکه مدخلیت خود را در تاسیس این اساس پیش از همه کس می دانم. الان هم من همان هستم که بودم. تغییری در مقصد و تجددی در رای من به هم نرسیده است.»
شیخ در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم، همواره از دارالشورای کبرای اسلامی دم می زد و تاکید داشت که هیچوقت منکر مجلس نبوده و تنها در پی تصحیح و تکمیل مجلس و حفظ اسلامیت آن است. وی در این تحصن ازدو نوع مجلس شورای اسلامی و مجلس فرنگی مآب سخن گفت و از اولی، دفاع نموده و به مخالفت با دومی پرداخت. حمله شدید شیخ در عصر فترت پس از مشروطه صغیر به مجلسی بود که تسلیم احکام اسلام و شریعت محمدی(ص) نبود و این مطلب، مورد تایید همه فقهای شیعه است؛ زیرا، اسلام، خداوند متعال و شارحان او یعنی پیامبر و ائمه را قانونگذارمی داند و بر اساس توحید در قانونگذاری، احدی حق وضع قوانین را ندارد. و نیز قوانین الهی، از آن جهت که ناظر به مصالح و مفاسد واقعی نوع انسانها وضع گردید، دائمی و در همه اعصار مستمر است و شریعت پیامبر اکرم(ص) به عنوان خاتم شرایع، ابدیت دارد و به تعبیر پیشوایان اسلام:« حلال محمد(ص)، حلال ابدا الی یوم القیامه و حرامه، حرام ابدا الی یوم القیامه.»
پس شیخ با مجلس غربگرایی که پذیرای احکام و قوانین الهی نیست، مخالفت نموده، شیخ با دارالشورای کبرای اسلامی که مسوولیتش برنامه ریزی برای اجرای احکام الهی در جامعه بوده، برنامههایی که با موازین شرع تعارضی ندارد و موافقت با شرع داشته و مجتهدان عادل بر آن مراقبت نمایند، هماهنگ و مدافع است.
به تعبیر شیخ فضل الله:« من آن مجلس شورای ملی را می خواهم که عموم مسلمانان، آن را می خواهند. به این معنا که البته عموم مسلمانان مجلسی می خواهند که ... برخلاف قرآن و برخلاف شریعت محمدی(ص) و برخلاف مذهب مقدس جعفری(ع) قانونی نگذارد.»
مخالفت شیخ با رای اکثریت و بدعت دانستن آن در زمانی است که قوانین بدون اذن فقیه صاحب ولایت مشروعیت پیداکند.
شیخ فضل الله، قانون اساسی را نیز لازم دانسته و می فرماید: «مجلس شورای ملی و اجتماع وکلا و مبعوثین در آن و مقصد رفع ظلم و نشر عدالت و اصلاح مملکت، بدون نظامنامه [یعنی قانون اساسی] که عموم اهالی و حکام و کارگزاران ممالک به آن رویه حرکت نمایند، چگونه تصور می شود. تدبیر منزلی که اول مرحله حکمت عملی است بدون دستور [ قانون اساسی] نمی شود، تدبیر مملکتی، چگونه بدون قانون ممکن خواهدبود». وی در ادامه می فرماید:
«بعضی از اشخاص، مذاکره می نمایند که ما نظامنامه نمی خواهیم. این چه کلمه ای است؟ آیا می شنوید یا نه؟ و می دانید غرض را یا نه؟ این حرف، بر جمیع تقادیر، غلط و موجب تضییع حقوق نفوس است بلکه مودی به فساد اصل مجلس است.»
و نیز می فرماید: «ای برادر، نظامنامه، نظامنامه ... لکن اسلامی، اسلامی ... یعنی، همان قانون شریعت که 1300 و اندی است در میان ما هست و جمله ای از آن که به آن، اصلاح مفاسد ما می شود در مرتبه اجرا نبود، حالا بیاید به عنوان قانون و اجراشود» شیخ به شدت از ثبات قوانین اسلام دفاع می کند و می گوید: «اگر کسی را گمان آن باشد که مقتضیات عصر، تغییر دهنده بعض مواد قانون [قطعی] الهی است یا مکمل آن است، چنین کسی از عقاید اسلامی خارج است؛ به جهت آنکه:« پیغمبر ما خاتم انبیا است و خاتم، آن کسی است که آنچه مقتضی صلاح حال عباد است الی یوم الصور به سوی او وحی شده باشد و دین را کامل کرده باشد. پس بالبدیهه، چنین اعتقادی، کمال منافات را با اعتقاد به خاتمیت و کمال دین او دارد و انکار خاتمیت، به حکم قانون الهی، کفر است.»
اما در باب دیدگاه شیخ نسبت به حریت و آزادی باید توجه داشت که شیخ با آزادی به معنای بی بندوباری اخلاقی و رهایی از دین و شریعت و آشوب و هرج و مرج مخالف بود، نه با آزادی به معنای مقابله با استبداد.
شیخ با کمال دقت و شجاعت، هم با استبداد فردی شاه مبارزه کرد و طرح عدالتخانه را برای مهار خودکامگی او مطرح ساخت و هم با استبدادهای گروهی در ستیز بود.
وی در زمینه استبدادهای گروهی می فرماید: «در هر شهر و هر روستا جماعتی به اسم انجمن محلی همدست و همداستان شده، در غایت قساوت و استبداد، مشغول خودکامی و بیداد هستند، همان رفتاری را که سابقا" حکام و ظلام با رعایای سوخته فرسوده ولایات می کردند؛ الحال، آحاد این انجمنها و بستگان و پیوستگان آنها می کنند، فی الحقیقه، یک استبداد را صدهزار استبداد ساخته اند و با صدهزار حاکم ظالم بر این مملکت و رعیت جورکش آن تاخته اند.»
🔰👇ادامه در بخش چهار/پایانی👇🔰
بخش4⃣🔰 بخش پایانی
شیخ فضل الله، در گفت وگوی با طباطبایی و بهبهانی درحرم حضرت عبدالعظیم(ع) نقاب از چهره مشروطه خواهان غربزده برداشته و تصریح می کند که «این آزادی که اینها تصور کرده اند، کفر در کفر است. آیا گفته اند، کسی که دارای این آزادی است، باید توهین از مردمان محترم بکند؟ آیا گفته اند، فحش باید بگوید و بنویسد؟ آیا گفته اند، آشوب و فتنه در مملکت حادث کند و پارتی اجانب باشد و برای دولت خارج کارکند؟ از همه این مراتب گذشته، آزادی قلم و زبان برای این است که جراید آزاد، نسبت به ائمه اطهار هرچه می خواهند بنویسند و بگویند؟»
پس مخالفت شیخ با آزادی به معنای حلال شمردن محرمات الهی و مخالفت با دین و قوانین وحیانی و ضدیت با مذهب است، نه آزادی از ظلم و ستم.
وی در تفسیر آزادی مثبت و مشروع می فرماید:
«مراد از حریت، حریت در حقوق مشروعه و آزادی بیان درمصالح عامه است تا اهالی این مملکت مثل سوابق ایام، گرفتار ظلم و استبداد نباشند و بتوانند حقوقی که از جانب خداوند برای آنها مقرر است، مطالبه و اخذ نمایند، نه حریت ارباب ادیان باطله و آزادی در اشاعه منکرات شرعیه که هرکس آنچه بخواهد بگوید و به موقع اجرا بگذارد.»
و اما در زمینه مساوات باید اعتراف کرد که شیخ فضل الله با تمام وجود به تساوی اجرای احکام نسبت به همه آحاد ملت اعم از شاه و توده مردم اعتقاد داشت و پیشنهاد ایجاد عدالتخانه از سوی او در همین راستا بوده است؛ اما با اصل مساوات مشروطه خواهان [غربگرا] مخالفت می نماید و آن را اصلی موذی می داند؛ زیرا، مساوات در نزد شیخ دو مفهوم مثبت و منفی داشته است. مساوات مثبت به معنای اجرای عادلانه احکام قضایی و اجتماعی اسلام نسبت به تمام آحاد ملت است، ولی مساوات منفی، همان مساوات به مفهوم غربی یعنی، حذف تفاوتهای حقوقی در فقه اسلام نسبت به مسلمانان و کفار است. وی اصل مساوات غربی را دکانی در مقابل صاحب شرع که در صدد تاسیس احکام جدیدی است، معرفی می کند.
پس مجلس شورا، قانون اساسی، آزادی و مساوات به معنای مشروع آن که با آموزه های اسلام هماهنگی دارد، نزد شیخ پذیرفتنی و به معنای غربی واستعماری آن که با شریعت نبوی ناسازگاری دارد، مردود است.
✍ نتیجه:🔰
◽️ اندیشه سیاسی شیخ شهید فضل الله نوری، فقیه و اصولیگرای عصر قاجار، از مکتب اصولی شیخ انصاری و فقه جواهری سرچشمه گرفته است.
◽️ حکومت نزد ایشان، ضرورت عقلی دارد و وظایف عقلایی آن، حفظ نظامات داخلیه مملکت و تحفظ ازمداخله اجانب است. رویکرد سیاسی ایشان، مقابله و رویارویی با استبداد و خودکامگیهای رژیم استبدادی و رهایی از سلطه بیگانه واستعمار غرب در عرصه های مختلف است.
◽️ حکومت به حکم اولی، حق امام معصوم(ع) و در دوره غیبت از باب ولایت یا حسبه از آن فقیهان جامع الشرایط است؛ بنابراین، حکومت غیرفقیه، مشروعیت ندارد.
◽️ در صورت عدم تحقق حکومت دینی فقیهان جامع الشرایط، حکومت عدالتخانه ای یا مشروطه مشروعه به تعبیر شیخ فضل الله از باب قدر مقدور لازم است؛ به عبارت دیگر، با نفی حکومت دینی فقیهان، تکلیف در انجام وظایف شرعی در حد مقدور از مومنان ساقط نمی شود.
◽️ مجلس شورا و قانون اساسی در گفتمان سیاسی شیخ فضل الله، تنها با مطابقت با شریعت نبوی و نظارت و تایید فقهای جامع الشرایط مشروعیت پیدا می کنند و مجلس غربزده استعمار پذیر و قانون اساسی مخالف با قوانین الهی باطل و مردود به شمار می آید.
◽️ آزادی و مساوات نزد شیخ، به مثبت و منفی یا مشروع و نامشروع تقسیم پذیر است. آزادی از عبودیت پادشاهان و مقابله با استبداد مشروع و مثبت بوده و آزادی به معنای آشوب و هرج و مرج و رهایی از دین و شریعت و آزادی از حدود و مقررات دین مردود می باشد.
◽️ مساوات نیز به معنای اجرای عادلانه احکام الهی نسبت به همه انسانها اعم از شاه و گدا پذیرفتنی است؛ ولی نفی تفاوتهای حقوقی میان کفار و مسلمانان مردود و باطل است.
🔸 منبع: فصلنامه زمانه، شماره 15، پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران(مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، کد لینک مطلب ۱۵۲۵۲)
✳️ @ShahidRabe
🌹 هفته بزرگداشت #مرجع_شهید حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری #شهید_رابع اعلی الله مقامه الشریف (زعیم نهضت مشروعه خواهی) را پاس می داریم
✍ پنجم تا یازدهم مرداد ماه «ایام دستگیری و شهادت ایشان توسط عوامل مزدور #انگلیس_خبیث»
🌹 هدیه نثار روح پُر فتوحش،
«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✊ ما جنایات #انگلیس_خبیث را فراموش نخواهیم کرد
✊ #مرگ_بر_انگلیس
✳️ @ShahidRabe