eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.4هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
294 ویدیو
414 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 ۲۲ آذر ۱۳۰۴ شمسی و در تکمیل کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ ش، با هدایت و تصمیم انگلیس، به منظور تغيير متمم قانون اساسي و تفويض و انتقال مقام سلطنت، مجلس مؤسسانی تشکیل! و سلطنت، از سلسله قاجار به فردی بی اصل و نسب و دین ستیز بنام رضا پالانی (پالاندوز)، ملقب به قلدر و میر پنج، انتقال یافت! 🏴 این روز رسماً شروع "دوره دیکتاتوری رضاخانی (پهلوی) " است. ⁉️ اما قبل از آن چه حوادثی پیش آمد؟🔰 یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران، کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ ش رضا قلدر میرپنج است که دولت انگلیس به دلایلی چند همچون تصویب نشدن قرارداد 1919میلادی در مجلس، جلوگیری از نفوذ روسیه کمونیستی در ایران و حفظ منافع خود در هندوستان، نقش اصلی را در آن ایفا کرد. انگليسي‏ها پس از مشروطه و جنگ جهاني اول به اين نتيجه رسيدند که جهت دستيابي کاملتر و بيشتر به منابع ايران، به ناچار بايد کودتايي در ايران انجام دهند و حلقه سرسپردگان خود را تکمیل نمایند. در اين راستا آنان دو مهره وابسته سياسي و نظامي نياز داشتند که از اين ميان سيدضياءالدين طباطبايي را به عنوان چهره سياسي، و رضا قلدر را به عنوان چهره نظامي برگزيدند. قبل از کودتا، رضا میرپنج توافق کرد که پس از فتح تهران توسط نيروهاي قزاق، مقام نخست‏ وزيري به سيد ضياءالدين سپرده شود.دولت انگلیس از ابتدا سیدضیاءالدین طباطبایی را به عنوان مهره اصلی در نظر گرفت بود و مقدمات کودتا را با مشورت و مذاکره با وی فراهم آورد. سپس رضا میرپنج را به عنوان فرمانده قزاق ها انتخاب کرد. سرانجام در اوايل اسفند ۱۲۹۹ش، قواي قزاق به فرماندهي رضا میر پنج از قزوين به سوي تهران حرکت کردند و در سحرگاه سوم اسفند، وارد تهران شدند و با مختصر زدوخوردی با ژاندارمری، تهران را بر اساس تبانی های قبلی تصرف کردند. احمدشاه قاجار از روي ترس و ناچاري، بدون هيچ واکنش جدي، رضا قلدر را به عنوان فرمانده کل قوا و همدست وي، سيدضياءالدين طباطبايي را به سمت نخست وزيري منصوب کرد. سپس کودتاچیان تصمیم های بعدی خود را تحت نظارت و سیاست انگلیس، مثل انتشار اعلامیه هایی با مضمون اعلام حکومت نظامی، دستگیری افراد مورد نظر، لغو ظاهری قرارداد 1919 و... به اجرا درآوردند... 💠 برگرفته از فرمایشات امام خامنه ای(حفظه الله):🔰 ...ماجرای به [قدرت] و سلطنت رسیدن رضاخان از ماجراهای بسیار پر عبرت تاریخ است، ماجرایی که جوانان ما باید آنرا بدانند! ۷۹/۷/۱۴ رضاخان را انگلیسیها بر سر کار آوردند، این حرف مخالفین او نیست بلکه اعتراف وابستگان اوست، برای یک ملت هیچ ننگی بالاتر از این نیست که حکام کشور را سفارت انگلیس بیارد و ببرد!۷۷/۲/۲ چه گناهی باعث شد که رضاخان بر این ملت مسلط شود؟ گناه بزرگی که باعث شد، در همین شهر تهران مجلس مؤسسانی تشکیل شود و در آن‌ انتقال سلطنت و حکومت به رضاشاه را تصویب کنند؟ ...ملتی [عوام و خواصی] که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند که مجتهد بزرگی مثل شیخ فضل‌اللَّه نوری _را که از بانیان و بنیانگذاران و رهبران  بود، به جرم اینکه با و غربگرای همراهی نکرد، ضد مشروطه قلمداد کردند، که هنوز هم یک عده قلمزن های ما، گوینده ها و نویسنده های ما همین حرف دروغ بی مبنای بی منطق را نشخوار می کنند و تکرار می کنند_ [در مرداد ۱۲۸۸ ش و در روز ولادت امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام] بالای دار کشیدند و دم نزدند!؟...بعد چوبش را خوردند...در همین شهر تهران مجلس مؤسسانی تشکیل شد و در آن‌جا انتقال سلطنت و حکومت به رضاشاه را تصویب کردند. این یک بود! گناه جمعی ملت ها که مجازات عمومی را به دنبال دارد! گناهی که نعمت های بزرگ را زایل میکند و بلاهای سخت را بر سر جماعت ها و ملت های گنهکار مسلط می نماید! گناهی که مخصوص خود را دارد.۸۴/۸/۸ 💠 کلام و اعتراف تلخ میرزا کوچک خان:🔰 اگر به تذکرات حضرت آقا شیخ فضل الله نوری که مرجعی عامل و کامل و آینده نگر بود توجه می شد دیگر شاهد این رضا قلدر میرپنج نبودیم./۱۳۰۰ش ✍ وقتی مرد قدرتمند و با نفوذ انگلیس، چگونگی روی کار آوردن و کنار گذاشتن رضا خان را بیان می کند!👇 💠 وینستون چرچیل نخست وزیر وقت انگلستان خطاب به کمیته ویژه روابط خارجی مجلس عوام/ به نقل از رویترز:🔰 باید افرادی را با ویژه گی های رضا خان بر مستعمرات حاکم کنیم، او مستبد، دشمن دین و بی اصالت بود. ما او را از پست ترین طبقه به پادشاهی ایران و با هویتی جدید رساندیم [نام خانوادگی پهلوی، مختص او که القاب متعددی همچون، پالاندوز، پالانی، سوادکوهی، قلدر، قزاق، میرپنج و... داشت، انتخاب شد] و وقتی هم که تاریخ مصرفش تمام شد به راحتی از او گذشتیم! 🔸منابع: گروه تاريخ و انديشه معاصر موسسه امام خميني(ره)، نشریه عبرتهای عاشورا، حوزه انقلابی، بیداری ملت، جهادتبیینی، خبرگزاری رویترز انگلیس و... ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ به بهانه سالگرد، آخوند محمد کاظم خراسانی، از آقایان حامی و تثبیت کننده مشروطه🔰 🔰/عناوین🔰 1⃣ 🎥 فیلم فرمایشات امام خامنه ای(حفظه الله) در نقد عملکرد علمای غفلت زده و فریب خورده حامی ! عملکردی که باعث بردار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه الشریف) شد. ‌‌‌در دیدار شورای مرکزی و کمیته‌‌های علمی همایش صدمین سالگرد مشروطیت۱۳۸۵/۰۲/۰۹ 2⃣ گفتگو با دکتر موسی حقانی، مورخ شهیر معاصر در چگونگی بازی خوردن علمای حامی مشروطه! و اینکه چطور نفوذی ها با تغییر محاسبات[فریب دادن] علمای نجف، عامل شهادت علامه شیخ فضل الله نوری(ره) شدند/ رجانیوز به نقل از نسیم آنلاین، کد مطلب، 249867 3⃣ سخنان آیت الله العظمی بهجت(ره)، در رابطه با مشروطه و اینکه، چگونه "کشته ‌شدن مرحوم شیخ فضل‌الله نوری(ره) مثل توپ در نجف صدا کرد و علیه آخوند خراسانی تمام شد و نتوانست به جایگاه مرجعیت عامه برسد./ تسنیم، نقل از در محضر بهجت، کد مطلب 1398/05/11/2067343/ 🔰ادامه در 🔰
🔰🔰 💠 نظرات امام خامنه ای(حفظه الله): باید دشمنی‌ها را شناخت. مشکل ما این است. اینکه بنده مسئله‌ی را برای خواص تکرار میکنم، به خاطر این است. گاهی اوقات غفلت میشود از دشمنی‌هائی که با اساس دارد می‌شود؛ اینها را حمل می‌کنند به مسائل جزئی. ما در صدر مشروطه هم متأسفانه همین معنا را داشتیم. در صدر مشروطه هم علمای بزرگی بودند که اینها ندیدند توطئه‌ای را که آن روز غربزدگان و به اصطلاح روشنفکرانی که تحت تأثیر غرب بودند، مغلوب تفکرات غرب بودند، طراحی می‌کردند؛ توجه نکردند که حرف‌هائی که اینها دارند در مجلس شورای ملىِ آن زمان می‌زنند، یا در مطبوعاتشان می‌نویسند، مبارزه‌ی با اسلام است؛ این را توجه نکردند، مماشات کردند. نتیجه این شد که کسی که میدانست و می‌فهمید - مثل مرحوم [] شیخ فضل‌الله نوری(ره)- جلوی چشم آنها به دار زده شد و اینها حساسیتی پیدا نکردند؛ بعد خود آنهائی هم که به این حساسیت اهمیت و بها نداده بودند، بعد از شیخ فضل‌ الله مورد تعرض و تطاول و تهتک آنها قرار گرفتند و سیلی آنها را خوردند؛ بعضی جانشان را از دست دادند، بعضی آبرویشان را از دست دادند. این اشتباهی است که آنجا انجام گرفت؛ این اشتباه را ما نباید انجام بدهیم.امام "رضوان الله" که جامع‌الاطراف بود، یکی از اطراف شخصیت ایشان همین بود؛ حساس بود. بمجرد اینکه نسبت به قانون قصاص یک حرکتی انجام گرفت، فهمید که معارضه‌ی با قصاص اسلامی، معنایش چیست؛ و آن برخورد قاطع را انجام داد.ما باید اینجور باشیم. بایدحساس باشیم ۸۸/۱۲/۶ چه شد كه غربی‌ها، مشخصاً انگلیسی‌ها، در این مسأله[مشروطه] كامیاب شدند؛ از چه شگردی استفاده كردند كه كامیاب شدند. در حالی كه مردم كه جمعیت اصلی هستند، می‌توانستند در اختیار علما باقی بمانند و اجازه داده نشود كه شیخ فضل‌اللَّه جلو چشم همین مردم به دار كشیده شود؛ قاعده‌ی قضیه این بود. به نظر من مشكل كار از این‌جا پیش آمد كه اینها توانستند یك عده‌ای از اعضای جبهه‌ی عدالت‌خواهی - یعنی همان اعضای دینی و عمدتاً علما[حامیان مشروطه در نجف و ایران] - را فریب بدهند و حقیقت را برای اینها پوشیده نگه دارند و اختلاف ایجاد كنند. انسان وقتی به اظهاراتی كه آسید عبداللَّه بهبهانی و سید محمد طباطبایی در مواجهه و مقابله‌ی با حرف‌های شیخ فضل‌اللَّه و جناح ایشان داشته‌اند، این مسأله را درمی‌یابد...این حرف‌ها به نجف هم منعكس می‌شده ...كه همین اظهارات در مذاكراتی كه در نجف در جریان بوده، اینها را می‌بیند - و [آقایان نجف] حرفهایی را كه از سوی روشنفكرها و به‌وسیله‌ی عمال حكومت گفته می‌شد و وعده‌هایی را كه داده می‌شد، حمل بر صحت می‌كردند. این‌طور[به آنها] می‌گفتند كه: اینها[یعنی عوامل جریان غربگرای مشروطه] قصد بدی ندارند؛ اینها هم هدف‌شان دین است! این مسائل در مكاتبات، نامه‌های صدر اعظم و ... به آخوند [خراسانی] منعكس شده است. انسان می‌بیند كه حساسیت آنها (آقایان حامی مشروطه) را در مقابل انحراف كم كرده‌اند؛ اما حساسیت بعضی‌ها مثل مرحوم آشیخ فضل‌اللَّه باقی ماند؛ اینها حساس ماندند؛ اصرار كردند و در متمم، آن مسأله‌ی پنج مجتهد جامع‌الشرایط را گنجاندند و مقابله كردند. ولی جمع دیگر، این حساسیت را از دست دادند و دچار خوش‌باوری و حُسن‌ظن و شاید هم نوعی تغافل شدند. البته انسان حدس می‌زند كه بعضی از ضعف شخصیتی‌ها و ضعف‌های اخلاقی و هوای نفس بی‌تأثیر نبود؛ ...کامل سخن🔰 🎥 فیلم فرمایشات امام خامنه ای(حفظه الله) در نقد عملکرد علمای غفلت زده و فریب خورده حامی مشروطه را در ملاحظه نمایید. عملکردی که باعث بردار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه الشریف) شد./ در دیدار شورای مرکزی و کمیته‌‌های علمی همایش صدمین سالگرد مشروطیت۱۳۸۵/۰۲/۰۹ 🔰ادامه در 🔰
🔰🔰 🎤گفتگو با دکتر موسی حقانی ⁉️✍ چرا و چگونه، فتوای آقایان فاقد ! مشروطه خواه، باعث «بردار» شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره) می شود؟!🔰 💠 دکتر موسی حقانی (مورخ شهیر معاصر):🔰 مراجع [حامی مشروطه در] نجف، [آخوند محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله مازندرانی] از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌های ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! ، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ » جمع شده‌اند و می‌خواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل ، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟! آنها هم حکم می‌دهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار می‌دهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند] [اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقی‌زاده و دو نماینده افراطی مجلس می‌گوید:🔰 تا دیر نشده است هر چه فتوا می‌خواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را به‌خوبی نشان می‌دهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری می‌کرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./ 🔰ادامه در 🔰
🔰🔰 ✍ کامل گفت و شنود با، پژوهشگر و محقق ارجمند جناب دکتر موسی فقیه حقانی، در خصوص چگونگی بازی خوردن علمای حامی مشروطه! ❓به نظر شما اختلاف مرجع شهید آیت الله شیخ فضل‌الله نوری(ره) با علمای حامی مشروطه در نجف، در سطح مسائل کلان و احکام است یا در سطح خرد و موضوعات؟ به نظر بنده این اختلافات در سطح موضوعات و یا به عبارتی در سطح خرد هستند. دلیلش هم این است که خود شیخ شهید باعث شد مرحوم آخوند خراسانی وارد جریان مشروطه شود، یعنی علمای نجف به اعتبار شیخ وارد این میدان شدند، چون شیخ فضل‌الله مهم‌ترین مجتهد تهران بود و بر جزئیات امور اشراف داشت و نامه ها و گزارشاتی در باره شرایط ایران به نجف می فرستاد. ❓اگر علمای نجف به اعتبار حضور شیخ فضل‌الله و با اعتماد به قول او وارد میدان شدند، پس چرا اختلافات بعدی پیش آمدند؟ بحث مفصلی است. مرحوم شیخ فضل‌الله در طول مدتی که مشکلات و اختلافات در مشروطه پیش آمد، بارها اعلام کرد: به دنبال همان مشروطه‌ای هستم که آخوند خراسانی و علمای نجف می‌خواهند! این سخن مربوط به دوره‌ای است که شیخ مجبور شد در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) متحصن شود و به افشاگری [بر علیه ماهیت واقعی مشروطه و مشروطه طلبان] بپردازد. از آن سو هم بعضی از مشروطه‌ خواهان و طیف افراطی مجلس که آنجارا قبضه کرده بودند، علیه شیخ سمپاشی می‌کردند. در چنین معرکه‌ای است که شیخ چنین حرفی را می‌زند. بعدها هم که می‌بینیم پس از اعدام شیخ فضل‌الله و در مشروطه دوم، علمای نجف همان دیدگاه‌های شیخ در خصوص مشروطه را دنبال می‌کنند. ❓مثلا کدام دیدگاه‌ها؟ پافشاری بر اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی که عبارت بود از نظارت علما بر مصوبات مجلس، یعنی همان اصلی که شیخ فضل‌الله پیشنهاد داد. ❓پس چرا در آن معرکه فشار روشنفکران غرب‌زده و مشروطه‌خواهان به شیخ، کسی از او حمایت نکرد؟ مراسلات علمای نجف نشان می‌دهد چندان هم از اوضاع ایران بی‌خبر نبودند، بنابراین نمی‌شود این توجیه را پذیرفت که امثال مرحوم آخوند و شیخ عبدالله مازندرانی از اوضاع خبر نداشتند، چون اگر این‌طور باشد همراهی آنان با شیخ شهید هم ارزش نخواهد داشت.دیدگاه شما در این باره چیست؟ واقعیت این است که پس از کشته شدن ناصرالدین شاه در سال 1317 در پی حکومتی 50 ساله، اوضاع ایران به هم می‌ریزد و گروه‌های سیاسی گوناگون اعم از مذهبی و غیر مذهبی تصمیم می‌گیرند ساختار سیاسی و حاکمیت قاجار را تغییر بدهند. در فاصله ده ساله کشته شدن ناصرالدین شاه تا شروع مشروطه، این گروه‌ها منسجم می‌شوند و با هم ارتباط برقرار می‌کنند. یکی «جامعه آدمیت» بود که کارکرد فراماسونری داشت. دیگری «لژ فراماسونی بیداری ایران» بود که در واقع پوششی برای اجتماع گروه‌های ساختار شکن بود. منظور از ساختارشکنی...حمله به علما، مفاهیم و شعائر دینی که در طی این یک دهه به‌شدت افزایش یافت، به‌طوری که در سال 1319 عده‌ای از اراذل و اوباش، اعم از فیزیکی و فکری، به علمای بزرگی چون مرحوم میرزا حسن آشتیانی و شهید شیخ فضل‌الله نوری حمله می‌کنند. وضعیت به‌قدری وخیم است که مرحوم آخوند در نامه‌ای سئوال می‌کند: مگر ایرانی‌ها تغییر دین داده‌اند که این‌طور به علما و شعائر توهین و حمله می‌شود؟ از آن سو هم شاهزاده قاجاری از قبیل ظل‌السلطان با این جریانات پیوندهای مشکوکی دارند و دست در دست هم، حملات گسترده‌ای را علیه علما و جریانات دینی سازماندهی می‌کنند. شهید شیخ فضل‌الله سعی می‌کند در درون ساختار دولتی تغییراتی را ایجاد کند، از جمله به‌شدت روی عزل امین‌السلطان که گرایش‌های فرقه‌ای از قبیل بهاییت پیدا کرده بود، پافشاری می‌کند. امین‌السلطان در سال 1315ق که در قم تبعید بود، با این کانون‌ها ارتباط داشت و بعدها عضو لژ فراماسونری شد! او مدتی با روس‌ها وارد معاملات سیاسی می‌شود و بعد به سراغ انگلیسی‌ها می‌رود و در دوره ای، امین‌السلطان از هر دو کشور امتیازات عمده‌ای می‌گیرد. بعدها مرحوم آخوند به این موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید ما دیدیم وضعیت ایران به این شکل قابل ادامه نیست و باید در آن تغییراتی ایجاد شود. 🔰ادامه در 🔰
🔰🔰 در جلوگیری از استبداد هیچ اختلافی بین علما نبود ❓آیا واقعاً تغییراتی انجام شد؟ خیر، به دلایلی که بحث آن مفصل است و در اینجا مجال پرداختن به آنها نیست، این تغییرات انجام نمی‌شوند تا وقتی که نهضت مشروطه شکل می‌گیرد و ورود فعالانه شیخ فضل‌الله نوری در این میدان، اعتماد و اطمینان علمای نجف را به دنبال دارد، اما مراجع نجف از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌هایی که بر شمردم، توانسته بودند در ظرف این یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی نفوذ کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. پس در اینکه اوضاع ایران باید تغییر کند و باید جلوی استبداد قاجار را گرفت و دست امثال امین‌السلطان را از حاکمیت قطع کرد، هیچ اختلافی بین علمای نجف نبود. در بین کسانی هم که باید برای صدارت انتخاب می‌شدند، عین‌الدوله از بقیه بهتر به نظر می‌رسید. در یکی دو سال اول صدارت هم چندان رفتار دور از انتظار و قاعده‌ای نداشت، اما بعد رفتارهای افراطی فراوانی از او سر زد. ❓علت چه بود؟ علت این بود که مراجع نجف یا دست‌کم آخوند [خراسانی] و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختارشکن داشته باشند. ملا عبدالله مازندرانی[از حامیان مشروطه] درباره این دوره چنین می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در محاسبه و ارزیابی باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. علمای نجف، دچار اشتباه محاسباتی شدند!!! ❓ظاهراً فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد.اینطور نیست؟ دقیقاً. ایشان همان دوران در اعلامیه‌ای می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! بهایی‌ها، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ فراماسونری» جمع شده‌اند. ❓نکته عجیب و در عین حال تأسف‌بار این است که علمای نجف چطور به بعضی از مشروطه ‌خواهان مشکوک تهران اعتماد کردند و به شیخ با آن سابقه روشن و عظیم اعتماد نکردند؟! به نظرم قضیه به همان اشتباه محاسباتی و ارزیابی نادرست از بعضی از جریانات ظاهرالصلاح سیاسی برمی‌گردد. این خطر در تمام نهضت‌ها وجود دارد که بدون شناخت کافی از ماهیت برخی از عناصر و جریانات، نسبت به آنها دچار خوش‌بینی می‌شویم و از مبانی نظری و تئوریک آنها غفلت می‌کنیم. به قول شیخ شهید [علامه فضل الله نوری]، این جریان تردست و چالاک است و می‌خواهد زمام امور مشروطه را در دست بگیرد و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت‌کننده در این جلسه، بابی یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از افرادی که در این جلسه شرکت دارند، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. او هم همین کار را می‌کند و در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. ❓کار «انجمن مخفی» چیست؟ کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر در باره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای[حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه را که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، این سخن به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن علما، تحت تأثیر عوامل نفوذی، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟ علما هم حکم می‌دهند او مطرود است! حکم کلی؟ بله، آنها به هیچ‌وجه اشاره‌ای به شیخ فضل‌الله نمی‌کنند و یک حکم کلی در باره هر کسی که با مشروطه مخالفت می‌کند، از مراجع می‌گیرند و آنها هم حکم می‌دهند که: باید چنین فردی را از بین برد! کسی که در آن مجلس بود [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی خلیل طهرانی..] هشدار می‌دهد که: شاید اینها برود و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود.[و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه الشریف را بر دار می کنند] خرقانی نفوذی فراماسونری در بیوت علما بود 🔰ادامه در 🔰