eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.4هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
294 ویدیو
415 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰بخش هشتم🔰 کمال و پیروی محدود نکرده و اجازه فرمایند تا نوع بشر به همان وسائل خلقتی در تشخیص کمال و پیروی آن بدون هیچ دغدغة خاطر ساعی باشند. معنی آزادی چیست؟... [ابتدا می‌نویسد]: آزادی رفتار نمودن انسان است در تمام امور مشروعه خود به نحو دلخواه. آیا سرحدی برای این رفتار دلخواه هست؟ سرحد این رفتار دلخواه تنها آزادی دیگران است... یعنی سرحد این آزادی تا آنجا منبسط می‌شود که به آزادی دیگران صدمه[‌ای] نرساند. حدود آزادی هر فرد هیئت دیوار آزادی فرد دیگر است. نتیجه در این مقال پس از اشاره به احوال نشریه و ناشرانش، بر اساس سند و مکتوب بی‌واسطه، که در کمال آزادی و اوج اختیار و قدرت آن را نگاشته‌اند، ناشران نشریة طلوع مشروطیت ایران به هیچ خط قرمزی اعتقاد نداشتند. از همه بد می‌گفتند و مخالف همه چیز بودند، بازار را آشفته می‌کردند دم از قانون و ترقی می‌زدند ولی به منطق جنگل عمل می‌کردند؛ به گونه‌ای که نه‌تنها مردم را به خود، بلکه به مشروطه هم بدگمان و متنفر می‌کردند. مجموعه عملکرد آنان موجب به فعلیت‌رسیدن استبداد محمدعلی شاه و انزوا و اعدام علما گردید. سرانجام، آنان به دامن بیگانه پناه بردند و در کنار پهلوی قرار گرفتند و بنیانگذار حکومت استبدای رضاخان شدند. اینان دم از ترقی خود و تحجر علما می‌زدند! منابع مقاله بالا ـ آدمیت، فکر آزادی و مقدمه مشروطیت، تهران، سخن، مهرماه 1340. ـ آدمیت، ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران، (ج 2، مجلس اول و بحران آزادی)، تهران، روشنگران، بی‌تا. ـ ابوالحسنی منذر، علی، «مشروطه و رژیم پهلوی؛ پیوندها و گسست‌ها» تاریخ معاصر ایران، ش 15 و 16، زمستان 1379. ـ استادی، رضا، بررسی لغت‌نامه دهخدا، قم، فرا نشر، 1377 ـ اعظام قدسی، حسن (اعظام‌الوزاره)، خاطرات من یا تاریخ صد ساله ایران، تهران، نشر کارنگ، 1379 ش. ـ اقبال، عباس، مجله یادگار، سال سوم، شماره 2 و 8. ـ احمدی‌خواه، علی «فقیه فداکار» گلشن ابرار، قم، چ نشر نورالسجاد?، 1386. ـ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری، تهران، زوّار، 1347ش. ـ ترکمان، محمد، رسائل، اعلامیه‏ها و... ، چ مهتاب، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، [بی‏تا]. ـ ثقةالاسلام تبریزی، میرزا شفیع، مجموعه آثار قلمی ثقةالاسلام، به کوشش نصرت‌الله فتحی، تهران، انجمن آثار ملی، 1354. ـ دولت‌آبادی، میرزا یحیی، حیات یحیی، تهران، کتابفروشی ابن‌سینا، چاپ تهران مصور، [بی‌تا]. ـ دهخدا، میرزا علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چ دوم از دوره جدید، 1337. ـ رابینو، ه. ل، روزنامه‌های ایران از آغاز تا سال 1329 ق / 1289 ش. (برداشتی از فهرست رابینو، ترجمه و تدوین جعفر خمامی زاده)، تهران، اطلاعات، 1372 ش. ـ رائین، اسماعیل، اسناد و خاطره‌های حیدر عمو اغلی (جلد دوم)، بی‌جا، بی‌نا، 1358. فراموشخانه و فراماسونری در ایران، تهران، امیرکبیر، چاپ سپهر، چ چهارم، 1357 ش. ـ رئیسی‌نیا، حیدر عمو اغلی گذر از طوفان‌ها، بی‌جا، انتشارات دنیا، فروردین 1360. ـ رضا‌زاده ملک، رحیم، چکیدة حیدرخان عمو اغلی، تهران، دنیا، 1352 ش. ـ زاهد زاهدانی، سیدسعید، بهائیت در ایران، با همکاری محمدعلی سلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ سوم، 1384. ـ شریف کاشانی، محمدمهدی، واقعات اتفاقیه در روزگار، به کوشش منصوره اتحادیه، سیروس ‏سعدوندیان، تهران، چاپ نقش جهان، 1362 ش. ـ شیفته، نصرالهس، رجال بدون ماسک ایران، تهران، چاپ تابان، بی‌نا، بهمن 1331. ـ صفایی، ابراهیم، رهبران مشروطه(دورة اول)، تهران، چاپ محمدحسن علمی، انتشارات جاویدان، چ دوم، خرداد1362. ده نفر پیشتاز، تهران، شرق، بی‌تا. تاریخ مشروطیت به روایت اسناد، تهران، ایرانیاران، 1381. ـ عین‌السلطنه، قهرمان میرزا (سالور)، روزنامه خاطرات، به کوشش مسعود سالور، ایرج افشار، تهران، اساطیر، 1377 ش. ـکرمانی، محمد ناظم‌الاسلام: تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، آگاه، چ چهارم، 1362. ـ کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیرکبیر، چ پنجم، 1340. ـ مجلس شورای اسلامی، همایش یکصدمین سالگرد نهضت مشروطیت، (خبرنامه شمارة 1) مجلس شورای‏ اسلامی، تهران، 14 و 15 مرداد 1385. ـ گوبینو، کونت، «امیرکبیر 1 و 2 و 3»، مجله محیط (به انضمام خاطرات مطبوعاتی استاد سیدمحمدمحیط طباطبایی)، به کوشش و با مقدمه سیدفرید قاسمی، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‏ ها، 1374. ـ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجار، تهران، علمی، 1324. ـ ملک‌زاده، مهدی‌خان، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران، سخن، 1383. ـ مؤسسه قدر ولایت، تاریخ تهاجم فرهنگ غرب (نقش روشنفکران وابسته)، ناشر مؤسسه قدر ولایت، بی‌جا، چاپ سهند، 1374. ـ میرزا علی‌اکبر دهخدا و میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل، صور اسرافیل (دوره کامل؛ مجموعه متون و اسناد تاریخی، کتاب پنجم) قاجاریه، تهران، نشر تاریخ ایران، 1361 و 1403 ق. 🔰ادامه در بخش نهم🔰
🔰بخش نهم🔰 ـ ولایتی، علی‌اکبر، مقدمه فکری نهضت مشروطیت، بی‌جا، نشر فرهنگ اسلامی، تابستان 1368. ـ هدایت، مهدی قلی‌خان (مخبرالسلطنه)، طلوع مشروطیت، به کوشش امیر اسماعیلی، بی‌جا، نشر جام، 1363. 2⃣ ✍ علی‌اکبر دَخو، معروف به در چهار پرده و بررسی هفته نامه دین ستیز صوراسرافیل🔰 ◽️پرده‌ی ۱: دشمنی با مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه (مشروعه) و تخریب شخصیت ایشان ◽️پرده‌ی ۲: چرندیات ازلی ◽️پرده‌ی ۳: دهخدا از زبان مدرسی چهاردهی ◽️پرده‌ی ۴: نگاهی به لغت‌نامه دهخدا ⁉️ به راستی رژیم دیکتاتوری و وابسته پهلوی، با چه انگیزه ای و برای رسیدن به چه هدفی، مأموریت نوشتن لغت نامه ایران را به هجو نویسی دین ستیز، همچون علی اکبر دخو(دهخدا) سپرد!!!؟ در میان سطور حجیم این لغت نامه چه مطالبی گنجانده شد، که نباید می شد!؟ و چه مطالبی باید گنجانده می شد، که نشد!؟... 🔰کامل مطلب👇 معرفی علی‌اکبر دهخدا در چهار پرده پرده‌ی اول: دشمنی با شیخ شهید دشمنی‌های ازلیان با مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری به‌سبب تغییر رویکرد وی نسبت به مشروطیت -که برای ایشان نقطه‌ی عطف تاریخی مهمی بود و عملی شدن یکی از بشارت‌های بزرگ باب دانسته می‌شد- افزونی یافت. به‌عنوان نمونه، میرزا جهانگیرخان شیرازی پنج روز پس از آغاز تحصن شیخ فضل‌الله نوری در ری، مقاله‌ای تند در روزنامه صور اسرافیل چاپ کرد. آن مقاله ضمن تجلیل یا طرفداری از برخی عالمان و واعظان مشروطه‌خواه، او را «تاجرباشی بازار دین‌فروشان، شیخ فضل بی‌نور» خواند، دوست و همراهش، آخوند ملا محمّد آملی را «کور موصلی»، «بوزینه» و «بدبخت شقی» گفت و هم‌مسلکان‌شان را «کهنه‌پرستان روحانيين» یاد کرد. همچنین، «خلاف و خیانت‌های شیخ فضل‌الله» را از حد گذشته دانست و نوشت که او «با این همه مرحمت‌های حضرت حجةالاسلام [آقا سیدمحمد طباطبایی]، چون خائن بود، خوف خیانت مجبورش نمود که به بقعه‌ی حضرت عبدالعظیم پناه برد و آن ناحیه‌ی مقدسه را به لوث وجود خود آلوده نماید.» (1) یک‌سال و هفت‌ماه بعد، میرزا علی‌اکبر خان دهخدا در شماره‌ی نخست روزنامه صور اسرافيل در سویس، او را «شیخ فضل‌الله خر» که «خر شیخ فضل‌الله هاست» خواند. (2) پی‌نوشت‌ها: (1) میرزا جهانگیرخان شیرازی، روزنامه صور اسرافیل، ش5، صص2-4. تاریخ چاپ این روزنامه ۱۵ جمادی الاول ۱۳۲۵ق. است. ورود شیخ فضل‌الله نوری به ری و آغاز تحصنش در آنجا شب ۱۰ جمادی الاول ۱۳۲۵ق. بود. (ستار شهوازی، بازخوانی روزنامه شیخ فضل‌الله نوری، ص17) (2) میرزا علی‌اکبر خان دهخدا، چرند پرند، مندرج در: روزنامه صور اسرافیل، چاپ سویس، ش1، ص8. نگارنده با توجه به برخی قرینه‌های تاریخی مانند جایگاه بنیادین شیخ هادي نجم‌آبادی (از شهداء بیان) در تربیت دهخدا و نیز آثاری از ازلیان و برخی مسلمانان نزدیک به او، اعتقاد دینی‌اش را بابی ازلی می‌داند و در آینده به آن خواهد پرداخت. منبع: سیّدمقداد نبوی رضوی، اندیشه اصلاح دین در ایران، جلد اول: دوره قاجار، ص473 پرده‌ی دوم: چرندیات ازلی پس از سرکوب مشروطه‌خواهان و کشته شدن میرزا جهانگیرخان شیرازی (جمادی الاول ۱۳۲۶ق.)، میرزا علی‌اکبر خان دهخدا با کمک سفارت بریتانیا توانست از دست حکومت فرار کرده و ایران را ترک کند. او پس از چندماه دوره‌ی دوم روزنامه صور اسرافیل را در شهر ایوردن سویس با کمک ابوالحسن‌خان معاضدالسلطنه پیرنیا بنیان نهاد اما تنها به چاپ سه شماره از آن موفق شد. این زمان، دهخدا گذشته از نگارش مقالات چرند پرند، دیگر بخش‌های روزنامه را نیز خود به تنهایی آماده می‌کرد. (1) سیداسدالله خرقانی در پاسخ به نامه‌ای که از معاضدالسلطنه پیرنیا درباره‌ی شروع کار دوباره‌ی روزنامه صور اسرافیل دریافت کرده بود، از مرهم يافتن پریشانی‌هایی که به‌سبب «شهادت شهدای عدالت و قربانی‌های کوی مساوات» در دل داشت سخن گفته است. می‌توان گمان داشت آن شهدای راه عدالت و مساوات، هم‌مسلکان ازلی‌مذهب او در انجمن بابی باغ میکده، حاج میرزا نصرالله ملک‌المتکلمین، سیدجمال‌الدین واعظ، میرزا جهانگیرخان شیرازی و شیخ علی قاضی قزوینی، بودند که همگی پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی (حدود هفت‌ماه پیش از نگارش نامه‌ی معاضدالسلطنه به خرقانی) جان خود را از دست دادند…. آنچه در این میان مهم می‌نماید، راهنمایی او [خرقانی] درباره بخش چرند پرند است که به قلم میرزا علی‌اکبر خان دهخدا نوشته می‌شد. روزنامه‌ی هفتگی صور اسرافیل را مهم‌ترین جریده‌ی دوره مشروطیت باید دانست. ادوارد براون (دوست صمیمی ازلیان) که میرزا جهانگیرخان شیرازی را در شمار مشروطه‌خواهان ازلی یاد کرده، (2) روزنامه‌اش را «یکی از بهترین مطبوعات قدیم و جدید ایران» خوانده و به‌ویژه «قسمت فکاهی یا هجایی» آن، چرند پرند، را «عالی‌ترین نمونه‌ی ادبیات هجایی (انتقادی) ایران» دانسته است. 🔰ادامه در بخش دهم/پایانی🔰
🔰بخش دهم/پایانی🔰 (3) احمد کسروی نیز نوشته که «خوانندگان به این بخش بیشتر رو می‌آوردند و انگیزه‌ی رواج روزنامه بیش از همه این بخش می‌بود.» (4) دیدگاه براون درباره‌ی اندیشه‌ی اصلاح دینی صور اسرافیل نیز قابل توجه است: از نکات بسیار مهم در دوره‌ی انتشار صور اسرافیل پیکار آن با روحانیون و تذکرات انتقادی در خصوص انحطاط ملل اسلامی به‌علت روحانیون است که در شماره‌ی چهارم مجله منتشر و غوغای عظیمی در میان ملايان و عامه‌ی اهالی پدید آورد و منتهی به توقیف و تعطيل آن در حدود دوماه گشت. (5) دیدگاه برخی محققان آن است که «در انتقاد از جهالت دینی تأثیر میرزا آقاخان [کرمانی] در سبک گفتار و فكر صور اسرافیل کاملا نمایان است.» (6) برخی دیگر از ایشان نیز «کندن و برانداختن ریشه‌ی خرافات دینی» را از اهداف میرزا علی‌اکبر خان دهخدا در نگارش چرند پرند یاد کرده‌اند. (7)این پژوهش با توجه به آنچه از آثار ازلیان و نیز مسلمانانی که با دهخدا آشنایی نزدیک داشتند دریافته، همراه با قراین مهم دیگری چون بالندگی جدّی‌اش نزد شیخ هادی نجم‌آبادی (از شهداء بیان) و… او را یک فعال بابی ضد قاجار می‌داند. (8) پی‌نوشت‌ها: (1) یحیی آرین‌پور، از صبا تا نیما، ج2، ص94. (2) Edward G. Browne, Materials for the Study of the Babi Religion, p.221 (3) ادوارد براون، تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در دوره مشروطیت، ج2، ص498. (4) احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، بخش یکم، ص۲۷۷. (5) ادوارد براون، تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در دوره مشروطیت، ج۲، ص۴۹۹. (6) فریدون آدمیت، اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی، ص۲۲۲. (7) یحیی آرین‌پور، از صبا تا نیما، ج۲، ص۷۹. (8) به‌عنوان نمونه، نورالدین چهاردهی از شهرت دهخدا به اعتقاد ازلی سخن گفته و نوشته که محمدصادق ابراهیمی (از بزرگان ازلیان) او را هم‌کیش خود می‌گفت. (نورالدین چهاردهی، باب کیست و سخن او چیست؟، صص۹۸ و۲۴۰) نگارنده امیدوار است تمام آنچه را که شاهد بر اعتقاد ازلي دهخدا یافته در پژوهش دیگری بیاورد. منبع: سیّدمقداد نبوی رضوی، اندیشه اصلاح دین در ایران، جلد دوم: دوره پهلوی، صص723-725 پرده‌ی سوم: دهخدا از زبان مدرسی چهاردهی دهخدا که مردی دانشمند شهیر و مؤلف لغت‌نامه که با یاری عده‌ای از فرزانگان در صدد تهیه و تدوین لغت‌نامه پرداخت و سال‌ها در این باب رنج فراوان برد و در استقرار مشروطيت سهمی داشت اما به مسلک ازلیه رو آورد و به‌زعم این ناچیز یکی از علل تأليف لغت‌نامه نوشتن شرح حال باب بود و پیشوای بابیه دهخدا را هم‌مسلک خود معرفی می‌کرد. مرحوم فروغی که مدتی نخست‌وزیر ایران بود و برادرش و ملک‌المتکلمین و سیدجمال که هردو تن اخیر از وعّاظ مشروطیت بودند همگی از بزرگان بابیه بودند و بابیه تقیه را جایز می‌شمردند برادران فروغی و دهخدا از تلامذه عالم بزرگ شيخ هادي نجم‌آبادی بودند… عده‌ای از سران مشروطه ازلی بودند و شیخ هادی نجم‌آبادی و دهخدا و جمال‌زاده واعظ و فرزندش و ملک‌المتکلمین و فروعی و برادرش را ازلی می‌شناختند… منبع: نورالدین مدرسی چهاردهی، باب کیست و سخن او چیست؟، ص98و240 پرده‌ی چهارم: نگاهی به لغت‌نامه دهخدا آیةالله رضا استادی کتابی دارد به‌نام «بررسی لغت‌نامه دهخدا». در این کتاب که در دوازده بخش به نگارش در آمده نقدهای مفیدی درباره‌ی لغت‌نامه مطرح شده. اسامی برخی از بخش‌های کتاب از این قرار است: بخش دوم: تجلیل و تکریم از افراد فاسد و خائن و یا ذکر نکردن خیانت و فساد آن‌ها [مانند: احمد کسروی، صادق هدایت، آتاتورک و…] بخش سوم: بد و یا نارسا معرفی کردن برخی از شخصیت‌های دینی و… بخش چهارم: مطالبی که به نظر شیعه صحیح نیست و… بخش پنجم: مطالب زننده نسبت به اسلام در سایه ملی‌گرایی بخش هفتم: پیرامون باب و بهاء برخی از اشارات آیةالله استادی در بخش هفتم: 1. در اینجا [جلد3] 32 صفحه درباره باب بحث شده!! که اگر جدا چاپ شود خود کتابی خواهد شد. 2. در معرفی صبح ازل 5 صفحه مطلب آورده شده با عکس‌های متعدد و عکس خط او. این همه اهمیت چرا؟ 3. درباره طاهره زرین‌تاج [قرةالعین] ده ستون مطلب آورده‌اند با چه عباراتی… سپس اشعاری عارفانه از او نقل می‌کنند. بدون این‌که درباره بطلان عقیده او توضیحی بدهند. 4. شاید یکی از مفصل‌ترین مقاله‌های لغت‌نامه مقالات مربوط به باب و بهاء است. بنده معتقدم دستی پشت‌پرده بوده که این فرقه گمراه در کتابی چنین عظیم و حجیم تا این مقدار مطرح باشد. منبع: رضا استادی، بررسی لغت‌نامه دهخدا، صص127-128 🔸برگرفته از: پرتال جامع علوم انسانی و اندیشکده مطالعات یهود ✳️ @ShahidRabe
دوره آموزشی دری به خانه خورشید مهارت های زندگی به سبک حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مدرس: استاد محمدرضا آتشین صدف  استاد حوزه و دانشگاه، کارشناس مذهبی رسانه ملی(شبکه ۳، رادیو معارف و...) مدرس رسمی مهارت های زندگی و مدیر کانون سبک زندگی شاد سرفصل ها ی دوره: ✅چطور می توانیم از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام الگو بگیریم او کجا و ما کجا؟! ✅مهارت رضایت از زندگی ✅ مهارت همدلی ✅ مهارت همسرگزینی ✅مهارت حل مسئله ✅ مهارت ابراز وجود مخاطبان دوره: کسانی که می خواهند زندگی و جامعه شان فاطمی تر شود: مبلغان، مربیان، سخنرانان، معلمان، والدین اطلاعات بیشتر و ثبت نام:👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3388145744C09defad677
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ به بهانه ایام قمری ولادت مجتهد بزرگ، میرزا سید محمد حسن شیرازی(ره)، زعیم جنبش تحریم تنباکو، شاگرد و وارثِ سیاستِ شیخ الاعظم مرتضی انصاری(ره) و استادِ اصلیِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)/۱۵ جمادی الاول ۱۲۳۰ ق ✍ علامه شیخ فضل الله نوری، پس از حدود ۲۰ سال اقامت در عتبات و کسب دانش کلان و جامعیت علمی، در محرم ۱۳۰۳ با کوله باری گران از دانش و تقوا به عنوان جامع علوم معقول و منقول، با نظر استادش میرزا محمد حسن شیرازی (مرجعیت عام وقت) از سامرا به تهران بازگشت، تا به صورت پاره ای از وجود میرزای شیرازی، زعامت دینی و سیاسی مردم را عهده دار گردد. علامه امینی(صاحب الغدیر) می گوید: [شیخ فضل الله] تام پیدا کرد، وقتی به ایران آمد... ارتباط شیخ با استادش، میرزای شیرازی، که از وی همه جا به سیدنا الاستاد، تعبیر می آورد، چنان صمیمی و مستحکم بود، که میرزا، در پاسخ به این سؤال که آیا اجازه می فرمایید به عنوان ارجاع احتیاطات فتوا به "غیر" به شیخ فضل الله رجوع کنیم [از ایشان تقلید کنیم]؟ فرموده بود: میان من و شیخ فضل الله، غیریتی نیست، او خود من و نفس من است! شیخ فضل الله نیز، با اینکه بر اساس لیاقت هایش در جایگاه مرجعیت قرار گرفته بود، ولی با این حال، با تقوایی مثال زدنی، اهتمام بسیاری در حفظ حریم و حرمت مرجعیت میرزا داشت. برای نمونه، در سال های ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ ق ضمن خدمات علمی- فرهنگی و اجتماعی خود در پایتخت، فتاوای میرزای شیرازی را مبنای رساله عملیه خویش قرار داد و در انطباق با فتاوای خود، با اضافات و اصلاحاتی (پاسخ به احتیاطات میرزا، رفع شبهه و اشکال از برخی پاسخ ها) آنرا طبع کرد و در چند رساله، انتشار داد.[۱] در آغاز یکی از این رساله ها چنین آمده است... این [تعداد] مسأله که در این اوراق مسطور است، از فتاوای جناب حجت الاسلام سیدنا الاستاد میرزای شیرازی(دام ظله) می باشد... "مقلدین به آن عمل نمایند، صحیح است ان شاء الله. حرّره الأحقر فضل الله نوری، فی ۲۹ شهر صفر ۱۳۰۶" در عصر حاضر نیز، رساله عملیه برخی از مراجع تقلید، عینا" یا با اندکی تغییر و با لحاظ نمودن فتاوای خود، همان رساله های استادان و مراجع مورد قبولِ ماقبلشان می باشد که توسط افراد غیر، گردآوری شده درحالیکه رساله شیخ فضل الله، توسط خود ایشان تنظیم و نگارش یافته است. [۱] ✍ رساله عملیه مرجع شهید علامه نوری، مشتمل بر رساله های زیر است🔰 ✅ ۱- رساله ۶۰ مسأله/چاپ سنگی، تهران ۱۳۰۶، به کتابت احمد تفرشی ✅ ۲- رساله ۲۳۶ مسئله(النافع المسائل یا زبدة المسائل)، ۱۳۰۵چاپ در تهران-۱۳۰۶چاپ در بمبئی، به کتابت عبدالحسین بن مفید شیرازی، موجود در کتابخانه دانشکده الهیات تهران(فهرست نسخ خطی ص ۲۴۳) ✍ در سال ۱۳۱۱ق تحت نظر جامع مرجع شهید، این دو رساله (۶۰ و ۲۳۶ مسأله) با یکدیگر تجمیع و در چاپخانه مفید عام پریس لاهور، تحت عنوان سؤال و جواب (۲۹۶ مسأله) به چاپ رسید. ✅ ۳- اجوبة المسائل (رساله عملیه فارسی مرجع شهید)، به کتابت غلامحسین خوانساری در صفر ۱۳۰۸/موجود به شماره ۱۳۷۴۰ در فهرست آستان قدس رضوی، ج۲۳، ص ۶۳) ✅ ۴- المسألة شیخ مرتضی انصاری(ره)، که میرزای شیرازی آرای خود را به صورت تعلیقه بر آن نوشته و مرجع شهید نیز با تقریظی به آن، صحتش را تأیید و مقلدین خود را به عمل بدان، فراخوانده است. در تقریظ مرجع شهید آمده:🔰 ...باکی نیست برای مقلدین، که عمل نمایند به آنچه در این رساله مذکور است. إِنْ شَاءَ اللَّٰهُ تعالی.حرّره الأحقر فضل الله نوری ⁉️نقش محوری و مدیریتی شیخ در جنبش تنباکو🔰 ✍ علامه نوری(ره)، که به خواست میرزای شیرازی(ره) جهت زعامت دینی، عازم ایران شد.در دوره اقامت خود در تهران، خدمات پرشماری انجام داد؛ امّا اوج آن در جریان هایی مانند تحریم تنباکو بود که در این باره، نقش های سه گانه ای را عهده دار بود: ▫️۱- مجرای ارتباط و اطّلاعات میرزای شیرازی در پایتخت؛ و مشوق و ترغیب کننده ایشان به پشتیبانی مستمر از این جنبش و درخواست کننده صدور فتوای تحریم(که اگر فرد دیگری غیر از او این درخواست را از میرزا می کرد، کار جنبش به سرانجام نمی رسید و این، خود نشان از اطمینان کامل میرزا، به وی داشت) ▫️۲- خنثی کردن تبلیغات سویی که ضدّ جنبش راه می افتاد؛ و همراه نمودن دیگر علما با جنبش ▫️۳- نفوذ دادن روح دینی در جنبش و ریشه دار کردن هویت مذهبی آن ✍ در واقع، از زمان پیروزی جنبش تنباکو، دشمنان دین و مملکت، عظمت شیخ را شناختند و حرکاتش را زیر ذره بین قرار دادند.از این رو میرزا شیرازی همواره نگران حالش بود و جویای احوالش 🔸منابع: الذریعة إلی تصانیف الشیعة، آقا بزرگ تهرانی/اَعیانُ الشّیعه، محسن امین/شهداء الفضیلة، علامه امینی/ک، مجموعه رسائل...شیخ فضل الله، محمد ترکمان/ ک، تنهای شکیبا، ک، اندیشه سبز زندگی سرخ، علی ابوالحسنی/مهدی انصاری، همایش دیده بان بیدار، حرم حضرت عبدالعظیم... ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📑 / محمد فاتحی 💢 شیخ شهید در چند نما شیخ فضل الله نوری(ره) از شاگردان میرزای شیرازی بود که به درخواست میرزا راهی تهران شد. فعالیت مشترک شیخ و میرزا را می توان از جمله نخستین واکنش های نسبت به حضور کمپانی های اقتصادی بیگانه در بازار مسلمین و فلج شدن اقتصاد داخل قلمداد کرد. از این رو رساله شصت سوال و جواب در باب تحریم کالاهای خارجی بین شیخ فضل الله و میرزای شیرازی رد و بدل شد. اکثر مورخان حضور وی در جریان مشروطه خواهی مردم را سبب تاسیس عدالت خانه و عامل اصلی عزل عین الدوله و تسلیم شاه می دانند. با شروع اعتراض های مردمی برای ایجاد عدالت خانه و به دنبال آن نهضت مشروطه خواهی در مهاجرت کبری علما به قم حضور یافت. به اعتراف مورخینِ [ماسونِ مأمور تحریف تاریخ مشروطه] از جمله [بابی ازلی] ناظم الاسلام [کرمانی]، شیخ در آغاز نهضت در ایجاد فکر و رهبری تاسیس عدالت خانه و جنبش روحانیت و سپس تدوین قانون اساسی نقش عمده ای داشت. درک و درایت وی از شرایط آن روز جامعه تهران از یکسو و شناخت عمیقش از مفاهیم دینی، شیخ فضل الله را چهره ای کارآمد و راهگشا ساخته بود. به گونه ای که در جریان مراحل مختلف نهضت مشروطه و با شدت و ضعف گرفتن حضور مردم، وی مواضع مناسبی در راستای حفظ آرمان های مشروطه می گرفت. نهضت مشروطه موج بزرگی بود که همه ابعاد جامعه ایران را تحت الشعاع قرار داد و حوزه های دینی نیز از ثمرات و عوارض آن نمی توانستند برکنار باشند. با توجه به اینکه خود زعما و پیشوایان روحانی، مؤسسان اولیه نهضت عدالتخانه و مبارزه علیه دربار و حکومت قاجار بودند، لذا بعد از صدور فرمان مشروطیت و تأسیس مجلس، بحث های حقوقی، فکری و سیاسی مشروطیت وارد حوزه های داخلی گردید و علمای بزرگ را در مورد مفاهیم جدید به تامل انداخت و اجتهادات گوناگون به منصه ظهور رسید. از جمله این افراد شهید آیت الله حاجی شیخ فضل الله نوری بود. با تشکیل نظام پارلمانی در ایران، بحث بر سر مشروطه و استبداد نبود؛ بلکه بحث روی نوع مشروطه بود و شیخ فضل الله قسمت اسلامی را مد نظر قرار داد، در حقیقت برداشت اسلامی از مشروطیت. در این مرحله از مشروطه، شیخ مخالف مشروطه نیست؛ بلکه خواهان اصلاح انحراف مشروطه است. شیخ فضل الله نگاهی نقادانه نسبت به مشروطه داشت، همه چیز آن را نمی پذیرفت و تسلیم واژه ها و مشهورات زمان نمی شد. از همین جهت است که شیخ فضل الله در مرحله اول، مشروطه ضد استبداد و در مرحله دوم مشروطه مشروعه را مطرح می کند. یعنی وقتی بین دو خط قرار می گیرد، هیچ کدام را نمی پذیرد. نه بطور مطلق مشروطه مورد نظر غربی ها را تایید می کند و نه به طور مطلق انقلاب مشروطه را نفی می کند که جانب دیگرش استبداد است. و به تعبیری با ضابطه اجتهادی خواهان بازسازی و بازیابی هویت دینی در مشروطه شد. نهضت مشروعه [اسلام خواهی] خواهی، بیداری اسلامی را بیش از پیش متوجه خطر غرب گرایی و فرنگی مابی دوران مدرن نمود. ارتباط با مشروطه اصفهان جریان مشروعه خواهی با نام شیخ فضل الله نوری شناخته می شود. ارتباط [دوستی] آقا نجفی [از علمای مشروطه خواه اصفهان که شریعت را بر قامت مشروطه، طالب بود] با شیخ فضل الله به قبل از مشروطه بر می گردد. [هم درس بودن در نجف و همفکر بودن در جنبش تحریم تنباکو]. این ارتباط در دوره مشروطه نیز ادامه پیدا کرد. یکی از اسناد مهم در این زمینه نامه ای است که شیخ شهید در اوایل مشروطه به آقا نجفی فرستاده و در آن تفسیری کاملا شریعت خواهانه از مشروطه ارائه کرده است. «و بالجمله اگر از اول امر، عنوان مجلس، عنوان سلطنت جدید بر قوانین شرعیه باشد، قائمه اسلام همواره مشید خواهد بود.»[1] در جریان تحصن و تجمع مردم اصفهان برای برکناری ظل السلطان شیخ فضل الله تلگراف هایی را به اصفهان از جمله خطاب به آقانجفی و حاج آقا نورالله ارسال کرد و خواستار آرام کردن مردم توسط آن دو و پیگیری خواسته ها در شرایط مناسب شد. 🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
🔰بخش دوم/پایانی🔰 مدتی بعد به دنبال شرایط بوجود آمده از جمله توهین هایی که توسط برخی سخنرانان و روزنامه نگاران[مشروطه خواه] به مقدسات اسلامی شد و نیز با عدم پذیرش حداقل خواسته های شیخ فضل الله مبنی بر «اعمال اصلاحات علما بر متمم قانون اساسی» و «تصویب بدون تغییر اصل نظارت فائقه فقها بر مصوبات مجلس»، تحصن مشروعه خواهی عبدالعظیم به ریاست شیخ فضل الله در اواسط سال 1325(جمادی الاول تا شعبان)، شکل گرفت. متحصنین در روزهای اول تحصن(17 جمادی الاول)، تلگرافی کوتاه با لحن و ادبیاتی که نشان دهنده مخاطره آمیز بودن اوضاع بود، به علمای شهرهای مختلف از جمله اصفهان ارسال کردند. با رسیدن این تلگراف و احتمالا تلگراف های دیگر، آقانجفی و دیگر علمای اصفهان از جمله حاج آقا نورالله، تلگرافی را در حمایت و تایید خواسته های متحصنین به مجلس شورای ملی ارسال کردند. در وقایع مربوط به فتح تهران و شهادت شیخ فضل الله برخی گزارش ها وجود دارد که آقانجفی با توجه به احساس خطر جانی برای شیخ، در تدارک سفر به تهران بود، اما به عللی تحقق نیافت.[2] بازگشایی دوباره مجلس شیخ فضل الله نوری که مترصد اوضاع تهران بود؛ چون متوجه انحراف نهضت مشروطه شد و آن را بستری برای رشد جریان غرب گرایی و نفوذ غربزدگی را مشاهده کرد؛ حکم به حرمت مشروطه داد... در حقیقت شیخ شهید با بررسی زمانه و سبک سنگین کردن اوضاع، دست به چنین اقدامی زد... [شیخ در جریان تحصن حرم حضرت عبدالعظیم، فرمود: استبداد شاهی و مشروطه غربی هر دو روی یک سکه هستند، منتها بر اساس قاعده «دفع افسد به فاسد» اهم، دفع افسد است، که همانا مشروطه غیر مشروعِ درآمدهِ از دیگ پلوی سفارت انگلیس است] ◽️سید شهیدان اهل قلم [شهید سید مرتضی ] درایت شیخ را ستوده و می نویسد: «اما هنوز این نظم نیهیلیستی گاو مقدسی است که پرستیده می‌شود، حتی در میان ما که همواره نظم و نظام و انتظام را از درون به بیرون معنا می‌کنیم. این، تفاوتی عمده است میان تمدن شرق و تمدن غرب. رویکرد تاریخی ما به غرب در مشروطیت با یک رویکرد ظاهری به «ضرورت وجود قانون» آغاز می‌شود. اولین نشریه‌ای که در ایران انتشار می‌یابد «قانون» نام می‌گیرد و میرزا ملکم خان یک قرن پیش، در نخستین شماره جریده «قانون» (رجب ۱۳۰۷ هجری قمری) می‌نویسد: «ایران مملو است از نعمات خداداد. چیزی که همه این نعمات را باطل گذاشته نبودن قانون است». شیفتگی در برابر قانون، تقدیر تاریخی همه اقوامی است که در آغاز ظهور تمدن غرب پای در آخرین دوران از اضمحلال تاریخی خویش نهاده بودند. اما این شیفتگی صرفا ظاهری است. وجود قانون، فی نفسه نمی‌توانست همه آن­چه را که ما می‌خواستیم تامین کند. قانون تعیین کننده حقوق و ضامن تامین آن است. پس نخست باید درباره حق و حقوق اندیشید. نظم نیهیلیستی، یعنی قانونی که «حق» متناسب با روزگار غلبه نیهیلیستی معنا شده است و از آن گذشته، اگر قانون هر (قانونی) ضمانت اجرای خویش را در یک نظام ظاهری جست‌و‌جو کند، بشر خود را از «اخلاق» مستغنی خواهد پنداشت و قانون را به جای «شریعت» خواهد نشاند. قانون یا باید خود را «حافظ شریعت» بداند و یا خود، شریعتی دیگر خواهد شد. پس، رویکرد تاریخی ما به قانون در مشروطیت روی آوردن به شریعتی دیگر بود، بی‌آنکه خود بدانیم. شیخ فضل الله نوری به همین «نسبت» توجه یافته بود، چرا که «شرع» نیز در مقام احکام به مجموعه‌ای از شرط‌ها و حدود – یعنی قانون – مبدل می‌شود».[3] جلال آل احمد در مورد شیخ فضل الله می نویسد: «من نعش آن بزرگوار را بالای دار نشانه استیلای غرب زدگی می دانم.» از آن روز [اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره] بود که نقش غرب زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی می دانم که به علامت استیلای غربزدگی، پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت، افراشته شد. و اکنون در لوای این پرچم، شبیه به قومی از خود بیگانه ایم.در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان، و خطرناکتر از همه فرهنگمان، فرنگی مآب می پروریم و فرنگی مآب راه حل هر مشکل را می جوییم[4] [1] احمد کسروی، انقلاب مشروطه ایران، صفحه 288 [2] موسی نجفی، حکم نافذ آقانجفی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ اول 1390، صفحع 279 الی 281 [3] فردایی دیگر، مرتضی آوینی، آخرین رنج دوران، ص۹۲ ،نشر واحه، چاپ دوم تابستان ۱۳۹۰ [4] ك، غرب زدگى، جلال آل احمد 🔸از: پایگاه خبری صاحب نیوز با اضافات/کد خبر 6384 ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا