دوره آموزشی
دری به خانه خورشید
مهارت های زندگی به سبک حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
مدرس: استاد محمدرضا آتشین صدف
استاد حوزه و دانشگاه، کارشناس مذهبی رسانه ملی(شبکه ۳، رادیو معارف و...) مدرس رسمی مهارت های زندگی و مدیر کانون سبک زندگی شاد
سرفصل ها ی دوره:
✅چطور می توانیم از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام الگو بگیریم او کجا و ما کجا؟!
✅مهارت رضایت از زندگی
✅ مهارت همدلی
✅ مهارت همسرگزینی
✅مهارت حل مسئله
✅ مهارت ابراز وجود
مخاطبان دوره:
کسانی که می خواهند زندگی و جامعه شان فاطمی تر شود:
مبلغان، مربیان، سخنرانان، معلمان، والدین
اطلاعات بیشتر و ثبت نام:👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3388145744C09defad677
✅ به بهانه ایام قمری ولادت مجتهد بزرگ، میرزا سید محمد حسن شیرازی(ره)، زعیم جنبش تحریم تنباکو، شاگرد و وارثِ سیاستِ شیخ الاعظم مرتضی انصاری(ره) و استادِ اصلیِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)/۱۵ جمادی الاول ۱۲۳۰ ق
✍ علامه شیخ فضل الله نوری، پس از حدود ۲۰ سال اقامت در عتبات و کسب دانش کلان و جامعیت علمی، در محرم ۱۳۰۳ با کوله باری گران از دانش و تقوا به عنوان جامع علوم معقول و منقول، با نظر استادش میرزا محمد حسن شیرازی (مرجعیت عام وقت) از سامرا به تهران بازگشت، تا به صورت پاره ای از وجود میرزای شیرازی، زعامت دینی و سیاسی مردم را عهده دار گردد.
علامه امینی(صاحب الغدیر) می گوید: [شیخ فضل الله] #مرجعیت تام پیدا کرد، وقتی به ایران آمد...
ارتباط شیخ با استادش، میرزای شیرازی، که از وی همه جا به سیدنا الاستاد، تعبیر می آورد، چنان صمیمی و مستحکم بود، که میرزا، در پاسخ به این سؤال که آیا اجازه می فرمایید به عنوان ارجاع احتیاطات فتوا به "غیر" به شیخ فضل الله رجوع کنیم [از ایشان تقلید کنیم]؟ فرموده بود:
میان من و شیخ فضل الله، غیریتی نیست، او خود من و نفس من است!
شیخ فضل الله نیز، با اینکه بر اساس لیاقت هایش در جایگاه مرجعیت قرار گرفته بود، ولی با این حال، با تقوایی مثال زدنی، اهتمام بسیاری در حفظ حریم و حرمت مرجعیت میرزا داشت. برای نمونه، در سال های ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ ق ضمن خدمات علمی- فرهنگی و اجتماعی خود در پایتخت، فتاوای میرزای شیرازی را مبنای رساله عملیه خویش قرار داد و در انطباق با فتاوای خود، با اضافات و اصلاحاتی (پاسخ به احتیاطات میرزا، رفع شبهه و اشکال از برخی پاسخ ها) آنرا طبع کرد و در چند رساله، انتشار داد.[۱]
در آغاز یکی از این رساله ها چنین آمده است...
این [تعداد] مسأله که در این اوراق مسطور است، از فتاوای جناب حجت الاسلام سیدنا الاستاد میرزای شیرازی(دام ظله) می باشد...
"مقلدین به آن عمل نمایند، صحیح است ان شاء الله. حرّره الأحقر فضل الله نوری، فی ۲۹ شهر صفر ۱۳۰۶"
در عصر حاضر نیز، رساله عملیه برخی از مراجع تقلید، عینا" یا با اندکی تغییر و با لحاظ نمودن فتاوای خود، همان رساله های استادان و مراجع مورد قبولِ ماقبلشان می باشد که توسط افراد غیر، گردآوری شده درحالیکه رساله شیخ فضل الله، توسط خود ایشان تنظیم و نگارش یافته است.
[۱] ✍ رساله عملیه مرجع شهید علامه نوری، مشتمل بر رساله های زیر است🔰
✅ ۱- رساله ۶۰ مسأله/چاپ سنگی، تهران ۱۳۰۶، به کتابت احمد تفرشی
✅ ۲- رساله ۲۳۶ مسئله(النافع المسائل یا زبدة المسائل)، ۱۳۰۵چاپ در تهران-۱۳۰۶چاپ در بمبئی، به کتابت عبدالحسین بن مفید شیرازی، موجود در کتابخانه دانشکده الهیات تهران(فهرست نسخ خطی ص ۲۴۳)
✍ در سال ۱۳۱۱ق تحت نظر جامع مرجع شهید، این دو رساله (۶۰ و ۲۳۶ مسأله) با یکدیگر تجمیع و در چاپخانه مفید عام پریس لاهور، تحت عنوان سؤال و جواب (۲۹۶ مسأله) به چاپ رسید.
✅ ۳- اجوبة المسائل (رساله عملیه فارسی مرجع شهید)، به کتابت غلامحسین خوانساری در صفر ۱۳۰۸/موجود به شماره ۱۳۷۴۰ در فهرست آستان قدس رضوی، ج۲۳، ص ۶۳)
✅ ۴- المسألة شیخ مرتضی انصاری(ره)، که میرزای شیرازی آرای خود را به صورت تعلیقه بر آن نوشته و مرجع شهید نیز با تقریظی به آن، صحتش را تأیید و مقلدین خود را به عمل بدان، فراخوانده است.
در تقریظ مرجع شهید آمده:🔰
...باکی نیست برای مقلدین، که عمل نمایند به آنچه در این رساله مذکور است. إِنْ شَاءَ اللَّٰهُ تعالی.حرّره الأحقر فضل الله نوری
⁉️نقش محوری و مدیریتی شیخ در جنبش تنباکو🔰
✍ علامه نوری(ره)، که به خواست میرزای شیرازی(ره) جهت زعامت دینی، عازم ایران شد.در دوره اقامت خود در تهران، خدمات پرشماری انجام داد؛ امّا اوج آن در جریان هایی مانند تحریم تنباکو بود که در این باره، نقش های سه گانه ای را عهده دار بود:
▫️۱- مجرای ارتباط و اطّلاعات میرزای شیرازی در پایتخت؛ و مشوق و ترغیب کننده ایشان به پشتیبانی مستمر از این جنبش و درخواست کننده صدور فتوای تحریم(که اگر فرد دیگری غیر از او این درخواست را از میرزا می کرد، کار جنبش به سرانجام نمی رسید و این، خود نشان از اطمینان کامل میرزا، به وی داشت)
▫️۲- خنثی کردن تبلیغات سویی که ضدّ جنبش راه می افتاد؛ و همراه نمودن دیگر علما با جنبش
▫️۳- نفوذ دادن روح دینی در جنبش و ریشه دار کردن هویت مذهبی آن
✍ در واقع، از زمان پیروزی جنبش تنباکو، دشمنان دین و مملکت، عظمت شیخ را شناختند و حرکاتش را زیر ذره بین قرار دادند.از این رو میرزا شیرازی همواره نگران حالش بود و جویای احوالش
🔸منابع: الذریعة إلی تصانیف الشیعة، آقا بزرگ تهرانی/اَعیانُ الشّیعه، محسن امین/شهداء الفضیلة، علامه امینی/ک، مجموعه رسائل...شیخ فضل الله، محمد ترکمان/ ک، تنهای شکیبا، ک، اندیشه سبز زندگی سرخ، علی ابوالحسنی/مهدی انصاری، همایش دیده بان بیدار، حرم حضرت عبدالعظیم...
✳️ @ShahidRabe
📑 #مقاله/ محمد فاتحی
💢 شیخ شهید در چند نما
#مرجع_شهید_علامه شیخ فضل الله نوری(ره) از شاگردان میرزای شیرازی بود که به درخواست میرزا راهی تهران شد. فعالیت مشترک شیخ و میرزا را می توان از جمله نخستین واکنش های نسبت به حضور کمپانی های اقتصادی بیگانه در بازار مسلمین و فلج شدن اقتصاد داخل قلمداد کرد. از این رو رساله شصت سوال و جواب در باب تحریم کالاهای خارجی بین شیخ فضل الله و میرزای شیرازی رد و بدل شد. اکثر مورخان حضور وی در جریان مشروطه خواهی مردم را سبب تاسیس عدالت خانه و عامل اصلی عزل عین الدوله و تسلیم شاه می دانند.
با شروع اعتراض های مردمی برای ایجاد عدالت خانه و به دنبال آن نهضت مشروطه خواهی در مهاجرت کبری علما به قم حضور یافت. به اعتراف مورخینِ [ماسونِ مأمور تحریف تاریخ مشروطه] از جمله [بابی ازلی] ناظم الاسلام [کرمانی]، شیخ در آغاز نهضت در ایجاد فکر و رهبری تاسیس عدالت خانه و جنبش روحانیت و سپس تدوین قانون اساسی نقش عمده ای داشت.
درک و درایت وی از شرایط آن روز جامعه تهران از یکسو و شناخت عمیقش از مفاهیم دینی، شیخ فضل الله را چهره ای کارآمد و راهگشا ساخته بود. به گونه ای که در جریان مراحل مختلف نهضت مشروطه و با شدت و ضعف گرفتن حضور مردم، وی مواضع مناسبی در راستای حفظ آرمان های مشروطه می گرفت.
نهضت مشروطه موج بزرگی بود که همه ابعاد جامعه ایران را تحت الشعاع قرار داد و حوزه های دینی نیز از ثمرات و عوارض آن نمی توانستند برکنار باشند. با توجه به اینکه خود زعما و پیشوایان روحانی، مؤسسان اولیه نهضت عدالتخانه و مبارزه علیه دربار و حکومت قاجار بودند، لذا بعد از صدور فرمان مشروطیت و تأسیس مجلس، بحث های حقوقی، فکری و سیاسی مشروطیت وارد حوزه های داخلی گردید و علمای بزرگ را در مورد مفاهیم جدید به تامل انداخت و اجتهادات گوناگون به منصه ظهور رسید. از جمله این افراد شهید آیت الله حاجی شیخ فضل الله نوری بود.
با تشکیل نظام پارلمانی در ایران، بحث بر سر مشروطه و استبداد نبود؛ بلکه بحث روی نوع مشروطه بود و شیخ فضل الله قسمت اسلامی را مد نظر قرار داد، در حقیقت برداشت اسلامی از مشروطیت. در این مرحله از مشروطه، شیخ مخالف مشروطه نیست؛ بلکه خواهان اصلاح انحراف مشروطه است. شیخ فضل الله نگاهی نقادانه نسبت به مشروطه داشت، همه چیز آن را نمی پذیرفت و تسلیم واژه ها و مشهورات زمان نمی شد. از همین جهت است که شیخ فضل الله در مرحله اول، مشروطه ضد استبداد و در مرحله دوم مشروطه مشروعه را مطرح می کند. یعنی وقتی بین دو خط قرار می گیرد، هیچ کدام را نمی پذیرد. نه بطور مطلق مشروطه مورد نظر غربی ها را تایید می کند و نه به طور مطلق انقلاب مشروطه را نفی می کند که جانب دیگرش استبداد است. و به تعبیری با ضابطه اجتهادی خواهان بازسازی و بازیابی هویت دینی در مشروطه شد. نهضت مشروعه [اسلام خواهی] خواهی، بیداری اسلامی را بیش از پیش متوجه خطر غرب گرایی و فرنگی مابی دوران مدرن نمود.
ارتباط با مشروطه اصفهان
جریان مشروعه خواهی با نام شیخ فضل الله نوری شناخته می شود. ارتباط [دوستی] آقا نجفی [از علمای مشروطه خواه اصفهان که شریعت را بر قامت مشروطه، طالب بود] با شیخ فضل الله به قبل از مشروطه بر می گردد. [هم درس بودن در نجف و همفکر بودن در جنبش تحریم تنباکو]. این ارتباط در دوره مشروطه نیز ادامه پیدا کرد. یکی از اسناد مهم در این زمینه نامه ای است که شیخ شهید در اوایل مشروطه به آقا نجفی فرستاده و در آن تفسیری کاملا شریعت خواهانه از مشروطه ارائه کرده است.
«و بالجمله اگر از اول امر، عنوان مجلس، عنوان سلطنت جدید بر قوانین شرعیه باشد، قائمه اسلام همواره مشید خواهد بود.»[1]
در جریان تحصن و تجمع مردم اصفهان برای برکناری ظل السلطان شیخ فضل الله تلگراف هایی را به اصفهان از جمله خطاب به آقانجفی و حاج آقا نورالله ارسال کرد و خواستار آرام کردن مردم توسط آن دو و پیگیری خواسته ها در شرایط مناسب شد.
🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
🔰بخش دوم/پایانی🔰
مدتی بعد به دنبال شرایط بوجود آمده از جمله توهین هایی که توسط برخی سخنرانان و روزنامه نگاران[مشروطه خواه] به مقدسات اسلامی شد و نیز با عدم پذیرش حداقل خواسته های شیخ فضل الله مبنی بر «اعمال اصلاحات علما بر متمم قانون اساسی» و «تصویب بدون تغییر اصل نظارت فائقه فقها بر مصوبات مجلس»،
تحصن مشروعه خواهی عبدالعظیم به ریاست شیخ فضل الله در اواسط سال 1325(جمادی الاول تا شعبان)، شکل گرفت.
متحصنین در روزهای اول تحصن(17 جمادی الاول)، تلگرافی کوتاه با لحن و ادبیاتی که نشان دهنده مخاطره آمیز بودن اوضاع بود، به علمای شهرهای مختلف از جمله اصفهان ارسال کردند.
با رسیدن این تلگراف و احتمالا تلگراف های دیگر، آقانجفی و دیگر علمای اصفهان از جمله حاج آقا نورالله، تلگرافی را در حمایت و تایید خواسته های متحصنین به مجلس شورای ملی ارسال کردند.
در وقایع مربوط به فتح تهران و شهادت شیخ فضل الله برخی گزارش ها وجود دارد که آقانجفی با توجه به احساس خطر جانی برای شیخ، در تدارک سفر به تهران بود، اما به عللی تحقق نیافت.[2]
بازگشایی دوباره مجلس
شیخ فضل الله نوری که مترصد اوضاع تهران بود؛ چون متوجه انحراف نهضت مشروطه شد و آن را بستری برای رشد جریان غرب گرایی و نفوذ غربزدگی را مشاهده کرد؛ حکم به حرمت مشروطه داد...
در حقیقت شیخ شهید با بررسی زمانه و سبک سنگین کردن اوضاع، دست به چنین اقدامی زد...
[شیخ در جریان تحصن حرم حضرت عبدالعظیم، فرمود:
استبداد شاهی و مشروطه غربی هر دو روی یک سکه هستند، منتها بر اساس قاعده «دفع افسد به فاسد» اهم، دفع افسد است، که همانا مشروطه غیر مشروعِ درآمدهِ از دیگ پلوی سفارت انگلیس است]
◽️سید شهیدان اهل قلم [شهید سید مرتضی #آوینی] درایت شیخ را ستوده و می نویسد: «اما هنوز این نظم نیهیلیستی گاو مقدسی است که پرستیده میشود، حتی در میان ما که همواره نظم و نظام و انتظام را از درون به بیرون معنا میکنیم. این، تفاوتی عمده است میان تمدن شرق و تمدن غرب. رویکرد تاریخی ما به غرب در مشروطیت با یک رویکرد ظاهری به «ضرورت وجود قانون» آغاز میشود. اولین نشریهای که در ایران انتشار مییابد «قانون» نام میگیرد و میرزا ملکم خان یک قرن پیش، در نخستین شماره جریده «قانون» (رجب ۱۳۰۷ هجری قمری) مینویسد: «ایران مملو است از نعمات خداداد. چیزی که همه این نعمات را باطل گذاشته نبودن قانون است».
شیفتگی در برابر قانون، تقدیر تاریخی همه اقوامی است که در آغاز ظهور تمدن غرب پای در آخرین دوران از اضمحلال تاریخی خویش نهاده بودند. اما این شیفتگی صرفا ظاهری است. وجود قانون، فی نفسه نمیتوانست همه آنچه را که ما میخواستیم تامین کند. قانون تعیین کننده حقوق و ضامن تامین آن است. پس نخست باید درباره حق و حقوق اندیشید.
نظم نیهیلیستی، یعنی قانونی که «حق» متناسب با روزگار غلبه نیهیلیستی معنا شده است و از آن گذشته، اگر قانون هر (قانونی) ضمانت اجرای خویش را در یک نظام ظاهری جستوجو کند، بشر خود را از «اخلاق» مستغنی خواهد پنداشت و قانون را به جای «شریعت» خواهد نشاند. قانون یا باید خود را «حافظ شریعت» بداند و یا خود، شریعتی دیگر خواهد شد. پس، رویکرد تاریخی ما به قانون در مشروطیت روی آوردن به شریعتی دیگر بود، بیآنکه خود بدانیم. شیخ فضل الله نوری به همین «نسبت» توجه یافته بود، چرا که «شرع» نیز در مقام احکام به مجموعهای از شرطها و حدود – یعنی قانون – مبدل میشود».[3]
جلال آل احمد در مورد شیخ فضل الله می نویسد: «من نعش آن بزرگوار را بالای دار نشانه استیلای غرب زدگی می دانم.»
از آن روز [اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره] بود که نقش غرب زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی می دانم که به علامت استیلای غربزدگی، پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت، افراشته شد.
و اکنون در لوای این پرچم، شبیه به قومی از خود بیگانه ایم.در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان، و خطرناکتر از همه فرهنگمان، فرنگی مآب می پروریم و فرنگی مآب راه حل هر مشکل را می جوییم[4]
[1] احمد کسروی، انقلاب مشروطه ایران، صفحه 288
[2] موسی نجفی، حکم نافذ آقانجفی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ اول 1390، صفحع 279 الی 281
[3] فردایی دیگر، مرتضی آوینی، آخرین رنج دوران، ص۹۲ ،نشر واحه، چاپ دوم تابستان ۱۳۹۰
[4] ك، غرب زدگى، جلال آل احمد
🔸از: پایگاه خبری صاحب نیوز با اضافات/کد خبر 6384
✳️ @ShahidRabe
✅ «ستارهاي بر دار»؛ يادنامه اينترنتي مرجع شهید علامه شيخ فضلالله نوری، شهید رابع (اعلی الله مقامه الشریف)
از: پايگاه اطلاعرساني تبيان
در: هشت بخش🔰
◽️پرچمی به علامت استیلای غربزدگی
◽️پرچمدار مشروطیت
◽️نامه علامه قزوینی به علامه شیخ فضل الله نوری
◽️شیخ شهید و نهضت مشروطیت
◽️ستاره ای بر دار
◽️دلایل مخالفت مرجع شهید شیخ فضل الله نوری با مشروطیت
◽️امام و دفاع از موضع شهید شیخ فضلالله نوری
◽️آیتالله شیخ فضلالله نوری
✍ به گزارش خبرنگار "سرويس فضاي مجازي" خبرگزاري فارس،🔰
پايگاه اطلاع رساني تبيان يادنامه اينترنتي «ستارهاي بر دار» را در هشت بخش فوق الاشاره، در خصوص مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه)، تهیه و تنظیم نموده است. در فرازی از «شهادت شيخ فضلالله نوري»، آمدهاست:
«مرجع شهید علامه شيخ فضلالله نوري از جمله روحانيوني بود كه در پيروزي نهضت مشروطه نقش مهمي ايفا كرد؛ اما، پس از مشاهده انحراف اين نهضت بناي مخالفت با روشنفكران غربزده گذاشت. او خواستار مشروطه مشروعه بود و مشروطهاي را كه بناي آن بر پايه قوانين اسلامي كشورهاي غربي و الگوبرداري از تمدن و فرهنگ غربي بود را رد ميكرد.» در بخش ديگري با عنوان «شيخ فضلالله نوري، پرچمدار مشروعيت مشروطه»، نوشته شدهاست: «وي جزو نخستين علماي تهران بود كه در اعتراض به استبداد عينالدوله به پا خواست و سپس در مهاجرت دسته جمعي و اعتراضآميز علما و گروه زيادي از صنوف مردم به قم كه به مهاجرت كبري مشهور شد، پیش قراول بود.» ...
در بخشهايي از مطلب «نامه علامه قزويني به علامه شيخ فضلالله نوري» نیز آمده است، «علامه محمد قزويني كه جايگاه رفيعش در ادبيات ايران نهتنها در ميان ايرانيان بلكه در ميان ساير ايران دوستان و ايرانشناسان هم پر پيدا است و از جمله نوابغ و نخبگاني است كه در جريان مشروطيت، به شايستگي و بايستگي دخالت كرد و شاعر ملي ايران لقب گرفت، خود از شاگرادان و مريدان شيخفضلالله نوري(ره) بود و در مكاتباتش با شيخ، خودش را خانهزاد معرفي ميكرد.»
يكي ديگر از بخشهاي موجود در يادنامه اينترنتي «ستارهاي بر دار» را معرفي كتاب «ستارهاي بر دار» كه نگاهي است به زندگي مرجع شهيد علامه شيخ فضلالله نوري، نوشته «عباس آقايي» (كه در تاريخ ارديبهشتماه 1383 در 76 صفحه منتشر شده) به خود اختصاص داده است. همچنين در اين يادنامه اينترنتي در توضيح «دلايل مخالفت شيخ فضل الله نوري با مشروطهخواهان غربگرا» آمدهاست: «به نظر شيخ فضل الله نوري، مشروطيت و لوازم آن، چون ناشي از روح مدنيت غربي بود، اساس نظم سنتي جامعه را به هم ميزد و در حد «بدعت» در جامعه اسلامي بود.» «شيخ فضل الله نوري با آن شم قوي ضدانگليسي، دستهاي پنهان و مرموز انگليس را در آستين آزادي طلبان ميديد. وي با توجه به سابقه استعماري و برخورد خصمانه انگليس با ملت ايران، خلق كلمه «مشروطه» در جريان تحصن مردم در سفارت انگليس و مسائل جريان تدوين قانون اساسي، مطمئن شد كه انگليس با آن خوي استعمارگري، نميتواند به خير و صلاح ملت ايران، طرفدار مشروطه و مشروطه خواهان باشد و از اين حمايت، هدفهاي خاصي دارد.» در بخش ديگري از يادنامه «ستارهاي بر دار» درباره «امام و دفاع از موضع مرجع شهيد علامه شيخ فضلالله نوري» نوشته شده است: «امام در سال 43 آنجا كه از شاه ميخواست تا به قانون اساسي ـ كه ثمره تلاش علما و مجاهدت اقشار مختلف بود ـ عمل كند روي همان متمم و اصل نظارت مجتهدين تكيه ميكرد، که حاصل فکر و تلاش شیخ بود.» «شما ميدانيد كه مرحوم شيخ فضلالله نوري را كي محاكمه كرد؟ يك معمم [فاسد] زنجاني يك ملاي [فراماسون] زنجاني محاكمه و حكم قتل او را صادر كرد، وقتي معمم و ملا مهذب نباشد فسادش از همه بيشتر است.» همچنين در بخشي با عنوان «آيتالله شيخ فضلالله نوري» آمدهاست: «حاج شيخ فضلالله كجوري معروف به نوري از #علماء #مجتهدين و #مراجع برجسته صدر مشروطيت در سال 1259ق متولد شد. پدرش مرحوم ملا عباس مازندراني كجوري معروف به پيشنماز از علمای بزرگ زمان خویش بود. شيخ فضلالله پس از انجام تحصيلات مقدماتي و سطح عازم عراق شد و در محضر بزرگاني چون آيتالله ميرزا حسن شيرازي و آيتالله حبيبالله رشتي به فرا گرفتن علوم اسلامي پرداخت.»
براي مشاهده اين يادنامه به نشاني زير مراجعه كنيد (پس از ورود به سایت، بر روی عناوین هر بخش کلیک نمایید)👇
http://tebyan.net/Contemporary/2008/7/31/71355.html
✳️ @ShahidRabe