• اگر برای خدا کار میکنی تحمل کن
•در اوج عصبانیت بودم که محمود سر رسید و سرش را به گوشم نزدیک کرد و گفت: اگر برای #خدا کار میکنی، تحمل كن...!
•انگار یک ظرف آب سرد بر تمام وجودم ریخت آن روز به خاطر بعضی کمبودها و نارسایی هایی که در جبهه .... داشتیم ناراحت بودم و جواب یکی از نیروهای فاطمیون را با عصبانیت داده بودم. همین طور مشغول جر و بحث با او بودم که محمود آمد و با کام دلنشینش آرامم کرد.
•همیشه به حال و روزش غبطه می خوردم. (۳۵) روز که در خان طومان بودیم ندیدم شبی بیشتر از (۲) ساعت بخوابد. مدام یا در دیدبانی بود، یا در حال طرح ریزی عمليات. با این همه، حتی یک بار هم ندیده بودم از کوره در برود و عصبانی بشود.
❞منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر"
♥️ #شهید_محمود_رادمهر
#مغز_متفکر_لشکر #همه_چی_خدا
Ⓜ رسـانهرسمـی شھیـد محمـود رادمھـر:
▷ @shahidradmehr_ir
•کارت برای #خدا نبوده !
•روی یک پروژه مشترک با محمود و شهید
همــدانی کار میکردیم . وسط کار پروژه را
از مـا گرفتند. رفتـــم که پروژه را تـــحویل
آقای همدانی [شهید حاج حسین همدانی ]
بدهـم، پیدایش نکردم و آن را به یـــکی از
همکارانش دادم.
• بعدها متوجه شدم آن همکارش بداخلاقی
کرد و پروژه را به نـــام خودش تمـــام کرده.
ناراحت شده بودم. با محمــود تماس گرفتم
گفتم: «شش ماه این همه شبانه روز زحمت
کشیدیـــم ، آخرش به نام کــس دیگری تمام
شده. پرسید: «نـــاراحتی؟» گفتم: «بـــله!»
خندید و گفت: «پس کارت برای خدا نبوده!
• اگر کـــارت را تمام و کمال برای خدا انجام
بدهی، نتیجهاش هرچه که میخواهد شود،
بشود. تکلیـــف از گردنت ساقط است. تا حالا
از شمـــا خواسته بودند این پـــروژه را انجام
بدهـــی، الـــان ایـــن بـــار را از روی دوشـــت
گرفته اند. این که ناراحتی ندارد...!
📒منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" به روایت همرزم شهید ...
♥️ #شهید_محمود_رادمهر
#اخلاص #همه_چی_خدا
#کار_خالصانه
Ⓜ رسانه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر تلگرام،سروش،ایتا و روبیکا :
▷ @shahidradmehr_ir
• ۱۴ فروردین ۹۵ ؛ شب وداع ...
🥀در آخرین اعزامش، ساعت از یک نیمه شب گذشته بود که محمود از پادگان آمد برای خداحافظی. تازه از سفر راهیان نور برگشته بودم و دوربین فیلم برداری را از کیفم درآورده و کنار تلویزیون گذاشته بودم. آن را برداشتم و شروع کردم به فیلم برداری. من فيلم بردار بودم و محمود سوژه:
♥️الان ساعت چنده محمود؟
🍃۱:۱۰ دقیقه شب.
♥️این موقع شب اینجا چیکار میکنی؟
🍃آمدم خدمت مادرم عرض ادب.
♥️شنیدم می خواهید بروید مأموریت ! کی به شما گفتند باید بروید؟
🍃دو ساعت و نیم پیش!
♥️برای چی می روید؟
🍃برای #خدا !
♥️ مقصد کجاست؟
🍃مقصد ملک خداست، هرجا خدا بخواهد ما می رویم!
♥️حالا بگوا ما که جلویت را نمی گیریم!
🍃 اصلا مهم نیست! جایش مهم نیست! مهم این است که آدم هر جا می خواهد برود، برای #خدا برود.
♥️راستش را بگو! دیگرداری می روی پسر! بگو کجا می خواهی بروی؟
🍃ان شاء الله می خواهیم برویم برای دفاع از حرم حضرت زینب علیهالسلام.
♥️ قبول باشد ان شاء الله ، قبول باشد! ان شاء الله به شفاعت حضرت زینب برسید.
🍃 ان شاء الله بعدش هم می رویم به سمت يمن و حرم #خدا را آزاد می کنیم ...
♥️ ان شاء الله خدا همه جا را آزاد می کند. با کی می روی؟
🍃با رزمندگان اسلام. با سربازان #خدا !
♥️شنیدم محمدرضا هم می خواهد با شما بیاید؟
🍃 محمدرضا رئيس ماست. او فرمانده ماست.
♥️ تو آنجا چه کاره هستی؟
🍃 من ؟ بنا! حمام درست میکنیم ! لوله کشی می کنیم ! هرکار از دست ما بربیاید، انجام میدهیم!
♥️ بچه هایت را به کی می سپاری؟
🍃 #خدا ! #همه_چی_خدا !
♥️مگر نگفتی بعد از بابا سرپرستی ام را قبول میکنی؟
🍃مگر تا حالا من سرپرست شما بودم؟ «الله ولي الذين آمنواء. من ولی و سرپرست کسی نبوده ام.
از ته دل قهقهه می زد و این جملات را میگفت. فیلمش هم به یادگار برایم ماند . ۱۳۹۵/۱۱۴
منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" | به روایت مادر شهید ...
♥️ #شهید_محمود_رادمهر
#همه_چی_خدا
💌 رسانه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر ;
Join╰➤ @SHAHIDRADMEHR_IR
insta, telegram, soroush, eitaa, rubika
yon.ir/J6Y3G
15.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•بسم الله الرحمن الرحیم
به در های باز شده بهشت لبخند میزدی و میگفتی : همه چیز خدا...
یا به ما جاماندگان از قافله عشق ؟!
بعد رفتنت هرچه شد گفتیم : همه چیز خدا...
تفاوتش در دل کندن تو و رسیدن از همه چیز به خدا بود و ما از خدا میخواهیم به همه چیز برسیم...
این است راز "همه چیز خدا " ...
🎥 این اخرین تصاویر از شهید عزیز بود که در (۱۴) فروردین (۹۵) توسط مادرشان در شب اعزام به سوریه توسط مادرشان ضبط شد !
❤️ #شهید_محمود_رادمهر
#ما_رایت_الا_جمیلا
#همه_چی_خدا ...
#لشکر_۲۵_کربلا
#خان_طومان
🙏 لطفا این کلیپ در حد توان برای دوستانتان ارسال کنید . اجرتون با خود شهید♥️
💌 رسانه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر ;
Join╰➤ @SHAHIDRADMEHR_IR
insta, telegram, soroush, eitaa, rubika
🔹 من از زمان و مکان شهادتم خبر دارم ...!
▫️یک بار که خیلی نگرانش شده بودم، چند بار به رضایی و صالحی بی سیم زدم که مراقب #محمود باشند. خبر نگرانیام به محمود رسید و یک بار که در #دیده_بانی پشت دوربین بودم آمد سراغم و گفت:
«می خواهم یک چیزی به تو بگویم و آن این است که این قدر نگرانم نباش، من در این مأموریت اتفاقی برایم نمی افتد. این مطلب پیش خودمان بماند. من زمان و مکان شهادت خودم را میدانم. حتی می دانم که چطوری به شهادت می رسم. خیلی از اتفاقاتی که در شهادتم می افتد را دقیقا میدانم».
▫️ آن لحظات انگاردهانم بسته مانده بود و مَنی که در این مواقع سمج میشدم و حرف میکشیدم، سکوت کرده بودم و فقط گوش میدادم...
📒منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" | به روایت همرزم و دوست صمیمی شهید ...
♥️ #شهید_محمود_رادمهر
#همه_چی_خدا #عارف_بالله
#نخبه_نظامی
💌 رسانه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر ;
Join╰➤ @SHAHIDRADMEHR.IR
insta, telegram, soroush, eitaa, rubika
🔹 سال ۹۰ که مأموریت اشنویه را پشت سرگذاشتیم به پاس تلاشهای بی نظیری که او به دور از هرگونه ريا و تظاهر و به صورت کاملا خالصانه انجام می داد، از قرارگاه سیدالشهداء برایش تقاضای ارشدیت و درجه تشویقی کردم.
🔹اعتقادم این بود که ایشان از مهره های مفید برای آینده لشکر است و باید مراحل ترقی اداری را زودتر طی کند. وقتی به #محمود موضوع را گفتیم، به دریافت درجه پشت پا زد! هر چه اصرار کردیم و توضیح دادیم که این کار خواسته فرماندهان بالادستی حق سازمانی کاملا قانونی و چیز مرسومی در سازمان است. قبول نکرد که نکرد.
🔹شد زمان مأموریت پیرانشهر و هم خواستیم ارشدیت و درجه تشویقی اش را مطرح کنیم که باز هم مقاومت کرد و گفت : من هر کار کرده ام وظیفه ام بوده و هر درجه ای بخواهم بگیرم بایدهمانند دیگران روال طبیعی اش را طی کند.
🔹بعد دلیلش را فهمیدم و آن این بود که جدای از این که امتیاز خواهی در مرامش نبود نمی خواست هزینه ای اضافه بردوش سازمان بگذارد!
❤️ #شهید_محمود_رادمهر
#فرمانده #همه_چی_خدا
#اخلاص #کار_خالصانه
📒منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" | به روایت رستمیان فرمانده وقت لشکر۲۵کربلا
💌 رسانه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر ;
Join╰➤ @shahidradmehr_ir
insta, telegram, soroush, eitaa, rubika
﷽
📌 #حق_ماموریت ...
•از مأموریت که برگشته بود برای خودش چهارده روز مأموریت ثبت کرده بود. می دانستم بیست روز در مأموریت بود. بارها این کار را کرده بود. وقتی به او اعتراض کردم، گفت: سیدجان! اشکالی ندارد! گاهی ممکن است در مأموریت سهل انگاری کرده باشم و یا بیشتر از اندازه لازم استراحت کرده باشم. این طوری خیالم راحت تر است.
•همه می دانستند که محمود در مأموریت ها خواب و خوراک ندارد و بسیار کمتر از اندازه لازم استراحت می کند و بیش از اندازه لازم کار می کند؛ ولی با این حال خودش را مدیون می دانست و حتی حاضر به دریافت حق مسلم خودش همنبود.
📒منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" | به روایت همرزم شهید ...
♥️ #شهید_محمود_رادمهر
♥️ #نابغه #نخبه #فرمانده
#همه_چی_خدا #اخلاص
💌 رسانه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر ;
Join╰➤ @SHAHIDRADMEHR_IR
insta, telegram, soroush, eitaa, rubika
هدایت شده از 💌فرمانده محمود رادمهر
15.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•بسم الله الرحمن الرحیم
به در های باز شده بهشت لبخند میزدی و میگفتی : همه چیز خدا...
یا به ما جاماندگان از قافله عشق ؟!
بعد رفتنت هرچه شد گفتیم : همه چیز خدا...
تفاوتش در دل کندن تو و رسیدن از همه چیز به خدا بود و ما از خدا میخواهیم به همه چیز برسیم...
این است راز "همه چیز خدا " ...
🎥 این اخرین تصاویر از شهید عزیز بود که در (۱۴) فروردین (۹۵) توسط مادرشان در شب اعزام به سوریه توسط مادرشان ضبط شد !
❤️ #شهید_محمود_رادمهر
#ما_رایت_الا_جمیلا
#همه_چی_خدا ...
#لشکر_۲۵_کربلا
#خان_طومان
🙏 لطفا این کلیپ در حد توان برای دوستانتان ارسال کنید . اجرتون با خود شهید♥️
💌 رسانه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر ;
Join╰➤ @SHAHIDRADMEHR_IR
insta, telegram, soroush, eitaa, rubika
🔹 به چیزهایی توجه داشت که ما فکرش را هم نمیکردیم ...!
🔸 وارد باغمان که میشدیم برای هرکسی که در گذشته صاحب این باغ بود، فاتحه میخواند. برای پدربزرگ و پدرِ پدربزرگم فاتحه میخواند و میگفت اینها توی این زمین زحمت کشیدند تا به ما رسید.
🔸 بعدها که پدرم فوت کرد هم به همین صورت وقتی وارد #باغ میشد، برای پدرم فاتحه میخواند. به چیزهایی توجه داشت که ما فکرش را هم نمیکردیم.
📒منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" | به روایت برادر شهید .
♥️ #همه_چی_خدا ...
♥️ #شهیدمحمودرادمهر
🇵🇸 رسانه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر ;
『 @shahidradmehr_ir 』
🔹 من از زمان و مکان شهادتم خبر دارم ...!
▫️یک بار که خیلی نگرانش شده بودم، چند بار به رضایی و صالحی بی سیم زدم که مراقب #محمود باشند. خبر نگرانیام به محمود رسید و یک بار که در #دیده_بانی پشت دوربین بودم آمد سراغم و گفت:
«می خواهم یک چیزی به تو بگویم و آن این است که این قدر نگرانم نباش، من در این مأموریت اتفاقی برایم نمی افتد. این مطلب پیش خودمان بماند. من زمان و مکان شهادت خودم را میدانم. حتی می دانم که چطوری به شهادت می رسم. خیلی از اتفاقاتی که در شهادتم می افتد را دقیقا میدانم».
▫️ آن لحظات انگاردهانم بسته مانده بود و مَنی که در این مواقع سمج میشدم و حرف میکشیدم، سکوت کرده بودم و فقط گوش میدادم...
📒منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" | به روایت همرزم و دوست صمیمی شهید ...
♥️ #شهید_محمود_رادمهر
#همه_چی_خدا #عارف_بالله
#نخبه_نظامی
🇵🇸 رسانه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر ;
『 @shahidradmehr_ir 』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه کردی
چه گفته ای ب معشوق
در قنوت نماز هایت چه چیزی را طلب کرده ای در این دنیا دنبال چه بوده ای
که خدا اینگونه #تو را به زیبایی خریده است. .
#شهید_مدافع_حرم_محمود_رادمهر
#خدا_فقط_خدا
#همه_چی_خدا
🇵🇸 رسانه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر ;
『 @shahidradmehr_ir 』
❗️کارت برای #خدا نبوده !
🔹روی یک پروژه مشترک با #محمود و #شهید_همدانی کار میکردیم . وسط کار پروژه را از ما گرفتند. رفتم که پروژه را تحویل آقای همدانی [سردار شهید حاج حسین همدانی ] بدهم، پیدایش نکردم و آن را به یکی از همکارانش دادم.
🔹 بعدها متوجه شدم آن همکارش بداخلاقی کرد و پروژه را به نام خودش تمام کرده. ناراحت شده بودم. با محمود تماس گرفتم و گفتم: «شش ماه این همه شبانه روز زحمت کشیدیم ، آخرش به نام کس دیگری تمام شده. پرسید: «ناراحتی؟» گفتم: «بله!» خندید و گفت: «پس کارت برای خدا نبوده!
🔹 اگر کارت را تمام و کمال برای خدا انجام بدهی، نتیجهاش هرچه که میخواهد شود، بشود. تکلیف از گردنت ساقط است. تا حالا از شما خواسته بودند این پروژه را انجام بدهی، الان این بار را از روی دوشت گرفته اند. این که ناراحتی ندارد...!
📒منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" | به روایت همرزم شهید ...
♥️ #شهید_محمود_رادمهر
#اخلاص #همه_چی_خدا
🇵🇸 رسانه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر ;
『 @shahidradmehr_ir 』