eitaa logo
🌷 شهیدسیدمیلادمصطفوی🌷
1.9هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
94 فایل
شما با دعوت #شهید به این کانال اومدید #اولین_کانال_رسمی #خادم_الشهدا #مهندس_عمران #پهلوان #مربی_اخلاق #شهید_اربااربا #شهید_گره_گشا #شهیدسیدمیلادمصطفوی نشر و کپی مطالب کانال فقط با ذکر #صلوات برای سلامتی آقا امام زمان عج مجاز میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. من به فدای تو جانااااا مگر می شود چفیه روی دوشت را ببینم و جانت و راهت نشوم. 🇮🇷 https://sapp.ir/shahid_seyyedmilad_mostafavi
خواب یکی از دوستداران شهید مدافع حرم آقا سیدمیلاد مصطفوی 🌿🌹🌹🌹 با عرض سلام و احترام خدمت همه کاربران اسفندماه اردوی شب حضرت زهرا سلام الله علیه بودیم راوی آخر مراسم با نور گوشیشون عکس پیکر بدون سر شهید سیدمیلاد مصطفوی رو نشونمون دادند. 😭 از همون جا همه فکرم و شهید شاخص سفرم بود آخه سید از هر نظر نمونه بود باورم نمی شد اون ، پیکر همون مهندس و قهرمان باشه آنقدر با سیدمیلاد مانوس شده بودم که داداش میلاد صداشون می کردم اولین بار که رفتم سرمزار سید، دور مزارشون خیلی برام خاص بود. ، به پدر بزرگوار و خواهر عزیز سید گفتم از وقتی با سید آشنا شدم زندگیم خیلی بهتر شده و داداش میلاد شده سنگ صبور زندگیم. پدر آقاسید عکس ایشونو بهم هدیه دادند.چندین ماه بود که منتظر یه از سیدمیلاد بودم و خیلی التماسش می کردم که سیدمیلاد اگه از من راضی هستی که اونقدر مزاحم شما می شم به خوابم بیاید. تا این که در دیدم یه جای غریب فردی که ظاهرش شبیه داعشی ها بود، شدم و هیچ کسی کمکم نمی کرد یک دفعه رو دیدم که یه پارچه سبز دور گردنشون بود و چند نفر اطرافشون بودند داد زدم "داداش میلاد...." سید نگاهم کرد و گفت برید کنید😭 بعد سید به یه چادر که شبیه بود اشاره کرد و گفت برو داخل اونجا امن هست و کسی نمی کنه. در همون عالم خواب می کردم😭 و می گفتم سید بی سرت که اینقدر شهامت داشتی من نمی تونم هیچ وقت مثل شما بشم. از خواب پریدم و واحسرتا که داداش سید میلاد رو فقط چند ثانیه در عالم خواب دیدم. من آقا سیدمیلاد رو هرگز ندیده بودم ولی اونقدر بهشون مانوس شدم انگار چند ساله می شناسمشون 🇮🇷کانال شهید مدافع حرم سید میلاد مصطفوی🇮🇷 👇👇👇 @ShahidseyyedMiladeMostafavi
🍃بسم رب الشهدا والصدیقین🍃 چند وقت بعد از سیدمیلاد ، ما رو به سوریه جهت زیارت خانم حضرت زینب سلام الله بردند. اون زمان دقیقا مصادف شد با ایام محرم و اولین سالگرد سید میلاد . دلتنگی عجیبی در حرم خانم حضرت زینب (س) بود . بعد از زیارت به ما گفتند راس ساعت سه همان روز پرچم حرم رو به مناسبت محرم عوض میکنند . خواستند ما هم حضور داشته باشیم . نماز ظهر رو و اومدیم در جایی که مستقر بودیم نهار خوردیم بعد خواستم کمی کنم که خوابم برد . در سید میلاد را دیدم که اومد و گفت: بابا جون مگه نمیخوای بری برا حرم مطهر؟؟؟ از خواب و دیدم چند دقیقه به ساعت سه مانده . سریع حاضر شدم و با سرویسی که برای گذاشته بودند رفتیم حرم مطهر . راس ساعت رسیدیم ، پرچم رو پایین آوردند و بوسیدیم ، حتی یک‌ثانیه سید میلاد از جلوی کنار نمیرفت . حضورش رو حس میکردم ، سید نگذاشت که من از این مراسم جا بمونم . سید عاشق و حضرت آقا بود . دیماه ۹۴ بود که از بیت حضرت آقا با ما تماس گرفتند و خبر _آقا با رو دادند . باورم نمیشد یکی از بهترین و مهمترین اتفاقات برای خانواده ما بود . همراه خواهر و برادر شهید راهی تهران شدیم ؛ صبح وارد آقا شدیم منتظر شدیم تا آقا آوردند و نماز رو به امامت حضرت آقا خواندیم ، بعد آقا شروع کردند با صحبت کردند . هفت تا از خانواده های شهدا حضور داشتند . آقا در مورد شهیدمون میپرسیدند و ما جواب میدادیم با من کردند و پرسیدند پسر شما بود ؟ گفتم : بله آقا پرسیدند: ۲۹ سالشون بود ، گفتم: بله آقا پرسیدند : هم بود گفتم : خیر مجرد بود . آقا فرمودند : شنیدم که فرزندتون بودند ؟ گفتم : بله آقا یک سال قبل همسرم از دنیا رفتند . آقا فرمودند الان چند فرزند دارید ؟ گفتم : آقا جان الان یک دختر و یک پسر دارم . آقا فرمودند: آقا سید الان ناراحت نیستید فرزندتون شهید شده؟ با افتخار و غرور گفتم: آقا جان ، خیر سیدمیلاد عمه جانش حضرت زینب (س)شده مهمان عمه اش شده نیستم . میلادم عاشق شهادت بود و به عشقش رسید . بعد ازاینکه آقا با تک تک خانواده شهدا صحبت کردند صحبتهایی در خصوص ثمره ی کار بزرگ شهدای مدافع حرم عنوان کردند و فرمودند : این حقیقتا بر گردن همه ملت ایران دارند ؛ اگر اینها نمیرفتند و دفاع نمیکردند امروز دشمنان اهل بیت (ع)حرم حضرت زینب (س)رو با خاک یکسان کرده بودند .سامرا را با خاک یکسان کرده بودند و اگر دستشان به کربلا و نجف و کاظمین میرسید آنجا را هم با خاک یکسان میکردند . اما فقط دفاع از حرم نیست که به آنها جلوه دیگری داده امتیاز دیگرشان کوتاه کردن دست از خاک ایران اسلامیست . اینها با دشمنی مبارزه کردند که اگر مبارزه نمیکردند این دشمن می آمد داخل کشور و اگر جلوی دشمن گرفته نمیشد ما باید در و دیگر استانها با اینها میجنگیدیم . امتیاز دیگر این شهیدان ؛ در است . این هم یک امتیاز بزرگی است که نزد خداوند متعال فراموش نمیشود . اَللّهُمَ الرزُقنا شَهادَة فی سَبیلِک 🍃🌹🌴🌺🌿🌷🍃 شادی روح امام و شهدا به کانال شهید سیدمیلاد مصطفوی بپیوندید👇👇👇 🇮🇷 @shahidseyyedmilademostafavi
🍃بسم رب الشهدا والصدیقین🍃 چند وقت بعد از سیدمیلاد ، ما رو به سوریه جهت زیارت خانم حضرت زینب سلام الله بردند. اون زمان دقیقا مصادف شد با ایام محرم و اولین سالگرد سید میلاد . دلتنگی عجیبی در حرم خانم حضرت زینب (س) بود . بعد از زیارت به ما گفتند راس ساعت سه همان روز پرچم حرم رو به مناسبت محرم عوض میکنند . خواستند ما هم حضور داشته باشیم . نماز ظهر رو و اومدیم در جایی که مستقر بودیم نهار خوردیم بعد خواستم کمی کنم که خوابم برد . در سید میلاد را دیدم که اومد و گفت: بابا جون مگه نمیخوای بری برا حرم مطهر؟؟؟ از خواب و دیدم چند دقیقه به ساعت سه مانده . سریع حاضر شدم و با سرویسی که برای گذاشته بودند رفتیم حرم مطهر . راس ساعت رسیدیم ، پرچم رو پایین آوردند و بوسیدیم ، حتی یک‌ثانیه سید میلاد از جلوی کنار نمیرفت . حضورش رو حس میکردم ، سید نگذاشت که من از این مراسم جا بمونم . سید عاشق و حضرت آقا بود . دیماه ۹۴ بود که از بیت حضرت آقا با ما تماس گرفتند و خبر _آقا با رو دادند . باورم نمیشد یکی از بهترین و مهمترین اتفاقات برای خانواده ما بود . همراه خواهر و برادر شهید راهی تهران شدیم ؛ صبح وارد آقا شدیم منتظر شدیم تا آقا آوردند و نماز رو به امامت حضرت آقا خواندیم ، بعد آقا شروع کردند با صحبت کردند . هفت تا از خانواده های شهدا حضور داشتند . آقا در مورد شهیدمون میپرسیدند و ما جواب میدادیم با من کردند و پرسیدند پسر شما بود ؟ گفتم : بله آقا پرسیدند: ۲۹ سالشون بود ، گفتم: بله آقا پرسیدند : هم بود گفتم : خیر مجرد بود . آقا فرمودند : شنیدم که فرزندتون بودند ؟ گفتم : بله آقا یک سال قبل همسرم از دنیا رفتند . آقا فرمودند الان چند فرزند دارید ؟ گفتم : آقا جان الان یک دختر و یک پسر دارم . آقا فرمودند: آقا سید الان ناراحت نیستید فرزندتون شهید شده؟ با افتخار و غرور گفتم: آقا جان ، خیر سیدمیلاد عمه جانش حضرت زینب (س)شده مهمان عمه اش شده نیستم . میلادم عاشق شهادت بود و به عشقش رسید . بعد ازاینکه آقا با تک تک خانواده شهدا صحبت کردند صحبتهایی در خصوص ثمره ی کار بزرگ شهدای مدافع حرم عنوان کردند و فرمودند : این حقیقتا بر گردن همه ملت ایران دارند ؛ اگر اینها نمیرفتند و دفاع نمیکردند امروز دشمنان اهل بیت (ع)حرم حضرت زینب (س)رو با خاک یکسان کرده بودند .سامرا را با خاک یکسان کرده بودند و اگر دستشان به کربلا و نجف و کاظمین میرسید آنجا را هم با خاک یکسان میکردند . اما فقط دفاع از حرم نیست که به آنها جلوه دیگری داده امتیاز دیگرشان کوتاه کردن دست از خاک ایران اسلامیست . اینها با دشمنی مبارزه کردند که اگر مبارزه نمیکردند این دشمن می آمد داخل کشور و اگر جلوی دشمن گرفته نمیشد ما باید در و دیگر استانها با اینها میجنگیدیم . امتیاز دیگر این شهیدان ؛ در است . این هم یک امتیاز بزرگی است که نزد خداوند متعال فراموش نمیشود . 🌸🕊 🍃به کانال خوش اومدید🍃 🇮🇷 @shahidseyyedmiladmostafavi
🍃بسم رب الشهدا والصدیقین🍃 چند وقت بعد از سیدمیلاد ، ما رو به سوریه جهت زیارت خانم حضرت زینب سلام الله بردند. اون زمان دقیقا مصادف شد با ایام محرم و اولین سالگرد سید میلاد . دلتنگی عجیبی در حرم خانم حضرت زینب (س) بود . بعد از زیارت به ما گفتند راس ساعت سه همان روز پرچم حرم رو به مناسبت محرم عوض میکنند . خواستند ما هم حضور داشته باشیم . نماز ظهر رو و اومدیم در جایی که مستقر بودیم نهار خوردیم بعد خواستم کمی کنم که خوابم برد . در سید میلاد را دیدم که اومد و گفت: بابا جون مگه نمیخوای بری برا حرم مطهر؟؟؟ از خواب و دیدم چند دقیقه به ساعت سه مانده . سریع حاضر شدم و با سرویسی که برای گذاشته بودند رفتیم حرم مطهر . راس ساعت رسیدیم ، پرچم رو پایین آوردند و بوسیدیم ، حتی یک‌ثانیه سید میلاد از جلوی کنار نمیرفت . حضورش رو حس میکردم ، سید نگذاشت که من از این مراسم جا بمونم . سید عاشق و حضرت آقا بود . دیماه ۹۴ بود که از بیت حضرت آقا با ما تماس گرفتند و خبر _آقا با رو دادند . باورم نمیشد یکی از بهترین و مهمترین اتفاقات برای خانواده ما بود . همراه خواهر و برادر شهید راهی تهران شدیم ؛ صبح وارد آقا شدیم منتظر شدیم تا آقا آوردند و نماز رو به امامت حضرت آقا خواندیم ، بعد آقا شروع کردند با صحبت کردند . هفت تا از خانواده های شهدا حضور داشتند . آقا در مورد شهیدمون میپرسیدند و ما جواب میدادیم با من کردند و پرسیدند پسر شما بود ؟ گفتم : بله آقا پرسیدند: ۲۹ سالشون بود ، گفتم: بله آقا پرسیدند : هم بود گفتم : خیر مجرد بود . آقا فرمودند : شنیدم که فرزندتون بودند ؟ گفتم : بله آقا یک سال قبل همسرم از دنیا رفتند . آقا فرمودند الان چند فرزند دارید ؟ گفتم : آقا جان الان یک دختر و یک پسر دارم . آقا فرمودند: آقا سید الان ناراحت نیستید فرزندتون شهید شده؟ با افتخار و غرور گفتم: آقا جان ، خیر سیدمیلاد عمه جانش حضرت زینب (س)شده مهمان عمه اش شده اصلا ناراحت نیستم . میلادم عاشق شهادت بود و به عشقش رسید . بعد ازاینکه آقا با تک تک خانواده شهدا صحبت کردند صحبتهایی در خصوص ثمره ی کار بزرگ شهدای مدافع حرم عنوان کردند و فرمودند : این حقیقتا بر گردن همه ملت ایران دارند ؛ اگر اینها نمیرفتند و دفاع نمیکردند امروز دشمنان اهل بیت (ع)حرم حضرت زینب (س)رو با خاک یکسان کرده بودند .سامرا را با خاک یکسان کرده بودند و اگر دستشان به کربلا و نجف و کاظمین میرسید آنجا را هم با خاک یکسان میکردند . اما فقط دفاع از حرم نیست که به آنها جلوه دیگری داده امتیاز دیگرشان کوتاه کردن دست از خاک ایران اسلامیست . اینها با دشمنی مبارزه کردند که اگر مبارزه نمیکردند این دشمن می آمد داخل کشور و اگر جلوی دشمن گرفته نمیشد ما باید در و دیگر استانها با اینها میجنگیدیم . امتیاز دیگر این شهیدان ؛ در است . این هم یک امتیاز بزرگی است که نزد خداوند متعال فراموش نمیشود . اَللّهُمَ الرزُقنا شَهادَة فی سَبیلِک ‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به کانال خوش اومدید 🇮🇷🕊🕊🇵🇸 @shahidseyyedmiladmostafa