eitaa logo
کانال شهدا ( بانوای عاشقی ) 🔅
560 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
9.1هزار ویدیو
131 فایل
سلام حسین جان سلام همه زندگیم آقا همه آرزوم شهادته یه روزی بیام کربلات من خاک پای مادرتم فدای چادر خاکیتم یا زهرا سلام الله علیها ( مشاور گروه زندگی بهتر ) لینک آدرس https://eitaa.com/joinchat/436862999Caf799e67c2 فیلمنامه نویس مداح مدیر کانال: @Ztsahra
مشاهده در ایتا
دانلود
گوش دادن فعال: فقط مهارتی برای ارتباط با دیگران نیست 🔹 بیشتر آموزش‌ها دربارهٔ «گوش دادن فعال»، بر روابط بیرونی تمرکز دارند: گوش دادن به همسر، دوست، همکار یا مشتری. اما یک جزء حیاتی اغلب نادیده گرفته می‌شود: ما به‌درستی به خودمان گوش نمی‌دهیم! 🔻 زمانی که افراد به احساسات، نیازها و گفتگوهای درونی خود بی‌توجه باشند، به‌صورت ناخودآگاه به دنبال راه‌های ناسالمی برای «تخلیهٔ هیجانی» می‌روند. این می‌تواند شامل رفتارهایی مانند: • پرحرفیِ بی‌هدف یا شکایت مداوم • پرخاشگری و تحریک‌پذیری • وابستگی عاطفی افراطی • انزوا و سکوتِ دفاعی 🔸 گوش دادن به خود (Self-Listening) چیست؟ این مهارت به شما کمک می‌کند تا: 1. احساسات خود را تشخیص دهید: بفهمید اکنون ناراحتید یا صرفاً خسته‌اید. 2. نیازهای واقعیتان را شناسایی کنید: بدانید چه چیزی را عمیقاً می‌خواهید بیان کنید. 3. بین فکر و واکنش فاصله بگذارید: به خود فرصتِ پردازش بدهید، نه پاسخ‌های آنی. 💡 تمرین گوش دادن به خود، پایهٔ هوش هیجانی و سلامت روان است. وقتی صدای درونتان را بشنوید، ارتباطات بیرونی‌تان نیز عمیق‌تر و اصیل‌تر می‌شود. ضیایی فر @vasvasee
زمان: حجم: 2.08M
پس از طلاق، در دام روابط ناامن نیفتید! 📊 تحقیقات می‌گوید: - ۱/۳ ازدواج‌ها به طلاق می‌انجامد. - اما ۶۸% بدون "بهبود فردی"، روابط ناامن جدید تکرار می‌کنند! ⏳ ترمز بزنید! مغز پس از طلاق نیاز به ۶-۱۲ ماه بازسازی دارد. ضیایی فر @vasvasee
غم؛ یک رهگذر است، افسردگی؛ یک ساکن. سلام به شما دوست عزیز ضیایی فر هستم و میخوام در مورد غم و افسردگی باهاتون صحبت کنم 🌱 گاهی در زندگی،احساس سنگینی میکنیم. اما خیلی مهم است که بدانیم این سنگینی، "رَهدانِ" یک سفر کوتاه است یا "بارِ" یک اقامت طولانی. از نگاه دین، عرفان و روانشناسی، تفاوت غم و افسردگی را با هم مرور میکنیم. اول، از نگاه دل و مباحث دینی، اخلاقی و عرفانی از دیدگاه ایمان و معرفت، غم و افسردگی دو مقوله کاملاً متفاوت هستند: · نگاه دینی به غم: در آموزههای دینی، غم به دو دسته تقسیم میشود: · غمِ نکوهیده: این همان غم برای از دست دادن چیزهای گذرای دنیاست؛ مثل پول، مقام یا زیباییهای فانی. این نوع غم، انسان را از خدا دور میکند و باعث میشود او از نعمتهای بیکران الهی غافل بماند. امام علی(ع) میفرمایند: «غم و اندوه، تو را فرسوده میسازد.» این یعنی غم دنیوی، انرژی روحی انسان را هدر میدهد. · غمِ پسندیده: اما غمی هم وجود دارد که سازنده است؛ مثل نگرانی از اینکه مبادا در برابر پروردگار کوتاهی کرده باشیم، یا غم برای دوری از حقیقت و معنویت. این غم، مانند یک موتور محرکه، ما را به سمت توبه، اصلاح خود و حرکت به سوی خدا سوق میدهد. · نگاه دینی به افسردگی: افسردگی، به عنوان یک بیماری، هرگز گناه محسوب نمیشود. بلکه یک شرایط سخت روحی است که نیاز به درمان و رسیدگی دارد. یکی از ریشههای مهم افسردگی از نگاه دینی، "یأس از رحمت خداوند" است. وقتی انسان احساس کند هیچ راه نجات و بخششی برایش وجود ندارد، در تاریکی فرو میرود. خداوند در قرآن به صراحت میفرماید: «یقیناً از رحمت خدا نومید مشوید.» (سوره زمر، آیه ۵۳). پس ناامیدی، بزرگترین دشمن است. · نگاه عرفانی: عرفا معتقدند غم، غم فراق (دوری از معشوق حقیقی)، چونان دارویی است که جان را پالایش میدهد و آن را برای رسیدن به نور، آماده میکند. این غم، تلخ و شیرین است و انسان را به پیش میبرد. اما افسردگی در عرفان، بیشتر شبیه "حجاب" و "توقف" است. یعنی انسان در منیت و خودِ درونیاش گیر میکند و نمیتواند پلی به سوی نور و معنویت بزند. به جای حرکت، درجا میزند. بیایید این دو را با مثالهای ملموس از نگاه روانشناسی مقایسه کنیم: · غم : یک مهمان ناخوانده اما قابل مدیریت غم یک هیجان کاملاً طبیعی است، درست مثل شادی یا ترس. این مهمان ناخوانده، معمولاً بعد از یک اتفاق ناخوشایند میآید: یک دعوای خانوادگی، یک شکست شغلی یا از دست دادن یک فرصت . · مثال: فرض کنید با بهترین دوست خود قهر کردهاید. برای چند روز احساس ناراحتی شدیدی دارید. اشکتان جاری میشود، حوصله هیچکس را ندارید. اما بعد از چند روز، دوباره حالتان بهتر میشود. ممکن است به دیدن یک فیلم کمدی بروید و بخندید، یا یک غذای لذیز بخورید و از ناراحتیتان فاصله بگیرید. غم میآید، مینشیند و البته، میرود. عملکرد روزمره شما را به طور کامل مختل نمیکند. · افسردگی : یک مه سنگین و راکد افسردگی یک بیماری است، نه یک هیجان ساده. اینجا دیگر با یک مهمان گذرا روبرو نیستیم، بلکه با یک ساکن ناخوانده روبرویم که همه چیز را تحت تأثیر قرار میدهد. · مثال: فرض کنید که برای هفته ها یا حتی ماههاست: · یک مه سنگین بر تمام وجودتان افتاده است. نه شادی را حس میکنید، نه غم عمیق را. فقط یک خلأ و بیاحساسی عجیب دارید. · به هیچچیز علاقه ندارید. سرگرمیهای قبلیتان (مثلاً فوتبال، نقاشی، گردش) برایتان بیمعنا شده است. · انرژیِ از رختخواب بلند شدن را ندارید. یا برعکس، مدام در حال خوابید یا اصلاً خواب به چشمتان نمیآید. · مدام احساس گناه و بیارزشی میکنید و فکر میکنید وجودتان زائد است. این حالت، گذرا نیست و عملکرد شما در تحصیل، کار و روابطتان را به شدت مختل میکند. اینجا دیگر قضیه برمیگردد به یک عدم تعادل شیمیایی در مغز یا مسائل عمیق روانی که نیاز به کمک تخصصی دارد. حرف آخر: چه کنیم؟ · اگر غمگین هستید، به خودتان سخت نگیرید. به خودتان فرصت دهید. با دعا، صحبت با یک دوست، قدم زدن در طبیعت و پذیرش این هیجان، به آن فرصت عبور بدهید. · اما اگر احساس میکنید آن "مه سنگین" بر زندگیتان نشسته، هیچوقت نگویید تقصیر خودم است یا ضعف ایمان دارم. اولین و قویترین اقدام، درخواست کمک از یک مشاور است. این کار، هم عاقلانه است و هم مطابق با توصیه های دینی که میگوید باید برای درمان اقدام کرد. این را به عنوان یک اقدام معنوی و اخلاقی برای بازگشت به تعادل و سلامت در نظر بگیرید. به یاد داشته باشید: غم، ابری است که میگذرد و آفتاب همیشه در آسمان نفسهای تو حاضر است. فقط گاهی اوقات نیاز داریم کمی صبور باشیم یا از کسی کمک بگیریم تا ابرها را کنار بزند. لطفا از مطالب کانال مهارتکده همراه با لینک استفاده کنید🙏 https://eitaa.com/mahardkada
زمان: حجم: 2.21M
اگر ارزش‌ها و سرمایه‌های اجتماعی مانند عفت و حیاء را کنار بگذاریم، بی‌تردید باید شاهد از بین رفتن برکات آنها و رویارویی با آسیب‌های طبیعیِ ناشی از این فقدان باشیم. لطفا از مطالب کانال مهارتکده همراه با لینک استفاده کنید🙏 https://eitaa.com/mahardkada
زیاد حرف میزنی؟ شاید از اضطرابه! یک لحظه فکر کن... آیا وقتی استرس داری یا یه ذره نگرانی، سریعتر و پشت سر هم حرف میزنی؟ این اتفاق تصادفی نیست! علم روانشناسی یه توضیح جالب براش داره. چرا اضطراب ما را پرحرف میکنه؟ وقتی اضطراب داریم، مغزمون هورمون استرس (کورتیزول) ترشح میکنه. بدنمون وارد حالت «فرار یا جنگ» میشه و ذهنمون با سرعت بالایی به همهچیز فکر میکنه. صحبت کردن زیاد، مثل یک شیر اطمینان عمل میکنه و سعی داره این فشار رو کم کنه. یک چرخهی بد: استرس → پرحرفی → خستگی ذهنی → احساس کلافه بودن → استرس بیشتر 😥 چطوری بفهمیم پرحرفی ما از اضطرابه؟ · تند تند حرف زدن · وسط حرف دیگران پریدن · تغییر مداوم موضوع صحبت · بعد از مکالمه احساس پشیمونی کردن راهکارهای ساده برای کنترلش: 1. قبل از حرف زدن، یک نفس عمیق بکش. فقط ۳ ثانیه. بهت کمک میکنه آرومتر بشی. 2. به جای جواب دادن، اول خوب گوش کن. واقعاً به حرف طرف مقابل گوش بده. 3. بنویس! اگر احساس میکنی ذهنت داره از استرس منفجر میشه، اول همهچیز رو توی یک دفترچه بنویس. 4. با خودت مهربان باش. بپذیر که بعضی وقتها اضطراب داری و این طبیعی است. خودت را قضاوت نکن. یادت باشه، سکوت گاهی از هزاران حرف بیدلیل بهتره 😊 لطفا از مطالب کانال مهارتکده همراه با لینک استفاده کنید🙏 https://eitaa.com/mahardkada
زمان: حجم: 1.28M
حتی در بدترین شرایط ما انتخاب می کنیم حالمان چگونه باشد. لطفا از مطالب کانال مهارتکده همراه با لینک استفاده کنید🙏 https://eitaa.com/mahardkada
زمان: حجم: 2.12M
مباحث روانشناسی ابزار هستند و اصل و بنا نیستند. مشاور متعهد به باورهای بنیادین دینی افراد احترام می گذارد. @vasvasee
پست اول: نبرد اصلی در درون شماست. کمال‌گرایی افراطی(Perfectionism) یک تله ذهنی است. مغز ما فکر می‌کند اگر بی‌عیب و کامل باشد، از شکست و طرد شدن در امان می‌ماند. اما حقیقت این است که این ویژگی، منبع اصلی اضطراب، اهمال‌کاری و خودسرزنشی است. 👈 شما پروژه‌ای را به تعویق می‌اندازید چون می‌ترسید آنطور که «کامل» می‌پندارید، انجام نشود. 👈 بعد از یک اشتباه در رابطه، مدام خود را سرزنش می‌کنید و احساس می‌کنید به اندازه کافی خوب نیستید. این نبرد، همان جهاد با نفسِ خودستیز است. بزرگ‌ترین نبرد شما، جنگیدن با این صدای درونیِ منتقد است. پیروزی در این نبرد، نه با نابودی دشمن، که با درک و آرامش حاصل می‌شود. ✍خداوند گاهی از مسیر همین زخم‌های روحی،ما را به سمت رحمتی عمیق‌تر هدایت می‌کند؛ رحمتی به نام صلح درونی با خودِ ناکامل در جهت توکل و تکه بر کامل مطلق و خالق هستی . @vasvasee
پست اول: آغاز سفر وقتی کلمات، در قفس سینه ات زندانی می‌شوند و جرات .. نقشهٔ فرار را بخوان! تصور کن وجود تو باغی سرسبز است، پر از ایده‌ها، احساسات و آرزوهای زیبا. اما هر بار که جرات بیانشان را نداری، گویی سنگی بر دیوارهٔ این باغ می‌گذاری. سنگِ چه می‌گویند؟، سنگِ شاید مسخره‌ام کنند، سنگِ نباید حرفم را بزنم... اینگونه است که کمک‌کرده‌ای از باغ وجودت، زندانی ساخته‌ای با دیوارهایی بلند از ترس. 🌿🧱 نشانه‌های این زندانی سکوت: · در جمع‌ها، مثل یک مبلمان تزیینی ساکت می‌نشینی، در حالی که قلبت برای مشارکت در گفتگو تپش می‌زند. · وقتی همکارت دوباره کارش را به تو محول می‌کند، فقط یک باشه آهسته می‌گویی و بار استرس را به خانه می‌بری. · در مغازه، کالای معیوب را می‌خری فقط چون حس خوبی از پس‌دادنش نداری. · احساس می‌کنی گوی نامرئی ای بر دهانت است که هرگز اجازهٔ آزادی کلام را به تو نمی‌دهد. ریشه این سکوت کجاست؟ این زندان،نگهبانانی به نام باورهای غلط دارد. باورهایی مثل: · اگر مخالفت کنم، دوستم را از دست می‌دهم. · نیازهای من به اندازهٔ نیازهای دیگران مهم نیستند. · اگر نظر بدهم، حتماً اشتباه است و همه متوجه حماقتم می‌شوند. این نگهبانان دروغین،سال‌هاست تو را در سلول ترس نگه داشته‌اند. راهکارهای فوری برای امروز: · 👈 کلید نه را امتحان کن: امروز، در برابر یک درخواست کوچک (مثل می‌شود این گزارش را فردا بریزی؟)، با آرامش بگو: «متأسفم، الان زمان کافی برای انجام خوبش ندارم. می‌شود ساعت فلان؟» · 😊 یک گل از باغ وجودت بکار: در یک گفتگوی خانوادگی، یک نظر کوچک و بی‌خطر بده. مثلاً: «به نظر من رنگ آبی برای پرده بهتر است.» فقط بگو و نفس عمیق بکش. 👈به یاد داشته باش:هر کلمه‌ای که جرات می‌کنی و به زبان می‌آوری، سنگی از دیوار زندانت برمی‌دارد و نوری به باغ وجودت می‌تاباند. آیا تو هم این زندان سکوت را می‌شناسی و اسیر آن هستی؟ می تونی روی کمک ما و مشاوره تخصصی در آیت زمینه حساب بازکنی👇 @Admenn313 در پست بعدی،با هم یاد می‌گیریم چگونه حصارهای سبز محکم و دوست‌داشتنی به دور باغ وجودمان بکشیم تا هم از آن محافظت کند، هم مانع دید زیبایی‌های درونش نشود. اگر این پست برایتان مفید بود، با دیگران به اشتراک بگذارید👇 https://eitaa.com/vasvasee