eitaa logo
🌷از تبارشهیدسلیمانی🌷
214 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
52 فایل
سلام خیلی خوش اومدید در این گروه می تونید زندگی خودتان و اطرافیانتان رو تغییر بدهید خوشحال میشیم عضو بشید https://eitaa.com/joinchat/2860843019C6dfc20980e نقد و پیشنهادات https://abzarek.ir/service-p/msg/867111
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃حضرت نور دست خودم نیست آقا! نزدیک اربعین که می‌شود شب و روزم می‌شود خیال زیارت اربعین با تو. گاهی میزبانت می‌شوم و گاهی همراهت. با تو از خانه راه می‌افتم،‌ با تو از مرز رد می‌شوم، با تو در طریق الحسین پیاده به سوی کربلا می‌روم،‌ با تو از باب القبله وارد حرم می‌شوم، با تو زیارت می‌خوانم و روضه. من اگر بدون یاد تو اربعین را پشت سر بگذارم، خودم را زائر نمی‌بینم. زائر کسی است که به قصد حسین راهی کربلا می‌شود تا به وصال تو نائل آید. کسی اگر میان تو و حسین، جدایی ببیند و پیاده رفتن به سوی کربلا را دویدن به سوی تو نداند،‌ معلوم می‌شود مفهوم زیارت را نفهمیده و حسین را نشناخته و با جغرافیای کربلا هم ناآشناست. آقا! خیالم را از ستارۀ زیبای همراهی‌ات، دلم را از قمر منیر یادت و چشمم را از خورشید فروزان جمالت محروم نکن آقا! شبت بخیر حضرت نور!
🍃یار بیچاره‌ها با این که هنوز نمی‌دانم نامم را در میان زائران اربعین نوشته‌ای یا نه، در خیالم، خودم را زائر اربعین می‌بینم که هیچ، به دنبال تو می‌گردم تا هر طور شده، یا همراهت باشم یا میزبانت. اگر نام من در دفتر زائران اربعین نیست،‌ بگذار تا لحظۀ آخر خبردار نشوم،‌ می‌خواهم هم پاداش شوق زیارت را بگیرم و هم پاداش حسرتش را. آقا! اگر کاری کرده‌ام که به عقوبت آن باید روی من خط بکشی و به اربعین حسین راهم ندهی، التماست می‌کنم مرا ببخش. اگر بزرگ شدنم وابسته به هجران کشیدن است،‌ التماست می‌کنم دلم را به اندازۀ صبوری بر فراق کربلا بزرگ کن. من آن قدرها بزرگ نشده‌ام که بتوانم فراق اربعین را تاب بیاورم. من به مهربانی تو بر ما بیچاره‌ها دل بسته‌ام. شبت بخیر یار بیچاره‌ها!
🍃فرمانده به این امید قدم در راه زیارت اربعین می‌گذاریم که ناممان را در دفتر کسانی بنویسند که فدایی تو هستند؛ کسانی که برای بخشیدن هستی‌شان در راه تو، به اندازۀ چشم بر هم زدنی تردید نمی‌کنند. درست است که سیاهی لشکر تو بودن فیض اعظم است؛ اما ما دوست داریم از پیشقراولان سپاه تو باشیم. وقتی می‌شود در نوک لشکر تو باشیم، چرا به سیاهی لشکر شدن قانع شویم؟! آقا! شاید اربعینی‌ها که به عشق تو رنج سفر را بر خود هموار می‌کنند، به صف اول سپاه تو نزدیک‌تر باشند! درست می‌گویم؟ دلم می‌گوید تو برای انتخاب صف اول سپاهت، نگاه خاصی به اربعینی‌ها داری. آری؟ در این سال‌ها که گرما که نه، داغی آفتاب بنا دارد خلوص بیشتر ما را امتحان کند، کم نمی‌آوریم و مشتاقانه قدم در مسیر اربعین می‌گذاریم! گام‌های محکم ما را به حساب شوق سربازی ما برای خودت بگذار و ما را برای خودت سوا کن. شبت بخیر فرمانده!
🍃فرمانده به این امید قدم در راه زیارت اربعین می‌گذاریم که ناممان را در دفتر کسانی بنویسند که فدایی تو هستند؛ کسانی که برای بخشیدن هستی‌شان در راه تو، به اندازۀ چشم بر هم زدنی تردید نمی‌کنند. درست است که سیاهی لشکر تو بودن فیض اعظم است؛ اما ما دوست داریم از پیشقراولان سپاه تو باشیم. وقتی می‌شود در نوک لشکر تو باشیم، چرا به سیاهی لشکر شدن قانع شویم؟! آقا! شاید اربعینی‌ها که به عشق تو رنج سفر را بر خود هموار می‌کنند، به صف اول سپاه تو نزدیک‌تر باشند! درست می‌گویم؟ دلم می‌گوید تو برای انتخاب صف اول سپاهت، نگاه خاصی به اربعینی‌ها داری. آری؟ در این سال‌ها که گرما که نه، داغی آفتاب بنا دارد خلوص بیشتر ما را امتحان کند، کم نمی‌آوریم و مشتاقانه قدم در مسیر اربعین می‌گذاریم! گام‌های محکم ما را به حساب شوق سربازی ما برای خودت بگذار و ما را برای خودت سوا کن. شبت بخیر فرمانده!
🍃بهترین همراه زندگی کاش به قدری عاشق می‌شدیم که در راه زیارت اربعین، سختی‌ها برایمان جز شیرینی طعم دیگری نداشت. خوش به حال آنهایی که چیزی به نام سختی در راه اربعین نمی‌فهمند. آقا! راز از میان رفتن مفهوم سختی در راه اربعین، احساس همراهی با توست. مگر می‌شود کسی خودش را در راهی، شانه به شانۀ تو ببیند و باز هم تنش خستگی بفهمد؟ راز و رمز زدودن خستگی از تن و جان، نه فقط در راه اربعین، که در همۀ‌ راه زندگی، فقط همراهی با توست. من خسته‌ام از همۀ‌ دنیا. کمکم کن آقا! که همراهت شوم. شبت بخیر بهترین همراه زندگی!
ما از زیارت اربعین، ظاهری را دیده‌ایم و واله و حیران شده‌ایم. اگر کسی به حقیقت این زیارت دست پیدا کند،‌ چه می‌شود؟ ما را با خودت در این زیارت بزرگ همراه کن تا شاید بتوانیم از حرکات و سکناتت، از رفتار و گفتارت کمی از حقیقت اربعین را بچشیم. گمان نمی‌کنم کسی به حقیقت اربعین برسد و لحظه‌ای برای زودتر رسیدن زمان ظهورت لب از دعا فرو بندد. کاش توفیق همراهی با تو را در همین اربعین پیدا می‌کردیم! شبت بخیر حقیقت اربعین!
چند سال است که از تو می‌خواهم یک قدم هم که شده در زیارت اربعین همراهت باشم؟ همراهی، نه؟ پس بگذار به اندازۀ چشم بر هم زدنی تو را در مسیر زیارت ببینم؟ این هم نه؟ آقا! چرا نمی‌گذاری یک بار صدای نفست در راه بهشت تا بهشت به گوشم برسد؟ من محتاج دیدن توأم و شنیدن صدای نفست هستم. احتیاجم برای زنده ماندن است. من برای نفس کشیدن‌هایم بهانه‌ای می‌خواهم. بیا و بهانۀ نفس کشیدنم باش. شبت بخیر بهانۀ بودنم!
من مدت‌هاست که تصمیم گرفته‌ام همیشه خودم را در محضر تو ببینم. گاهی خیلی خوب پای تصمیمم ایستاده‌ام و گاهی شرمنده‌ات شده‌ام. مرا به خاطر هر بار شکستن عهدم ببخش! اما آقا! یک چیز را خوب می‌دانم: وقتی که به زیارت اربعین می‌روم نمی‌شود لحظه‌ای از محضر تو بودن غافل شوم. این از خوبی من نیست، از معجزۀ اربعین و حضور خاص تو در میان زائران است. با همۀ وجود می‌شود فهمید که حضور تو در اربعین با همه جا فرق دارد. کاش هر روز سال اربعین بود و ای کاش حال اربعینی‌مان برای همیشۀ سال ماندگار بود! شبت بخیر زائر اربعین!
بیا امشب با هم قراری بگذاریم: من قول می‌دهم در اربعین دلم را از دست دنیا دربیاورم و تو هم قول بده که دلم را از دست من بگیری و نگهداری پیش خودت. حتی اگر من التماس کردم و به ضجه افتادم، دلم را به دستم نده که من اهل سالم نگه داشتن این دل نیستم. من دلم را می‌سپارم به تو که کسی بهتر از تو نگهدارش نیست. آقا! می‌شود درخواست دیگری از تو داشته باشم؟ با تو راحت نباشم، با چه کسی راحت باشم؟ کاش خودت دلم را از دست دنیا در می‌آوردی؟ من مرد جنگ با دنیا نیستم. شبت بخیر دنیا و آخرتم!
‏«هلابیکم یا زوار الحسین» خوش آمدِ آشنایی برای ما زائران اربعین است که دنیایی از خاطره‌ها را برایمان مرور می‌کند. این جمله، یک خوش آمدگویی ساده نیست، دفتر قطوری از خاطره‌های زنده است. دلم می‌گوید تو هم در سرتاسر مَشّایه ایستاده‌ای و به زائران جدت خوش آمد می‌گویی. کاش به یکی از شب‌بخیرهایم جواب داده بودی تا لحنت را می‌شناختم. خوش به حال کسی که از «هلابیکم» گفتنِ تو خاطره دارد! آقا! می‌شود امسال مرا به یک «هلابیکم یا زوار الحسین» مهمان کنی؟! بگذار اربعین امسالم، با شنیدن صدای تو رنگ دیگری به خود بگیرد. باشد؟ شبت بخیر میزبان زائران حسین!
بیا امشب با هم قراری بگذاریم: من قول می‌دهم در اربعین دلم را از دست دنیا دربیاورم و تو هم قول بده که دلم را از دست من بگیری و نگهداری پیش خودت. حتی اگر من التماس کردم و به ضجه افتادم، دلم را به دستم نده که من اهل سالم نگه داشتن این دل نیستم. من دلم را می‌سپارم به تو که کسی بهتر از تو نگهدارش نیست. آقا! می‌شود درخواست دیگری از تو داشته باشم؟ با تو راحت نباشم، با چه کسی راحت باشم؟ کاش خودت دلم را از دست دنیا در می‌آوردی؟ من مرد جنگ با دنیا نیستم. شبت بخیر دنیا و آخرتم!
از زیارت اربعین برگشته ای؟ بگو در کدام منزل نشسته ای تا برای زیارت قبولی و دیدار بزرگترین زائر حسین به دست بوسی خدمت برسیم. نگو زحمت می شود برایتان، هر چه هست رحمت است، تو فقط نشانی بده تا ما با همهٔ وجود به محضرت شرفیاب شویم. زیاد مزاحم نمی شویم، راستی چیزی برای پذیرایی مهیا نکن. بوسه ای که بر دستت می زنیم، بهشتی ترین پذیرایی روی زمین است. شبت بخیر میزبان مهربان!