••📚🔗
[ #داستان]
قسمت یازدهم 🏴
هستی اون شب خیلی از دستم دلخور شده بود
کلی پیام داده بود که جواب نداده بودم
نگران شده بود و بعد که سین کرده بودم فوق العاده ناراحت و دلخور...🤦🏻♂
میدونسم که غلطه کارم
ولی نمیتونسم خودمو قانع کنم!
یه صدایی همش تو سرم میگفت
این دختر بهت وابسته شده
چه بلائی سرش میاد اگه یهو کات کنی؟!
مگه قراره چی کار کنی؟
فقط صحبت میکنید
فقط درد و دل
فقط مشورت
کمکش میکنی بهتر تصمیم بگیره
هردو مومن و مذهبی هستین پس اشکالش چیه
(ادمین:امان از مکر شیطان!!!!😒)
و خلاصه اون شب
با همین حرفا خودم و قانع کردم و کلیم با هستی حرف زدم تا باهام آشتی کرد ...
رفته رفته قُبح(=زشتی) خیلی کارا واسمون ریخته شد
استیکر هایی که واسش میفرستادم 😍😘🔞
گیف هایی که واسم میفرستاد
اوایل سرخ میشدم
ولی بعد برام عادی شد ...
و حتی ...لذت بخش!!!⛔️
همش با خودم میگفتم من فقط به خاطر هستی حاضرم گناه کنم ولاغیر 😵
فقط تو این موضوع گناه میکنم و کار غلط
اونم چون میدونم تهش مال همیم...
کار دوتا آدم مذهبی رسیده بود به رد و بدل گیف ها و استیکرها و فیلم های منفی هجده 🔞
فیلم هایی که حتی تصورشم نمیکردم یه روزی نگاشون کنم حالا شده بود یه بخشی از زندگیم
دیگه عملا بین من و اون دختر نامحرم هییچ پرده و حجابی نبود...🔥
جوری باهم صحبت میکردیم که انگار محرمیم و زن و شوهر ...❌
شهید تورجی زاده🥰
@shahidtorji
5.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴+ دنیای بدون محمدرضا گلزار رو تصور کن!
-هرچقدر از این همه بی عقلی بگم کمه🙄
شهید تورجی زاده🥰
@shahidtorji
👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿
www.6w9.ir/msg/8073327
هرچه دل تنگت میخواهد بگو☺️😊
گفت و گویی🧐
درخواستی 🤩
خاطرهای از توسل شما به شهدا 😇
انتقادات😉
پیشنهادات 🙂
بفرمایید سر پا به گوشیم 👀👂👂👂
#ناشناس گویی