شناسایـیِ شهید با دُکـمه
🌷شهید محسن اسحاقی
تاریخ تولد: ۱۳۳۹
تاریخ شهادت: ۲۸ / ۱ / ۱۳۶۷
محل تولد: فریدونکنار / بابل
محل شهادت: شلمچه
*🌷محسن به همراه يكى از همرزمان خود آقاى اباذرى در كنار اروند نشسته بود كه بعثی ها نزدیک شدند،⚡️اباذرى با داشتن جليقه نجات موفق به عبور از اروند شد🌊 اما محسن به اسارت نيروهاى بعثى درآمد🥀محسن بعد از گذشت پنج اِلى ده روز از اسارت 12 نفر از اسراى ايرانى را آماده فرار كرد،🌱 آنان شبانه نگهبان دشمن را به قتل رساندند و از بصره به مرز شلمچه رسيدند🌙اما در اين مكان بار ديگر به اسارت نيروهاى بعثى درآمدند🥀نيروهاى بعثی با ضربه تفنگ، سر، جمجمه و دندان هاى محسن را شكستند و پاى راست او را قطع كردند🥀و پس از شكنجههای بسیار گلوله خلاص را بر قلب او شليك كردند و او را به شهادت رساندند.🕊️ 7 ماه پس از شهادت محسن، گردان انصار پيكر او را در مرز شلمچه كشف كردند.🌙چون پیکرش قابل شناسايى نبود مىخواستند او را جزء شهداى گمنام ثبت كنند🌱اما همسر شهید که برای شناسایی شهدا به بابلسر رفته بود ناگهان به خاطر آورد كه شلوار محسن سه دكمه داشته▪️و دكمه وسطى را به هنگام عزيمت او، از پيراهن خود كنده و به شلوار او دوخته است🌱به اين ترتيب همين دكمه منجر به شناسايى پيكر محسن شد.*🕊️🕋
شهادت: ۲۸ فروردین ۱۳۶۷
#شهید_محسن_اسحاقی
#شادی_روح_پاکش_صلوات 💙🌷
@razechafieh
زائر مشهد...
🌷سردار شهید ابراهیم باقری زاده
تاریخ تولد: ۱ / ۱ / ۱۳۳۷
تاریخ شهادت: ۱۹ / ۱۰ / ۱۳۶۵
محل تولد: فارس،کازرون
محل شهادت: شلمچه
*🌷همرزم← ابراهیم فرمانده گردان امام رضا شده بود شب عملیات کربلای 5 بغض غریبی گلویش را گرفت🥀و گفت رضا جان قربان غریبیت آقا دلم برای زیارت ضریحت یک ذره شده.🥀از یک طرف چشم به عملیات فردا دوخته بود و از طرف دیگر دل و جانش در زیر گنبد طلایی امام رضا «علیه السلام» پرپر میزد،🥀فردای عملیات خبر شهادت ابراهیم مثل بمب همه جا پیچید🕊️اما هیچ کس از پیکرش خبر نداشت🥀تلاش بچه ها برای پیدا کردن پیکر مطهرش بی نتیجه ماند🥀به گمانم باز مثل دفعه پیش پلاکش را دور انداخته بود.🥀اما چند روز بعد همه چیز معلوم شد...🌱به طرز عجیبی خبر ابراهیم را از مشهد آوردند..❗️بگذار خيلی ها خودشان را به نديدن و نشنيدن بزنند. بگذار چشمهای ظاهر بين خيلی ها اين امدادها و اين كرامات را ناديده بگيرند.⚡️حتی بچه های ستاد معراج هم باورشان نمیشد که تابوت ابراهیم فرمانده گردان امام رضا «علیه السلام» را با شهدای مشهد مقدس اشتباه بگیرند.❗️به طرز عجیبی به اشتباهی پیکر چاک چاک ابراهیم به مشهد رسیده و ضریح مطهر آقا را چند بار طواف کرده بود.🌱و اگر پیگیری بچه های لشکر نبود او برای همیشه در جوار قبر آقا و مولامون امام رضا «علیه السلام» آرام می گرفت،🌙چه زیبا زائر امام رضا (ع) شد و چه زیبا به آرزویش رسید.*🕊️🕋
#سردار_شهید_ابراهیم_باقری_زاده
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
@razechafieh
روایتِ شهادتِ فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله(ص)
🌷شهید رزاق(رضا) چراغی
تاریخ تولد: ۱ / ۱ / ۱۳۳۶
تاریخ شهادت: ۲۵ / ۱ / ۱۳۶۲
محل تولد: ستق ، ساوه
محل شهادت: فکه
مزار: بهشت زهرا،تهران
*🌷برادرشهید← به پدر گفته بود نذر کن روزی که پیکر من میآید، روزه بگیری! بر حسب تصادف روزی که پیکرش را در بهشت زهرا(س) دفن کردیم روز اوّل ماه رجب بود هم پدر و هم مادرم روزه بودند.🌱همسرشهید← روزی از رضا پرسیدم: تا به حال چند بار مجروح شدهای ؟ تبسمی کرد و گفت : یازده بار! و اگر خدا بخواهد به نیت دوازده امام، در مرتبهی دوازدهم شهید میشوم.»🕊 ایشان همانطور که وعده دادند بار دوازدهم به شهادت رسید.🕊پدرشهید← مدتی بعد از شهادت رضا، خوابش را دیدم، روی گونهاش میدرخشید.🌙از او پرسیدم : روی صورتت چیست؟؟ رضا گفت وقتی مرا داخل قبر گذاشتی و صورتم را بوسیدی یک قطره اشک از چشمت روی صورتم افتاد. این همان قطره اشک است که میدرخشد..✨شهید همت ← رضا آن شب پیش ما ماند و دو، سه ساعتی خوابید اذان صبح که بیدار شد، بعد از خواندن نماز📿دیدم شلوار نظامی نویی را که در ساکش داشت، از آن درآورد و پوشید و به خط رفت. وضعیت بچه ها وخیم شده بود💥گوشی بیسیم را برداشتم و شروع کردم به صدا زدن برادر رضا چراغی🥀مدام میگفتم: رضا، رضا، همّت📞رضا، رضا، همّت! 📞ناگهان یک نفر از آن سر خط گفت📞حاجیجان، دیگر رضا را صدا نزنید🥀رضا رفت موقعیت کربلا🕊️در اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شده بود.*🕊️🕋
شهادت: ۲۵ فروردین ماه ۱۳۶۲
#شهید_(رزاق)#رضا_چراغی
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
@razechafieh
اولین شهید مدافع حرم اَرتش
🌷شهید محسن قوطاسلو
تاریخ تولد:۷ / ۱۱ / ۱۳۶۹
تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱ / ۱۳۹۵
محل تولد: پاکدشت تهران
محل شهادت: حلب،سوریه
*🌷پدرشهید← پسر من جنگاور بود،غواص بود،چترباز بود دوره هایی که یک رنجر باید ببیند گذرانده بود، کلاه سبز بود، غریق نجات بود. اما قبل از همه اینها محسن یک بسیجی بود؛ یک نظامی خالص.🌱راوی ←یک شب در بسیج پسر بچهای در صف شر و شلوغ کاری میکرد او را تنبیه کردند اما باز هم در صف شلوغ کرد اینبار محسن جای آن پسر گفت من بودم و معذرت خواهی کرد،⚡️آن شب محسن را خیلی تنبیه کردند و مسئولان نمیدانستند محسن تکاور ارتش هست و او مدام سینه خیز میرفت و تنبیه بدنی شد🥀محسن این فداکاری را کرد فقط به خاطر اینکه اون پسر بیشتر از این اذیت نشه و از بسیج فاصله نگیره🥀محسن خیلی روی اینکه کسی از بسیج فاصله نگیره تاکید داشت و سر همین موضوع خیلی سختی و حرف شنید و عاقبت داوطلبانه به سوریه رفت.🕊همرزم← ۲۱ فروردین ماه ۹۵ بود عملیات سختی داشتیم،💥تا رسیدن نیروهای خودی محسن چند ساعتی قهرمانانه با نبرد تن به تن خط را به تنهایی نگه داشته بود تا اینکه او را به شهادت رساندند.🕊️نیروهای دشمن بعد از شهادت محسن برای اطمینان از شهادت او، به او تیر خلاص زدند💥و تمام وسایلش را با خودشان بردند.» محسن خیلی دوست داشت حضرت آقا را از نزدیک ببیند،حتی در وصیت نامه اش هم نوشته بود که آرزو دارم آقا دست متبرکشان را به روی سرم بکشد.🌱که البته قسمتش نشد اما بعد از شهادتش، حضرت آقا سر مزار محسن آمد و چند دقیقه ای ایستاد و عکس این لحظه معروف شد.*🕋🕊️
#شهید_محسن_قوطاسلو
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
@razechafieh
شهید عارفی که آینده را پیشبینی میکرد
🌷شهید سید هبت الله فرج الهی
تاریخ تولد: ۱۳۴۴
تاریخ شهادت: ۶ / ۱۲ / ۱۳۶۵
محل تولد: خوزستان،دزفول
محل شهادت: شلمچه
*🌷شهید سید هبت الله فرج الهی در مبارزه با نفس و جهاد اکبر به جایی رسیده بود که اتفاقات آینده را پیش بینی میکرد.🌱خواهرشهید← هبت به پدر شهید سید جمشید صفویان گفته بود که: پیکر پسرتان سید جمشید ۱۵ روز بعد از شهادت من پیدا میشود،❗️(سید جمشید در عملیات کربلای۴ شهید شده بود و تا آن روز پیکرش پیدا نشده بود) دقیقاً ۱۵ روز بعد از شهادت هبت، پیکر شهید صفویان پیدا شد.»🌱یکی از دوستان هبت به نام رضا آلویی در دریا غرق میشود،🥀هبت همان لحظه در خانه بوده و در دفترچه یادداشتش مینویسد: « امروز یکی از بچهها الآن شهید شد ؛ شهید رضا آلویی..»🤿 او از همه چیز خبر داشت.»⚡️چند روز قبل از شهادتش در دفترچه یادداشتش نوشته بود: بسمه تعالی، سید هبت الله فرج الهی شهادتت مبارک..»🕊به گواهی یکی از همرزمان سید هبت الله خبر شهادتشان را از مولا و امام زمان(عج) شنیده بود.🌙شبی به هبت گفتم: من اصلاً دوست ندارم تو تیر بخوری یا این که پیکرت بسوزد،🥀رو به من کرد، خندید و گفت: همین! گفتم: بله. گفت به چشم! من نه تیر میخورم،نه میسوزم من فقط با یک ترکش شهید میشوم و دستش را گذاشت روی سرش و گفت اینجا..»⚡️وقتی که پیکرش را آوردند صورتش را که دیدم ، متوجه شدم درست همان جایی که دست گذاشته بود ترکش هم به همان جا اصابت کرده بود.»🥀مزار مطهر شهید سید هبت الله فرج الهی در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول زیارتگاه عاشقان است.*🕊️🕋
#شهید_سید_هبتالله_فرج_الهی
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
@razechafieh
بنویس حمید و بخوان حمزه
🌷شهید حمیدرضا قاسم پور
تاریخ تولد: ۱۶ / ۲ / ۱۳۷۲
تاریخ شهادت: ۱۳ / ۱ / ۱۳۹۵
محل تولد: سمیرم
ساکن: آباده،شیراز
محل شهادت: سوریه
*🌷حمید دانشجوی رشته حقوق بود که داوطلبانه به سوریه رفت و مسئول اطلاعات عملیات گردان عمار لشکر فاطمیون شد.🌱او اولین شهید مدافع حرم شمال استان فارس است.🕊همرزم← ۱۳ فروردین ۹۵ در خانطومان، دشمن به خاکریز خودی ورود کرده بود.💥داعشیها حمید را دوره کرده بودند. کار به جایی رسید که طی یک ساعت، از همه نارنجکهایش هم استفاده کرده بود.💥همرزمهایش اول فکر کرده بودند حمید اسیر شده ولی حرامیها رسیده بودند بالا سرش و او را ناجوانمردانه به شهادت رسانده بودند..🥀پیکر حمید را پیدا نمیکردیم پشت بیسیم گفتند جنازه ای میان درخت ها پیدا شده، فورا بیسیم رو برداشتم📞+صادق صادق عمار📞-بله عمار📞+صادق جان این موردی که مثبت شده همونه که دنبالش بودیم📞-بله عمار جان خودشه..📞دنیا روی سرم آوار شد🥀داعشیان در حرکت خبیثانهای به چشم حمید تیر زده بودند و سینهی حمید را شکافته و جگرش را بیرون آورده بودند،🥀حمید بین شهدای مدافع حرم به دلیل نحوه شهادتش به حمزۀ شهدای مدافع حرم معروف شد.🌙سیزدهم فروردین ماه، مادر حمید به نیت سلامتی حمید سبزه گره زد🌱و اما حمید هم با اربابش و سالار شهیدان آخرین سبزه عمرش را در خانطومان گره زد و در 13 فروردین ماه ۱۳۹۵ به فیض شهادت نائل آمد.*🕊️🕋
#شهید_حمید_قاسم_پور
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
@razechafieh
پاسخ دندان شکن همسر شهید
🌷شهید هادی کجباف
تاریخ تولد: ۳ / ۴ / ۱۳۴۰
تاریخ شهادت: ۳۰ / ۱ / ۱۳۹۴
محل تولد: شوشتر،خوزستان
محل شهادت: سوریه
*🌷همسرشهید←آقا هادی در دفاع مقدس 9 بار مجروح شد، 2 بار دچار موج گرفتگی و 2 بار هم شیمیایی شد،🥀او داوطلبانه به سوریه رفت و عاقبت ۳۰ فروردین ماه ۹۴ به شهادت رسید.🕊️داعش خبر شهادت هادی را روی سایتها و خبرگزاریها گذاشت،چون ایشان برای آنها چهره شناخته شدهای بود،🌱وقتی فهمیدم حالم بد شد و بدنم شروع به لرزیدن کرد،🥀ساعتهای اول برای ما غیر قابل تصور بود.داعش اعلام کرد که پیکر کجباف پیش ماست و در ازای دادن پیکرش یک تا یک و نیم میلیارد دلار از ایران میخواهیم❗️همرزمان قصد داشتند این مبلغ را هم به داعش بپردازند اما من مخالفت کردم و گفتم راضی نیستم حتی یک ریال برای تحویل پیکرش به داعش پرداخت شود،چرا که داعش،اين پول را عليه ديگر عزيزان ما به کار میگیرند.⚡️همانطور که حضرت زینب(س) در دشت کربلا پیکر برادرش را به خدا سپرد و به اسارت رفت.🥀همان طور که امام سجاد(ع) مجبور شد پیکر پدرش را در صحرای کربلا رها کند و به خاطر خدا برود.🥀من هم از پیکر ایشان گذشتم و آن را به خدا سپردم.🌙داعش با شنیدن این حرفها پیکر آقا هادی را به رگبار بستند💥و به پیکر ایشان جسارت کردند و در شبکههای اجتماعی گذاشتند.🥀50 روز بعد داعشیها از موضوع مبادله و یا خرید پیکر مأیوس میشوند و پیکر را در منطقهای به همراه شهدای دیگر در گور دسته جمعی خاک میکنند.⚡️و سرانجام رزمندگان مقاومت توانستند در یک عملیات پیکر ایشان را بازگردانند.*🕊️🕋
#سردار_شهید_هادی_کجباف
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
علی محمد
🌷شهید علی محمد نقیبی
تاریخ تولد: ۱۶ / ۱۲ / ۱۳۴۴
تاریخ شهادت: ۲ / ۲ / ۱۳۶۰
محل تولد: خمه سفلی،الیگودرز
محل شهادت: ماووت عراق
*🌷در زمان قاجار، علیرضاخان مالک روستای خمه و روستاهای اطراف به دلیل نداشتن وارث، املاکش را وقف اباعبدلله الحسین(ع) کرد.🌱این چنین شد که خانواده نقیبی مستاجر و رعیت امام حسین(ع) شدند.🌙علیمحمد در خانهای قد کشید که صاحب خانهاش امام حسین بود.از سفرهای نان خورد که روزیاش از امام حسین(ع) بود.🌱 کودکانههایش را در کشتزارهایی دوید که مالکش حسین(ع) بود.🌙پدر سردار شهید «علی محمد نقیبی» به امید اینکه خُلقش محمدی و عدالتش علی گونه شود،نام فرزندش را علی محمد گذاشت.🌱وضعیت مالی خانواده،علی محمد را اجبارآ از ادامه تحصیل منصرف کرد و گریزی نبود از اینکه به تهران بیاید و در یک کارگاه مکانیکی مشغول به کار شود تا شاید بتواند کمی از مشکلات خانواده مستضعفش بکاهد.🥀اما این کار پاسخگوی نیازهای مالی خانواده او نبود،لذا به گچکاری و گچبری ساختمان روی آورد و در این شغل بسیار پر تلاش بود آن هم با زبان روزه.🌱علیمحمد در اوایل انقلاب بارها توسط ساواک دستگیر شد و مورد شکنجه قرار گرفت.🥀او میگفت: من در خواب دیدم که امام می آید دست ما و تمام مردم را می گیرد و از منجلاب فساد نجات می دهد.🌱آخرین باری که ایشان را ملاقات کردیم میگفت:من نور حضرت ولی عصر(عج)را مشاهده کردم و مطمئنآ شهید خواهم شد.🕊و عاقبت در عملیات کربلای 10 دوم اردیبهشت ماه 1360 ساعت ۱ نصف شب با اصابت خمپاره به سنگرش روح بلند علی محمد به آسمان عروج کرد*🕊🕋
#سردار_شهید_علیمحمد_نقیبی
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
@razechafieh
اصحاب فیل
🌷شهید محسن وزوایی
تاریخ تولد: ۵ / ۵ / ۱۳۳۹
تاریخ شهادت: ۱۰ / ۲ / ۱۳۶۱
محل تولد: تهران
محل شهادت: خرمشهر
*🌷پرستاری گفت: رفتم به اتاقهای بخش،دیدم یکی از مجروحین جنگی، اوضاعش خیلی خرابه.(محسن وزوایی)🥀زیر گلوش،بر اثر اصابت گلوله مثل یک گودال سوراخ شده و بدنش هم ترکش خورده بود🥀دیدم با این وضعش داره تَیمُم میکنه،از پشت در داشتم نگاهش میکردم.شروع کرد به نماز خوندن-با این حالش باورم نمیشد،❗️تا نمازش تموم شد.گفتم:”اگه درد داری،برات مسکن بیارم؟”❓با همون فک بسته شده به زحمت گفت:”نه خواهر،درد من،مُسکنش همین نمازه.»🌱همرزم← در عملیات بازی دراز،هلیکوپترهای عراقی به صورت مستقیم به سنگرهای بچه ها شلیک میکردند و اوضاع وخیمی را ایجاد کرده بودند💥در همان وضع یکی از نیروها به سمت وزوایی رفت و با ناراحتی گفت:« پس آنهایی که قرار بود ما را پشتیبانی کنند کجایند؟ چرا نمیآیند!؟ چرا بچه ها را به کشتن میدهی !؟⁉️وزوایی نگاهی به آسمان انداخت و همه را صدا زد،صدایش در فضا پیچید که میگفت:« اَلَم تَر کَیفَ فَعَلَ رَبُکَ باَصحابِ الفیل.»⚡️بچه ها با او شروع به خواندن کردند در همین لحظه یکی از هلی کوپترهای دشمن به اشتباه تانک عراقی را به آتش کشید و دو هلی کوپتر دیگر با هم برخورد کردند.»💥شهید محسن وزوایی فاتح قلههای بازی دراز، فرمانده تیپ سیدالشهدا،رتبه یک کنکور در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف سال ۵۵،🌱ایشان پس از ماه ها مجاهدت و حماسه آفرینی در عملیات های متعدد به ویژه بیت المقدس،سرانجام 10 اردیبهشت 1361، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید*🕊🕋
#شهید_محسن_وزوایی
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
@razechafieh
خلبانی که بالاترین ساعت پرواز در جنگ را در جهان داشت
🌷شهید علیاکبر شیرودی
تاریخ تولد: ۲۵ / ۱۰ / ۱۳۳۴
تاریخ شهادت: ۸ / ۲ / ۱۳۶۰
محل تولد: بالاشیرود،تنکابن
محل شهادت: عملیات بازی دراز
*🌷رهبر معظم انقلاب: شهید شیرودی اولین نظامی بود که بنده در نماز به او اقتدا کردم.او فردی مکتبی، مومن و جنگنده در راه خدا بود.🌱راوی← شیرودی در کنار هلیکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند. خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟❓ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: «ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد.»⚡️این را گفت و به راه افتاد.خبرنگاران حیران ایستادند.❗️شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟❓ هنوز مصاحبه تمام نشده، شیرودی همانطور که می رفت لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت نماز است.»📿راوی ← شیرودی چهلبار براش سانحه پیش اومد و بیش از سیصد بار هم به بالگردش گلوله خورد؛ ولی باز هم سرسختانه میجنگید،💥همیشه میگفت: "موقع پرواز، حالِ یه عاشق رو دارم که انگار داره به سمت معشوقش میرِه."🌱با این روحیه بود که بیشترین ساعت پرواز جنگی با بالگرد رو توی جهان به اسم خودش ثبت کرد!⚡️میگفت: "هر لحظه از پرواز فکر میکنم دارم به آرزوم میرسم و به معشوق خودم نزدیکتر میشم؛🌙و عاقبت ۸ اردیبهشت ماه ۱۳۶۰ با اصابت گلوله یکی از تانک های دشمن به سمت هلیکوپترش از ناحیه پشت کتف و سینه گلوله خورد و به شهادت رسید.*🕊🕋
#سرلشکر_شهید_علیاکبر_شیرودی
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
@razechafieh
میم مثل معصومه...
🌷شهیده معصومه زمانی
تاریخ تولد: ۷ / ۳ / ۱۳۴۷
تاریخ شهادت: ۲۵ / ۵ / ۱۳۶۵
محل تولد: آباده،فارس
محل شهادت: قم
مزار: شهر قم
*🌷در شهرستان آباده از توابع استان فارس در خانواده ای مذهبی و متوسط به دنيا آمد.🌙معصومه آخرین فرزند خانواده اش بود. خانواده در حالی که معصومه چهار سال بیشتر نداشت به شهر مقدس قم مهاجرت نمودند.🕊خواهرشهید← معصومه ۱۷ ساله بود که ازدواج کرد و بیشتر از ۱۸ ماه با همسرش زندگی نکرد🥀در این مدت کم، او آسمانی شد.🕊خواهرم دختری بسیار مومن و با ایمان بود. همیشه در نماز جمعه شرکت میکرد.📿دعای کمیل و نماز شب میخواند و آن را ترک نمیکرد.🌱وقتی خواهرم به شهادت رسید، مادرم خیلی غصهدار و غمگین شد.🥀هرگز منافقین را که مسبب این حادثه بودند، نبخشید. میگفت دخترم به ناحق از دست رفت.🥀معصومه هر وقت که صحنههایی از جبهه میدید، افسوس میخورد و دوست داشت دوشادوش رزمندگان به جبهه برود،🕊روز میلاد حضرت معصومه (س) بود خواهرم به حرم رفت و بعد از زیارت کردن🌙در حال مراجعت به منزل خود در جریان عملیات تروریستی(بمب گذاری عناصر ضد انقلاب)💥در نزدیکی حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) در شهر مقدس قم ایشان مجروح شد و در نهایت به شهادت رسید.🕊️این شهیده دانش آموز در زمان شهادت ۱۸ سال داشت🥀و در گلزار شهدای شهر مقدس قم به خاک سپرده شد.*🕊️🕋
#شهیده_معصومه_زمانی
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
@razechafieh
پایِ جا مانده ..
🌷شهید حسین صابری
تاریخ تولد: ۲۸ / ۲ / ۱۳۴۷
تاریخ شهادت: ۲۸ / ۳ / ۱۳۷۶
محل تولد: تهران
محل شهادت: فکه
*🌷راوی← شب بود. تاریک بود. با چند پروژکتور، حیاط معراج شهدا را روشن کرده بودند.💡شلوغ بود. همه میخواستند پیکر شهید "حسین صابری"(سومین شهید خانوادهی صابری) را که تازه در تفحص شهید شده بود، ببینند،🌱میزی در حیاط گذاشته بودند تا او را غسل دهند.🥀حاج "بهزاد پروین قدس"(عکاس دفاع مقدس) که از راه رسید، مثل همیشه ساک بر دوش بود.ناگهان از داخل ساک، چیزی درآورد که همه از تعجب مات ماندند.❗️بستهای را گشود و پای قطع شدهی حسین را که هنگام انفجار مین والمری💥به وسط میدان مین ارتفاع 112 فکه افتاده بود،پیدا کرده و با خود آورده بود.🥀خودش میگفت: در اهواز، وقتی ساکم رو گذاشتم زیر دستگاه اشعه تا وارد فرودگاه شوم،بچههای سپاه تعجب کردند. درِ ساک را که گشودم، همه کُپ کردند.🥀پای قطع شده داخل ساک باعث شد تا همه بیایند بالای سرم.🥀وقتی توضیح دادم که حسین صابری امروز در فکه بهشهادت رسیده و پیکرش رو بردن تهران و حالا من میخوام زود برم تهران تا این پای جامانده را به پیکرش ملحق کنم،مات و مبهوت اجازه دادند تا سوار هواپیما شوم.»✈️«.و بهزاد پایی را که جا مانده بود، به صاحبش ملحق کرد..»🥀شهید حسین صابری در شب اربعین حسینی به دنیا آمد و نامش حسین شد،🌱ایشان برادر شهیدان حسن و عباس صابری است که حسین بعد از دو برادرش کار عباس را ادامه داد و شهدا را تفحص میکرد🌱و عاقبت بر اثر انفجار مین💥۸ روز مانده به اربعین حسینی سال ۱۳۷۶ به شهادت رسید.*🕊️🕋
#شهید_حسین_صابری
#شادی_روح_پاکش_صلوات🖤🌷