eitaa logo
شهید هادی ذوالفقاری...♡
469 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
58 فایل
خـوش اومدی رفیـق💚 دع‌ــوت شـده‌ی خـاصِ شهدا هستی..😍🌱 {کانال شهید مح‌ـمّدهادی ذوالفقاری♡} ✅خادم کانال جهت تبادل: ↬ @Gordaan3_MIS ✅ارتباط با مدیر کانال ↬ @Nazanin_hbiby ___________ 🌴تاسیس.1400/2/7 ◆ @shahidzoalfaghari
مشاهده در ایتا
دانلود
3.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سه مرتبه بگو: "صلی الله علیکَ یا اباعبدالله" سلامت از دور و نزدیک به او می‌رسد💚 ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
1.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا علی بگو که جهان بی قرار توست اللهم عجل لولیک الفرج💚✨ ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
9.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بخشی از مراسم بزرگترین محفل قرآنی جهان اسلام شب گذشته در حرم مطهر رضوی🌸 آقا مبارک است ردای امامت‌ات😍💛 عجل الله بر همه ی عاشقان آن حضرت تبریک و تهنیت باد💐💐 ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
📸مضجع مطهر امام رضا(ع) با حضور رهبر انقلاب غبارروبی شد 🔹مراسم غبارروبیِ ضریح مطهر حضرت علی بن موسی‌الرضا با حضور رهبر انقلاب، جمعی از علما، تولیت آستان قدس و خادمان آستان مقدس رضوی برگزار شد. 🔹در حاشیهٔ این مراسم، رهبر انقلاب با حضور بر مزار شهید رئیسی فاتحه قرائت کردند. ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
آقا مبارک است رَدای امامت‌ات ای غایب از نظر به فدای امامت‌ات😍❣
✨ سر تا پاش خاکی بود چشم هاش سرخ شده بود از سوز سرما! دوماھ بود ندیده بودمش.. گفتم:حداقل یہ دوش بگیر، یہ غذایـے بخور،بعد نمــٰاز بخون سرِ سجــٰادھ ایستاد. آستین هایش را پایین ڪشید و گفت "من با عجلھ اومدم ڪه نماز اول وقتم از دست نره." ••🌱 ◆@shahidzoalfaghari
شهید هادی ذوالفقاری...♡
📚 #پسرک_فلافل_فروش 📌 قسمت چهل و نهم مؤسسه ای در نجف بود به نام اسلام اصيل كه مشغول كار چاپ و تكثي
📚 📌 قسمت پنجاهم برای همين رويش را ازمابرگرداند و بيرون جاده را نگاه می كرد. 👀 به كربلا كه رسيديم، ما با هم به زيارت رفتيم.🤲🏻 اما هادی مي گفت: اينجا جای زيارت دسته جمعی نيست. هركی بايد تنها بره و تو حال خودش باشه! ما هم به او محل نمی گذاشتيم و كار خودمان را می كرديم!🙈 در مسير برگشت، باز همان روال را داشتيم. شوخی می کرديم ميخنديديم😁 هادی می گفت: من ديگر با شما نمی آيم، شما قدر زيارت امام حسين آن هم شب جمعه را نمی دانيد. 😔 اما دوباره هفته ی بعد كه به شب جمعه می رسيد از من می پرسيد؟ كی ميری كربلا؟ هادی گذرنامه ی معتبرنداشت،برای همين، تنها رفتن برايش خطرناك بود.دوباره با ما می آمد و برمی گشت. اما بعد از چند هفته ی ديگر به شوخی های ما توجهی نداشت. او برای خودش مشغول ذكر و دعا بود. 📿 توی كربلا هم از ما جدا مي شد.خودش بود و آقا ابا عبدالله .❣ بعد هم سر ساعتی كه معين می كرديم می آمد كنار ماشين. روزهای خوبی بود. هادی غير مستقيم خيلی چيزها به ما ياد داد.😇 يادم هست هادی خيلی آدم ساده و خاکی بود. در آن ايام با دوچرخه ازمحل مؤسسه به حوزه ی علميه می رفت. برای همين از او ايراد گرفته بودند. مي گفت: برای من مهم نيست كه چه می گويند. مهم درس خواندن و حضور در كنار مولا علی است.💚 مدتی كه گذشت از كار در مؤسسه بيرون آمد! حسابی مشغول درس شد. عصرها هم برای مردم مستحق به صورت رايگان كار می كرد. ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
📚 📌 قسمت پنجاه و یکم به من گفت: می خوام لوله كشی ياد بگيرم ‼ خيلی از اين مردم نجف به آب لوله كشی احتياج دارند و پول ندارند. رفت پيش يكی از دوستان و كارلوله كشی های جديد با دستگاه حرارتی را ياد گرفت. 🔧🔩 آنچه را كه برای لوله كشی احتياج بود از ايران تهيه كرد. حالا شده بود يك طلبه ی لوله كش‼ يادم هست ديگر شهريه ی طلبگی نمی گرفت. او زندگی زاهدانه ای را آغاز كرده بود. يک بار از او پرسيدم: تو كه شهريه نمی گيری، پس برای غذا چه ميكنی؟ گفت: بيشتر روزهای خودم را با چای و بيسكويت می گذرانم‼ با اين حال، روزبه روز حالت معنوی او بهتر می شد. ✨ از آن طلبه هایی بود كه به فكر تهذيب نفس و عمل به دستورات دين هستند. ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ثبت تصاویری به‌یادماندنی در یزد؛ وقتی هم مادر هستی و هم عکاس والیبال!💕🧒🏻 ◆@shahidzoalfaghari
شهید هادی ذوالفقاری...♡
📚 #پسرک_فلافل_فروش 📌 قسمت پنجاه و یکم به من گفت: می خوام لوله كشی ياد بگيرم ‼ خيلی از اين مردم ن
📚 📌 قسمت پنجاه و دوم با اينكه هادی از مؤسسه ی اسلام اصيل بيرون آمده بود، اما برای زيارت كربلا در شب های جمعه به سراغ ما می آمد و با هم بوديم. در آنجا درباره ي مسائل روز و ... صحبت داشتيم و او هم نظراتش را می گفت. با شروع بحران داعش مؤسسه به پايگاه حشدالشعبی برای جذب نيرو تبديل شد. هادی را چند بار در مؤسسه ديدم. می خواست برای نبرد به مناطق درگير اعزام شود. اما با اعزام او مخالفت شد. يك بار به او گفتم: بايد سيد را ببينی، او همه كاره است. اگر تأييد كند، برای تو كارت صادر می كنند و اعزام می شوی. البته هادی سال قبل هم سراغ سيد رفته بود. آن موقع می خواست به سوريه اعزام شود اما نشد. سيد به او گفته بود: تو مهمان مردم عراق هستی و امكان اعزام به سوريه را نداری. اما اين بار خيلی به سيد اصرار كرد. او به جهت فعاليت های هنری در زمينه ی عكس و فيلم، از سيد خواست تا به عنوان تصويربردار با گروه حشدالشعبی اعزام شود.📸 ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
📚 📌 قسمت پنجاه و سوم سيد با اين شرط كه هادی، فقط حماسه ی رزمندگان را ثبت كندموافقت كرد. قرار شد يك بار با سيد به منطقه برود. البته منطقه ای كه درگیری مستقيم در آنجا وجود نداشت. هادی سر از پا نمی شناخت. كارت ويژه ی رزمندگان حشدالشعبی رادريافت كرد و با سيد به منطقه اعزام شد. همانطور كه حدس می زدم هادی با يك بار حضور در ميان رزمندگان، حسابی در دل همه نفوذ كرد. از همه بيشتر سيد او را شناخت. ايشان احساس كرده بود كه هادی مثل بسیجی های زمان جنگ بسيار شجاع و بسيار معنوی است، و اين همان چیزی بود كه باعث تأثيرگذاری بر رزمندگان عراقی می شد.✨ بعد از آن براي اعزام به سامرا انتخاب شد. هادی به همراه چندتن از دوستان ما راهی شد. من هم می خواستم با آنها بروم اما استخاره كردم و خوب نيامد‼ يادم هست يك بار به او زنگ زدم و گفتم: فلان شخص كه همراه شما آمده يك نيروی ساده است تا حالا با كسی دعوا نكرده چه رسدبه جنگيدن، مواظب او باش. هادی هم گفت: اتفاقاً اين شخصی كه از او صحبت می كنی دل شير دارد. او راننده است و كمتر درگير كار نظامی می شود، اما در كار عملياتی خيلی مهارت دارد. بعد از يك ماه هادی و دوستان رزمنده به نجف برگشتند. از دوستانم درباره ی هادی سؤال كردم. پرسيدم: هادی چطور بود؟ همه ی دوستان من از او تعريف می كردند؛ از شجاعت، از افتادگی، از زرنگی، از ايمان و تقوا و... ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
اشتیاق تو مرا سوخت کجایی بازآ🌱 اللهم‌عجــل‌لولیڪ‌الفــــرج 💛 ◆@shahidzoalfaghari