eitaa logo
شهید هادی ذوالفقاری....♡
461 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
37 فایل
خـوش اومدی رفیـق💚 دع‌ــوت شـده‌ی خـاصِ شهدا هستی..😍🌱 {کانال شهید مح‌ـمّدهادی ذوالفقاری♡} ✅خادم کانال جهت تبادل: ↬ @Ghaf_sin120 ✅ارتباط با مدیر کانال ↬ @Nazanin_hbi ___________ 🌴تاسیس.1400/2/7 ◆ @shahidzoalfaghari
مشاهده در ایتا
دانلود
از یکی از شاگردان آیت الله کشمیری پرسیدم: چکار کنم تا ملائک مرا برای بیدار کنند؟ فـرمودنــــد: غـذای فـرشتـگان تسبیـح است. قبـل از خـواب با آنـهـا صحبت کن و بخوان و به آنـهــا هـدیـه کـن. ✨️🌙 ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
🔻یک زن اهل سنت موصل در شبکه های اجتماعی عراق نوشت: 📍وقتی می دیدم شیعیان در مراسم هروله(حالتی مابین دویدن و راه رفتن معمولی) ظهر عاشورا لبیک یاحسین میگفتند با تمسخر به شوهرم میگفتم وقتی حسین کشته شداینها کجا بودند ؟ اما وقتی داعش موصل را اشغال کرد و حشدالشعبی ها، هروله کنان از بخش الایسر موصل به الایمن و از کوچه پس کوچه ها می دویدند و مناطق را یکی پس از دیگری آزاد میکردند و شعارشان فقط : «لبیک یاحسین» بود، تازه فهمیدم که این شعار یک حقیقت است و من تا ابد مدیون عذرخواهی از حسین(ع) و یاران باوفایش درهر عصروزمانی هستم ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
🌴الیٰ کربلا به قول شهید‌مرتضی‌آوینی ما نه از رفتن آنها، که از ماندن خویش دلتنگیم..💔 🌹 ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
📚 📌 قسمت نهم همیشه روی لبش لبخند بود😄 نه از این بابت که مشکلی ندارد. من خبردارم که او با کوهی از مشکلات دست و پنجه نرم میکرد. رفاقت بااو هیچکس را خسته نمیکرد. اما مواظب بود در شوخی هایش گناه نباشد. بار اولی که هادی را دیدم قبل از حرکتش به اردوی جهادی بود. وارد مسجدشدم و دیدم جوانی سرش روی پای دیگری گذاشته و خوابیده...😴 رفتم جلو و تذکر دادم که اینجا مسجد است بلند شو.🤨 دیدم بلند شد وشروع کرد به صحبت کردن بامن. خیلی حالم گرفته شد😓 چون بنده خدا لال بود و با اَده اَده بامن صحبت میکرد. دلم برایش سوخت معذرت خواهی کردم و رفتم سراغ دیگر شهدا. بچهای دیگر هم خندیدند.😁 ساعتی بعد سوار اتوبوس شدیم و اماده ی حرکت. 🚌 یک نفر از انتهای ماشین با صدای بلند گفت :نابودی همه ی علمای اس....😬🙄 بعد از لحظه ای سکوت ادامه داد: نابودی همه ی علمای اسرائیل صلوات.😅 همه صلوات فرستادیم. 😊 وقتی برگشتم با تعجب دیدم ❗که این همان جوان لال در مسجد بود.😳 به دوستم گفتم مگه این جوان لال نبود؟🤯 دوستم گفت فکر میکردی برای چه توی مسجد میخندیدیم.😆 این هادی ذوالفقاری از بچهای جدید مسجد ماست که خیلی پسرخوبیه، خیلی فعال و دلسوز و درعین حال وشوخ طبع و دوست داشتنی، شما رو سرکار گذاشته بود.....😅🙈 راوی:جمعی از دوستان شهید ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
📚 📌 قسمت دهم ایام فتنه بود و هرروز اتفاق جدیدی می افتاد.🔥 دستور رسیده بود که بچه های بسیج ایست بازرسی انجام دهند.🚧 هادی با یکی ازبچهاکه مسلح بوداطراف خیابان ارجمندی با موتور امدند.🏍 ساعات پایانی شب بودکه کار ما آغازشد. هنوز ساعاتی نگذشته بود که یه سواری قبل رسیدن به ایست بازرسی توقف کرد 🚗 بعد دنده عقب گرفت و به سمت خیابان ارجمندی رفت. به محض ورود به آن خیابان هادی ودوستش با موتور مقابل اوقرار گرفتند. هریک از انها درب خودرو را باز کردند وفرار کردند.🏃🏻 راننده به سرعت فرار کرد اما یکی از انها به سمت یک کوچه ی بمبست رفت.🚥 هادی به سمت اورفت و قبل از اینکه به کمک او برویم آن قاچاقچی تریاک را با دست وچشمهای بسته اورد.💪🏼 جای تعجب این بود که هادی نصف هیکل آن مرد را داشت 😳 و بعدا تعریف کرد که انتهای کوچه تاریک بوده و به آن مرد گفته اگه حرکت کنی میزنمت🔫👻 و بعد هادی چشمهایش را بسته تا نبیندکه مسلح نیست .😁 بچه های بسیج مردم را متفرق کردند بعدهم مشغول شناسایی ماشین شدند. یک بسته ی بزرگ زیر پای راننده بود. همان موقع بچهای کلانتری 14از راه رسیدند و شناسایی کردند که این بسته تریاک است.🚓 ماشین و متهم و مواد مخدر به کلانتری منتقل شدند. ظهرفردا که وارد مسجدشدیم دیدیم یک پلاکارد تشکر از سوی مسئول کلانتری جلوی درب مسجد نصب شده بود.📜 از ان پلاکارد از همه ی بسیجیان مسجد بخاطر این عملیات و دستگیری یکی از قاچاقچیان مواد مخدر تقدیر شده بود.💐 ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ... سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می کنند؛ 🌱 سلام بر او و بر روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد.💛 📚صحیفه ی مهدیه ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
••[🌱] - ✨ میگفت:قبل‌ازشوخے نیتِ‌تقرب‌ڪن‌وتودلت‌بگو: دل‌یہ‌مؤمن‌ُشادمیڪنم،قربة‌الےالله این‌شوخیاتم‌میشہ‌عبادت.. 🌹 ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
🏴اعمال روز سیدالشهدا ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
❣ ✨امام صادق(ع) می‌فرمایند: خوشا به حال آنان که در زمان غیبت قائم ما محکم و استوار برنامه ما را اجرا میکنند و ذره ای سستی و شک به خود راه نمیدهند. ◆@shahidzoalfaghari
حاجت گرفتن با توسل به مادر امام زمان😳❗️ آیت الله شیخ احمد مجتهدی رحمه الله علیه می فرمایند: من هر موقع کارم گیر می کند، نذر حضرت نرجس خاتون مادر (عج) می کنم و کارم درست می شود.🌼 📚 آداب الطلاب ص ۲۴۳ ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
شهید هادی ذوالفقاری....♡
📚 #پسرک_فلافل_فروش 📌 قسمت دهم ایام فتنه بود و هرروز اتفاق جدیدی می افتاد.🔥 دستور رسیده بود که بچه
📚 📌 قسمت یازدهم هادی پسری بود كه تك و تنها راه خودش را ادامه داد. او مسير دين را از آنچه بر روی منبرها ميشنيد انتخاب ميكرد و در اين راه ثابت قدم بود.🌱 مدتی از حضور او در بسيج نگذشته بود كه گفت: بايد يكی از مسائل مهم دين را در محل خودمان عملی كنيم! ميگفت: روايت از حضرت علی ع داريم كه همه اعمال نيک و حتی جهاد در راه خدا در مقايسه با امر به معروف و نهی از منکر، مثل قطره در مقابل درياست. 💧 برای همين در برخی موارد خودش به تنهایی وارد عمل ميشد. يك سی دی فروشی اطراف مسجد باز شده بود.📀 بچه های نوجوان كه به مسجد رفت و آمد داشتند از اين مغازه خريد ميكردند. اين فروشنده سی دی های بازی و فيلم كپی شده را به قيمت ارزان به بچها ميفروخت. مشتريهای زيادی برای خودش جمع كرد.💶 تا اينكه يك روز خبر رسيد كه اين فروشنده فيلمهای خارجي سانسورنشده هم پخش ميكند❗️ چند نفر از بچها خبر را به هادی رساندند. او هم به سراغ فروشنده ی اين مغازه رفت. خيلی مؤدب سالم كرد و از او پرسيد: بعضی از بچها ميگويند شما سی دی های غير مجاز پخش ميكنيد، درسته⁉️ ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
📚 📌 قسمت دوازدهم فروشنده تكذيب كرد و اين بحث ادامه پيدا نكرد. بار ديگر بچه های نوجوان خبر آوردند كه نه تنها سی دی های فيلم، بلكه سی دی های مستهجن نيز از مغازه ی او پخش ميشود.😡 هادی تحقيق كرد و مطمئن شد. لذا بار ديگر به سراغ فروشنده رفت. با او صحبت كرد و شرايط امر به معروف را انجام داد. بعد هم به او تذكر داد كه اگر به اين روند ادامه دهد با او با حكم ضابطان قضایی برخورد خواهد شد. اما اين فروشنده به روند اشتباه خودش ادامه داد. هادی نيز در كمين فرصتی بود تا با او برخورد كند. يك روز جوانی وارد مغازه شد. هادی خبر داشت كه يك كيسه پر از سی دی های مستهجن برای اين شخص آورده اند.😬 لذا با هماهنگی بچه های بسيج وارد مغازه شد. درست زمانی كه بار سی دی ها رسيد به سراغ اين شخص رفت. بعد فروشنده را با همان كيسه به مسجد آورد! در جلوی چشمان خودش همه سی دی ها را شكست. وقتی آخرين سی دی خرد شد، رو كرد به آن فروشنده و گفت: اگر يك بار ديگر تكرار شد با تو برخورد قانونی ميكنيم. همين برخورد هادی كافی بود تا آن شخص مغازهاش را جمع كند و از اين محل برود. ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
جبرانی دیروز👆🏼🙈
📚 📌 قسمت سیزدهم دوكوهه به عنوان خادم راهيان نور فعاليت ميكرديم. در آن ايام هادي با شوخ طبعی هایش خستگی كار را از تن ما خارج می كرد.😁 يادم هست كه يك پتوي بزرگ داشت كه به آن ميگفت: (پتوی اِجكت) يا پتوی پرتاب!🛏 كاری كه هادی با اين پتو انجام ميداد خیلی عجيب بود. 🤯 يكی از بچه ها را روی آن می نشاند و بقيه دور تا دور پتو را می گرفتند و با حركات دست آن شخص را بالا و پايين پرت می كردند.😵‍💫😃 يك بار سراغ يكی از روحانيون رفت. اين روحاني از دوستان ما بود. ايشان خودش اهل شوخي و مزاح بود.😆 هادی به او گفت: حاج آقا دوست داريد روی اين پتو بنشينید؟😈 بعد توضيح داد كه اين پتو باعث پرتاب انسان می شود.😁 حاج آقا كه از خنده های بچه ها موضوع را فهميده بود، عبا و عمامه را برداشت و نشست روی پتو. هادی و بچه ها چندين بار حاج آقا را بالا و پايين پرت كردند. خیلی سخت ولی جالب بود. 😂 بعد هم با يك پرتاب دقيق حاج آقا را انداختند داخل حوضه معروف دوكوهه.😶‍🌫 بعد از آن خیلی از خادمان دوكوهه طعم اين پتو و حوض دوكوهه را چشيدند! ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
📚 📌 قسمت چهاردهم بعضی از دوستان حتی برخی از بچه های مذهبی را می شناسيم كه اخلاق خاصی دارند❗ كارهایی كه بايد انجام دهند با كندی پيش می برند. جان آدم را به لب مي رسانند تا يك حركت مثبت انجام دهند.😮‍💨 اگر كاری را به آنها واگذار كنيم، به انجام و يا اتمام آن مطمئن نيستيم. دائم بايد بالای سرشان باشيم تا كار به خوبی تمام شود. 🤨 اين معضل در برخی از نهادها و حتی برخی مسئولان ديده می شود.😬 برخی افراد هم هستند كه وقتی بخواهند كاری انجام دهند، از همه ی عالم و آدم طلبكار می شوند. همه ی امكانات و شرايط بايد برای آنها مهيا شود تا بلكه يك تحرك كوچكی پيدا كنند.🙄 اميرالمؤمنين علي (ع) در بيان احوالات يكي از دوستانشان كه او را برادر خود خطاب ميكردند فرمودند: او پرفايده و كم هزينه بود. 👌🏼 اين عبارت مصداق كاملی از روحيات هادی ذوالفقاری به حساب می آمد. هادی به هرجا كه وارد ميشد پرفايده بود. 🌿 اهل كار بود. به كسی دستور نمی داد. تا متوجه ميشد كاری بر زمين مانده، سريع وارد گود ميشد.✋🏼 🎙راوی یکی از دوستان شهید ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
✨ عڪس شھدا را در یکی از دیوار های خانہ زده بود مقید بود بود در حضور شھدا گناه نشود همیشہ می گفت : شھدا اینجا هستند ، خجالت بکشید . 🌹 ◆@shahidzoalfaghari
امان از ما واماندگانِ زمین گیر... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
وقتی کسی راه را اشتباه می‌رفت خیلی آهسته و مخفیانه به او تذکر می‌داد! ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
از مادر شهید پرسیدن: حالا که بچه ات شهید شده،میخوای چیکار کنی؟ ایشونم دست گذاشتن روی شونه ی نوه شون و گفتن: «یه مصطفی دیگه تربیت میکنم❤️ 🌹 ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
شهید هادی ذوالفقاری....♡
📚 #پسرک_فلافل_فروش 📌 قسمت چهاردهم بعضی از دوستان حتی برخی از بچه های مذهبی را می شناسيم كه اخلاق
📚 📌 قسمت پانزدهم بارها ديده بودم كه توی هيئت يا مسجد، كارهایی را انجام مي داد كه كسی سراغ آن كارها نمی رفت؛ كارهایی مثل نظافت و شستن ظرفها و...🧼 من شاهد بودم كه برخي دوستان مسجدی ما به دنبال استخدام دولتی وپشت ميز نشينی بودند و می گفتند تا كار دولتی برای ما فراهم نشود سراغ كار دیگری نمی رويم. آنها شخصيت های كاذب برای خودشان درست كرده بودندومی گفتند خيلی از كارها در شأن ما نيست‼ اما هادی اين گونه نبود. شخصيت كاذب برای خودش نمی ساخت. او برای رهایی از بيكاري كارهای زیادی انجام داد. مدتها با موتور، كار پيك انجام می داد.🛵 🔩 در بازار آهن مشغول بود و... می گفت: در روايات اسلامی بيكاری بدترين حالت يك جوان به حساب می آيد.😪 بيكاری هزاران مشكل و گناه و ... را در پی خود دارد. هادی يك ويژگی بسيار مثبت داشت. در هر كاری وارد می شد كار را به بهترين نحو به پايان می رساند. 💯 خوب به ياد دارم كه يك روز وارد پايگاه بسيج شد. يكی از بچه ها مشغول گچ كاري ديوارهای طبقه ی بالای مسجد بود.🔨🪣 اما نيروی كمكی نداشت. هادی يكباره لباسش را عوض كرد. با شلوار كردی به كمك اين گچ كار آمد. 😃 او خيلي زود كار را ياد گرفت و كار گچ كاری ساختمان بسيج، به سرعت و به خوبی انجام شد.👌🏼☺️ مدتی بعد بحث حضور بچه های مسجد در اردوی جهادی پيش آمد. تابستان 1387 بود كه هادی به همراه چند نفر از رفقا از جمله سيد علی مصطفوی راهی منطقه ی پيراشگفت، اطراف ياسوج، شد.🌳🌳 ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
📚 📌 قسمت شانزدهم هادی بعد از دورانی كه در فلافل فروشی كار مي كرد، با معرفی يكی از دوستانش راهی بازار شد. در حجره ی يكی از آهن فروشان پامنار كار را آغاز كرد. او در مدت كوتاهی توانایی خود را نشان داد. صاحب كار او از هادی خيلی خوشش آمد. 😍 خيلی به او اعتماد پيدا كرد. هنوز مدت كوتاهی نگذشته بود كه مسئول كارهای مالی شد.😎💸 چك ها و حساب های مالی صاحبكار خودش را وصول می كرد. آن ها آنقدر به هادی اعتماد داشتند كه چك های سنگين و مبالغ بالا را در اختيار او قرار می دادند. 😬😁 كار هادی در بازار هر روز از صبح تا عصر ادامه داشت. هادی عصرها، بعد از پايان كار، سوار موتور خودش می شد و با موتور كار می كرد. 🏍 درآمد خوبی در آن دوران داشت و هزينه ی زيادی نداشت. دستش توی جيب خودش بود و ديگر به كسی وابستگی مالی نداشت. يادم هست روح پاك هادی در همه جا خودش را نشان می داد.😊 حتی وقتی با موتور مسافركشی می كرد.🏍 ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
- همونجایی که میزنی تو دهن نفست و به گناه نه میگی دقیقا همونجا، داری رشد میکنی مطمئن باش..! ◆@shahidzoalfaghari
🌱به نیابت از درگذشتگان اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
شهید هادی ذوالفقاری....♡
📚 #پسرک_فلافل_فروش 📌 قسمت شانزدهم هادی بعد از دورانی كه در فلافل فروشی كار مي كرد، با معرفی يكی ا
📚 📌 قسمت هفدهم ....دوستش می گفت: يك بار شاهد بودم كه هادي شخصی را با موتور به ميدان خراسان آورد. 🏍 با اينكه با اين شخص مبلغ كرايه را طی كرده بود، اما وقتی متوجه شد كه او وضع مالی خوبی ندارد نه تنها پولی از او نگرفت، بلكه موجودی داخل جيبش را به اين شخص داد!!😳 از همان ايام بود كه با درآمد خودش گره از مشكلات بسیاری ازدوستان و آشنايان باز كرد.🌱 به بسیاری از رفقا قرض داده بود. بعضی ها پول او را پس می دادند و بعضی ها هم بعد از شهادت هادی ... من از هادی چهار سال بزرگتر بودم. وقتي هادی حسابي در بازار جا باز كرد، من در سربازی بودم. 🪖 دوران خدمت من كه تمام شد، هادی مرا به همان مغازهای برد كه خودش كار می كرد. من اين گونه وارد بازار آهن شدم. به صاحب كار خودش مرا معرفی كرد و گفت: آقا مهدی برادر من است و در خدمت شما.☺️ بعد ادامه داد: مهدی مثل هادی است، همانطور ميتوانيد اعتماد داشته باشيد. 🌹 من هم ديگر پيش شما نيستم. بايد به سربازی بروم. هادی مرا جاي خودش در بازار مشغول كرد. كار را هم به من ياد داد و رفت برای خدمت. مدت خدمت او به خاطر داشتن سابقه ی بسيجی فعال كم شد. فكر ميكنم يك سال در سپاه حفاظت مشغول خدمت بود. از آن دوران تنها خاطره ای كه دارم بازداشت هادی بود❗️ هادی به خاطر درگيری در دوران خدمت با يكی از سربازان يك شب بازداشت شد. تا اين كه روز بعد فهميدند حق با هادی بوده و آزاد شد. 🎙راوی مهدی ذوالفقاری (برادر شهید) ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
📚 📌 قسمت هجدهم شخصيت هادی برای من بسيار جذاب بود. رفاقت با او كسی را خسته نمی كرد. 😍 در ايامی كه با هم در مسجد موسی ابن جعفر فعاليت داشتيم، بهترين روزهای زندگی ما رقم خورد.🖇 يادم هست يك شب جمعه وقتی كار بسيج تمام شد هادی گفت: بچها حالش رو داريد بريم زيارت؟😊 گفتيم: كجا!؟ وسيله نداريم.😕 هادي گفت: من ميرم ماشين بابام رو مييارم. بعد با هم بريم زيارت شاه عبدالعظيم .😁 گفتيم: باشه، ما هستيم.😎 هادی رفت و ما منتظر شديم تا با ماشين پدرش برگردد. بعضی از بچها كه هادی را نمی شناختند، فكر می كردند يك ماشين 🚗مدل بالا و... چند دقيقه بعد يك پيكان استيشن درب داغون جلوی مسجد ايستاد.🤥 فكر كنم تنها جای سالم اين ماشين موتورش بود كه كار می كرد و ماشين راه می رفت.😂 نه بدنه داشت، نه صندلی درست و حسابی و... از همه بدتر اينكه برق نداشت. 🤦🏻‍♂ يعنی لامپ های ماشين كار نمی كرد😬🤣❗.... 🎙راوی یکی از دوستان شهید ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
📌 رهبرمعظم انقلاب: امیرکبیر سه سال در کشور حکومت کرد؛ کارهای بزرگی را بنیانگذاری کرد. خود آقای ما سه سال حکومت کرد و ریاست کرد کارهای خوبی ایشان انجام داد و بعضی‌ کارها را پایه‌گذاری کرد که ان‌شاءاللّه ثمره‌اش را بعدها کشور خواهد دید. ۱۴۰۳/۶/۶🗓 ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari◆ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد، و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین خواهم کرد و او را دعا می‌کنم. • شهید‌ حسین‌ محرابی 🌱 ◆@shahidzoalfaghari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 🎥 پاسخ رهبر انقلاب به شبهه انتخاب کابینه توسط ایشان رهبر انقلاب در نخستین دیدار دولت چهاردهم: آقای رئیس جمهور برای انتخاب وزیران با من مشورت کردند. برخی را تایید و برخی را هم تاکید کردم. ⭕️ تعداد زیادی را هم نمی‌شناختم و نظری نداشتم. ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
💚:) از شهید بابایی پرسیدند : عباس چه خبر ؟! چیکار میکنی؟! گفت ‌: به نگهبانی دل مشغولیم تا کسی جز خدا وارد نشود ..🌱 . ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari