شهید شو 🌷
💔 از ازل خاک درت بود گِل هستی من دست من نیست که اینگونه شدم #عاشق تو " أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَ
💔
خُورشيدِ بی غروبِ خُراسانمان سَلام
يا حضرتِ رئـوف، شه مِھربان سَلام...
" أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰا"
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#بسم_الله
#یک_حبه_نور
وتَبَتَل اِلیهِ تَبتیلاً
وبه طور کامل ازهمه دل بِکن!
سورهمزمل ۸
#با_من_بخوان.
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
گفتم به پیری رسم توبه کنم، آنقدر جوان مرد و یکی پیر نشد...
😔 آرزوهای دراز... مانع توبه هستند
آیتالله مجتهدی(ره) : همین امروز توبه کنید
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
دنیا محل گذر است. شاید برای خیلی ها این جمله عذاب آور باشد که لذت و دلبستگی ها را رها کنند و بروند اما برای محمد مهدی های این روزها که مصداق آیه "والسابقون السابقون" هستند،فانوس #هدایت است برای رسیدن به نهایت آرامش.
آرزوی دفاع از حرم، گوشه دلش نشسته و مدتی بود که صاحبخانه شده بود.هرچه تقلا کرد و زمزمه کرد منم باید برم، پدرش مخالفت کرد آخر طاقت دوری از تنها فرزندش را نداشت.اما گاهی #شهادت، نتیجه اشک و ناله ی فراق برای #وصال به حضرت حق است.و اگر خدا بخواهد #شهادت روزی بنده اش می شود.
دلش را برداشته و رفته بود #جمکران.نمی دانم در قنوت نمازش شهادت خواسته بود یا در میان درد و دل هایش با امامش از آرزویش گفته بود. هرچه بود، #امام_زمان شهادت نامه اش را امضا کرد و ساعاتی بعد بی قرار و بیتاب برگشته بود تهران.آنقدر بی تاب که #داغ خداحافظی آخر بر دل پدرش برای همیشه ماند.
محمد مهدی ۱۹ ساله را ناجوانمردانه زدند. #فرقش شکافته شد و پدرش به یاد #علی_اکبر ارباب روضه خواند و اشک ریخت و کمرش شکست از داغ جوانش...
محمد مهدی به آرزویش رسید و فدای #امنیت شد.خوب ها گلچین می شوند و یکی یکی می روند و ما هنوز در غل و زنجیر #گناه در انفرادی دنیا #اسیر شدهایم.
✍طاهره بنائی منتظر
سالروزشهادت
#شهید_محمدمهدی_رضوان
تولد:٢۶تیر۱٣٧٩
شهادت:۱٩ آبان ۱٣٩٨
محل شهادت :منطقه شوش تهران
مزار: قطعه ۵۰ بهشت زهرا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#دم_اذانی
خدایا!
مرا پریشان خودت کن...
اینجا به جز تو کسی برایم باقی نمی ماند
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آلعمران (۹۳) كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلَّا ما
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_آلعمران
(۹۵) قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
(اى پيامبر!) بگو: خداوند راستگو است، پس از آيين ابراهيم حقگرا پيروى كنيد كه او از مشركان نبود.
✅ نکته ها
«حَنيف» كسى است كه از گمراهى فاصله گرفته و به هدايت و راه راست، روى آورده است.
بت پرستان زمان پيامبر ادّعا داشتند كه بر آئين ابراهيم هستند و آن قدر بر اين ادّعا تبليغ و پافشارى كرده بودند كه ديگران، آنها را «حُنفا» يعنى پيروان ابراهيم شناخته و معرفى مىكردند. قرآن در آيات متعدد اين موضوع را نفى كرده است. «1» «ما كان من المشركين» «2»
🔊 پیام ها
- اهلكتاب كه خود را پيرو ابراهيم مىدانند، بايد موحّد باشند، زيرا او مشرك نبود. «فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِيمَ ... وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
- حقگرايى ابراهيم، آيين او را پايدار واستوار ساخت. «فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً»
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔
سردار اباذری:
#عباس در دورانی دینداری کرد که
زمینه ها برای آلوده شدن به #گناه
کاملا فراهم بود
دوری از گناه= شهادت
حالا ما هی راهکار شهادت رو می پرسیم؟
اینم راهش!👆
#شهید_عباس_دانشگر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت50 مثل م
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت51 باید یک بار برای همیشه بفهمم چرا مطهره را از دست دادم.😔 متهم شروع کرد به شکاندن بند انگشتانش. صدایش میلرزید: - به خدا... به خدا اون یه فرشته بود. اسمشو نمیدونم...ولی مطمئنم فرشته بود. مثل بقیه مامورا نبود. نمیفهمیدم چرا به آشغالایی مثل ما انقدر احترام میذاره... مشتش را باز کرد و یک شکلات کاراملی با پوسته زرد رنگ گذاشت روی میز: - اینو روز تولد امام حسن بهمون داد. نمیتونم بخورمش یا بندازمش دور... هرچی یادم میافته چقدر مهربون بود، دلم میخواد بمیرم. مرگ برای ما کمه... اون... یکباره بغضش ترکید. صورتش را با دستانش پوشاند. نالید: - اون با ما بدی نکرده بود... خدا ما رو نمیبخشه... لعنت به من... خدا ما رو نمیبخشه... بغضم را قورت دادم. راست میگوید. مطهره فرشته بود. یک فرشته پاک، بیگناه، مهربان. همه را اسیر مهربانیاش میکرد. پس چطور دلشان آمد؟ دوباره همان سوال از دهانم خارج شد: - چرا؟ متهم سعی کرد خودش را آرام کند. اشکهایش را پاک کرد. دستش را گاز گرفت. باز هم صدایش میلرزید و اشک آرام از چشمش سر میخورد: - منتظر شدیم بخوابه، اما وایساد به نماز خوندن. هرچی صبر کردیم دیدیم نمیخوابه. یا دعا میخوند، یا نماز. میدونستیم نگهبانا بیهوشن. قفل رو هم یکی از بچهها باز کرده بود. من شروع کردم ادا در آوردن که دلم درد میکنه. رفت برام نباتداغ آورد. داشت میرفت پِی نگهبان که ریختیم سرش... دستانم مشت شد. مطهره من را میگفت؟ پنج نفری ریخته بودند سر مطهره من؟ مطهره آزارش به مورچه هم نمیرسید. نفس عمیق کشیدم. باید تا آخرش را گوش میکردم. گریه باعث شده بود حرفش قطع شود. با دستمال، بینیاش را پاک کرد اما گریهاش بند نیامد: - اون کم نمیآورد، میجنگید، حسابی میجنگید. ما دست و پاشو گرفته بودیم؛ ولی بازم حریفش نمیشدیم. فکر نمیکردم انقدر زورش زیاد باشه. میترسیدم شروع کنه داد زدن؛ اما ثریای عوضی، فکر اینجا رو هم کرده بود. روسریشو تپونده بود توی دهنش. صداش در نمیاومد ولی دست و پا میزد، میخواست گردنشو از دستای ثریا بکشه بیرون... دستم را انقدر محکم مشت کرده بودم که میلرزید. داشتم دیوانه میشدم از تصور مطهره در آن لحظات. متهم زن مینالید و زار میزد: من به ثریا گفتم بیشتر فشار بدی خفه میشه، ولی ثریا دیوونه شده بود. وحشی شده بود. صورتش سیاه شده بود. سرمون داد زد که نگهش داریم. من و یکی دیگه محکم گرفته بودیمش، دونفر دیگه هم بهش #لگد میزدن... لبم زیر فشار دندانهایم خون افتاده بود. خیره بودم به شکلات کاراملی خشک شده. صدای متهم زن تبدیل به ضجه شد؛ ضجهاش تمام اتاق ملاقات را برداشت: - وقتی صدای شکستن استخون گردنشو شنیدم دستام شل شد... بیحال شده بود... نمیدونستم مُرده... خدا ما رو نمیبخشه... لعنت به ما... لعنت به من... اون با ما بد نکرده بود... صدای ضجهاش هر لحظه بلندتر میشد؛ انقدر که نتوانستم در اتاق بمانم. یادم نیست دقیقاً با چه حالی از اتاق و از بازداشتگاه زدم بیرون و سوار ماشین شدم. فقط یادم هست دیوانهوار شروع کردم به رانندگی. بیهدف رانندگی میکردم و داد میزدم. کسی نبود که اشکهایم را ببیند، داد میزدم و گریه میکردم. مطهره با آن لبخند قشنگش دائم جلوی چشمم بود. مطهره مهربان و مظلوم من... #ادامه_دارد... #به_قلم_فاطمه_شکیبا #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞 کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی #کانال_آه...
💔
همسنگریا
سلام
از امروز بازم ڪتاب صوتے جدید داریم
امیدوارم همراهمون باشید
تا باهم از این کتاب لذت ببریم...✌
📗#معرفی_کتاب📗
کتاب «راز درخت کاخ» از آثار پرفروش نشر شاهد و نتیجه گفت وگو و حاصل خاطرات مادر "شهیده زینب کمایی" است.
«زینب کمایی» شهیده ای ۱۴ ساله است که تنها به جرم داشتن حجاب و شرکت در راهپیمایی علیه بدحجابی مورد خشم منافقین قرار گرفته و در شب اول فروردین سال ۱۳۶۱ وقتی از مسجد بازمیگشت، منافقین او را ربودند و با گره زدن چادرش او را خفه کردند و به شهادت رساندند. پیکر مطهر زینب، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای غرقِ به خون ۳۶۰ شهید عملیات «فتح المبین» در اصفهان تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
کتاب «راز درخت کاج» به همت خانم معصومه رامهرمزی نوشته شده و به دليل استقبال خوب مخاطبان، از ابتدای انتشار آن تاکنون چهار مرتبه توسط نشر شاهد تجدید چاپ شده است. این کتاب روایتی جذاب و خواندنی از سرگذشت یکی از شهدای دانشآموز کشور است و بيانگر سبك زندگي يك نوجوان مسلمان و انقلابی است که میتواند الگویی برای تمام نوجوانان و مخصوصا دختران این سرزمین باشد.
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#قرار_دلتنگی😔
چرا انقدر دیر به دیدن ما آمدی؟
ما صبح تا شب، شب تا صبح منتظر تو بودیم💔
-امام زمان خطاب به علی بن مهزیار
یک #آیت_الکرسی و #سه_صلوات، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر
#سلام_امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
🌺جان به قربان تو ای سیّد پاکیزه سرشت
🌺شهر ری از تو بهشت است، بهشت است، بهشت…
🌹سالروز میلاد حضرت #عبدالعظیم_حسنی مبارک
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
چهارمین سالگرد شهید مدافع حرم #مرتضی_عبداللهی
🕊 همه دعوتیم به #مزار_خاکی...
🔺روای: حجتالاسلام جلالیان
🔺سخنران: حاج سعید قاسمی
🔺مداح: حاج حبیب عبداللهی
🔺همخوانی گروه تواشیح امیرالمونین(ع)
⏰ زمان: پنجشنبه ۲۰ آبان ساعت ۱۵ تا ۱۷
📍مکان: بهشت زهرا(س) - قطعه ۲۶
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 شهید عبدالله زاده: جنازه شهید جواد محمدی را که در اوردیم یه خشاب تیر توی سرش خالی کرده بودند #م
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
رفاقت خوبه
اخرش بهشت باشه. ..
#شهید_جواد_محمدی
#شهید_مهدی_اسحاقیان
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 رویت امام زمان #استاد_صفایی_حائری #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔
#آھ...
آقاجانم
آغوشت را مےخواهم
تا اشک هایم را
هق هق هایم را
بی قراری ام را
در پناه تو خرج کنم....
آقا جان
نفسم. ...
نفسم.....
نفسم بالا نمے آید.....💔
نفسم را بگــیر.... 😔
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 هر صُبح عطر کوےِ شما میوزد بہ ما .. #صلےاللهعلیڪیااباعبدالله #ڪربلالازممدلمتنگاست #الس
💔
آتش عشق تو برداً و سلاما نشده
صبح بی اذن تو خورشید جهان پا نشده
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#ڪربلالازممدلمتنگاست
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#ما_ملت_امام_حسینیم
#آھ_ڪربلا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #شیطان_میگه: بعدا توبه میکنی ....😏 #تصویربازشود #توییت #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء
💔
#شیطان_میگه:
برای همینه که اینستاگرام رو دوست دارم...😏✌️
#تصویربازشود
#توییت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#بسم_الله
#یک_حبه_نور
وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْأَلُونَ
مهمترین سوال و روانترین جواب در قیامت
- چقدر به قرآن عمل کردی؟
+ چیزی از قرآن نمیدونم!😔
- سوال بعدی !!
سوره زخرف|۴۴
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
به قولِ شهید سید مرتضی آوینی؛
اگر ناشئه لیل نباشد،
رنجِ عظیم روز را چگونه دوام آوریم..؟!
#تلنگر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕