💔
فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ
بابا پاشید بیایید باهم حرف بزنیم....
#به_وقت_سحر
شهید شو 🌷
💔 حلقه ی حاجاتِ ما، پَنجره فولادِ توست... 💛 " أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰا"
💔
بےخیال نسخه های بیخودی!✋🏻
درد بےدرمان علاجش مشهد است...
" أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰا"
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#لوگوعکسپاڪنشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
▪️میخواهی شب قدر امام زمان علیه السلام به یادت باشه؟
#نماوا "شاخه گل سلام"
#شب_قدر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#دم_اذانی
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ
و گدا را مران.
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
🔸🔶 امشب قرار بگذاریم کنار حاجت های دل خودمان، برای بقیه هم دعا کنیم.
برای بچه هایی که بزرگ شده اند و بچگی هایشان را یادشان رفته و دیگر حواسشان به پدر و مادرشان نیست؛
برای پدر و مادرهای این بچه ها؛
برای پدر و مادرهایی که بچه ندارند؛
برای عاشق هایی که به عشق شان نرسیده اند؛
برای آنهایی که فکر می کنند عاشقند اما نیستند؛
برای بیماران جسمی و روحی. برای آنها که می دانند بیمارند و آنها که نمی دانند؛
برای آنها که بدهکارند؛
برای آنها که لباس برای پوشیدن و غذا برای خوردن ندارند یا سخت پیدا می کنند؛
برای فرهنگ دعا کنیم؛ برای شاعرها و نویسنده ها و معلم ها؛
برای صنعت دعا کنیم. برای کارگرها و خانواده ها و چرخی که باید بچرخد.
برای مملکت مان دعا کنیم و عزت و آرامش و امنیتش.
بین المللی دعا کنیم.
برای هم وطنان مان در همه کشورها.
برای هم دینان مان در همه جهان.
برای همه مظلوم های عالم از هر اعتقاد و ملیتی.
برای آمدن آن امامی که قول داده اند وقتی آمد همه جا بوی بهار داشته باشد.
می دانی؟ راستش حتی آنقدرها هم مهم نیست که تمامی دعاها به نتیجه برسد. مهم نیست که برویم حساب کتاب کنیم ببینیم همه همه همه فقیرها پولدار شده اند و مریض ها سالم، یا نشده اند.
اما بعد از این دعاها می بینی خودت چقدر عمیق تری... چقدر کمتر خودخواهی... چقدر مشکلات تو در برابر بعضی ها کوچک تر است... چقدر بیشتر به فکر بقیه ای...
چقدر دنیایت بزرگ تر از «امتحانات ترم» و «فلان شغل» و «پایان نامه» است...
روح عمیق بزرگ با ظرفیت، بهتر بلد است «زنده» باشد.
این «زنده بودن» را برای خودتان بنویسید این شب قدری.
#شب_قدر
#وبلاگ_گردی
#وبلاگ_بخاری
💔
📷تصویری از کوچکترین شهید حادثهی تروریستی دیروز در غرب کابل
دیروز در حملات انتحاری به مدرسه «عبدالرحیم شهید» واقع در منطقه شیعهنشین شهر کابل دستکم ۲۵ دانشآموز شهید شدند. «ذکریا الفت» یکی از اساتید مدرسه: حمله انتحاری اولی زمانی رخ داد که شاگردان در حال ترک مدرسه بودند.
تنها در انفجار نخست نزدیک به ۲۰ تا ۲۵ دانشآموز شهید شدند و وقتی اساتید مدرسه در تلاش متفرقکردن دانشآموزان و نجات آنها از مسیرهای مصون بودند، انفجار دومی رخ داد.🥀
#فاغثیاغیاثالمستغیثین
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#لوگوعکسپاڪنشه
..
شبقدر،شبقیمتیشدنه!
قدرِخودتوبدون،تاقیمتیشی!
_حاجحسینیکتا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
..
شبقدر،شبقیمتیشدنه!
قدرِخودتوبدون،تاقیمتیشی!
_حاجحسینیکتا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
✧🌿✧
خدایا!
مرا در این ماه به برکت سحرهایش آگاه کن ...
.
#دعایهرروزماهمبارک✨
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
°•♥!
_شب قدر شبِ بیدار شدنِ
نه بیدار ماندن
بیاید امشب بیدار شویم...
#خوابغفلت
#التماس_دعا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#شهیدانه♥️
+شهادٺیعنے؛
زندگےڪن،اما!
فقطبراےخدا..!🖐🏽
اگرشهادتمیخواهید
زندگےکنید
فقطبرایخدا..:)!"🌿
#شهیدبابکنوریهریس
#الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#شهیدانه♥️
+شهادٺیعنے؛
زندگےڪن،اما!
فقطبراےخدا..!🖐🏽
اگرشهادتمیخواهید
زندگےکنید
فقطبرایخدا..:)!"🌿
#شهیدبابکنوریهریس
#الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
دستورالعمل بسیار مهم استاد فاطمی نیا مخصوص #شب_قدر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت205 ربیعی نگاه
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت206 - تعریفت رو زیاد شنیدم. خیلی دوست داشتم ببینمت. با این که گفته «دوست داشتم»، اما لحنش بوی دوست داشتن نمیدهد.😐 باز هم هیچ حسی ندارد حرف زدنش و همین اعصابم را بهم میریزد. یعنی نسبت به من حس خوبی ندارد؟ من و مسعود همکاریم؛ چرا او باید از من بدش بیاید؟ چون من را رقیب خودش میداند؟ چون من اگر نبودم، ممکن بود او سرتیم پرونده شود؟ چون من اقتدارش را خدشهدار کردهام؟ شاید هم دارم اشتباه قضاوتش میکنم. شاید این اخلاق همیشگی اوست و واقعا دوست داشته من را ببیند... به هر حال، در پاسخش لبخندی میزنم: - ممنونم از لطفتون. - چی صدات کنم راحتی؟ - همون عباس خوبه. این را میگویم و پرونده را روی میز خالیِ سمت راست اتاق میگذارم؛ میزی که روبهروی میز محسن است. محسن چند برگه را از پرینتر روی میز بیرون میکشد و به دست مسعود میدهد: - بفرمایید. نقشههایی که خواستید. مسعود آنها را مقابل من، روی میز میچیند: - این منطقه مردم نسبتاً مذهبیای داره. حتماً خودت هم متوجه شدی که بسیجش خیلی فعاله و جذبشون هم نسبتاً خوبه. دست به سینه بالای میز ایستادهام و میگویم: - احتمالاً برای همین این هیئت، این منطقه رو انتخاب کرده. - آره. محسن صدایمان میزند: - مشخصات کسایی که گفته بودید رو درآوردم. مسعود دست دراز میکند تا برگههای پرینت شده را از محسن بگیرد؛ اما باز هم چشم از من برنمیدارد: - اگه بخوای بریم یه دوری توی همون منطقه بزنیم. نگاه خیره و خالی از احساسش اذیتم میکند؛ با این وجود لبخند میزنم: - خیلی عالیه. برگهها را به من میدهد. انگار میخواهد به زبان بیزبانی بگوید به عنوان نیروی تحت امرت، کمال همکاری را با تو خواهم داشت؛ اما کلا از ریخت و قیافه خودت خوشم نیامده.☹️ روی اولین کاغذ، نام و مشخصات فرمانده پایگاه را نوشته است. از دیدن عکس و نام فرمانده، چشمانم درشت میشوند.😮 چندبار نامش را میخوانم تا مطمئن شوم اشتباه نکردهام. #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞قسمت اول
شهید شو 🌷
💔 توی روضه حضرت زهرا علیه السلام خیلی بی تاب می شد برای حضرت مادر در جور دیگری عزاداری می کرد. از
💔
خدا بیامرزه آقا جواد رو.
#شبهای_قدر تو مسجد مصلی، موقع دعا خوندن و قرآن به سر گذاشتن چه حالی داشت....زار میزد.
معمولا کنار اون ستون جلوی مسجد، نزدیک مداح، می نشست.
موقع گریه کردن، خودش رو کنترل میکرد که صداش زیاد بلند نشه اما یه وقتایی دیگه نمیتونست خودش رو کنترل کنه.
شروع میکرد بلند بلند گریه کردن. به خصوص وقتی روضه مادرسادات خونده میشد.
از بعد شهادتش بعضی وقتا که یادم بهش میفته، یا جلسه روضه میرم، یاد اون گریه های جانسوزش پای روضه ها، میفتم.
بعضی وقتها تو نَـخِش بودم.
سرش رو میگرفت بین دو دستش و اشک از چشماش نه اینکه آروم جاری بشه، انگار اشکها از چشماش بیرون میپاشید. دونه های درشت اشک از روی گونه های سرخش جاری میشد.
#خاطره
#داغ_رفیق
#شھید_روزه_دار
#شهیدجوادمحمدی
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#لوگوعکسپاڪنشه