eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 موتور تريل 🏍    عملیات که شروع می شد، زین الدین بود و موتور تریلش. می رفت تا وسط عراقیها و برمی گشت. می گفتم « آقا مهدی! می ری اسیر می شی ها.» می خندید و می گفت « نترس. اینها از تریل خوششون میاد. کاریم ندارن.» تاریخ شهادت ۸/۲۷ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 روزی آیت‌الله خامنه‌ای که در آن زمان نماینده حضرت امام خمینی (ره) در شورای‌عالی دفاع بودند، برای دیدار با رزمندگان، به جبهه «شوش» رفتند. حسین و حاج صادق در این دیدار، در محضرشان بودند.. آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: «در این دیدار با رزمندگان نماز جماعت خواندیم. بعد از نماز بچه‌ها دور من جمع شدند و هر کس با من صحبتی داشت. بعد از چند دقیقه، من نگاه کردم، دیدم سیدحسین قرآنی در دست گرفته و عده زیادی از بچه‌ها دور او جمع شده‌اند و ایشان به قدری زیبا از آیات قرآن و استقامت در جنگ و... صحبت می‌کرد که من تعجب کردم». حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مصاحبه‌ای که در سال 59 انجام گرفت و در آخرین برنامه «روایت فتح» که توسط شهید «مرتضی آوینی» تهیه و پخش شد، فرمودند: «وقتی خبر شهادت سیدحسین علم‌الهدی را شنیدم، اولین چیزی که به ذهنم آمد، شهادت حافظان قرآن در صدر اسلام بود». سالروزشهادت🥀 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 شهیدی که از سر بریده اش صدا بلند شد: « #السلام_علیڪ_یا_اباعبدالله» امام جماعت واحد تعاون لشگر
💔 قبل از عملیات کربلای۴ بود که شهید حاج ناصر اربابیان معاون گردان تخریب لشگر۱۰سیدالشهداء(ع) من را دید و گفت: جعفر! رفته بودم پادگان دو کوهه و سری به تعاون لشگر۲۷ حضرت رسول زدم، روحانی جوانی بود و سلام و علیکی کردیم و وقتی فهمید من از تخریب لشگر۱۰ سیدالشهداء(ع) هستم گفت: سلام ما رو به فلانی برسون گفتم اون کی بود؟ گفت روحانی جوان و جمع و جوری به نام حسن آقای آقاخانی بود. گفتم: حاج ناصر کارش رو درست میکردی و میاوردیش تخریب!!!!خیلی به درد ما میخوره. این قضیه گذشت و خیلی دوست داشتم شهید حسن رو در جبهه و با لباس آخوندی ببینم اما این توفیق نشد و مشغول کار عملیات شدیم و حسن آقاخانی در مرحله پنجم عملیات کربلای ۵ از شلمچه پرکشید. شهید حسن درسته ۱۸ سالش بیشتر نبود وقتی شهید شد اما به قول امام ره صدساله را یک شبه طی کرده بود و حکایت شهادت حسن، موید این مطلب است.👇 خاطره ای از نحوه شهادت شهید حسن آقاخانی بر سر زبان‌هاست. این مطلب را بنده از ۳ نفر بلاواسطه شنیدم که… شهید حسن با گلوله توپ مستقیم دشمن سر از پیکرش جدا می‌شود و بدن بی سر چند قدمی برمیدارد و از حلقوم بریده صدای حسن را میشنوند که میگوید: السلام علیک یا اباعبدالله سالروزشهادت🥀 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 کبوتر بچه پسربچه بود و شیطنت‌هایش دردسر درست می‌کرد اما در همان زمان هم روحی بزرگ و اراده‌ای پاک و خدایی داشت. پنجم ابتدایی بود که نامه‌ای به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف نوشت: باسمه‌تعالی من آدمی هستم بی‌اختیار که برای پدر و مادرم دردسرهای بزرگی درست می‌کنم. خواهش می‌کنم هرچه زودتر یا مرا انسانی پاک و مخلص در پناه دین قرار بده یا این کار را به عده عزرائیل بگذارید. من از شما خواهش می‌کنم از شما خواهش می‌کنم. من مانند کبوتر بچه‌ای هستم که در قفس و اسارت شیطان قرار دارم.🕊 خواهش می‌کنم به‌ حق فاطمه زهرا و به‌حق تشنه‌لبان و تشنه‌لب کربلا ، آزادم کن. اگر حاضر به این کار نیستی مرا هرچه زودتر از دنیا آزادم کن. به‌حق جدّت رسول‌الله قسمت می‌دهم. نویسنده: عبدالصالح زارع در سن 11 سالگی سالروزشهادت🥀 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 🌹می گفت: " یعنی کسی که کار کنه، بجنگه.. خسته نشه..❌ کسی که نخوابه تا وقتی خود به خود خوابش ببره..." 🦋یه بار توی جلسه فرماندهان داشت روی کالک شرایط منطقه رو توضیح می‌داد؛ یه دفعه وسط صحبت صداش قطع شد از خستگی خوابش برده بود 😓دلمون نیومد بیدارش کنیم چند دقیقه بعد که خودش بیدار شد، عذرخواهی کرد گفت: سه چهار روز هستش که نخوابیده‌ام سالروزولادت ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 این طور نبود ڪه امر به معروفش برای ڪوچه و خیابان باشد و بی خیال خانواده ی خودمان شود. بیشتر از بی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 شده... ڪسے به سرت بزند ڪہ تاکنون حتی یڪبار هم ندیدی‌اش؟! شده... ڪسے شوی ڪہ حتی یڪ با او نداری...؟ این چیست ڪہ هر شب خیـال ما مےڪند🕊 و را به مےآورد؟... دریاب این دلِ سرگشتھ ما را... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 شهيد قدوسي مردي متواضع و متين و پركار و خليق بود و در عين حال در كارها قاطعيت بسيار داشت و با بي نظمي بسيار مخالف بود. او براي اولين بار شروع به امتحان گرفتن از طلاب نمود وي بسيار سعي نمود كه طلاب، علاوه بر خواندن دروس اسلامي از دروس جديد مثل رياضيات و طبيعي و زبان خارج كاملاً استفاده نمايند. در تمام سطوح، دروس كلاسيك دبيرستاني را جزء دروس اسلامي قرار مي داد و همچنين دروس اقتصاد و جامعه شناسي و روانشناسي كه در آن زمان در حوزه معمول نبود جزء برنامه طلاب مدرسه حقاني قرار داد. برنامه هاي مدرسه مذكور با همفكري شهيد مظلوم آيت الله بهشتي و عده اي ديگر از دوستان ايشان انجام مي شد. .... ساعت ۲۰:۲۰ دقیقه روز ۱۳۶۰/۶/۱۴ بر اثر انفجار بمب آتش‌زای قوی که به وسیله تروریست‌های عضو گروهک منافقین در محل دادستانی کل انقلاب اسلامی(تهران) نصب شده بود، آقای علی قدوسی (دادستان کل انقلاب) به شهادت رسید. سالروزشهادت ... 💞 @aah3noghte💞
💔 به کوچه‌های مدینه نمی‌روم جز با لباس جهاد مرتضی می گفت: «به کوچه‌های مدینه نمی‌روم جز با لباس جهاد. من آنجایی که پهلوی حضرت زهرا سلام الله علیها را شکستند وارد نمی‌شوم به جز با لباس جهاد و انتقام.»💪 گفتم: «چطور می‌خواهی با لباس جهاد بروی؟» گفت: «وقتی آقا امام زمان(عج الله) آمد و رفتم می‌بینی.» سالروزولادت ... 💞 @aah3noghte💞
💔 امام خمینی رحمه الله علیه فرمودند: "هر وقت آقای اشرفی اصفهانی را می‌بینم، به یاد خدا می‌افتم»". همان کسی که دعا کرد چهارمین شهید محراب شود و... شد🥀 سالروزشهادت ... 💞 @aah3noghte💞
💔 همیشه در فکر اصلاح خودش بود. خیلی وقت‌ها از من می‌پرسید: «فاطمه من چه اخلاق بدی دارم؟» من هم سنگ تمام می‌گذاشتم و بدون تعارف جوابش را می‌دادم. از آن لحظه به بعد دیگر آن اخلاق در مرتضی دیده نمی‌شد. مرتضی می‌گفت: «من باید به جایی برسم که خدا من را با انگشت نشان بدهد و بگوید این مرتضی که می‌بینید من عاشقش شده‌ام و خون‌بهاش را با شهادت دادم.» ... 💞 @aah3noghte💞
💔 دین بی‌مرز، سرباز بی‌مرز می‌خواهد «آخرین شبی که در خانه بود، به شوخی گفتم: حالا که شما حکم فرماندهی داری، موقع عملیات، شور نگیردت که بروی جلو! قرار است آنجا از تجربه و فکر شما استفاده کنند. بگذار جوانان عراقی خودشان وارد عملیات شوند. حاج حمید در جواب گفت: "امروز بحث ما،‌ بحث این کشور و آن کشور نیست. بحث است. اسلام هم مرز ندارد. ما برای دفاع از اسلام و حرم اهل بیت (ع) می‌جنگیم..." بعد از شهادتش، افرادی که از پارلمان عراق برای مراسم آمده بودند، می‌گفتند: "شما حاج حمید را نشناختید. از ما بپرسید. او را باید در صحنه جنگ می‌دیدید که چطور شجاعانه نیروهای عراقی را به جلو فرامی‌خواند."» سالروز شهادت ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 توی روضه حضرت زهرا علیه السلام خیلی بی تاب می شد برای حضرت مادر در جور دیگری عزاداری می کرد. از
💔 خدا بیامرزه آقا جواد رو. تو مسجد مصلی، موقع دعا خوندن و قرآن به سر گذاشتن چه حالی داشت....زار میزد. معمولا کنار اون ستون جلوی مسجد، نزدیک مداح، می نشست. موقع گریه کردن، خودش رو کنترل  میکرد که صداش زیاد بلند نشه اما یه وقتایی دیگه نمی‌تونست خودش رو کنترل کنه. شروع میکرد بلند بلند گریه کردن. به خصوص وقتی روضه مادرسادات خونده میشد. از بعد شهادتش بعضی وقتا که یادم بهش میفته، یا جلسه روضه میرم، یاد اون گریه های جانسوزش پای روضه ها، میفتم.  بعضی وقتها تو نَـخِش بودم. سرش رو می‌گرفت بین دو دستش و  اشک از چشماش نه اینکه آروم جاری بشه، انگار اشکها از چشماش بیرون میپاشید. دونه های درشت اشک از روی گونه های سرخش جاری میشد.   ... 💞 @aah3noghte💞