eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا حجت الاسلام #شھیدمحمدعلی_حیدری:  در س
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا #شھیدجواد_سرافراز:  در سال 1332 در تهران متولد شد. پدرش  مؤسس دبستان اسلامی ولی عصر و دبیرستان جهان آراء و از روحانیون مبارزی بود که سالها در زندان رژیم شکنجه و مورد اهانت واقع شده بود. سرافراز در دانشگاه‌های انگلیس و هند در رشته #جامعه‌شناسی ادامه تحصیل داد و #انجمن‌های_اسلامی را در آن‌جا پایه‌گذاری کرد و به عنوان #نماینده انجمن‌های اسلامی مقیم بنگلور هند به خدمت امام در پاریس رسید. در سال 1357 همراه با مردم در نبردهای خیابانی علیه رژیم شرکت کرد و در تسخیر کلانتری ها نقش برجسته‌ای داشت. بعد از پیروزی انقلاب، عضو حزب جمهوری اسلامی شد و همچون بازویی برای شهید بهشتی بود. وی سرپرستی منطقه 11، ریاست و مسوولیت آموزش و عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری را بر عهده داشت. به علاوه، مدیر مسوولی شرکت رایانه و مسوولیت روابط عمومی شرکت «ایزایران» وابسته به وزارت دفاع را نیز بر عهده گرفت و سرانجام در هفتم تیرماه 1360 به شهادت رسید. #خون_عشاق_سر_وقت_خودش_خواهدریخت❣ #شھیدترور #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕 #اختصاصے_ڪانال_آھ... پست معرفی شھدای ۷تیر را بخوانید تا متوجه شوید امام راحل ره در یک روز چه یارانی را از دست دادند و منافقان، چه آدم نماهای خبیثی هستند یکی از دلایل #بےبصیرتی، ناآگاهی است‼️
💔 🏴 #حضرت_علی_اکبر قصد دارد بدوَد تاب و توانش رفته پیرمردی که غریبانه جوانش رفته هرچه میخواست که با پا برود باز نشد عجبی نیست سوی معرکه جانش رفته وقت پیری همه امید پدرها پسراست تکیه گاه قدو بالای کمانش رفته.. فرصت اینکه کند پا به رکابش هم نیست دیر راهی شود از دست زمانش رفته از سر ماذنه افتاد موذن برخاک تا به خیمه غم هنگام اذانش رفته باچه ضجری به سر نعش علی می آید باچه حالی که توان بهر بیانش رفته آمد و دید پیمبر به زمین افتاده آمد و دید که حیدر ضربانش رفته هرچه میدید علی بود علی بود علی بدنش بیشتر از حد مکانش رفته آنقدر نیزه به هرجای تنش ریخته اند که توان از بدن نیزه زنانش رفته تیرها مثل حسن با بدنت لج کردند هرچه تیر است دراین دشت نشانش رفته عصمت الله به بالای سر شاه آمده دید افتاده کنارش،  وَ جانش رفته.. نوبت کار جوانان بنی هاشم شد کار بسیار جوانان بنی هاشم شد شاعر: #سیدپوریا_هاشمی #آھ... 💕 @aah3noghte💕
💔 خادم امام رضا علیه السلام بود هر چه تلاش کرد وارد سایت خادمان بشه و نوبت خادمی شب عاشورا بزنه، نشد رفته بود سر مزار گفته بود اگه بشه برم، به نیت شما میرم... دوباره وارد سایت شدن همان و شب عاشورا نوبت خادمی اش درست شدن همان.... ... نَمی از خاک کربلا دارد... ... 💕 @aah3noghte💕
💔 لعنت به دنیایی که قامت پدر را در سوگ پسر خمیده کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 #کربلا_را_تو_مپندار که شهرےست در میان شهرها کربلا #حرم_حق است و هیچکس را جز #یاران_حسین به آن راهی نیست..... #هرشب_یک_دل_نوا #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕 #فرواردکن_مومن😉
💔 ڪبوتری ڪه خیال حرم به سر دارد مگر بمیرد از این فکر، دست بردارد حرم ندیده ولی دلخوشیم اینقدرے ڪه صاحب حرم از حال ما خبر دارد #اللهم‌ارزقنازیارت‌الحسین‌علیه‌السلام #صلے‌الله‌علیڪ‌یااباعبدالله #السلام‌علیڪ‌دلتنگم💔 #آھ_ڪربلا #پروفایل 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 شبهایی که شهر آرام است به هیئت مےروی سینه زنی و عزادارےات بدون آتش و گلوله است... برای سلامتی آنان که گمنام و بےادعا حافظ امنیت کشورند دعا کن دقیقا در ساعاتی که مشغول عزاداری بودیم در مرز مریوان در حال درگیری با نیروهای نفوذی گروهک های معاند بود که به رسید🌷 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 بدانيد كه اين پوست نازك تحمل آتش را ندارد، پس به خودتان رحم كنيد، شما در مصيبتهاى دنيا آزمايش كرده‌ايد كه وقتى خارى به بدن يكى از شما میرود و يا به زمين مى خورد و خونى میشود ويا شن هاى داغ پايش را مى سوزاند چگونه بيتابى میكند؟! پس، چگونه خواهد بود اگر ميان دو لايه از آتش قرار گيرد و هم بسترش سنگ و همدمش شيطان باشد؟! نهج‌البلاغه | خطبه۱۸۳ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 مقام معظم رهبری: اگر امام حسین (ع) میخواست در مقابل حوادثِ بسیار تلخ و دشواری مثل شهادت علی اصغر، اسارت زنان، تشنگی کودکان، کشته شدن همه جوانان و حوادثِ فراوانِ دیگری که در کربلا قابل احصاست، با دیدِ یک متشرّعِ معمولی نگاه کند و عظمتِ رسالتِ خود را به فراموشی بسپارد، قدم به قدم میتوانست عقب نشینی کند و بگوید: «دیگر تکلیف نداریم...اما امام حسین (ع) چنین نکرد... 75/3/14 #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 #حرف_حساب به خودت اجازه بده که خودت باشی...🌱 #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 #رمان_رهــایـــے_از_شبــــ ☄ #قسمت_هشتاد_و_یکم در رابستم. پشت در آرام آرام اشک ریختم. خدایا مم
💔 فاطمه کمی گریه کرد و بعد گفت: _بیچاره حامد!! میترسم آه این پسر منو بگیره! پرسیدم: _چرا؟؟بگو چی میگفت بابا دقم دادی.. _میگفت …میگفت..با عمو وزن عمو حرفش شده سر زندگیش.داشت پشت خط گریه میکرد.میگفت نمیتونه دیگه به این وضعیت ادامه بده..میخواست تکلیفش رو روشن کنم با خوشحالی گفتم.: _خب این که خیلی خوبه..آفرین به حامد که اینقدر وفاداره..تو باید خوشحال باشی نه ناراحت. او با گریه گفت:😢 _رقیه سادات تا وقتی عمو و زن عمو منو نبخشن نمیتونم برگردم..جمله ی آخر حامد این بود که هنوز دوسش دارم یا نه.. با کلافگی گفتم: _خب پس چرا بهش نگفتی دوسش داری؟ _نمیدونم…روم نشد..چندساله گذشته. . 🍃🌹🍃 او رو بغل گرفتم و شانه هایش رو ماساژ دادم.فاطمه در میان گریه تکرار میکرد. _میترسم رقیه سادات.. میترسم.. من با شیطنت جمله ی خودش رو تکرار کردم:😜 _خدا تو رو در آغوش گرفته دختر جان!! بترسی با مخ افتادی رو کاشیها!! اودر میان گریه خندید😃 و با تاسف گفت: _ممنونم که یادم آوردی خودم هم به حرفهام معتقد باشم!! من با امیدواری گفتم: _فاطمه دلم روشنه! اونشب وقتی باهم نماز شب میخوندیم و دعا میکردیم برام مثل روز روشن بود که به زودی حاجت روا میشیم.دیدی چقدر قشنگ در یک روز خدا یک خبر خوب بهمون داد؟ من میدونم تو به آقا حامدت میرسی ومن… 🍃🌹🍃 آآآه! !! ولی من هیچ گاه به حاج مهدوی نمیرسیدم!! همونطور که کامران از جنس من نبود من هم در شان او نبودم! ولی خوشحالم از اینکه در دلم پنهان دارم! چون این ، هزینه ای نداره! وبرام کلی اتفاق خوب به ارمغان میاره! فاطمه جملم رو تکمیل کرد: _و تو هم ان شالله از شر اون والضالینها نجات پیدا میکنی و همسریک مرد مومن خداشناس میشی! این‌قدر این جمله ی فاطمه حرف دلم بود که بی اختیار گفتم:🙁 _آخ آخ یعنی میشه؟؟ فاطمه با خنده گفت:😁 _زهرمار! خجالت بکش دختره ی چشم سفید! وقتی دید خجالت کشیدم🙈 با لحنی جدی گفت: _آره عزیزم چرا که نه! ! تو از خدا بخواه خدا حتما بهت میده.😊 با من من گفتم: _اووم فاطمه..؟؟ بنظرت یک مرد مومن با آبرو هیچ وقت حاضره یک دختری مثل منو که سالها تو گناه بوده، بپذیره؟! امیدوارم باهام رو راست باشی! فاطمه کمی فکر کرد.!! شاید داشت دنبال کلماتی میگشت که کمتر آزرده ام کنه.شاید هم داشت حرفم رو بالا پایین میکرد تا مناسب ترین جواب رو ارائه بده. دست آخر اینطوری جواب داد: _ببین من نمیدونم یک مرد مومن واقعا در شرایطی که تو داشتی چه تصمیمی میگیره ولی بهت اطمینان میدم اگه اون مرد من بودم قبول میکردم! من با تعجب گفتم: _واااقعا؟؟؟😳 فاطمه با اطمینان گفت:😝😃 _بله!!! ولی حیف که مرد نیستم و تو مجبوری بترشی!!! گفتم:😒 _پس تو هم قبول داری که هیچ مردی حاضر نیست منو قبول کنه..درسته؟ فاطمه از اون نگاه های مخصوص خودش رو کرد و گفت: _عزیزم تو نگران چی هستی؟؟ اصلا اگه تو توبه کرده باشی چرا باید همسر آینده ت درمورد گناهانت چیزی بفهمه؟خدا همچین قشنگ برات همه گذشته رو پاک میکنه که خودت هم یادت میره! پس نگران هیچ چیز نباش. 🍃🌹🍃 دوباره آروم گرفتم. وقت اذان مغرب شد.فاطمه اصرار کرد که باهم به مسجد بریم.باید بهانه می آوردم که نرم ولی وقتی مسجدی ها با من مواجه شدند همه با خوشرویی و خوشحالی ازم استقبال کردند و ابراز دلتنگی کردند. خیلی حس خوبی داشت که آدمهای خوب دوستم داشتند.سرجای همیشگی با صوت زیبای حاج مهدوی نماز خوندیم. وقت برگشتن دلم میخواست به رسم عادت او را ببینم ولی من قول داده بودم که دیگه برای ایشون دردسری درست نکنم.ناگهان فاطمه کنار گوشم گفت: _میای با هم بریم یه سر پیش حاج مهدوی؟؟ من که جاخورده بودم گفتم: _برای چی؟ فاطمه گفت: _میخوام یک چیزی برام روشن شه.یک موضوع دیگه هم هست که باید حتما امشب باهاش حرف بزنم. شانه هام رو بالا انداختم.: _خب دیگه چرا من باهات بیام؟!خودت تنها برو فاطمه با التماس گفت: _نمیشه تنها برم.خوبیت نداره.تو هم باهام بیا دیگه.زیاد وقتت رو نمیگیرم! فاطمه نمیدانست که چقدر بی تاب دیدن حاج مهدوی هستم ولی روی نگاه کردن به او رو ندارم.مخصوصا حالا که از احساس من باخبره با چه شهامتی مقابلش بایستم؟ قبل از اینکه تصمیمی بگیرم فاطمه دستم رو کشید وبا خودش به سمت درب ورودی آقایان برد… ادامه دارد… نویسنده: ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 بالاترین آرزوی #شھیدعبدالحسین_برونسی چه بود؟ #تصویربازشود #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_ال
💔 بلاخره معنای ارباً اربا را نفهمیدم... مےگویند بدن انسان مثل کوشت کوبیده مےشود باید... همین جا به آن برسم #تصویربازشود #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 #چله_زیارت_عاشورا #روز_هشتم_چله ترجیحا با ۱۰۰لعن و ۱۰۰ سلام به نیت تعجیل در فرج آقا امام زمان و استجابت حاجات اعضای کانال #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 اسمش "طرّماح" بود خوش صحبت، با استدلال هایی قوی عمرش را در اثبانیت حق حضرت علی علیه السلام گذران
💔 اسمش "ضحاک" بود دوست داشت به امام زمانش، خدمتی کرده باشد آخر امام حی و زنده از او یاری خواسته بود... قبول کرد فقط گذاشت تا وقتی یارےتان مےکنم که برایتان مفید هستم برای امامش جنگید چند نفر از دشمنان را هم به درَک واصل کرد در کشاکش نبرد، امام او را دعا مےکردند اما... وقتی دید دیگر یاری برای امامش باقی نمانده وقتی امام را دید آن هنگام که را ... شرطی که گذاشته بود را به امام، یادآوری کرد و گفت "بروَم؟" امام اجازه دادند... رفت... به همین راحتی.... امام زمانش را تنها گذاشت به نظر من ضحاک بن عبدلله مشرقی، عجیب ترین فرد کربلاست ندای "هل من ناصر ینصرنی" را شنیده بود غریبی فرزند فاطمه را دیده بود اما ... رفت ... 💕 @aah3noghte💕
💔 فاصله بین حق و باطل #ولایت است با ولایت باشی، بر حق هستی و بدون قبول ولایت، باطلی... تمام محدثان روایت کرده اند که امام زمان، شخصاً در زمان غیبت مردم را به ولی فقیه ارجاع داده اند... #فارجعوا_الی_روات_حدیثنا... #اندڪےبصیرت 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا #شھیدجواد_سرافراز:  در سال 1332 در ته
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا #شھیدمیربهزاد_شهریاری:  در سال 1333 در بهشهر متولد شد. در  خانواده‌ای روحانی پرورش یافت. تحصیلات عالی خود را در دانشگاه مشهد و در رشته الهیات و معارف اسلامی پی گرفت. همزمان در حوزه از محضر اساتیدی چون حضرت آیت‌الله خامنه‌ای استفاده کرد و در دوران سربازی نقش ویژه‌ای در ارشاد افسران و سربازان داشت و همراه عده‌ای از پادگان فرار کرد و به قم رفت. در بازگشت به زادگاهش، راهپیمایی عظیمی را ترتیب داد. پس از پیروزی به آموزش و پرورش رفت و اندکی بعد به عنوان نماینده مردم #رودباران به مجلس راه یافت. وی سرانجام در هفتم تیر 1360 در حالی که تنها 27 سال داشت به جمع شهدای انقلاب پیوست. #خون_عشاق_سر_وقت_خودش_خواهدریخت❣ #شھیدترور #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕 #اختصاصے_ڪانال_آھ... پست معرفی شھدای ۷تیر را بخوانید تا متوجه شوید امام راحل ره در یک روز چه یارانی را از دست دادند و منافقان، چه آدم نماهای خبیثی هستند یکی از دلایل #بےبصیرتی، ناآگاهی است‼️
💔 شهید علمدار به ما یاد دادن برای رفقایتان، آرزوی شهادت کنید. رفقای مجازی! این شبها التماس دعای شهادت❣
شهید شو 🌷
💔 ای خونبهای عشق چه خوش گفت پیرِ ما "اسلام را محرّم تو زنده مےکند" #محرم_در_جبهه_ها #آھ_اے_شھادت
💔 هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست... #محرم_در_جبهه_ها #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 ای خوش آن که گدای درِ این خانه شود... تمثال #شھیدمحمودرضابیضائی #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 امشب و فردا حواسمون باشه ادبِ مجلس علمدار کربلا رو رعایت کنیم... آخه امام زمانمان فرمودند هر جایی مجلس عزای عموجانشان برپا بشه حتماً حضور دارند
💔 مشک ، وقتی به تـو پناهنده شد گفتی "دست می دهم، اما از دستت نه! " پناه همه بود عباس حتی مشک ... #پناهم‌_باش #عباس #پسر_فاطمه 💕 @aah3noghte💕