eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
3.5هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته👌 فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تابه‌چشمشون‌بیاییم خریدنےبشیم اصل مطالب، سنجاق شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر در عکسها☝ 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا #شھیدرضا ترابی  در سال 1336 در تهران متولد شد. خانواده‌ای فقیر در یکی از محلات جنوب شهر داشت و هنوز بیش از  13 سال نداشت که پدرش را از دست داد. در سال 1356 به دانشگاه #صنعتی_شریف راه یافت و در رشته #برق به تحصیل پرداخت و عضو انجمن اسلامی دانشگاه شد. پس از پیروزی انقلاب عضو حزب جمهوری اسلامی شد و مسوولیت #تبلیغات شاخه دانشجویی حزب را بر عهده گرفت او عاقبت در شامگاه هفتم تیر در انفجار دفتر مرکزی حزب به شهادت رسید. #خون_عشاق_سر_وقت_خودش_خواهدریخت #شھیدترور #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕 #اختصاصے_ڪانال_آھ...
💔 ✨ نویســـنده: وقتی خندیدم، نخست اخم کرد سپس با صدای بلند خندید و گفت: "هنوز همان هستی که بودی... روزگار عوض شده اما تو هرگز!" گفتم: "اما من استادی چون تو دارم، بگویم کاغذ و دوات را بیاورند؟" گفت: "تعجیلی نیست، حُکمت را خواهم نوشت، اما نخست بگو میخواهی با علی چه کنی؟ چه ای در سر داری؟" گفتم: "من یک هفته فرصت می خواهم تا درباره ی مردم شام کنم؛ باید دید مردم تا چه اندازه در کنار تو خواهند ماند." گفت: "خیالت از جانب مردم شام آسوده باشد؛ آنها با ما دارند." گفتم: "من تا خود این نکته را نیازمایم، باور نمی کنم." گفت: "می پذیرم؛ یک هفته فرصت داری، سپس بگو چه باید کرد... بیست سال است که خاندان بر شام حکومت می کنند. مردم این سرزمین چون از مرکز حکومت دورند، علی را به خوبی نمی شناسند و با گذشته ی درخشان او ناآشنایند. پس می توان به راحتی علی را عثمان معرفی کرد. جنگ علی با عایشه همسر پیامبر در بصره و کشته شدن طلحه و زبیر دو تن از صحابه ی پیامبر نیز مزید بر علت است تا شامیان بر عليه على شورانیده شوند. ما دلایل کافی برای قاتل نمایاندن علی داریم؛ کافی است گسترده بر عليه على راه بیفتد، در این صورت مردم شام برای حفظ دین خود، مقابل على خواهند ایستاد. امروز عصر من و معاویه خلوت کرده بودیم. همین نکات را به او گفتم و گفتم که اولین گام را باید او بردارد و امروز عصر پس از اقامه ی نماز، برای مردم سخنرانی کند؛ بگوید علی از دین خارج شده و او قاتل عثمان است." گفتم: "به دنبال سخنرانی تو، ما عده ای را اجیر می کنیم و آنها را بین مردم خواهیم فرستاد تا بر علیه علی تبلیغ کنند، او را لعن نموده و اش بخوانند. باید هر روز، بلکه هر ساعت ضد على را گسترش دهیم. امامان جماعت مساجد شام را جمع کن و از آنان بخواه که از لعن و ناسزا و نفرين على . باید از علی ای وحشتناک در بین مردم بسازیم." معاویه سرش را تکان داد و گفت: "خوب! دیگر چه؟" گفتم: "دیگر این که به بزرگانی چون سعد بن ابی وقاص، عبدالله بن عمر، محمد بن مسلمه و اسامة بن یزید در مدینه نامه هایی بنویس. شنیده ام آنها با علی بیعت نکرده اند و راضی به جنگیدن علی در بصره نبوده اند. به آنها بنویس که على، قاتل عثمان و برخی صحابه ی پیامبر اسلام است. اگر آنها با تو همراه شوند، خواهند توانست علی را در مدینه و مکه و سایر بلاد حجاز، تضعیف کنند. ایجاد شکاف در باران علی، قدم بعدی است که باید با جدیت پیگیری شود." معاویه با تبسم و نگاهی مشکوک که نمی توانستم بفهمم پشت آن چه نهفته است، پرسید: "خوب! قدم بعدی؟" گفتم: "باید به کوفه بفرستیم. آنها وظیفه خواهند داشت آنچه را در کوفه اتفاق می افتد مو به مو به ما گزارش کنند. ما باید بدانیم در جبهه ی علی چه می گذرد." معاویه گفت: "خوب! بعد؟" گفتم: "خودت را آماده کن؛ وقت نماز عصر نزدیک است، باید به مسجد برویم." با کنایه گفت: " هم باید بگیریم....؟" ... 😉 ... 🏴 @aah3noghte🏴 @chaharrah_majazi