eitaa logo
شهید شو 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
✨ بسم الله النور #مردی_در_آینه قسمت 3⃣3⃣ بطری اسکاچ برگشتم سمت در ... - هيچ چيز مشخص نيست خ
✨ بسم الله النور قسمت 4⃣3⃣ ستایش از آنِ خداوندی است ... سوار ماشين ... به خودم که اومدم جلوي در آپارتمان دنيل ساندرز بودم ... با زنگ دوم در رو باز کرد ... - خواب بوديد؟ جا خورده بود ... لبخندي زد ... - نه کارآگاه ... بفرماييد تو ... دختر 4، 5 ساله اي ... واقعا زيبا و دوست داشتني ... با فاصله از ما ايستاده بود ... رفت سمتش و دستي روي سرش کشيد ... - برو به مامان بگو مهمون داريم ... - چندان وقتتون رو نمي گيرم ... بعد از پرسيدن چند سوال اينجا رو ترک مي کنم ... چند قدم بعد ... راهروي ورودي تمام شد ... مادرش روي ویلچر نشسته بود ... بافتني مي بافت و تلوزيون نگاه مي کرد ... از ديدن مادرش اونجا، خيلي جا خوردم ... تصويري بود که به ندرت مي تونستي شاهدش باشي ... زمينگيرتر از اين به نظر مي رسيد که بتونه به پسرش اجاره بده ... - منزل شيکي داريد ... مادرتون هم با شما و همسرتون زندگي مي کنه؟ ... با لبخند با محبتي به مادرش نگاه کرد ... و دوباره سرش برگشت سمت من ... - کار پرونده به کجا رسيد؟ ... موفق شديد ردی از قاتل پيدا کنيد؟... دستم رو کردم توي جيبم و گوشي موبايلم رو در آوردم ... - در واقع براي چيز ديگه اي اينجام ... مي خواستم ببينم مي تونيد اين فايل رو شناسايي کنيد و بهم بگيد چيه؟ ... و فايل صوتي رو اجرا کردم ... لبخند عميقي صورتش رو پر کرد ... لبخندي که ناگهان روي چهره اش خشک شد ... و در هم فرو رفت ... - فکر مي کنيد اين به مرگ کريس مربوطه؟ ... تغيير ناگهاني حالتش، تعجب عميقم رو برانگيخت ... - هنوز نمي تونم در اين مورد با قاطعيت حرف بزنم ... با همون حالت گرفته روي دسته مبل نشست ... و چشمان کنجکاو من، همچنان در انتظار پاسخ اين سوال بود ... لبخند دردناکي چهره اش رو پر کرد ... لبخندي که سعي داشت اون تبسم زيباي اول رو زنده کنه ... - چيزي که شنيديد ... آيات اول قرآنه ... سوره حمد ... آيات ستايش خدا ... حمد و ستايش از آنِ خداوندي است که پرورش دهنده مردم عالم است ... چپترها به مفهوم بخش يا قسمت نيست ... هر کدوم از اون چپترها يکي از سوره هاي قرآنه ... چهره من غرق در تحير بود ... تحيري که اون به معناي ديگه اي برداشت کرد ... - قرآن کتاب الهي آخرين فرستاده و پيامبر خدا ... حضرت محمده ... کتابي که براي هدايت انسان ها به سمت درستي و کمال نازل شده ... ناخودآگاه یه قدم برگشتم عقب ... - اسم قرآن رو شنيده بودم ... اما ... اين يعني؟ ... تو ... يک... و همزمان گفتیم ... - مسلمان ... - عربي ... ؟ ⏪ ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte💞 نویسنده : شهید مدافع حرم سید طه ایمانی ارسال داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
💔 یزد آن موقع کوچک‌تر بود. مردم بیش‌تر همدیگر را می‌شناختند. هرچه می‌شد همه جا می‌پیچید. محمد هم به خاطر درسش و هم برای خطش خیلی معروف شده بود. اسمش سر زبان‌ها افتاده بود. در یک روز دیدم دست‌هاش را حنا بسته. به مسخره گفتم «محمد! این دیگر چه کاری است؟» گفت «این طوری کردم که از شرّ این دختر مدرسه‌ای‌ها راحت بشَم. بگند اُمُّله. کاری به کارم نداشته باشند.» ... 💞 @aah3noghte💞
💔 "نمی‌توانم از حسین پورجعفری نام نبرم" ازبرادر نزدیک‌تر ازپدر دلسوزتر ‌‌ حسین آقای پورجعفری کسی که بابا هروقت میخواست وصفش رابرای مابکند یک جمله میگفت:مثل پروانه دورمن میگردد.. ‌‌ مگرمیشود تورا ازیاد ببریم وقتی ما نبودیم کنار بابا،شما به قول خود بابا همانطورکه پدر دور فرزندش میگردد حسین پورجعفری دورمن میگردد. ‌‌ شبهاتازمانیکه مطمئن نمیشدی بابا خوابیده نمیخوابیدی وصبح‌ها قبل ازبابا بیدار میشدی و دم دراتاق مینشستی. همیشه جیب‌هایت پر بود ازکشمش و توت خشک قدم به قدم ازترس گرسنه‌ماندن فرمانده‌ات،یارت،دست در جیب میکردی و دردهانش میگذاشتی. ‌‌ چگونه میتوان ازتویاد نکرد وقتی-با تمام اینکه میدانستی همسرت در اوج احتیاجش به تو هست-بابا مارا واسطه کند درسفر آخر-که برگشتی نداشت- بگوید حسین رامنصرف کنید بامن نیاید. باگفتن این جمله‌ی مابه تو رنگ رخسارت دیدن داشت. ما راحلال کن که عشقت را نفهمیدیم فقط جوابت راشنیدیم که گفتی:یعنی من حاجی راوسط بیابان تنها بگذارم..!؟ ‌‌ کاش بودی سراغ بابارا ازتومیگرفتیم تو هیچوقت مارابی‌جواب نگذاشتی سلام مان رابه بابا برسان سفربه سلامت یار وفادار ... 💞 @aah3noghte💞
💔 💢 دوستانی که روزه‌داری در روز اول رجب، یا روزهای دیگر ماه، برایشان مقدور نیست ؛ می‌توانند با صدبار ذکر تسبیحات بالا 👆 در زمره‌ی روزه‌داران این ماه ، وارد شوند. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ماه مقدس رجب هم از راه رسید و در این هیاهوی دنیا چگونه به درگاه کبریائی پروردگار رو آورم؟ خدایا! تنها سرمایه ام اشک هائی است که از سرازیرند و هایی که با هر کدام، نام تو را می برند من روسیاه تر از هر زمان دیگر تنها تر از همیشه فقط مےتوانم رفیقی را واسطه کنم که تو ، مرا این گناهکار شرمنده را این وامانده در مرداب گناهان را به دیده لطف، بنگری... ... رفیق شفیق! ، محتاج آبروی توست تا دست مرا هم بگـیری و مرا از این بزم عاشقانه و وصال ماندگار الهی بهره مند سازی... 💔 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 💞 🌹 صحیفه سجادیه ای پروردگار من،بخشش بسیارتو خاطرم را آسوده و احسانت مرا به سوی تو راه نمود. پس تو را به خودت و به محمد و خاندانش که درود تو بر آنان باد سوگند می دهم و از تو می خواهم که مرا دست تهی و ناامید برنگردان.
💔 پرسیده شد : رجب را که "شهرَ اللهِ الأصَب" گفته اند یعنی چه؟ فرمودند : یعنی این قدر در به شما ثواب اعطا می‌کند که چشم و گوشِ کسی ندیده و نشنیده و به قلبِ کسی هم خطور نکرده است...! ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🎥بابا آقای اصغر زشته! منو میخوای بترسونی به خاطر دو تا گلوله؟ 💔"آخرین دیالوگ ماندگار سپهبد قاسم سلیمانی با اصغر پاشاپور...."💔 📝 شهید آقای اصغر ادب کردی فرمانده. «آقای اصغر»چه ترکیب بدیع و معصومانه ای .. انگار نه انگار که سرداری، فرمانده ای، رشیدی، بزرگی.. آقای اصغر که می گویی آدم دلش قنج می رود از این همه فروتنی و ادب و احترام که به سربازت داری. راستی دیدی آقای قاسم؟ دیدی آقای اصغر هم مردی نیست که از چهار تا گلوله بترسد؟ دوستت دارم آقای اصغر.. دوستت دارم مرد رشید ندیده و نشناخته.. دوستت دارم بهترین ِ سربازهای کشور. دوستت دارم دلیرترین دلاوران تاریخ این میهن "خالدی" ... 💞 @aah3noghte💞