شهید شو 🌷
💔 بخاطر یه ذره برف و سرما حاضر نیستید انگشت پاتون از زیر پتو بیاد بیرون چه برسه به تجمع تو خیابون!
💔
کنسل شد!
یه نَمه بارون زد قیام بزرگشون! کنسل شد
ولی ما در سالگرد انقلابمون اینگونه بیرون میایم، این یعنی شما فقط جو زدهاید و هیچ آیندهای برای کشور ندارید
بشین و ۲۲ بهمن امسال رو بخوبی تماشا کن💪🏻
پ.ن عکس راهپیمایی ۲۲بهمن ۱۳۹۷
#تا_پای_جان
#برای_ایران
#حجاب
#فاطمیه
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
💔
10 سال پیش در چنین روزهایی، شب تاسوعا بود که پهباد آرکیو 170 آمریکایی را نشاندیم💪
اوباما گفت: «از ایران میخواهیم که هواپیمای بدون سرنشین را به آمریکا بازگرداند» اما ایران گفت بیا برو تو کوچه بابا😂
حتی احتمال اعزام تیمهای کماندویی به داخل ایران برای تصاحب یا انهدام پهپاد یا بمباران محل نگهداری آن هم از سوی وال استریت ژورنال مطرح شد اما آمریکا نتوانست از کووچه خارج بشه و از عواقب آن ترسید.
🔅 ایران به سرعت این پهباد را رمزگشایی کرده و نمونه مشابه آنرا ساخت و نشان داد که #نترسیدن چه فوایدی دارد💪🏻💯
#تا_پای_جان
#برای_ایران
#حجاب
#فاطمیه
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
1_1977761638.mp3
7.77M
💔
#سفر_پرماجرا ۴
✨منزل اول؛ تـولد به برزخ✔️✔️
✍زمانِ تولدت را نمی دانی....👌
ناگهان چشم باز می کنی،
و دنیایی را درمی یابی که نمی شناسی!😱🤔
💠و اینــجاست که؛
ماجرای سفــر تو آغاز می شود...😢
ostad_shojae
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 سردار #حاجیزاده : شنیدیم که صهیونیستها از جاهایی ضربه میخورند... جاهایی آتش میگیرد🔥 یا کشتی
💔
آتشسوزی در مجتمع پالایشگاهی «حیفا»😁
شبکه ۱۱ تلویزیون #رژیم_صهیونیستی از آتشسوزی در مجتمع پالایشگاهی «بازان» در #حیفا خبر داد.
آتشسوزی به علت نقص فنی در یک ترانسفورماتور برق به وقوع پیوسته و به کسی آسیب نرسیده است.
سردار #حاجی_زاده چی گفته بودن؟😁👌
#بالاخره_ما_هم_خدایی_داریم.💪🏻✌️🏻
#انتقام_سخت
#پایان_مماشات
#برای_ایران
#لبیک_یا_خامنه_ای
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
💔
خدمت خانمهای گلی که با شعار "زن، زندگی، آزادی" دنبال خیال خام براندازی هستن عرض کنم که...
از فردای روز آزادیتون، نه فقط به قانون "حجاب"، که باید به همهی قوانین اسلام "نه" بگید!
مثلا قانون نفقه و
مهریه و ارث و
اجازهی شوهرتون برای گرفتن همسر دوم و ... 😊
پس توصیه میکنم حجابتون رو محکم بچسبید که با رفتنش خیلی چیزای دیگه رو هم از دست میدید!😉
با تشکر
آبجی دلسوز شما
م.الف😎
#تا_پای_جان
#برای_ایران
#حجاب
#فاطمیه
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
مادر شهید عجمیان: صورت پسرم خونی بود؛ تاالآن ندیده بودم؛ در دادگاه دیدم پسرم را چه طور زدهاند...
#شهید_روح_الله_عجمیان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#برای_ایران
#شهید_امنیت
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
شهید شو 🌷
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 🔹🔹فصل دوم🔹🔹 «قسمت پنجاه و دو» پیتر گفت
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸🔸تقسیم🔸🔸
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
🔹🔹فصل دوم🔹🔹
«قسمت پنجاه و سه»
کماندار رو به پیتر گفت: راس میگه. قبول نمیکنن اینا! ولی اگه قبول کنن که ما عقب وایسیم و فقط پشتیبانی رسانه ای داشته باشیم خیلی عالیه!
سیا بازم دهنشو وا کرد و گفت: بعله! مثل همیشه که کارای نایس با ما بوده و کارای گُه کاری هم میدادیم به مریم و توله هاش.
کماندار و پیتر به هم نگاه کردند.
سیا همونجوری رو مبل دراز کشید. از بس مست بود نتونست کمر راست کنه و درست بشینه. خراب شد رو مبل. قبل از اینکه چشماش ببنده گفت: حالم خوب نیست. باید یه چرت بزنم. ولی اینقدری که الان عقلم میرسه، یه جای کار میلنگه. از ما گفتن.
جلسه پیتر و اون دو تا پیرمرد با چرت زدن سیا و به دستشویی رفتن کماندار تموم شد و پیتر از همیشه کلافه تر، پاشد کُتش انداخت رو دستش و رفت.
🔶
اما در این طرف ماجرا، سوزان به آلادپوش پیام داد و نوشت: پس فردا باید شما رو ببینم.
آلادپوش هم که در اون تاریخ لندن بود جواب داد: بیا آپارتمانم. ساعت ده منتظرتم.
سوزان که اولش تردید داشت قبول کنه که به آپارتمان آلادپوش بره یا نه، با خودش کنار اومد. پس فردا شد و سوزان با تیپ همیشگی اما استثنائا اون روز با یه دستکش پلاستیکی و یه گل قرمزِ خاص به خونه آلادپوش رفت.
لحظه ای که وارد خونه شد، شاخه گلی که برای آلادپوش آماده کرده بود، بهش داد. آلادپوش هم که اون روز با یه شلوراک و زیر پیراهن آستین حلقه ای منتظر سوزان بود، با دیدن گل سرخ ذوق زده شد و چشماشو بست و یه نفس عمیق از عطر اون گل در سینه هاش جا داد.
رفتند نشستند روی مبل. سوزان همین طور که دستکشش رو با احتیاط در می آورد، به آلادپوش گفت: ببین من فقط پنج دقیقه وقت دارم. یه مطلب مهم هست که باید زودتر بهت بگم و برم.
آلادپوش با تعجب گفت: کجا میخوای بری؟ ناهار تدارک دیدم. پیشم بمون.
سوزان یه نگاه به ساعت انداخت و زود گفت: باشه سر فرصت. ببین. طرحت حرف نداشت. همه خوششون اومد و قرار شده در جلسه نهایی و پیشِ شاهزاده به رای گذاشته بشه. فقط من از یه چیزی نگرانم.
آلادپوش که مشغول مالوندن چشماش بود گفت: از چی نگرانی؟
سوزان گفت: از این که اونا همه ظرفیت های شما رو ندونند و فکر کنند تیری تو تاریکی انداختین! از این که فکر کنن چشم بسته حرف زدی و چیزی تو مُشتت نداری.
آلادپوش بازم چشماشو مالوند و گفت: خب میتونیم ... بهشون بگیم ... چه ظرفیت های بزرگی داریم. اصلا وایسا ببینم ... مگه بهشون نگفتی قراره ارتش آزاد زنان باشه؟
سوزان: خب چون همینو بهشون گفتم، گفتند حرف قشنگیه اما بعیده رای بیاره. چون زیرساختش نداریم. نه ما و نه شما. مگه اینکه یه چیزی باشه و داشته باشین که ما ندونیم.
خب اگه تو یه چیزِ آس داشته باشی که رو کنی و مثلا از یه ظرفیت خاص بتونی پرده برداری کنی، احتمالِ اینکه رای بیاره و با ته بیفتین تو ظرف عسل، خیلی هست و منم میتونم راحتتر مُخ اونا رو بزنم.
آلادپوش که دیگه واقعا حالش بد بود و مرتب شقیقه اش میمالوند و چشماش تار میدید به سوزان گفت: چی میخوای ازم؟ وای سوزان چرا اینطوری شدم؟ حالم اصلا خوب نیست. صب تا حالا چیزیم نبود.
سوزان که متوجه شد گلی که به نوعی ماده بی هوشی ضعیف شده آغشته کرده، کار خودشو داره میکنه، پاشد اومد نزدیکتر نشست و سرشو جلوتر آورد و گفت: رو کی یا بهتره بگم رو چی تو ایران یا دور و برِ ایران حساب کردین که گفتی میتونم ظرف مدت دو سال، ارتش آزاد زنان تشکیل بدم؟
آلادپوش دیگه جایی نمیدید. گردنش خم شد و سرش داشت میفتاد کنار مبل که سوزان آروم سرشو گذاشت رو مبل. فقط بیست ثانیه وقت داشت که قبل از اینکه کاملا بی هوش بشه، از حالت بی اختیاری که آلادپوش بهش دست داده بود و کنترل زبان و ذهنش دست خودش نبود، چیزی که میخواست بگیره.
بخاطر همین فورا سرشو نزدیک دهان آلادپوش آورد و دوباره تا قبل از اینکه کاملا بی هوش بشه پرسید: یه اسم بگو! رو کی حساب کردی؟
آلادپوش که دیگه کنترل زبان و حواسش دست خودش نبود، دو سه تا فحش به خودش داد و حتی یه کم لباش کنار رفت و پوزخندِ بی حالی زد و در پله آخر هوشیاریش زبونش چرخید و یهو گفت: ثریا!
آلادپوش اینو گفت و غش کرد.
ادامه دارد...
به قلم محمدرضا حدادپورجهرمی
@mohamadrezahadadpour
💕 @shahiidsho💕
أری المطر يغسل الطُّرقَ، فأقول: يا رَب و قَلبي...
وقتی میبینم که چگونه باران، جاده ها را میشوید، میگویم: خدایا، قلب مرا هم...
#دلنويس
💞 @shahiidsho💞
💔
قاتلان سفیدپوش!
هیولاها همیشه سیاه نمیپوشند، گاهی پشت سفیدی پنهان میشوند، کمین میکنند و نیشتر میزنند، آدمهایی که فکر میکردیم قرار است ناجیان زندگی باشند اما سفیرهای مرگ شدند.
حمید و فرزانه قرهحسنلو پزشکانی بودند که این روزها به اتهام قتل و شکنجه دسته جمعی #شهید_سید_روح_الله_عجمیان در بازداشت به سرمیبرند.
✍🏻دیروز در بین عزیزانی بودم که به قشر خاکستری معروفند
ناراضی اند به خاطر گرانی ها و اوضاع معیشت
ولی به تغییر نظام جمهوری اسلامی هم راضی نیستند...
جوان و میانسال هستند و گوشی و نت و ... هم دارند
ماهواره ندارند و اهل شبکه های اونور آبی نیستند
و تقریبا منبع خبرهایشان، همین اخبار فضای مجازی است....
اینها را داشته باشید تا بگویم...
طبق معمول این روزها بحث بر سر اغتشاشات شد
آنها مطمئن می گفتند که مردمی که اغتشاش کرده اند ، کسانی هستند که به نان شب محتاجند و از قشر ضعیف جامعه اند...
وقتی برایشان گفتم دو نفر از قاتلان #شهید_سید_روح_الله_عجمیان پزشک بودند و ماهیانه حدود ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون حقوق داشتند، برایشان باورنکردنی بود...
خلاصه کنم
خواهرم
برادرم
در #جهاد_تبیین ضعیف عمل کرده ایم
باید مظلومیت #شهدایمان ، راه و سیره و آرمانشان آن قدر در فضای مجازی و حقیقی گفته شود که قشر خاکستری هم آن قدر دستش پُر باشد که با اندک نسیمی ، اعتقاداتش متزلزل نشود
#نشرحداکثری
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#تا_پای_جان
#برای_ایران
#برخورد_قاطع
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
💔
آن میوه ای که فاطمه سلام الله علیها ان را طلب نمود🥀
چون باب میل اوست شد این میوه تاجدار
#سیدحمیدرضا_برقعی
#فاطمیه
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
💔
#حسابدار های کانال روزتون مبارک🥀
خوشا شما که سرتون به حسابه📈
کاش همه یاد بگیریم به #حساب اعمال خودمون برسیم
قبل از اینکه #کرام_الکاتبین حساب اعمالمون رو رسیدگی کنند...
و جوابگوی #رب_العالمین شویم
که رسول امین فرمود: "حاسِبوا قَبلَ ان تُحاسبوا"
#روز_حسابدار
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
💔
#عاشقانه_شهدایی💕
شهید احمد کشوری بيست روز قبل از شهادت به تهران مراجعت كرد
و همسر و دو فرزندش مريم - سه ساله - و على - سه ماهه - را با خود به ايلام برد.
او به همسرش گفته بود: «دلم مى خواهد اين چند روز آخر عمر كنارم باشيد.»
#شهید_احمد_کشوری
#عشق_آسمونی💍
#شهید_دفاع_مقدس
#معرفی_شهید
تاریخ شهادت ۹/۱۵
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
شهید شو 🌷
💔 در زمان مفقود بودنِ پیکر آقا جواد، مادرشون هم خیلی بےتاب بودند و گریه میکردند ولی با اون حال و ه
💔
کسانی که شهید نمیشن دو دسته هستن:
۱- یا هنوز لیاقت پیدا نکردن!
۲- یا لایق هستن ولی مأموریتی دارن که باید انجام بدن ..🌱
اگر دلت شهادت میخواد،
بگرد و مأموریتت رو پیدا کن ..
خلقتت بیهوده نیست!
برای کاری آفریده شدی؛
پیداشکن و به بهترینشکل انجامشبده ..✌️🏼
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهیدجوادمحمدی
#شهید_جواد_محمدی
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
شهید شو 🌷
💔 من مسئولیت تام دارم كه در مقابل شداید و بلایا بایستم ... #نسئل_الله_منازل_الشهداء 💞 @shah
💔
خدایا به تو پناه میبرم!
خدایا به سوی تو می آیم،
خدایا بدبختم
خدایا مى سوزم
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
شهید شو 🌷
💔 خدایا به تو پناه میبرم! خدایا به سوی تو می آیم، خدایا بدبختم خدایا مى سوزم #نسئل_الله_منازل_
قلم نویسنده این متن ها براتون آشنا نیست؟
شهید شو 🌷
💔 ❁﷽❁ چه خوش است در فراقی همه عمر صبر کردن...❤️🥀 #حسین_جان ❤️ #ارباب! آه از دوری ... #صلی_الله_
💔
❁﷽❁
خون میخوریم در غم و حرفی نمیزنیم
ما عاشق توایم همین است ماجرا...
#حسین_جان ❤️
#ارباب! آه از دوری ...
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#ما_ملت_امام_حسینیم
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
💔
این سه تصویر متعلق به کیست؟!🤔
سه شهیدی که در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به دستور محمد رضا شاه پهلوی در دانشگاه تهران با شلیک تیر مستقیم جنگی کشته شدند. اینها به روابطِ ایرانِ بعد از کودتا با انگلیس و آمریکا معترض بودند ...
حالا ۱۶ آذر شده و ربع پهلوی، مردم را با حمایت همه جانبه انگلیس و آمریکا به خیابانها فرامیخواند!
👈 دانشجوی عزیز حداقل بدان که ۱۶ آذر یک روز کاملاً ضد استکباری و ضد سلطنت است!
#حمید_کثیری
#دانشجو
#روز_دانشجو
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
شهید شو 🌷
💔 این سه تصویر متعلق به کیست؟!🤔 سه شهیدی که در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به دستور محمد رضا شاه پهلوی در دانش
💔
سلام همسنگری ها
دوست داشتیم یه کمی از جریان ۱۶ آذر ۱۳۳۸ بگیم که چرا انقلابیا میگن یه روز #ضد_استکبار و #ضد_امریکاییه....
👈 اما ماجرای ۱۶ آذر..:
در تاریخ 24 آبان اعلام شد که نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا از طرف آیزنهاور به ایران می آید.
نیکسون به ایران میآمد تا نتایج «پیروزی سیاسی امیدبخشی را که در ایران نصیب قوای طرفدار #تثبیت_اوضاع و قوای آزادی شده است» (نقل از نطق آیزنهاور در کنگره آمریکا بعد از کودتای 28 مرداد) را ببینه.
در مقابل، دانشجویان مبارز دانشگاه هم تصمیم گرفتند که در فضای حکومت نظامی بعد از کودتای سیاه، هنگام ورود نیکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشون بدن.💪🏻
دو روز قبل از آن واقعه تلخ (14 آذر) زاهدی، تجدید رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنیس رایت» ، کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ایران بیاد.
از همان روز 14 آذر تظاهراتی در گوشه و کنار به وقوع پیوست که در نتیجه در بازار و دانشگاه عدهای دست گیر شدند.
این وضع در روز 15 آذر هم ادامه داشت. و بیشتر اعتراض ها از دانشکده #پزشکی و #داروسازی و #حقوق و #علوم آغاز شد.
صبح #شانزده_آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجویان متوجه تجهیزات فوق العاده سربازان و اوضاع غیر عادی اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثهای را پیش بینی میکردند.
فضا بشدت آبستن حوادث و درگیری بود. بعد از گذشت مدتی برای جلوگیری از تنش و درگیری چندین دانشکده تعطیل اعلام شد و در ادامه سراسر دانشگاه به دستور رییس دانشگاه تعطیل گردید.
نیروهای نظامی رژیم که بشدت رفت و آمد دانشجویان را کنترل کرده و در این بین عده ای را نیز دستگیر نموده بودند, با حضور در کلاس یکی از اساتید دانشکده فنی (مهندس شمس استاد نقشه کشی) زمینه اعتراض را در کلاس درس ایجاد کردند.
آنان قصد داشتند دو دانشجو را که ظاهرا به حضور نظامیان در دانشگاه اعتراض داشتند را دستگیر نمایند.
دستگیری دو دانشجو کلاس را به هم زده، دانشجویی دیگر بر روی نیمکت کلاس فریاد می زند:
"آقا ما چقدر بی عرضه هستیم. چقدر بدبخت هستیم. این کلاس نیست، این درس نیست. یک عده ای بدون اینکه از استاد و از کادر دانشگاه اجازه بگیرند وارد کلاس میشوند و هیاهو در میگیرد. تف به این کلاس و تف به این مملکت!"
دانشکده فنی به هم میریزد و در محاصره کامل نظامیان قرار میگیرد و به یکباره فرمان آتش صادر شده و دانشجویان در صحن طبقه اول به خون میغلطند عدهای زخمی شده و در این میان سه دانشجو به نامهای #قندچی و #بزرگنیا و #شریعترضوی به #شهادت میرسند.🥀
همان روز #16_آذر پلیس توسط رادیو اعلام کرد: "عدهای از دانشجویان در کلاسهای درس نشسته بودند و به پلیس چهره خشنی نشان میدادند و پلیس را مسخره میکردند و این باعث شده که پلیس به واکنش بیفتد. پلیس قصد زدن دانشجویان را نداشت ولی دانشجویان به پلیس حمله کردند و میخواستند اسلحهشان را بگیرند. پلیس در قالب دفاع این کار را کرده و قصدش زدن دانشجویان نبوده است."
فردای آن روز شاه تیمسار مزینی را برای دلجویی به دانشگاه میفرستد تا خودش را از این گناه و تقصیر تبرئه کند. وی با خانوادههای شهدا ملاقات میکند و در دانشگاه به ظاهر از اساتید و روسا عذرخواهی میکند.
دو روز بعد از واقعه 16 آذر، نیکسون به ایران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهی که هنوز به خون دانشجویان بیگناه رنگین بود دکترای افتخاری حقوق دریافت کرد‼️
روز 16 آذر به عنوان #روز_مقاومت_و_ایستادگی_دانشجویان این سرزمین در برابر #استعمار_غرب و استبداد و خودکامگی در دفتر تاریخ این سرزمین به یادگار ثبت گردیده است.
#روز_دانشجو
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
💔
⚘ مراسم #چهلم طلبه بسیجی شهید #آرمان_علی_وردی
امروز چهارشنبه ۱۶ آذرماه ساعت ۱۵، در بهشت زهرا قطعه ۵۰ برگزار می گردد
نشرحداکثری
حضور حداکثری
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
🎥 #ببینید | آخرین دستنوشتهی رتبه۱ #پزشکی
🔸 نامهای خواندنی از #رتبه_یک کنکور پزشکی برای تمام نسلها
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
🗓 به مناسبت ۱۶ آذر، روز #دانشجو
#شهید_احمدرضا_احدی
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
شهید شو 🌷
أری المطر يغسل الطُّرقَ، فأقول: يا رَب و قَلبي... وقتی میبینم که چگونه باران، جاده ها را میشوید، م
💔
وَ لَعَلَّنا مِن بَعدِ بُعدِ نلتَقی
وشاید ما را در پسِ این دوری دیداریست...
#دلنویس
💞 @Shahiidsho💞