#داستانک
#مسلمان_بی_حجاب
#بخش1
او می گوید: از من می پرسند چطور با حجاب شدی؟ باید بگویم من اصالتا افغانستانی و اهل کابل هستم که در فرانسه بزرگ شده ام و زندگی می کنم برای همین با اسلام آشنایی نداشتم و در محیطی اسلامی هم بزرگ نشدم کسی نبود که به من بگوید حرام وحلال چیست هیچ توضیحی هم برای کارهای ضد اسلامی خودم نمی دیدیم .
وی می گوید: ۱۶ سال است که با اسلام آشنا شدم و در مسیر درست خدایی قرار گرفته ام قبل از آن می دانسم خدا وجود دارد ولی نمی دانستم چطور با خدا ارتباط برقرار کنم و خدا را بشناسم چون کسی چیزی به من یاد نداده بود و در دنیای مادی به سر می بردم که خدا در آن نبود ولی از روی کنجکاوی خودم می خواستم درباره خدا بدانم شروع به مطالعه کردم و کم کم متوجه شدم دین اسلام چقدر زیبا و خوب است ولی از راهنمایی نداشتم خودم از روی علاقه به نماز مسلمانان، پنهانی نماز خواندن آنها را دنبال می کردم و نماز می خواندم چون دوست داشتم با خدا ارتباط برقرار کنم تا اینکه ازدواج کردم دیگر همه فهمیده بودند من مسلمان هستم اما حجاب نداشتم.
ادامه دارد...
برای نوشتن روایت کلیک کنید👇
🌐 https://shahr-banoo.ir/
@shahr_banoo_ir
#داستانک
#دختر_اسرائیلی
#بخش1
او دختری یهودی و فرانسوی الاصل بوده که از کودکی در سرزمین اشغال شده فلسطین زندگی می کرده است.
اما یک روز صبح زود که صدای اذان را از مسجد منطقه عرب نشین کنار شهرکشان می شنود، عاشق نوای آن می شود.
او بعدها به خودش جرات می دهد و از ورودی دیوار حائل میان صهیونیست ها و فلسطینی ها می گذرد و در بخش مسلمان نشین یک قرآن می خرد.
این دختر اسرائیلی ...
ادامه دارد...
برای نوشتن روایت کلیک کنید👇
🌐 https://shahr-banoo.ir/
@shahr_banoo_ir
#داستانک
#معجزه
#بخش1
او در رشته گیتار از مدرسه موسیقی فارغ التحصیل شده بود، سال بعد به عضویت گروه رقص و موسیقی فابریک درآمد.
وی سپس در دانشگاه ایالتی ادبیات مسکو به ادامه تحصیل پرداخت.
شهرتش در آن زمان به حدی رسیده بود که مجله ماکسیم( پرفروش ترین مجله مردان در روسیه و از پرفروش ترین مجلات در انگلستان) ، تصویری از او را بر روی جلد خود چاپ کرد.
همچنین مجلات دیگر نیز به چاپ تصاویری از وی پرداختند.
یک هنرپیشه جذاب ، یک مدل زیبا، کسی که شهرت و محبوبیتش با اوج گرفتن «گروه رقص و موسیقی فابریک» در روسیه، به بالاترین حد رسید،
کار و شغل و درآمد و محبوبیت و شهرت و خلاصه فکر می کنم تمام زندگی خود را رها می کند و ...
ادامه دارد...
برای نوشتن روایت کلیک کنید👇
🌐 https://shahr-banoo.ir/
@shahr_banoo_ir
#داستانک
#بخش1
#من_آزاد_شدم
من یک زن امریکائی هستم که در مرکز امریکا بدنیا آمده ام.
من مانند هر دختر دیگری بزرگ شدم.
با علاقه و تعلق خاطر شدید به زرق و برق زندگی در “گران شهرها”.
در نهایت من به فلوریدا و از آنجا به ساحل جنوبی میامی نقل مکان کردم.
یک منطقه پرشور برای آنهائی که در جستجوی “زندگی پر زرق و برق” هستند. طبیعتا، من آنچه که یک دختر معمولی غربی انجام می دهد را انجام می دادم.
براساس ارزیابی ارزش خودم بر مبنای میزان جلب توجه دیگران من به ظاهر و جذابیت و گیرائی خودم توجه داشتم.
من مرتبا ورزش می کردم و یک مربی شخصی شدم. یک خانه شیک لب دریا خریدم و توانستم یک سبک زندگی “با کلاس” برای خود فراهم کنم.
سالها گذشت تا ...
ادامه دارد...
برای نوشتن روایت کلیک کنید👇
🌐 https://shahr-banoo.ir/
@shahr_banoo_ir
#داستانک
#بخش1
#آغاز_یک_تحول
وقتی وارد دانشگاه شدم، از چادر متنفر بودم و خیلی تعجب میکردم از اینکه بعضی دخترهای چادری، درسخوان و باهوش بودند و شلخته، بد تیپ و بینظم نبودند.
لباسهای مد روز میپوشیدند، ادکلن میزدند، آهنگ گوش میکردند و فکرشان بهروز بود و عاشق میشدند؛ البته با رعایت موازین شرعی.
آنها هم از من که مانتویی بودم، تصوراتی داشتند؛ مثلاً هماتاقی سال اوّلم همیشه به من میگفت: «اوّلین روز دانشگاه که دیدم نماز میخواندی، خیلی تعجب کردم.» تا سال سوم دانشگاه، مانتویی و خوشتیپ بودم؛ آرایش میکردم و کمی موی خود را بیرون میگذاشتم.
در این سه سال، تصوراتم در خصوص چادر و چادریها مقداری عوض شده بود و بهترین دوستانم چادری بودند؛ ولی باز هم حاضر نبودم چادری شوم؛ چون تصور میکردم به هنگام ازدواج، مرد رؤیاهایم مرا با چادر نمیپسندد.
معیارهای مرد رؤیاهایم این بود که: روشنفکر، با درک و فهم زیاد، عاشق، تحصیلکرده و متین و آرام باشد.
همچنین، پدر و مادر و خانوادهام به او افتخار کنند و تیپ و ظاهرش هم عالی باشد؛ البته باایمان باشد و نماز و روزه و واجباتش ترک نشود و چشمپاک، خانوادهدوست و اهل کار و تلاش نیز باشد و مرا از کار و درس و پیشرفت باز ندارد.
دست بر قضا...
#ادامهدارد...
برای نوشتن روایت کلیک کنید👇
🌐 https://shahr-banoo.ir/
@shahr_banoo_ir
#داستانک
#بخش1
#دختر_ژاپنی
قصد داشتم زبانی را مطالعه کنم که اکثر مردم ژاپن آن را نمیشناختند.
بنابراین به پیشنهاد مادرم زبان مالایی را در بهترین دانشگاه در رشته ی زبان و ادبیات خارجی انتخاب کردم.
بعد از شروع مطالعه زبان مالایی، به کشور مالزی علاقه مند شدم اما با توجه به اینکه من توانایی ادامه تحصیل در خارج از کشور را نداشتم، تلاش کردم که بهترین دانشجو در کلاس خود شوم.
بعد از یک سال مطالعه ی زبان مالایی هنوز کلمات زیادی بودند که معنی انها را نمیدانستم.
دقت که کردم متوجه شدم بیشتر این کلمات مربوط به اسلام هستند. بنابراین تصمیم گرفتم در کلاس های اسلامی شرکت کنم. در آن زمان قصد من از شرکت در این کلاس ها فقط برای مطالعه بود.
اما یک روز دوست مالزیایی من....
#ادامهدارد...
برای نوشتن روایت کلیک کنید👇
🌐 https://shahr-banoo.ir/
@shahr_banoo_ir
#داستانک
#بخش1
#رپر
این خواننده فرانسوی که در اوائل قرن ۲۱ میلادی به محبوبیت چشم گیری در فرانسه رسید
او که یکبار در ۱۴ سالگی و پیش از محبوبیت دست به خودکشی زده است می گوید اولین بار پس از خودکشی در نوجوانی بود که «تصمیم گرفت با نوشتن امید دوباره ای به زندگی اش بدهد.»
نوشته هایی که چند سال بعد او را به یکی از محبوبترین خواننده های رپ فرانسه بدل کرد. او در سال ۲۰۰۴ با ترانه سراسر ناسزای «مارین» علیه جبهه ملی فرانسه، چهره یک هنرمند به شدت سیاسی و متعهد را از خود نشان داد. دیامز احتمالا تنها رپر زن فرانسوی است که توانست کنسرتی با سالن پر از تماشاگر در پارک دو پرنس پاریس برگزار کند.
او در اوج محبوبیت و ثروت بواسطه خوانندگی، بار دیگر دچار افسردگی شدید شد و قصد خودکشی داشت» تا جایی که ...
ادامه دارد...
برای نوشتن روایت کلیک کنید👇
🌐 https://shahr-banoo.ir/
@shahr_banoo_ir