2.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهربانو
#فرزانه_ خاطره جذاب تجلیلش رو اینطوری روایت کرده :
داشتم تو فضای مجازی یه چرخی میزدم که یهو پیام مربیمونو تو گروه دیدم نوشته بود امروز واسه تمرین بریم باشگاه، میخواستم برم واسه مربیمون هدیه بخرم وفردا که روز معلمه بهشون بدم ولی خوب نشد😐
جدا از اینکه میخواستم روزشون بهشون تبریک بگم میخواستم بخاطر حجاب قشنگشون هم ازشون تشکر کنم، آخه دیدم چادر میپوشه و همیشه حجابش و داره، و اینکه درسته یکم سخت گیرن ولی یه مربیه دلسوز و مهربانه
منکه خیلی دوستشون دارم سخت گیریشونم تو تمریناته که این به نفع خودماس🙃 خلاصه بعد از اینکه تمرین تموم شد از همگی خداحافظی کردم انگار که میخوام برم خونه ولی خوب رفتم گل فروشی همین نزدیکای باشگاهمون واسه مربیمون گل خریدم و دوباره برگشتم باشگاه( آخه مربیمون هنوز نرفته بود داشت یکی از بچهای کاراته رو واسه مسابقه آماده میکرد)
احترام گذاشتم و وارد باشگاه شدم منتظر موندم تا تمرینشون تموم شه
تموم که شد وقتی میخواستیم بریم مربیمون جلوتر از من داشت میرفت همونطور که می رفتم سعی داشتم بهشون نزدیک شم، وقتی بهشون رسیدم دست گذاشتم رو شونشون، ایشونم برگشتن منم یهو بغلشون کردم و گفتم: روزتون مبارک مربی جونم 🥰
واینکه چقدر قشنگه همیشه حجابتونو دارید ازاین بابت هم ازتون تشکرمیکنم 😇
مشخص بود خوشحال شده اینو میتونستم از نگاهش بخونم😍🫀
گفت :ممنونم عزیزم 🥰
بعدهم باهم از حیاط باشگاه اومدیم بیرون.
#شهربانو
#هرمزگان
#تجلیل_هدیه
#تجلیل_کلامی
#معلم_زندگی
@shahr_banoo_ir
🌐 https://shahr-banoo.ir/