🌸🍃🌸🍃
#حکایت
بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد پسر را گفت نباید که این سخن با کسی در میان نهی. گفت ای پدر فرمان تراست، نگویم ولکن خواهم مرا بر فایده این مطلع گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست؟
گفت تا مصیبت دو نشود: یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه.
مگوی انده خویش با دشمنان
که لا حول گویند شادی کنان
گلستان,باب چهار,فواید خاموشی
#سعدی
#یادمان_باشد ❗️
#حکایت
#روانشناسی
کشاورزی ساعت گران بهایش را در انبار علوفه گم کرد⏱؛ هرچه جست و جو کرد، آن را نیافت.😕
از چند کودک کمک خواست و گفت هرکس آن را پیدا کند جایزه میگیرد...🎁
کودکان گشتند اما ساعت پیدا نشد، تا اینکه پسرکی به تنهایی درون انبار رفت🚶و بعد از مدتی به همراه ساعت از انبار خارج شد.💡
کشاورز، با تعجب از او پرسید چگونه موفق شدی⁉️😮
کودک گفت: من کار زیادی نکردم!🤷 فقط آرام روی زمین نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صدای تیکتاک ساعت را شنیدم؛🧏 به سمتش حرکت کردم و آن را یافتم!😀
📌حل مشکلات در زندگی، نیازمند یک ذهن آرام است.😌
ذهن عصبانی، مضطرب، غمگین، یا هیجانزده، مثل آب گلآلود است؛ هیچ واقعیتی را نمیبیند.❌
💠اما اگر اجازه دهید ذهنتان آرام شود، مثل آب زلال هر واقعیتی برایتان آشکار میشود...🌸
🖊وب سایت تخصصی روانشناسی sherko
#مهارت_های_زندگی
•┈┈••✾❀🕊🌸🕊❀✾••┈┈•
°•⊰ @shahrakeemam ⊱•°
•┈┈••✾❀🕊🌸🕊❀✾••┈┈•
#حکایت
🌍دنیا مانند گردویی است بی مغز!
✍ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا میڪنند... به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد. یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن،
گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند... ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد.
🔅پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟! گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا میڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت...
🌍 دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن میجنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه میرویم...
#سبک_زندگی_اسلامی
•┈┈••✾❀🕊🌸🕊❀✾••┈┈•
°•⊰ @shahrakeemam
•┈┈••✾❀🕊🌸🕊❀✾••┈┈•
#حکایت
#یادمان_باشد ❗️
✅برای رضای خدا یا خودنمایی؟
✍می گویند عده ای مسجدی می ساختند. بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟
گفتند: مسجد می سازیم.
گفت: برای چه؟
پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا.
بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.
سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول». ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟
🔺بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضاً مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند.
#سبک_زندگی_اسلامی
•┈┈••✾❀🕊🌸🕊❀✾••┈┈•
°•⊰ @shahrakeemam
•┈┈••✾❀🕊🌸🕊❀✾••┈┈•
#عکس_نوشته
#حکایت
🍃🌸رهایی🌸🍃
🔰پسربچه اي "پرنده زيبايي" داشت.
او به آن پرنده بسيار" دلبسته" بود.
اطرافيانش كه از اين همه "عشق و وابستگي" او به پرنده باخبر شدند،
هر وقت پسرك نميخواست كاري را انجام دهد، او را "تهديد" مي كردند كه الان پرنده اش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرك با "التماس" مي گفت:
"هر كاري گفتيد انجام مي دهم."
تا اينكه يك روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از "چشمه" آب بياورد و او با سختي و كسالت گفت:
خوابم مياد.
برادرش گفت:
"الان پرنده ات را از قفس رها مي كنم...!!
پسرك "آرام و محكم"گفت:
خودم ديشب "آزادش كردم" رفت، حالا برو بذار راحت بخوابم كه؛
"با آزادي او خودم هم آزاد شدم."
✅اين "حكايت" همه ما است.
تنها فرق ما، در "نوع پرنده اي" است كه به آن دلبسته ايم.
👈 پرنده بسياري، پولشان، بعضي قدرتشان، برخي موقعيتشان، پاره اي زيبايي و جمالشان، عده اي مدرك و عنوان آكادميك و خلاصه شيطان و نفس...
👌 پرنده ات را آزاد کن 🌸🌿
#سبک_زندگی_اسلامی
#مهارت_های_زندگی
•┈┈••✾❀🕊🌸🕊❀✾••┈┈•
°•⊰ @shahrakeemam
•┈┈••✾❀🕊🌸🕊❀✾••┈┈•
#حکایت
مهندس ساختمانی، از طبقه ششم می خواهد که با یکی از کارگرانش حرف بزند.⛑
خیلی او را صدا می زند🗣
اما به خاطر شلوغی و سر و صدا، کارگر متوجه نمی شود❗️
به ناچار، مهندس یک اسکناس ۱۰دلاری به پایین میاندازد.💵
تا بلکه کارگر بالا را نگاه کند!🙄
کارگر ۱۰دلار را برمیدارد و توی جیبش میگذارد، و بدون اینکه بالا را نگاه کند مشغول کارش می شود...🚶♂
بار دوم، مهندس ۵۰دلار میفرستد پایین؛ و دوباره کارگر بدون اینکه بالا را نگاه کند پول را در جیبش می گذارد.😮
بار سوم، مهندس سنگ کوچکی را میاندازد پایین و سنگ به سر کارگر برخورد می کند.🤯
در این لحظه کارگر سرش را بلند میکند و بالا را نگاه میکند🙄 و مهندس کارش را به او میگوید.💬
🔴این داستان همان داستان زندگی انسان است.
خدای مهربان ما همیشه نعمتها را برای ما میفرستد
اما یک بار شکر نمیگوییم و لحظهای با خود فکر نمیکنیم این نعمتها از کجا رسید؟!🧐
اما وقتی که سنگ کوچکی بر سرمان میافتد، که در واقع همان مشکلات کوچک زندگیاند، به خداوند روی می آوریم...❗️
✅بنابراین هر زمان از پروردگارمان نعمتی به ما رسید، لازم است که سپاسگزار باشیم؛ قبل از اینکه سنگی بر سرمان بیفتد.🙂
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
@shahrakeemam
#حکایت
مردی🧔 صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش⛏ ناپدید شده!
شک كرد كه همسایه اش آن را دزدیده باشد؛ برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت!👀
متوجه شد كه همسایه اش در دزدی مهارت دارد، مثل یك دزد راه میرود🚶♂، مثل دزدی كه میخواهد چیزی را پنهان كند پچ پچ می كند💬!
و آنقدر از شكش مطمئن شد كه تصمیم گرفت به خانه برگردد و لباسش👕 را عوض كند، سپس نزد قاضی⚖ برود و شكایت كند.
اما همین كه وارد خانه شد، تبرش را پیدا كرد❗️😮
زنش آن را جابه جا كرده بود...
مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت🙄 و دریافت كه او مثل یك آدم شریف راه می رود، حرف می زند، و رفتار میكند!🙂
💠همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که ما انسانها در هر موقعیتی، معمولا آن چیزی را میبینیم که دوست داریم ببینیم...!
✍️@shahrakeemam
#حکایت
🔸داستان راستان؛
خواهش دعا
🔻شخصی با هیجان و اضطراب به حضور #امام_صادق_علیه_السلام آمد و گفت:
«درباره من دعایی بفرمایید تا خداوند به من وسعت رزقی بدهد،که خیلی فقیر و تنگدستم.»
امام:«هرگز دعا نمی کنم.»
-چرا دعا نمی کنید؟!
«برای اینکه خداوند راهی برای این کار معین کرده است.خداوند امر کرده که روزی را پی جویی کنید و طلب نمایید.اما تو می خواهی در خانه خود بنشینی و با دعا روزی را به خانه خود بکشانی!»
#استاد_مطهری
•┈┈••✾❀🕊🌸🕊❀✾••┈┈•
°•⊰ @shahrakeemam
•┈┈••✾❀🕊🌸🕊❀✾••┈┈•
#حکایت
#خوشبختی 🌱
نوجوانی که احساس ناامیدی😓 شدیدی میکرد، به یک کارگردان سینما🎥 مراجعه کرد و گفت: من میخواهم بازیگر شوم!🎭
➖کارگردان از او پرسید: چه نقشی را میتوانی اجرا کنی؟🧐
➕نوجوان گفت: نقش یک آدم بدبخت و فلاکتزده را...!😩
➖کارگردان گفت: متاسفم! من در فیلم خودم به یک نوجوان خوشبخت و بانشاط😃 نیاز دارم؛ اگر تمایل داشته باشی میتوانی آن نقش را بازی کنی. اما یک شرط دارد!☝️
➕نوجوان پرسید: شرطش چیست؟!👀
➖کارگردان گفت: اینکه به مدت یک ماه📆، نقش آدمهای خوشبخت را تمرین کنی.🥳
✔️نوجوان یک ماه نقش خوشبختها را به خود گرفت. مثل آنها فکر کرد💭، مثل آنها راه رفت🚶♂️، مثل آنها زندگی کرد.
در آخر ماه، او به کارگردان مراجعه کرد و گفت: من دیگر به بازیگری در سینما علاقهای ندارم!🤷
یک ماه تمرین برای من کافی بود که بدانم زندگی خود نیز بازی است و من بازیگر! میخواهم در بقیه عمرم نقش خوشبختها را بازی کنم.☺️
💎خوشبختی، به طرز فکر و نگرش شما بستگی دارد؛ و ربطی به مقام یا داراییتان ندارد!✨
✍️@shahrakeemam
#حکایت
#یادمان_باشد❗️
🔆از عارفی پرسیدند:
⚜زندگی به ▪️ اجبار است یا به▫️ اختیار ؟
🔆پاسخ داد:
▫️امروز را به اختیار است تا چه بکاریم....
▪️اما فردا اجبار است،
▪️▪️چرا که به اجبار باید درو کنیم ،
▫️▫️هر آنچه را که دیروز به اختیار کاشتهایم!
🔵 [ همانند دنیا و آخرت که هرچه در دنیا انجام دهیم نتیجه اش را در آخرت خواهیم دید]
📚آرامش معنوی .حجه الاسلام والمسلمین رنجبر
#سبک_زندگی_اسلامی
📱@shahrakeemam
#حکایت
#مهارت_های_زندگی
❇️جوانی از رفیقش پرسید: کجا کار میکنی؟ فلانی؟ ماهانه چقدر میگیری؟💵 همهاش همین؟ چطور زندهای؟🤯 صاحب کار قدر تو رو نمیدونه؛ خیلی کمه!😏
رفیقش کمکم از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد. صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد! قبلا شغل داشت، اما حالا بیکار است!😞
❇️زنی بچهای👶 را به دنیا آورد. زن دیگری گفت: شوهرت برات چی خرید؟🎁 هیچی؟ مگه میشه؟ یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری...؟!😧
بمب را انداخت و رفت!💣 ظهر که شوهر به خانه آمد، دید که زنش عصبانی است! کار به دعوا کشید و تمام...!💔
💠در طول روز سوالهای زیادی رو ممکنه از دیگران بپرسیم؛ چرا نخریدی؟ چرا نداری؟ چطور اجازه میدی؟ چطور این زندگی رو تحمل میکنی؟
✔️ممکنه هدفمون صرفا کسب اطلاع باشه...ولی نمیدونیم با این حرفا چه آشوبی به پا میشه!
♦️زندگی مردم رو خراب نکنیم...واقعا خیلی چیزا به ما ربطی نداره!
✍️@shahrakeemam
#حکایت
#مهارت_های_زندگی
❇️جوانی از رفیقش پرسید: کجا کار میکنی؟ فلانی؟ ماهانه چقدر میگیری؟💵 همهاش همین؟ چطور زندهای؟🤯 صاحب کار قدر تو رو نمیدونه؛ خیلی کمه!😏
رفیقش کمکم از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد. صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد! قبلا شغل داشت، اما حالا بیکار است!😞
❇️زنی بچهای👶 را به دنیا آورد. زن دیگری گفت: شوهرت برات چی خرید؟🎁 هیچی؟ مگه میشه؟ یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری...؟!😧
بمب را انداخت و رفت!💣 ظهر که شوهر به خانه آمد، دید که زنش عصبانی است! کار به دعوا کشید و تمام...!💔
💠در طول روز سوالهای زیادی رو ممکنه از دیگران بپرسیم؛ چرا نخریدی؟ چرا نداری؟ چطور اجازه میدی؟ چطور این زندگی رو تحمل میکنی؟
✔️ممکنه هدفمون صرفا کسب اطلاع باشه...ولی نمیدونیم با این حرفا چه آشوبی به پا میشه!
♦️زندگی مردم رو خراب نکنیم...واقعا خیلی چیزا به ما ربطی نداره!
🔸#هشتگ_روان🔸
✏️@shahrakeemam
#حکایت
شاگردی نزد استادش رفته و می گوید:
که ذهنش دائما نشخوار فکری دارد و از دست این افکار خلاصی ندارد…
استاد: از امشب سعی کن اصلا به میمون های جنگل فکر نکنی!🐵
شاگرد : من اصلا مشکل ندارم و به این موضوع فکر نکرده ام…🙄
استاد : خوب حالا تلاش کن که فکر نکنی…🤗
به هنگام شب🌙 شاگرد مشاهده کرد هر چه بیشتر تلاش می کند که به میمون فکر نکند، بیشتر به ذهنش می آید!😁
فردا صبح نزد استاد رفته و واقعه را برایش شرح می دهد…💬
💠استاد گفت:
وقتی تلاش می کنی به چیزی فکر نکنی، آن موضوع به صورت متوالی و با شدت بیشتری به سراغت می آید…🔁
بنابراین به جای اجتناب از چیزهای ناخواسته، سعی کن به چیزهای خواسته و آن چه دوست داری متمرکز شوی!😌
آنگاه افکار ناخواسته فرصتی برای ظهور پیدا نمی کنند.
🍃@shahrakeemam
#حکایت
💠ﻣﺎﺩﺭﯼ🧕 ﺳﻪ ظرف ﻫﻢ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ🥣 را ﺭﻭﯼ ﺷﻌﻠﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻣﺴﺎﻭﯼ ﺁﺏ💧 ﺭﯾﺨﺖ؛
ﺩﺭ ﻇﺮﻑ ﺍﻭﻝ ﯾﮏ ﻫﻮﯾﺞ،🥕
ﺩﺭ ﻇﺮﻑ ﺩﻭﻡ ﯾﮏ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ،🥚
ﻭ ﺩﺭ ﺳﻮﻣﯽ ﭼﻨﺪ ﺩﺍﻧﻪ ﻗﻬﻮﻩ ﺭﯾﺨﺖ؛☕️
ﻭ هر ﺳﻪ ﻇﺮﻑ ﺭﺍ به مدت یکسانیﺣﺮﺍﺭﺕ ﺩﺍﺩ.🔥
ﺑﻌﺪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ🗣 ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ آﺯﻣﺎﯾﺶ ﭼﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﺪ⁉️
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﻗﺎﻧﻊ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ!🤔
ﻣﺎﺩﺭ🧕 ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩ :
ﺩﺭ ﺟﻮﺵ ﻭ ﺧﺮﻭﺵ ﻭ ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎ ﻭﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ🌊 ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﯾﮑﺴﺎﻥ نیستند!
🔺ﺑﻌﻀﯽ ها ﻣﺜﻞ ﻫﻮﯾﺠﻨﺪ؛🥕
ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻧﺸﺪﻩﺍﻧﺪ، ﺳﺨﺖ ﻭﻣﺤﮑﻤﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﺟﻮﺵ ﻭﺧﺮﻭﺵ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ، ﺷﻞ میشوند ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ میبازند.
🔺ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ هستند،🥚
ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻝ ﻋﺎﺩﯼ ﻭ ﺭﻭﺗﯿﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺳﺨﺖ ﻭﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ.
🔺ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻗﻬﻮﻩ،☕️
که ﺩﺭ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺯﻧﺪ،
ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﯿﻂ ﺍﻧﺮﮊﻯ ﺩﺍﺩﻩ، آن را ﻣﻌﻄﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻧﮓ ﻭ ﻃﻌﻢ میدﻫﻨﺪ؛
⬅️اینها ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯽﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﺎﺯ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﺴﯿﻢ ﺭﻭﺡﺑﺨﺶ ﺣﯿﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﯽﺑﺨﺸﻨﺪ...🌱✨
✏️@shahrakeemam
#حکایت
💎یکی از قهرمانان مشهور گلف جهان، وقتی در یک مسابقه پیروز شد، زنی به سویش دوید و گفت:
بچه ام مریض است، به من کمک کن و گرنه خواهد مُرد.😰
✔️او بلافاصله همه ی پولی را که برنده شده بود به آن زن داد!💶
🔺هفته بعد، یکی از مقامات ورزش گلف با او تماس گرفت و گفت:
خبر بدی برایت دارم. آن زن کلاه بردار بوده و اصلا ازدواج نکرده بوده که بچه ای داشته باشد.😕
💠قهرمان مشهور گلف در پاسخ گفت:
این که خبر خوبی است، یعنی بچه ای مریض نبوده که در حال مرگ باشد، خدا را شکر.😃
❣مدل ذهنی انسان های بزرگ و موفق این گونه است... بزرگ فکر کنیم
🎉@shahrakeemam
#حکایت
پیرمرد👴🏻 داخل سالن یه گوشه ای تنها نشسته بود. داماد🤵🏻 جلو آمد و گفت: سلام استاد، من رو یادتون هست؟😀
معلم گفت خیر عزیزم! فقط می دانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.🙂
داماد خودش رو معرفی کرد و گفت: مگه میشه من رو از یاد برده باشید؟
یادتان هست ساعت گرانقیمت⏰ یکی از بچه ها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانش آموزان کلاس را بگردید. گفتید همه ما باید سمت دیوار بایستیم ومن هم که ساعت را از روی بچگی دزدیده بودم، از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم، که آبرویم را میبَرید...😢
ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید و تفتیش جیب بقیه دانش آموزان را تا آخر انجام دادید.
تا پایان آن سال و سال های بعد هم در آن مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد!!💚
🔆معلم گفت: من باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست... چون من موقع تفتیش جیب دانش آموزان چشم هایم را بسته بودم...🙂
➡️@shahrakeemam
#حکایت
💠لقمان حکیم به پسرش گفت:
سه پند به تو می دهم تا کامروا شوی:
🔺بهترین غذای جهان را بخور!
🔺در بهترین بستر و رختخواب جهان بخواب!
🔺در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کن!
🔵پسر گفت:
چگونه همه این کارها را انجام دهم در حالی که پول زیادی ندارم؟!
🔴لقمان گفت:
✅اگر کمی دیرتر غذا بخوری، طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
✅اگر زیاد کار کنی و خسته شوی ، هنگام خواب
حس می کنی در نرم ترین رختخواب دنیا هستی!
✅و اگر با مردم دوستی کنی و قلب آن ها را به دست آوری،
در قلب آن ها جای میگیری و بهترین مکان جهان جای داری!
➡️@shahrakeemam
#حکایت
⁉️شما را چگونه میشناسند؟
◽️آلفرد نوبل، مخترع دینامیت، از جمله افراد معدودی بود که اين شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند!
🔺زمانی که برادرش لودويگ فوت شد، روزنامهها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف مرده است.
آلفرد وقتی صبح روزنامه ها را ميخواند با ديدن تيتر صفحه اول، ميخکوب شد:
«آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مرگ آورترين سلاح بشری مرد!»💀
💠آلفرد، خيلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: «آيا خوب است که من را پس از مرگ اين گونه بشناسند؟»
✔️سريع وصيت نامهاش را آورد. جملههای بسياری را خط زد و اصلاح کرد. پيشنهاد کرد ثروتش صرف جايزهای براي صلح و پيشرفتهای صلح آميز شود.
🔴امروزه نوبل را نه به نام ديناميت، بلکه به نام مبدع جايزه صلح نوبل، جايزههای فيزيک و شيمی نوبل و ... ميشناسيم.
او امروز، هويت ديگري دارد.✨
💎يک تصميم، براي تغيير يک سرنوشت کافی است!
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
@khanesabz110
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
✔️@shahrakeemam
#حکایت
💢به ابوسعید ابوالخیر گفتند:
«فلانی شاهکار میکند، چرا که قادر است پرواز کند.»
💠گفت: «این که مهم نیست، مگس هم میپرد.»
💢گفتند: فلانی را چه میگویی که روی آب راه میرود!»
💠گفت: «اهمیتی ندارد، تکهای چوب نیز همین کار میکند.»
💢گفتند: «پس از نظر تو شاهکار چیست؟»
💠گفت:
«این که در میان مردم زندگي کنی ولی هیچگاه به کسی دروغ نگویی، کلک نزنی و سوء استفاده نکنی، این شاهکار است.»✅
┄═❁🍃@shahrakeemam
#حکایت
💠یک معلم به هر دانش آموزی یک بادکنک داد که باید آن را باد کرده، نام خود را روی آن بنویسد و در راهرو پرتاب کند.
سپس معلم تمام بادکنک ها را با هم مخلوط کرد. سپس به دانش آموزان ۵ دقیقه فرصت داده شد تا بادکنک خود را پیدا کنند. در این جستجوی سخت، هیچ کس بادکنک خود را پیدا نکرد!
در این لحظه معلم به دانش آموزان گفت که اولین بادکنک را که پیدا کردید، بردارید و به کسی که نامش روی آن نوشته شده بود بدهید. در عرض ۵ دقیقه، هرکس بادکنک مخصوص به خود را داشت.
💢معلم به دانش آموزان گفت: این بادکنک ها مانند شادی هستند. ما هرگز آن را پیدا نخواهیم کرد، اگر هر کسی به دنبال خود باشد.
اما اگر به فکر خوشبختی دیگران باشیم، خوشبختی خود را هم پیدا خواهیم کرد...✨
┄═❁@shahrakeemam