eitaa logo
شهرستان ادب
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
292 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
شهرستان ادب
🔻چشم‌های آبی‌ات (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب ؟ سروده‌ی جناب آقای » تازه می‌کنیم) ▪️تو که هفت آسمان در چشم‌های آبی‌ات گم بود تو که خورشید پشت پلک‌هایت در تبسّم بود تو که با من اگر گاهی نگاهی داشتی امّا تمام چشم‌های مهربانت وقف مردم بود من و تو آخرین برگ کتاب زندگی هستیم چه فرقی می کند فصلی که خواندی، فصل چندم بود؟ همین اندازه می‌دانم به باران تو مدیونم همین اندازه می‌دانم که عشقت فصل پنجم بود من و آدم اگرچه سنگ تهمت می‌خوریم امّا تمام فتنه‌ها زیر سر حوّا و گندم بود ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 آوازهای منتشر در باد ( شعری از کتاب #اجازه_هست_بگویم_که_دوستت_دارم ؟ سرودۀ #محمود_اکرامی_فر ) ▪️ ای مردم! ای آوازهای منتشر در باد من هم شما را دوست دارم، هرچه باداباد چیزی شبیه گریه و لبخندتان دیریست در بیت‌بیت شعرهایم می‌کشد فریاد در یادتان مانده‌ست آیا روزهایی را کز خنده‌هاتان بید، حتی بید گل می‌داد؟! آن روز من هم سیب بودم، سیب سرخی که با احترام از شاخه در پای شما افتاد من امتداد مهربانی‌هایتان هستم ای چشم‌های روشن من، خانه‌تان آباد! ☑️ @ShahrestanAdab
🔻گردباد (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #اجازه_هست_بگویم_که_دوستت_دارم؟ سرودۀ جناب آقای #محمود_اکرامی_فر تازه می‌کنیم. گفتنی‌ست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است) ▪️هم از آن‌گونه که در بادیه توفان گم شد عشق بود آن‌چه که در غائلۀ نان گم شد روح سرسبزترین سرو خیابان پژمرد شهر همهمۀ آهن و سیمان گم شد سحری بود و سحرزادی و بانگ سرخی ناگهان شب شد و خورشید نمایان گم شد دست یک مرد آیینه تشر زد امّا سر یک قوم فرو شد به گریبان، گم شد پس از آن آینه در آینه دست‌افشانی این خدا بود که در باور انسان گم شد دست برداشته بودیم که باران! باران! گردباد آمد و پیچید و بیابان گم شد ☑️ @ShahrestanAdab