eitaa logo
شهرستان ادب
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
292 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻دل او (شعری از ، به مناسبت شهادت علیه‌السلام) ▪️چون باد، اگر روی خودش پا نگذارد آزادی خود را به تماشا نگذارد کِل می‌کشد آیینه در آن لحظه که ماهی لب بر لب انگور به شکرانه گذارد در او بنگر درد علی (ع) را که محال است غم ردی از آغوش خودش جا نگذارد از سایۀ خود نیز جلوتر زده تا مرگ بی‌رخصت او بر دل او پا نگذارد این سان که گذر می‌کند از خویش به اکراه ترسم که دری پشت سرش وا نگذارد وقتی دلش آغشته به «یارب» شده، سم هم تاثیر شگفتی به طپش‌ها نگذارد ☑️ @ShahrestanAdab
🔻شکوه افلاک (شعری از -اعضاء دوره پنجم - به مناسبت شهادت علیه‌السلام) ▪️چشم‌هایت دو رود شورانگیز، سینۀ غرق آتشت دریاست لب خشکت -حدود سی‌سال است- وارث داغ‌های کرب‌وبلاست کوهی از خاطراتِ شعله‌وری، آب هم می‌زند تو را آتش اشک‌های مدامِ هر روزت، جلوۀ کل یوم عاشوراست تو علی هستی و شبیه علی، مرد میدان فتنه‌ها هستی در هیاهوی کارزار نفاق، دست‌های تو ذوالفقار دعاست هر قیامت شکوه افلاک است، هر قعودت شرافت خاک است آسمان‌زاده‌ای و سجدۀ تو سببِ اتّصالِ ارض و سماست کربلا اوج لطف معبود است، پیش چشمان عارفانۀ تو و تو هم مثل عمه‌ات زینب(س)، هرچه آن روز دیده‌ای زیباست ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شعرخوانی سید (در ستایش پیامبر اسلام به مناسبت سالروز رحلت صلی‌الله‌علیه، حلقۀ شعر ، دی ۱۳۹۳) ☑️ @ShahrestanAdab
🔻شه ذوالعطا (شعری از -اعضاء دوره هفتم - به مناسبت شهادت مجتبی علیه‌السلام) ▪️«آیینۀ جمال و جلال خدا، حسن مبهوت ذات اقدس حق، زابتدا، حسن سر تا به پا تجلی نور هُدی، حسن پا تا به سر حقیقت در حق فنا، حسن در پاسخ «اَلَستُ» سراسر «بلی»، حسن مهرش کنار چشمۀ چشمش روان شده کوه کرم، اَريكۀ آتش‌فشان شده «حکمش مدار دایره کُنْ، فَكانْ» شده خِجلت‌زده سپهر، کران تا کران شده بر سفره‌اش نشسته امیر و گدا، حسن خاک درش به فرق شهان تاج افتخار گوید تبارک‌الله از این خلق، کردگار چون روی او بدیدم و آن زلف تابدار «آمَنْتُ بِالَّذي خَلَقَ اللَيلَ وَ النَّهار» سيّد، زکی، تقی و امین، مجتبی، حسن افتاده دل به دام سیه‌زلف در شکن کز عطر او رسیده نصیبی به هر خُتَن ما را چه جای صحبت از آن شاه پُر مِحَن کو بر دلش نشسته دو صد داغ در وطن وِرد لب غریب به هر کوی «یاحسن!» نقاش جان! به صفحۀ خاکش حرم بکش دستی برآر و خط عدم روی غم بکش پشت فلک ز حُسن حرم نیز خم بکش خیل مَلَک به درب حریمش خَدَم بکش هرچند ساکن است در اوجِ سما، حسن مست شراب جامِ ازل، شاه لَمْ يَزَل نامش هزار مرتبه «احلی مِنَ العَسَل» شمشیرِ شيرِ معركۀ شیر با جمل خيزَد دوباره بانگِ فَفِرُّوا إلَی الجَبَل تا پا نَهَد به معرکۀ اشقیا، حسن او را جمال طلعت شمسش زبانزد است مه‌رو، کشیده‌ابرو و گیسو مُجَعّد است در بُهت رفته عالم و آدم مُردّد است...» 🔗 متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11716 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻«جمیله سادات کراماتی»، شاعر توانمند مشهدی درگذشت ▪️متاسفانه باخبر شدیم سرکار خانم #جمیله_سادات_کرا
🔻نذر ضریح (شعری از زنده‌یاد سرکار خانم در سالروز شهادت علیه‌السلام) ▪️دلم گرفته چگونه تو را صدا نکنم غریب و غم‌زده باشم رضا رضا نکنم غریب و غمزده باشم میان صحن‌و‌سرا دلم، کبوتر پربسته را رها نکنم شکسته‌های دلم را چگونه همسایه روانۀ حرم و گنبد طلا نکنم به شکوه با گله گفتم نگاه کن گفتی: به زائر حرمم می‌شود نگاه نکنم دلم که نذر ضریح تو بود آوردم به نذر خویش مگر می‌شود وفا نکنم ☑️ @ShahrestanAdab
🔻غریب‌تر (شعری از به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت علیه‌السلام) ▪️حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند دوتا کریم در عالم برای ما باشند حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند کبوتران همه راهی سامرا باشند دلیل خوشۀ انگور عسکری این است که تاک‌ها ننشینند، روی پا باشند حسن شدی که میان مُضیف چشمانت تمام شهر به عشق شما گدا باشند حسن شدی که به هنگام بردن نامت بقیع آمده‌ها یاد مجتبی باشند حسن شدی که شبیه بقیع اینجا هم همیشه گنبد و گلدسته سر جدا باشند حسن شدی که شبیه بقیع، خُدامت به دور قبر تو ذراتِ در هوا باشند حسن شدی که غریبی غریب‌تر باشد که زائران تو در بین کوچه‌ها باشند حسن شدی که غریبی به اوج خود برسد که خادمان تو در شهر کربلا باشند ☑️ @ShahrestanAdab
🔻خاتم (شعری از تقدیم به پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ▪️روی هر صدایی نام تو را می­نویسم به خاطر سنگریزه­های صدات وقتی كه قرن‌­هاست سخن می­گویی به خاطر هر تكه ماه كه روی نجوای شبانه‌­ات یافتم به هوای زیبایی كه در چشم‌­هات مرور می­شد برای كودكانی كه در نامت چشم گذاشتند به خاطر حسرت كه از جای خالیت برخاست گذشتی و گل‌­های از قدیم دوباره شدند رودخانه تعبیر چشم آدم شد ابراهیم شعله کشید موسی شنید عیسی کلام شد این ستاره‌بازی از روبه‌روی شما آغاز گشته است اكنون سلام كه در كنار هر جوابت تمدنی به راه می­افتد تنی كه بر تو نماز می­برد حرف‌به‌حرف شراب می­شود 🔗 را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: adabbook.com/صدای-بهتر-زخم ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی در شب شعر ، بهمن ۱۳۹۱ (به مناسبت سالروز میلاد پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ☑️ @ShahrestanAdab
🔻شعرهای صادقانه (شعری از به مناسبت میلاد علیه‌السلام) ▪️با نگاه روشنت پلک سحر وا می‌شود تا تبسم می‌کنی خورشید پیدا می‌شود خط به خطّ صفحۀ پیشانی‌ات اشراقی است صبح صادق در همین تصویر معنا می‌شود فیلسوفان را اشارات تو عاشق می‌کند آرزومند شفایت ابن‌سینا می‌شود مست از یاقوت سرشار کلامت می‌شویم با جواهرهای نابت فقه پویا می‌شود از حدیثت عالمان اعجاز را آموختند هر که یک دم با تو بنشیند مسیحا می‌شود احسن‌الصدق است هر بیتی که در وصف شماست شعرهای صادقانه بهترین‌ها می‌شود 🔗 را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: adabbook.com/هیاهو ☑️ @ShahrestanAdab
🔸نقش خاتم (شعری از به مناسبت میلاد حضرت علیه‌السلام) 🔹چنان در کودکی پاسخ دهی یحی بن اکثم را که در گهواره عیسی ناسزاگویان مریم را بر این خشکیده بید پیر باران را تلاوت کن بخوان در گوش پوکش کوه من آیات محکم را به ظاهر گرچه گفتی ز آسمان‌ها از تو پرسد لیک به والله از لبت نشنیده جز والله اعلم را امید رویش از این کندۀ فرسوده بیهوده است نریز اینگونه در پایش ز لفظت آب زمزم را فقیهان شرح آیات از تو در نه سالگی پرسند مراجع از تو استفتاء کنند احکام مبهم را به نقش خاتم زیبات «نعم القادر الله» است چه زیبا بیست‌سال ایفا نمودی نقش خاتم را چنان بیدار کرده معتصم را حکم سنگینت علی بیدار کرد از خواب گویی ابن ملجم را جوادی و به تمکین قضا امشب رضا گشتی بگو آماده سازد همچو مامون معتصم سم را نمی‌دانم چگونه گشت ام‌الفضل ام‌الفصل قضا باز از کدامین نقطه مجرم خواند محرم را 💠 کتاب اثر «محمدرضا طهماسبی» را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: adabbook.com/واژگان-واژگون ☑️ @ShahrestanAdab
🔸خدایا چگونه‌ای؟ (شعری از به مناسبت ولادت علیه‌السلام) 🔹تا حس شود صدای تو، آب آفریده شد چشمت غریب بود، شهاب آفریده شد تحریر گام‌های تو را در جواب آب رودی که می‌رسد به شتاب آفریده شد بی‌مهر تو چه می‌گذرد بر شب قلوب؟ دوزخ جواب بود و عذاب آفریده شد ربط تو با تراب در ابهام مانده بود صحرای تشنه‌کام و سحاب آفریده شد پرسش مهیب بود: خدایا چگونه‌ای؟ کعبه دهان گشود و جواب آفریده شد 💠 اثر استاد ولیئی را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: adabbook.com/موسیقی-نواحی-جان ☑️ @ShahrestanAdab
🔸خورشید (شعری از به مناسبت شهادت علیه‌السلام) 🔹زمین دست توسل زد به پایش آسمان حتی ستاره در ستاره پیرو اش شد کهکشان حتی اگر چه دور تا دورش در و دیوار زندان بود نشد خاموش خورشیدی که بوده نیمه‌جان حتی تجلی داشت در والکاظمین الغیظ طوری که تجرّی داشت پیش صبر او زخم زبان حتی معیّن کرد با یک گوشه‌چشمش رزق عالم را کسی که لب نزد آسوده بر یک لقمه‌ نان حتی کریم است آنچنان که باورم خواهد شد آن دنیا اگر گویند بخشیده به زندانبان امان حتی امام و دست بسته، قصه تا کی می‌شود تکرار مدینه، شام یا بغداد؟ ساکت شد زمان حتی مسیحا بود یا یوسف؟ همان مردی که در زندان هدایت شد ز انفاسش زن آوازه‌خوان حتی همه دیدند از این گُل نمانده غیر گلبرگی بعید است اینکه بشناسد تنش را باغبان حتی غریبی یعنی آن شاهی که بعد از رنج زندانش نشد تشییع روی شانه‌های شیعیان حتی ☑️ @ShahrestanAdab
🔸شش‌گوشه (شعری از به مناسبت سالروز ولادت علیه‌السلام) 🔹نامت دلیل محکم مرگ و حیات من مهرت ثبات داده به اضلاع ذات من باران دوست‌داشتنت بی‌مضایقه بخشیده است جان به جماد و نبات من محتاج عشق هیچ کسی جز تو نیستم شش‌گوشۀ غمت همۀ کائنات من در این شب قدیمیِ هر لحظه بیم موج نورت همیشه آمده بهر نجات من در راه کربلای تو افتاده اتفاق ای مهربان، عزیزترین خاطرات من هی‌ می‌نویسم از تو و هی سبز می‌شوم چشمت چه ریخته است مگر در دوات من با یاد جمعۀ حرمت جور دیگری است اشک دعای ندبه و آه سمات من 💠 اثر خانم سعادتمند را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
🔸حضرت سقا (شعری از به مناسبت سالروز ولادت علیه‌السلام) 🔹باز انگار جهان حادثه در سر دارد شهر یثرب سبدی یاس معطر دارد جبرئیل است که تکبیر مکرر دارد کودکی آمده که هیبت حیدر دارد چه جمالی چه کمالی چه قد و بالایی ماه مجنون و تو لیلاتر از لیلایی وصف اوصاف تو از عقل فراتر باشد چون که مدح تو فقط کار برادر باشد عاشق آن است که آیینه دلبر باشد یعنی عباس خودش یک تنه حیدر باشد تیر ما گر بخورد کنج هدف خوب‌تر است کربلایی شدن از راه نجف خوب‌تر است آمدی با دل دریا که تو دریا باشی آمدی نور دل حضرت مولا باشی میر و سردار و پناه دل آقا باشی تا که بر تشنه‌لبان حضرت سقا باشی یاد دادی به همه شیوۀ جانبازی را از تو آموخته‌ام غیرت و سربازی را راهی علقمه سقا شده ماشاءالله دشت در دشت چه غوغا شده ماشاءالله جنگ خیبر شده، مولا شده، ماشاءالله بیش از پیش چه زیبا شده ماشاءالله تیغ می‌راند و تکبیر اباعبدالله ذکر لا حول و لا قوة الا باللَّه ☑️ @ShahrestanAdab
🔸فصل چهارم (شعری از به مناسبت سالروز ولادت علیه‌السلام) 🔹فصل چهارم است، ولی باز هم بهار تا عصر انتظار از آغاز هم بهار از کربلا اگر چه دلش آتش است و خون از خون دل کشیده گل ناز هم بهار هم دیده است خواهر خود را شکسته دل هم دیده سر به نیزۀ اعجاز هم بهار در مکتب صحیفه اگر درس خوانده‌ای هم دیده‌ای هزار گل راز هم بهار سجاده آسمان شده و پرکشیده است مرغ بهشت و موسم پرواز هم بهار 💠 ؟ اثر «نغمه مستشارنظامی» را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
🔸محشر کبری (شعری از به مناسبت سالروز ولادت حضرت علیه‌السلام) 🔹«در آن تاریک، دل می‌بُرد ماه از عالم بالا گرامی باد این رخشنده، این تابانِ بی‌همتا شب است و خرده‌های خندۀ ماه از ورای ابر می‌افتد روی آب و می‌پرد خواب از سر دریا شب است و می‌تکاند آسمان از دامنش آرام کمی از مانده‌های نور را بر سفره‌ی صحرا می‌اندازد فلک بر صورت خورشید روانداز و می‌خوابانَد او را روی پای خویش تا فردا شب است و آسمان پیراهنی از هالۀ مهتاب به تن کرده‌ست چون صوفی که بر تن می‌کند شولا میان چادر شب ماه زیباتر شود آن‌سان که بین لشکر دشمن جمال یوسف لیلا خوشا لیلا که در دامان جوانی این‌چنین پرورد که دارد خوف از پروردگار خویشتن تنها تعالی الله رویش را که «والفجر» است تفسیرش تعالی الله مویش را که «والیل اذا یغشا» ملاحت می‌چکد از ساحت پیشانی‌اش هر بار که در نزد پدر پایین می‌اندازد سر خود را کسی چون او پر از سُکر خدا گشته‌ست پا تا سر...» 💠 ادامۀ این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11838 💠 اثر «رضا یزدانی» را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
🔸داغ دل (شعری از استاد به مناسبت شهادت علیه‌السلام) 🔹از مهر، آسمان مدینه اثر نداشت من سفره‌‌ام کباب، به غیر از جگر نداشت «ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌‌ایم» جز داغ دل، نصیب، جگر بیشتر نداشت بردند اگر به بزم عدو نیمه‌‌شب مرا آن‌جا یزید و چوب تر و تشت زر نداشت از کودکانِ لرزه به پیکر فتاده‌‌ام یک تن امید دیدن روی پدر نداشت گویی مدینه رسم شده خانه سوختن سهمی دگر ز مادر خود این پسر نداشت غم نیست خانه‌‌ام اگر آتش گرفت، شکر گر خانه سوخت، فاطمه‌‌ای پشت در نداشت ☑️ @ShahrestanAdab
🔸شراب طهور (شعری از به مناسبت میلاد سلام‌الله‌علیها) 🔹به دریا رسیدم پس از جستجوها به دریای پهناور آرزوها به دریای محضی که این خاک سوزان گرفته از امواج او آبروها سلام ای که لطف کریمانهٔ تو کشانده دلم را به این سمت و سوها سلام ای که گشته شب بارگاهت به لطف نگاهت شب آرزوها شراب طهور است و تسنیم نور است که در این حرم می‌چکد از سبوها چه شعری چه شوری چه عطری چه نوری به جانم بتابان از این رنگ و بوها هیاهوی اشک است و آه و تبسم مرا غوطه‌ور کن در این های و هوها به مدح تو گفتند و گفتیم اما تو هستی فراتر از این گفتگوها که موسی بن جعفر به وصف تو فرمود: فداها ابوها فداها ابوها به شوق مدینه به اینجا رسیدم به زهرا رسیدم پس از جستجوها ☑️ @ShahrestanAdab
🔸گنجِ شایگان (شعری از زنده‌یاد به مناسبت میلاد علیه‌السلام) 🔹«در این مشهد که هم بالین طوس و طابران خفته است جهان جان و بالاتر از آن، جانِ جهان خفته است از این‌جا بردمد خورشید و اقطار جهان گیرد زمینی که در آن هشتم امام شیعیان خفته است سریر ارتضا را، اوست سلطان و رضا نامش کسی که قاصر از توصیف اوصافش زبان، خفته است حریم کبریایش را چه گویم تا کنم تصویر؟ به مدح او قلم از کار مانده است و بیان خفته است عجب نبود اگر که اِنس و جانش آستان بوسند که این جا سرور و فرمانروای انس و جان خفته است امام هشتم آری آن که هشته حشمت و جاهش سریر عزّت و شوکت به فرق فرقدان خفته است چنان شاهی که خاک مدفن پاکش به یُمن او فروشَد سروری و برتری بر آسمان، خفته است نهاده قدسیان بر خاک افلاکیش پیشانی چه عزّت‌ها و شوکت‌ها که در این آستان خفته است...» 💠 متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11933 ☑️ @ShahrestanAdab