🔻روایت زندهیاد عمران صلاحی از هفده شهریورِ ۵۷ در کتابِ «هفدهم»
«کتاب #هفدهم... مربوط به وقایع #هفدهم_شهریور است. منظومه ای در ۵٠ صفحه. همهاش یک نفس ساخته شده است. وقایعی را که دیده بودم، شب و تحتتأثیر آن روز، رفتم پشتبام و تا صبح، یکنفس و گریهکنان نوشتم. کتاب عجیب و غریبی هم از کار درآمد. اصلا به فرم و زبان و این قضایا فکر نکردم. ولی جالب اینجاست که بعد از چاپ دیدم اتفاقا به فرم و زبان بها دادهام، بدون اینکه متوجهش باشم. چون هیچ قیدی برایش نگذاشته بودم، ناخودآگاه به سمتش رفتهام. شنیدم که به انگلیسی هم ترجمه شده است...
آنچه خواندید اشارهی خود مرحوم #عمران_صلاحی به کتابِ "هفدهم" بود...»
یک
▪️مردم چقدر خوبند
مردم چقدر ماهند
مردم چقدر
در فکر محوِ شاهند
مردم چقدر
معصوم و بیگناهند
مردم چقدر
همدیگر را میخواهند
دو
▪️آتشفشانِ خاموش
با انفجارِ بغضش
از بالا،
جاری شد
خشم و خروشِ مردم
بیداد کرد
تهدیدها
_این میوههای فاسد_
هی ماند و باد کرد!
مشتِ بزرگِ مردم
محکم شد
صدها لباسِ خونی
پرچم شد!
🔗 متن کامل این مطلب و باقی اشعار را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/3874
☑️ @ShahrestanAdab
🔻روایت زندهیاد عمران صلاحی از هفده شهریورِ ۵۷ در کتابِ «هفدهم»
«کتاب #هفدهم... مربوط به وقایع #هفدهم_شهریور است. منظومه ای در ۵٠ صفحه. همهاش یک نفس ساخته شده است. وقایعی را که دیده بودم، شب و تحتتأثیر آن روز، رفتم پشتبام و تا صبح، یکنفس و گریهکنان نوشتم. کتاب عجیب و غریبی هم از کار درآمد. اصلا به فرم و زبان و این قضایا فکر نکردم. ولی جالب اینجاست که بعد از چاپ دیدم اتفاقا به فرم و زبان بها دادهام، بدون اینکه متوجهش باشم. چون هیچ قیدی برایش نگذاشته بودم، ناخودآگاه به سمتش رفتهام. شنیدم که به انگلیسی هم ترجمه شده است...
آنچه خواندید اشارهی خود مرحوم #عمران_صلاحی به کتابِ "هفدهم" بود...»
یک
▪️مردم چقدر خوبند
مردم چقدر ماهند
مردم چقدر
در فکر محوِ شاهند
مردم چقدر
معصوم و بیگناهند
مردم چقدر
همدیگر را میخواهند
دو
▪️آتشفشانِ خاموش
با انفجارِ بغضش
از بالا،
جاری شد
خشم و خروشِ مردم
بیداد کرد
تهدیدها
_این میوههای فاسد_
هی ماند و باد کرد!
مشتِ بزرگِ مردم
محکم شد
صدها لباسِ خونی
پرچم شد!
🔗 متن کامل این مطلب و باقی اشعار را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/3874
☑️ @ShahrestanAdab