eitaa logo
شهیدشاهرخ‌ضرغام‌‌وشهیدمغفوری
2.4هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
32 فایل
👈سعی کن طوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه ! وقتی خدا عاشقت بشه خوب تو رو خریداره👉 نمازشبخونامونند👈 @Shabahengam 🌙 کانال‌احکام‌شرعی 👈 @Ahkammarfe گروه تبادلات شاهرخ💫مغفوری👇 @shahrokhzarghamm #کانال_وقف_مادر_سادات💚 #کپی_با_ذکر_یافاطمه"س"
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰چهل روز قبل از تولد او خواب آقایی سبز پوش  و نورانی را دیدم که مرا به فرزند پسر مژده داد و نام رضا را برای او انتخاب کرد.. 🔰 دو ساله بود که  به همراه مادرش برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد رفتیم.اطراف ضریح مطهر مشغول دعا بودیم که یک دفعه متوجه شدم دست های کوچک او به طرز عجیبی به ضریح چسبیده است. با نگرانی سعی کردم دست او را بکشم زیرا به نظر می رسید جدا کردنش ممکن نبود.مردم به سمت او هجوم آوردند.کمی طول کشید تا او را جدا کردیم. انگار به ضریح مطهر قفل شده بود .همین که به خانه رسیدیم،با کمـال تعجـب جای پنج انگشــت  سبز را روی کمر  او دیدیم..... (راوی :پدرشهید) 🍃🌷🌱🌷 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
شهیدشاهرخ‌ضرغام‌‌وشهیدمغفوری
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (59) 🌺 . #آمبولانس 1 (#راوی : مصطفی باغبان) . توی خط بودم. #سيد تماس گرفت و پرسي
🌺 (59) 🌺 . 2 ( : مصطفی باغبان) . رفتم و صدايش کردم. خيلی بی تفاوت گفت: ما فعلاً کار داريم. بايد روی اينها رو كم كنم! به آقا سيد بگو اگه میخواد خودش بياد اينجا. نمی دانستم چه کار کنم. هر کاری کردم نتوانستم آنها را به داخل سنگر بياورم. يکدفعه صدای سوت آمد. محل انفجار دورتر از ما بود اما يک ترکش ريز به شکم همان آقا اصابت کرد. با فرياد من، همه آنها ترسيدند و رفتند داخل سنگر، با خودم گفتم: بايد اين آقا رو بفرستيم عقب. به يکی از بچه ها گفتم: برو سريع از پشت سنگر آمبولانس رو بيار آمبولانس قبلاً خراب شده بود اما قابل استفاده بود. هر چه آن آقا می گفت: بابا من حالم خوبه، هيچی نيست. اما من می گفتم تو مجروح شدی بايد بری بيمارستان! روی آهن کف آمبولانس خوابيد. من و يک نفر ديگر از بچه ها کنارش نشستيم. ماشين حرکت کرد. چند دقيقه بعد يكدفعه داد زد: آی، کمرم داره می سوزه، میخوام پياده شم. اما ما دو نفر برای اينکه فرار نکند محکم او را گرفته بوديم. نمی گذاشتيم از جا بلند شود. من در جوابش گفتم: اين درد تو به خاطر ترکشه، الان داره میره سمت نخاع، اصلاً تکون نخور! اون بيچاره هم ترسيد و حرفی نزد. چند دقيقه بعد، داخل ماشين بوی گوشت سوخته پيچيد! راننده گفت: رسيديم جلوی بيمارستان جوان يکدفعه از جا پريد و رفت بيرون. با تعجب ديدم روی کمرش چهار سوراخ ايجاد شده و غرق خون است. به کف ماشين که نگاه کردم ديدم لوله اگزوز به کف پوسيده ماشين چسبيده و هر چهار پيچ آن خونی است! به راننده گفتم: تا اين بابا برنگشته سريع فرار کن!! ...
. 🌺 (60) 🌺 . 1 ( : ) . در بودم. به ديدن دوستم در يكی از مقرها رفتم. کار او به دست آوردن اخبار مهم از راديو تلويزيون بود. اين خبرها را هم به و فرمانده ها می داد. تا مرا ديد گفت: يازده هزار دينار چقدر می شه!؟ با تعجب گفتم: نمی دونم، چطور مگه!؟ گفت: الان عراقی ها در مورد صحبت می کردند! با تعجب گفتم: شاهرخ خودمون! ؟! گفت: آره حسابی هم بهش فحش دادند. انگار خيلی ازش ترسيده اند. گوينده عراقی می گفت: اين آدم شبيه غول می مونه. اون هر کی سر اين جلاد رو بياره يازده هزار دينار جايزه می گيره!! دوستم ادامه داد: تو که بوديم برای سر جايزه گذاشته بودند. حالا هم برای شاهرخ، بهش بگو بيشتر مراقب باشه. صحبت دوستم كه تمام شد گفتم: راستی پاشو بريم پيش سيد، امشب عروسی داريم! چشماش از تعجب گرد شده بود.با تعجب گفت: عروسی، اون هم توی آبادان محاصره شده!؟ گفتم: آره يکی از دخترهایی که توی خرمشهر همه خانواده اش رو از دست داده و در آشپزخانه، به همراه ديگر زنان برای رزمندگان غذا درست می کنه، قراره با يکی از بچه های گروه ما به نام علی توپولف ازدواج کنه. پدر و مادر علی با سختی از تهران آمده اند و امشب مراسم عروسی داريم... ....
رفیق شهید داری؟! شهید،شهیدت میکنه❤️
✨زیارت نامه شهدا✨ 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🦋 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 @shahrokhmahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دهگانه شهیدعلمدار نهم:هر روز باید پنج مسله از احکام حضرت امام (ره)را بخوانم .اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را به جا بیاورم،و روزبعد باید۱۵مسله بخوانم تاریخ اجرا:۱۴فروردین۷۰
دهگانه شهید علمدار دهم:درهر۲۴ساعت بایدپنج بار تسبیح حضرت زهرا (س)برای نماز یومیه ودوبار هم برای نماز قضا بگویم .اگر به هر دلیلی نتوانستم این فریضه الهی را انجام دهم ،باید به ازای هر بار ،سه مرتبه این عمل را تکرار کنم.تاریخ اجرا:۱۵خرداد۷۰