#معرفی_کتاب
تنگسیر
صادق چوبک
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
تنگسیر را بسیاری شاهکار صادق چوبک میدانند.
بیتردید تنگسیر واقعگرایانهترین داستان این نویسنده جنوبی میباشد. داستانی برمبنای عدالتخواهی و سر به شورش برداشتن مردی در تنگنای رذالتهای معتمدین یک شهر، حاصل عمری زحمتش برباد رفته میبیند و چون هیچ مرجعی را برای دادخواهی نمییابد تحمل این ننگ را نمیکند، سلاح برمیگیرد و همه آنان که سالها تحقیرش کرده و نیش زبانش زدهاند مجازات میکند.
داستان تنگسیر، قصهای گرم و دلنشین از دل جنوب ایران است. از شروع کتاب به بوشهر سفر میکنید. گرمای نخلها، لباسها، گویشها، هوای آفتابی، لنجها، و هر خط و کلام با مهارتی نوشته شده که شما را درگیر خطهای داستان میکند. توصیفات دقیق و قوی و گاها بریده بریده از محلههای بوشهر، فضاها، گویش زیبای جنوبی و گفتوگوهای تاثیرگذار داستان از نکات برجسته و منحصر به فرد آن محسوب میشود. به طوری که حس میکنید یک نفر قصه قهرمانی جنوبی را برایتان تعریف میکند که البته شیوه داستانگویی آن جذاب است.
زائر محمد، جوانی ساده دل و از یاران رئیسعلی دلواری است که باهمسرش شهرو و دو فرزندش زندگی آرام و پرمهری دارد. او تنومند و شهره به پهلوانی است. آبرو و اعتباری دارد. تنها سرمایهاش را ـ که حاصل کارگری برای انگلیسیهای بندر است ـ چند نفر با دغل و حیله بالا کشیدهاند و زندگی آرامش را برهم زدهاند. شرع و حرف و زور راه به جایی نبرده است. زائر محمد تصمیم میگیرد دست به انتقام شخصی بزند. این انتقام و کشتار او را تبدیل به قهرمانی مردمی میکند. مردمی که پس از این اتفاق او را «شیرمحمد» خطاب میکنند و در خفا و آشکار به طرفداری از او برمیخیزند. اتفاقاتی که پیاپی برای زارمحمد رخ میدهد او را تبدیل به نمایندهی تمامقد یک قهرمان میکند. او در ترس و واهمه از پستویی به پستویی دیگر پنهان میشود. با دریا و ارهماهی (در آن خطه به آن بمبک میگویند و در متن داستان هم چنین است) گلاویز میشود و مثل یک قهرمان واقعی شکستناپذیر خود را به زن و فرزندانش میرساند تا باهم به بوشهر فرار کنند. خلاف انتظار مخاطب امروزی که قدری از فضای قهرمان اجتماعی فاصله گرفته است. داستان شروع تأثیرگذاری دارد.
دایرهی واژگان وسیع و قدرت ساخت ترکیبات درست و دقیق این توانایی را به نویسنده بخشیده است که بتواند صحنهی مدنظرش را با جزئیات ظریف روایت کند.قبل از ورود قهرمان اصلی فضا توصیف شده و بعد شخصیت وارد میشود.
این زاویهی دید سینمایی از اصلیترین ارکان روایتگری چوبک است. خواننده به کمک همین توصیفها پا به پای شیرمحمد قدم برمیدارد. با او میبیند. با او فکر میکند.
کتاب به لهجه و زبان محلی است. کلمات و نحوهی بیان آنها، دستور زبان جملات و حتی خرده فرهنگ و خرافات و قصههای محلی در فضاسازی قصه نقش داشته است.
یک قاچ کتاب📚📚📚
_درخت خرما از آنگاه که شکوفه میدهد تا زمانی که خرما میشود بارش خوردنی است.
_زندگی هیچچیز نیس که به قدّ شرف و حیثیت آدم برابر باشه؛ حتی جون آدم. حتی زن و بچه آدم. دُرُسّه که چشمشون به دَسِّ ماسّ و ما باید به فکرشون باشیم و زیر پر و بال خودمون بزرگشون کنیم، اما نه با بیآبرویی. این خوبه که فردا که بچههامون بزرگ شدن مردم بِشون بگن، باباتون نامرد بود و زیر بار زور رفت؟
📚تنگسیر
✍صادق چوبک
@shahrzade_dastan
تکرار در نوشته و داستان
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
شاید از دیدن عنوان تکرار به عنوان آرایه و صنعتی ادبی در اینجا تعجب کنید و بخواهید علت آن را .بدانید چون احتمالاً تاکنون متوجه شده اید که تکرار واژهها در ،نوشته اثر را کسل کننده میکند یا حاصلش جمله هایی بدون ضرباهنگ و یا بدساخت است؛ مثلاً شما هیچ وقت دوست ندارید بنویسید: «روز مهمی بود که به دیدن عمه زبرتا ،رفتیم چون او پیانیست مهمی بود و دیدن او برای ما زمان مهمی بود.
اما اگر از تکرار خوب استفاده شود روی نکته ای تأکید میکند جنبه نمایشی متن را افزایش میدهد و عناصری را به هم گره میزند. واژهها ،صداها عبارتها ،هجاها تلميحها، قطعه ها اوزان و مفاهیم را میتوان در شعر و نثر تکرار کرد اما کلمات یا عناصر تکراری را باید با دقت و برای هدفی خاص به کار برد تا
چیزی بر نوشته شما بیفزایند.
تکرار در ترانه های تغزلی میتواند تأثیر زیادی روی مخاطب داشته باشد تکرار صداها یا کلمات ضرباهنگی را به وجود می آورد که کیفیت موسیقایی زبان را بهتر میکند، پیام را در کانون توجه مخاطب قرار میدهد و توجه مخاطب را به آهنگ شعر جلب میکند.
نمونهٔ بسیار خوب آن ترانهٔ اتاق آبی ساخته ریچارد راجرز و لورنز هارت در ۱۹۲۶ است. در این ،ترانه واژهٔ اتاق یکسره تکرار میشود.
We'll have a blue room/ A new room/ For two room. ...
و ضرباهنگی را میسازد که با آهنگ ترانه همخوانی دارد. طبق گفته راجرز، تمام ضرباهنگ درونی و قافیه اصلی روی نت C قرار دارد. هر بار که میخواهید نیمی از نت را که محور اصلی آهنگ ترانه است ،بشنوید قبل از آن C و قافیه تکرار میشود. و این نیمهٔ نت همیشه نتی است که کلمهٔ اتاق را با خود دارد... یعنی مهمترین کلمهٔ ترانه را... هم کلمات و هم موسیقی برای تأکید بر نتی است که به ترانه ویژگی خاص خود را میدهد».
تکرار واژه ها در سخنرانیها هم شور و هیجان زیادی ایجاد میکند یکی از کاربردهای معروف و عالی تکرار را میتوان در سخنرانی وینستون چرچیل شنید که در سال ۱۹۴۰ وقتی کشور آلمان نازی درصدد تسخیر انگلستان ،بود ایراد کرد: «ما تا آخر ادامه خواهیم داد ما در فرانسه خواهیم جنگید ما در دریاها و اقیانوسها خواهیم جنگید. ما با اطمینانی فزاینده خواهیم جنگید ما از جزیره خود دفاع خواهیم کرد، ما در سواحل خواهیم جنگید، ما در خشکی خواهیم جنگید ما در کشتزارها خواهیم جنگید... ما در تپه ها و کوهها خواهیم جنگید... ما هرگز دست از مقاومت نخواهیم کشید.
استفاده تکراری چرچیل از عبارت «ما خواهیم جنگید به حرفهای او هم ضرباهنگ خاصی میداد و هم تأثیر آن را بسیار قوی می.کرد با استفاده از این عبارت او میگوید که بریتانیا چگونه در هر جا و به هر شکلی خواهد جنگید و هرگز تن به تسلیم نخواهد داد. همچنین این عبارت به هموطنهای او روحیه میداد که جنگ را جدی بگیرند و همچون او تسلیم
نشوند.
📚همه چیز درباره نویسندگی خلاق
✍کرول وایتلی/ چارلی شولمن
@shahrzade_dastan
آشپزی همحواسمیخواد
نوشته خانم عامریون
#چالش_هفته
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
مادرم همش بهممیگفت اگه میخوای به قلب مردا زودتر راه پیدا کنی باید جغرافیای معده شونو بدونی. امروز انگار همه چی درهم برهمشده بود. مثلا میخواستمبهترینخورش قیمه رو برای شوهرم کهبعداز دوماه به مرخصی اومده بود ،بپزم. ولی شروع کرد به غر زدن وایراد گرفتن.نمیدونمازکجا دلش پر بود. پسرم کوروش که کلاس هفتمبود و یه مقدارمبیش فعال با کاوهی ۹ ساله کنار نمیومد و سَر ِ بازی کامپیوتری با تبلت باهمکل کل میکردند. زن برادرممامیدِشیطونو آورد و هول هولکی گفت میرم بازار و زود میام. یه لحظه سرمرو که برگردوندم دیدم امید رفته بالای کابینتو قوطیارو جابجا کرد . حواسم درگیر دعوای پسرامو غرزدنای شوهرمشده بود. همون موقع پاندول ساعت دیواریمونم ۱۱ تا ضربه زد: دَنگدَنگدنگ .... هر جوری بود برنجمو آبکش و دمکردم و خورش قیمه رو هم طوری عمل
آوردمکه آبکی نشه و رنگ ولعاب داشته باشه. به به چه بویی داشت پخش شد بوده توهال وحتی بیرونهال کهمادرممتو واحد روبروییمون فهمید و گفت: بوش تا تو هال ما هم اومد. برادرمم تا وارد ساختمونشد و میخواستبره طبقه اول پرسید: آبجی چی درستکردی؟ بوش تادم در حیاطممیاد. به خیال خوش سفره رو کشیدم تاصداها بیفته. ولی باوجود عمل به پند مادرم و بعد تلاش خودم تواینشلوغ بازار فقط آرزوم جواب تشکرش بود که صداشو برد بالا .
وای گلومسوخت . مگه نمیدونستی همفشار دارم هم قند. چرا برنجو شیرینکردی خورشتو شور کردی. پسرامم از دورمیز کنار رفتنمن که خیلی ضعف کرده بودم و میخواستم دلی از عزا دربیارم . با اعتراضشون به برنجو خورشتمجدا جدا لب زدم. تازه علتشو فهمیدم . بلافاصله رفتم سراغ کابینت ، درهای دوقوطی که روشوننوشته بودموباز کردم وچشیدم. دوزاریم افتاد! پس کار، کارِ امید بوده. اون بااستفاده از بیحواسی من و شلوغ بازی کورش وکاوه وغر زدنای شوهرم این شیرین کاریو یا بهتره بگمخرابکاریوکرده
و درِقوطیِ شکر ونمک رو جابجا کرده بود. مجبور شدمبرایجبراناشتباهم فی الفور سر سه سوت املت درست کنم که غائله رو ختمبخیر کنم. قول دادم برای شب باقالی پلوشویددار بپزم. ماهی هم سرخکنم. و درعین حال خدا روشکر کردمکه امید دست نبرده توی نمک که یه وقت بچشمش بزنه. از اون روز به بعد با خودمقرار گذاشتمموقع پخت اول بچهها روسرگرم و آروم کنم. شوهرم هم وقتی ناراحته به بهانه خرید بفرستمش بیرون هوایی بخوره. نمک و شکرم اول از توی قوطیاش با نوکقاشق بچشم و درآخر بریزم که نه شور بشه نه شیرین و قوطیاشونم یه جا بزارمکه دمدست ناخوانده های وروجکنباشه . ..
@shahrzade_dastan
علائم نگارشی
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
رعایت قواعد نشانه گذاری در نوشته نقش سازنده ای ایفا میکند، چنانکه تأثیر گذاری در مخاطب را تضمین و تسهیل میکند.
عمده ترین نشانه های متداول و متعارف در نوشته ها عبارت اند از:
_ویرگول ( ، ) نشانه مكث يا وقف کوتاه، پس از منادا، برای عطف سازه های هم پایه پس از گروه قیدی، برای مجزا کردن بدل از کل برای جدا کردن جمله معترضه دعایی و توضیحی، برای جدا کردن اجزای تاریخی، ...
۲_ نقطه ویرگول ) : ( نشانه وقف طولانی برای جدا کردن سازه ها و جمله های هم پایه ای که درون یک یا چند تای آنها نشانه های فصل و وصل به کار رفته باشد به جای نقطه پیش از جمله ای که با واو عطف آغاز یا نهاد اختیاری آن به قرینه حذف شده باشد.
۳ _نقطه ( . ) در پایان جمله های کامل خبری و انشایی، در مختصر نویسی اسامی و عناوین پس از حروف یا حروف نماینده آن.
۴ـ دو نقطه ( : ) پیش از نقل قول مستقیم و بیان تفصیلی مطالب، پیش از مجموعه ای از شواهد و مثالها و اقسام و اجزاء.
۵_ گیومه : برای شروع و پایان سخن دیگران عنوان مقاله یا فصلی از کتاب عباراتی که نویسنده از بابت کارکرد آن از خود سلب مسؤلیت ،کند کلمه یا عبارتی که در معنایی خاص یا تمسخر آمیز به کار رود.
۶_ نشانه پرسشی ( ؟ ) در پایان جملههای پرسشی، برای افادهٔ حدس و گمان و ابهام و تردید.
۷_ نشانه تعجب ( ! ) برای بیان شگفتی، تعجب، حالات عاطفی، تأکید تحسین و تحقیر و استهزا، تحذیر یا امر تأکیدی
۸_خط فاصله ( ) برای جداسازی عبارتهای توضیحی و معترضه مثل: بوستان سعدی که دارای ۱۰ باب است ـ در سال
۶۵۵ سروده شد. به جای «تا» و «به» در بیان فواصل زمانی و ،مکانی برای نشان دادن تغییر سخنگو به ویژه در نمایشنامه
۹ - نشانه تعلیق یا سه نقطه ) ... :) برای عبارات یا کلمات حذف شده یا ناتمام مانده
۱۰_ ستاره ( : برای ارجاع به زیر نویس و فاصله میان دو مصراع شعر و مانند آن.
۱۱- پرانتز یا هلال ) : به معنای «یا» و «یعنی» و به منظور تبیین و توضیح بیشتر کلام
برای معرفی اختصاصی منابع در متن، سال ولادت و وفات یا حکومت و.... معنای واژه.
۱۲_ قلاب [ ] برای مواردی که جزء اصلی کلام نیست برای اضافات، تصحیحات دستورهای اجرایی در نمایشنامه مطلبی حاشیه اصل سخن.
۱۳- مميز يا خط مورب ( / ): برای جدا کردن دو گاه شمار، نشان دادن سوره های قرآن مجید مثل (۲/۱۵) که به معنای آیه ۱۵ از سورهٔ دوم قرآن مجید است برای جدا کردن مصرعهای یک بیت، برای نشان دادن گونه های یک واژه
۱۴- جهت نما ( ← برای ترتیب و یا استحصال تدریجی و نتیجه دادن امری مثل کوشیدن - کوش - کوشش.
📚آشنایی با آیین نگارش و گزارش نویسی در ادب پارسی
✍اسدالله بقایی نایینی
@shahrzade_dastan