#دعوت_به_همکاری #تهران 📣 *فراخوان پذیرش نویسندگی کتاب* *✨انتشارات مرکز کوثر✨* با هدف ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی و معرفی آثار فاخر علمی و فرهنگی، آماده پذیرش و ارزیابی آثار پژوهشگران در محورهای زیر است: *🔹 تجربیات و الگوهای حکمرانی 🔹 تاریخ شفاهی و روایت پیشرفت 🔹 تحلیل مسائل کلان کشور و راه‌حل‌ها* ✍ از اساتید، پژوهشگران و نویسندگان دعوت می‌شود آثار خود را برای بررسی به واحد پذیرش و ارزیابی انتشارات کوثر ارسال نمایند. 📱 ارتباط از طریق پیام‌رسان‌های «بله» و «تلگرام»: 09102291994 🌐 وبگاه: kosarut.ir

شاعرانه 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 ای جنگل بزرگ من!این برگ های زرد من بازیچه های بال و پرباد های سرد، فردا شوند یکسره در برف ناپدید زیبایی گشاده رخِ رازهای تو، خوش رنگی نهفته ی آوازهای تو، خسبند زیر چادر یخ بسته ی سفید در شاخه های لخت تو زنگوله های تیز گردند بر سر کفن برف اشک ریز،  افتند گاه گاه چو تیر از کمان مرگ… یک روز برف های تو گردند زیر و رو از میخ های چکمه ی مرد تفنگ دار با خون خود نویسد در برف سیم رنگ “بدرود”جنگل من!خو ش باش در بهار! ✍گلچین گیلانی ۲۹ آذر سالروز درگذشت گلچین گیلانی @shahrzade_dastan

#چالش_هفته سلام دوستان عزیز. ین هفته به خاطر مناسبت‌هایی که در پیش رو داریم با دو موضوع در خدمت شما هستیم. _ مادر _یلدا لطفا داستانهای خود به دلخواه درباره موضوعات داده شده به آیدی زیر بفرستید تا در کانال منتشر شود. @Faran239 پیشاپیش این دو مناسبت بزرگ را به شما عزیزان تبریک می‌گویم. یلدا و روز مادر مبارک☘☘☘ #یلدا #مادر @shahrzade_dastan

پایان داستان

پایان داستان 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 بهترین راه برای باز کردن گره داستان چیست؟ بهترین راه برای تمام کردن داستان به دلخواه نویسنده و البته بدون استفاده از راه حلهای ساختگی چیست؟ باید پیرنگ داستان را رشد داد. مگر معنای ساختن پیرنگ و رشد دادن آن همینها نیست؟ نه ساختن فرایندی مصنوعی ،است اما رشد فرایندی است طبیعی پایان بندی یی که به طور طبیعی از دل داستان رشد می کند بیشتر از پایان بندیهای ساختگی به مذاق خواننده خوش می آید. رشد پایان بندی داستان باید مثل رشد گیاهان باشد. البته - بی تردید - هر دو به طرح و پیرنگ نیاز دارند پیش از آن که زمین را شخم ،بزنید باید دربارهٔ محصولی که میخواهید به دست بیاورید تصمیم گیری کنید وقتی داستان را شروع میکنید باید ذهنیتی روشن و شفاف دربارهٔ پایان بندی اش داشته باشید و بدانید که چه طور میتوانید به آن برسید. این کار هم با قانون تمساحها اول) قهرمانتان را ببرید بالای درخت و هم با قانون آلیس در سرزمین عجایب داستان را از شروعش شروع کنید در تضاد ،است اما شیوه درستی است. یک پایان بندی طبیعی - چه خوش ،باشد چه نه ـ نمیتواند از دل «هیچ چیز» رشد کند چنین پایان بندی یی نیاز به سه بذر دارد. شخصیتها وضعیت و موقعیت دشوار و مکان شخصیتها بهترین دوستهای هر نویسنده ای هستند. بسیاری از نویسنده ها از شخصیت ها تبعیت میکنند. نتیجه کار این دست نویسنده ها معمولاً شخصیتهای دوبعدی و نحیفی هستند که با وزش اولین نسیم یا بروز اولین مشکل فرار می.کنند چنین نویسنده هایی برای خلاص کردن شخصیتهای داستانهاشان واقعاً به دست پنهان خداوند نیاز دارند. اگر با شخصیت های جذابی سروکار داشته باشید، عمل داستانی جذابی هم خواهید داشت. به شخصیت داستانتان تا جایی که میتوانید عمق بدهید و خوب دربارهٔ این موضوع فکر کنید که این عمق را در چه زمانی باید نشان بدهید. صرفاً به آشکار شدن همه چیز در لحظه آخر داستان یا خویشاوند نزدیکش - فلاش بک - اتکا نکنید. شخصیت های داستانتان اجازه بدهید که راه حل های مشکلهاشان را خودشان پیدا کنند از درون خودشان و به کمک خصوصیتهای شخصیتی شان، هوش،شان استعدادهای ذاتیشان و قابلیتهایی که در مسیر داستان به دست آوردهاند در یکی از رمانهای فانتزی من نیرنگ روسپی قهرمان داستان زنی عاری از نیروهای جادویی است در جهانی آکنده از جادوگرها قهرمانهای مرد و خداهای قدرتمند. البته عواملی نیز وجود دارند که او را در برابر خطرها و مخاطره ها حفظ میکنند ،دلربایی قابلیت تصیم گیری سریع و طبیعت مهربان و دوست داشتنی او همین آخری البته او را به دردسر هم می اندازد. بعضی وقتها نقطه ضعفی جذاب در شخصیت ایجاد میشود و امکان استفاده از مسیری خارج مسیر پیرنگ را میسر می.کند در اندروکلز و ،شیر زن اندروکلز به خاطر مهربانی زیادش با حیوانات به او سرکوفت میزند. همین نقطه ضعف او را وادار میکند که تلاش کند تیغی را از پای یک شیر بیرون بکشد. و البته همین خصلت در نهایت جان او را نجات میدهد. اگر میخواهید به خاطر فراهم کردن ابزارهای خوب برای رسیدن به پایان بندی روی شخصیتهای داستانتان تمرکز کنید باید ویژگیها و موهبتهای زیادی به آنها بدهید. ممکن است چند خطر خوب و جذاب در ذهنتان داشته باشید و طبیعی است که نمی خواهید بلا استفاده بمانند پس باید شخصیت داستانتان را از نظر ذهنی و جسمی برای رویارویی با آنها آماده کنید. به این ترتیب جای این که او را با دست پنهان خداوند در برابر خطرها و مخاطرهها حفظ کنید این کار را به کمک خداوند و با ایجاد خصیصههایی در خودِ شخصیت انجام میدهید میتوانید استعدادهای ذهنی و جسمی را میان چند شخصیت تقسیم .کنید آنها تواناییهاشان را با همدیگر به اشتراک میگذارند و به هم کمک میکنند که از خطر نجات یابند. وضعیت و موقعیت دشوار باید آن قدر جذاب باشد که شخصیتهای داستانی شما را در شرایطی بغرنج قرار دهد و باید آن قدر غنی باشد که بتواند راههایی برای رهایی در اختیارشان دهد، البته نه به کمک پلیس سواره .نظام خیلی از نویسندهها فکر میکنند که با ادا کردن شرط اول کارشان را تمام کرده اند. مکان معمولاً بخشی از وضعیت و موقعیت دشوار است. شرایط بغرنج قهرمان ممکن است شامل جایی هم بشود که توی آن قرار دارد یا گیر افتاده است صحنه یک ،جنایت لبه یک پرتگاه یا وسط یک اقیانوس اینجا هم همان قاعده ها حاکماند محیط باید آن قدر خطرناک باشد که قهرمان داستان را به طور جدی مورد تهدید قرار دهد و باید آنقدر پیچیده باشد که او بتواند راهی برای نجات پیدا کند. بیابان بی آب و علفی که قطار ما در آن مانده میتواند کاکتوسهای آبدار فراوانی را در خود رشد دهد. 📚حرفه؛ داستان نویس ۴ ✍فرانک ای دیکسون/ ساندرا اسمیت #پایان_داستان @shahrzade_dastan

#چالش_هفته نوشته اشرف بهزادی نیک