هدایت شده از شهید علی تاج احمدی
زمین گرفته دلش پاک در هوایت قدس!
نمی رسد به کسی جز خدا صدایت قدس!
هنوز حرمله ها با سه شعبه منتظرند
و عمر کوته اطفال کربلایت قدس!
حقوق ضدّ بشر، سازمان چند ملل
که بسته چشم به داغ سه ساله هایت قدس!
بدون شائبه لایُمکِنُ الفِرار از عدل
سقوط و ذلت ظلم است خون بهایت قدس!
شکوه واهی طاغوت و جبت خواهد ریخت
که وعده داده به مستضعفان خدایت قدس!
چه زود پیش تو آلاله ها به صف باشند
در آن نماز که برپاست در نهایت قدس!
✍#حسن_صیاد
🇵🇸
#شعر_مقاومت
#قدس
#غزه
#بیمارستان_معمدانی
#المستشفى_المعمداني
#انجمن_شعر
#روابط_عمومی_و_فضای_مجازی_سازمان_بسیج_هنرمندان_استان_قزوین
هدایت شده از شهید علی تاج احمدی
خون ترانه ی مرا بخوان
آخرین سرود عاشقانه ی مرا بخوان
این صدای غزه است
از دهان زخم کهنه ای که وا شده
ا ز دهان نیمه جان یک پدر
که زیر نعش کودکی دوتا شده
این صدای غزه است
آن زمان که پنجه می کشند
بر گلوی خنده های هفت ساله اش
آن زمان که سوت می زنند بمب ها
قبل از انفجار ناله اش
هی شبان خوش خیال
سالهاست
گرگ از میان گله رد شده
مرز های کشوری لگد شده
روی نقشه های بی طرف
رنگ باخته ست
از کرانه های باختر
آفتاب نه
سرب در گلویشان گداخته ست
روی پرچمی
این ستاره تا به شش جهت نگاه می کند
طالع مرا سیاه می کند
یا همین دوخط
این دو مار آبی بلند که
از دوسو به هر کرانه رفته اند
موذیانه سالهاست
نیل تا فرات را نشانه رفته اند
ذره ذره می برند
این گلوی خسته را
باز هم به خواب می زند جهان دو چشم بسته را
سقفمان دوباره آسمان شده
هر قدم زمین دهان شده
بر خلاف بمب ها
این شیوخ همزبان عمل نمی کنند !
ورنه هیچ وقت
کودکان ما
گلوله را بغل نمی کنند
راستی خزان رسیده باز
فصل کوچ سینه سرخ ها ست
لیک مرگ ما به زخم تیر نیست
شیر لحظه های مرگ هم حقیر نیست
رد خون ما
روی تل ماسه ها چکیده است
از حماس تا حماسه ها چکیده است
ما همان زمان که با گلوله ها طرف شدیم
در نگاهشان هدف شدیم
روی صورت سیاه شب
آیه ها ی آفتاب را ببین
رد سرخ سیلی عقاب را ببین !
غزه کربلای تازه ای ست
خون ما نوید انتفاضه ایست
۳۰ مهر۱۴۰۲
شاعر هنرمند بسیجی مهدی مردانی
🇵🇸
#شعر_مقاومت
#قدس
#غزه
#بیمارستان_معمدانی
#المستشفى_المعمداني
#انجمن_شعر
#روابط_عمومی_و_فضای_مجازی_سازمان_بسیج_هنرمندان_استان_قزوین
هدایت شده از شهید علی تاج احمدی
قدس بی سپاه نیست
باز توأمان شدند، اشک و شعر جوششی
پس چرا نشستهاید، شاعران ارزشی؟
تا کجا فقط نگاه؟ تا کجا فقط سکوت؟
پس چه شد دو بیت شعر؟ پس کجاست کوششی؟
بین نیل تا فرات، جاری است العطش
غیر قطره اشک نیست، احتمال بارشی
لا حقوق نا بشر، سازمان بی ملل
حرفهای واهیاند، بازی نمایشی
بین قلبتان و عشق، حائلی کشیدهاید
از شما ندیده است، غنچهای نوازشی
ما هلال احمریم، درد ما صلیب سرخ
بین سرخ و سرخ هست، اختلاف فاحشی
بمبهای فسفری، آمدند بازدید
بمبهای خوشهای، آمدند سرکشی
دکتر تو گفته است: دارویت شهادت است
تا که نوبتت شود، در صف پذیرشی
بمب از آسمان رسید، بمب ناگهان رسید
بمب، وقت آن رسید... غرق تیر و ترکشی
زیر سقف ریخته، گلحماسه ریشه زد
ریزشی که میشود، ابتدای رویشی
فرع و اصلتان شهید، هفت نسلتان شهید
در کدام طایفهست، اینچنین درخششی؟
::
آی قلدران دهر! ما همه قلندریم
یک به یک بسیجی و، دانه دانه ارتشی
قدس بی سپاه نیست، پس سپاه قدس چیست؟
حاج قاسمیم ما، ای یهود داعشی!
فتح، با شهید ماست، جمعه، صبح عید ماست
ندبه، هم نوید ماست، میرسد گشایشی
✍🏻 #عباس_همتی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷🇵🇸
#شعر_مقاومت
#قدس
#غزه
#بیمارستان_معمدانی
#المستشفى_المعمداني
#انجمن_شعر
#روابط_عمومی_و_فضای_مجازی_سازمان_بسیج_هنرمندان_استان_قزوین