فقیه هزار چهره... تاملی در نامه نگاری های امام خمینی و آقای منتظری در فروردین ۱۳۶۸ 🔘 ابتدای فرودین ماه یادآور یکی از مهم ترین برهه های تاریخ انقلاب اسلامی است، آن هم عزل قائم مقام رهبری توسط حضرت امام خمینی. در این ایام چند نامه بین امام و آقای منتظری رد و بدل می شود که مهم ترین آن ها نامه ۱/۶ امام است، که هواداران و شخص آقای منتظری پس از رحلت امام خمینی سعی در تشکیک در اصالت آن نمودند، و البته در این بین دچار تناقض گویی های فراوانی شده اند. 🔘 اما فارغ از اصالت نامه نحوه برخورد آقای منتظری با این نامه در همان ایام، بسیار اهمیت دارد. در طول تاریخ انقلاب رفتار و مواضع مزورانه از افراد مختلف مدعی انقلابی گری وجود داشته است، ولی شاید بتوان گفت که نوع واکنش آقای منتظری به نامه ۱/۶ امام خمینی از مهم ترین آنها بشمار می آید. کسی که نامه ۱/۶ را خوانده باشد این حقیقت را تصدیق می کند که این نامه از عتاب آلود ترین نامه های امام است، آن هم به شخصی که به عنوان یکی از شاگردان مهم ایشان شناخته می شد و تا قبل از این نامه قائم مقام رهبری به حساب می آمد، نامه ای که علاوه بر عزل ایشان، هشدار ها و تذکرات مهمی به ایشان گوشزد می کند. 🔘 در مقابل آنچه معروف می باشد این است که آقای منتظری نامه ۷ فروردین را در جواب امام می نویسند و خود را تابع دستور امام می دانند و به عزل خود تمکین می کنند. ایشان در این نامه اینطور ادعا می کنند که: ((مطمئن باشید همان طور که از آغاز مبارزه تاکنون در همۀ‏‎ ‎‏مراحل همچون سربازی فداکار و از خود گذشته و مطیع در کنار حضرتعالی و در مسیر اسلام و انقلاب‏‎ ‎‏بوده ام، اینک نیز خود را ملزم به اطاعت و اجرای دستورات حضرتعالی می دانم؛ زیرا بقا وثبات نظام‏‎ ‎‏اسلامی مرهون اطاعت از مقام معظم رهبری است.)) و همچنین اذعان می کند که: ((اگر اشتباهات و ضعف هایی که لازمۀ طبیعت انسان است رخ داده باشد، ان شاالله با رهبری های‏‎ ‎‏حضرتعالی مرتفع گردد.)) 🔘 این موضع گیری آقای منتظری تاثیر بسزائی در مواضع امام نسبت به ایشان و نوع برخورد با وی گذاشت، بنوعی که لحن حضرت امام در نامه دوم و به فاصله یک روز بطور محسوسی تغییر پیدا کرد و امام خمینی، ایشان را که در نامه ۱/۶ (جناب آقای منتظری) خطاب قرار داده بودند، در نامه ۱/۸ (جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای منتظری دامت افاضاته) خطاب قرار دادند. 🔘 ولی این تمام ماجرا نبوده و همین آقای منتظری، واکنش دیگری به نامه امام دارند، که متاسفانه مغفول مانده است و طبق ظاهر امر، موضع واقعی ایشان نسبت به امام خمینی و نامه ایشان بوده است. ایشان در خاطرات خود که در دهه هفتاد منتشر شد به حالات و اتفاقات فرودین ۶۸ اشاره کرده اند و البته نه خود ایشان و نه تیم تدوین خاطراتشان متوجه این تناقض در مواضع نبودند. در خاطرات آقای منتظری آمده است که در روز ۶ فروردین ۶۸ و چند ساعت پس از ظهر آقای عبدالله نوری برای گرفتن توبه نامه در جواب نامه امام به ملاقات وی می آید، و زمانی که عبدالله نوری در میان گفتگو و پس از انکار نفوذ منافقین توسط آقای منتظری، به ایشان می گوید: ((لابد چیزی بوده است!))، در این موقع آقای منتظری با عصبانیت جواب می دهد: (( ....خورده است، هر که می گوید منافقین در بیت من نفوذ کرده اند و آنها به من خط می دهند))(خاطرات،ص۶۷۸) 🔘 با توجه به نامه امام که ساعتی پیش به دست آقای منتظری رسیده است و در آن به نفوذ منافقین در بیت وی اشاره می کنند، قطعا مخاطب این جملات بی ادبانه آقای منتظری مشخص است. همچنین این نکته را باید دقت کرد که به اعتراف آقای منتظری در همین کتاب، در آن زمان هیچ شبهه ای در انتساب این نامه به امام نداشته اند، پس واکنش آن روز ایشان به نامه، واکنش به امام بوده است.(ص۶۷۲) ادامه در صفحه بعد https://eitaa.com/shajare_tooba/69

ادامه صفحه قبل 🔘 حالا فارغ از این بی ادبی آقای منتظری، موضع دوگانه ایشان محل سوال است که در مقابل هشدار های خیرخواهانه حضرت امام کلماتی را بکار می برد که حتی از چاپ آن در کتاب خاطرات شرم می کند ولی فردای همین روز به امام نامه می نویسد و خود را تابع و سرباز ایشان معرفی می کند. 🔘 این دوگانگی رفتاری معنایی جز این ندارد که آقای منتظری برای در امان ماندن از خشم انقلابی امام، برخلاف موضع باطنی خود، نامه ۷ فرودین را می نگارد و مسلما اگر آقای منتظری صادقانه موضع قلبی خود را برای امام می نگاشت، واکنشی سهمگین تر از نامه ۱/۶ از سوی امام متوجه او می شد و سرگذشتی دیگر برایشان رقم می خورد. موید این تحلیل این است که آقای منتظری بعدها و پس از رحلت حضرت امام نه تنها اصل نامه امام را زیر سوال می برند، بلکه در کتاب خاطرات خود برخلاف آنچه که در نامه خود نوشته اند، از بیان هرگونه توهینی به امام خمینی دریغ نمی کنند. 🔘 طرفداران آقای منتظری در این سالها بر چند کلیدواژه درباره ایشان تاکید کرده اند، آن هم اینکه، آقای منتظری در گفتن حقیقت ملاحظه هیچ فرد و هیچ چیزی را نداشتند، و از تبعات آن ابایی نداشتند؛ ولی این دوگانگی رفتاری ایشان در یکی از حساس ترین برهه های زندگی شان، ملاک خوبی برای سنجش این دست ادعا می باشد. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا ۱۰ فروردین ۱۳۹۹

بنظرم بزرگترین اتحاد دستان بی قرار در سال ۹۶ و در مقیاس ۲۳،۶۳۶،۶۵۲ نفر ، اتفاق افتاد... #سریال_پایتخت #دست_بی_قرار #دولت_تدبیر_و_امید

🔸ابراهیم یزدی دبیرکل سابق نهضت آزادی(اردیبهشت ۱۳۹۶): به روحانی رای می دهیم؛ رای به روحانی را انتخاب میان بد و بدتر نمی دانیم، بلکه ترجیح گزینه خوب بر بد ارزیابی می‌کنیم. 🔸بخشی از قطعنامه کنگره چهاردهم نهضت آزادی (۲۹ آذر ۱۳۹۸): جدایی نهاد دین (روحانیت) از نهاد قدرت حکومت متضمن رشد ارزش‌های دینی و هنجارهای دموکراتیک است و زمینه‌ساز تحقق حاکمیت ملت و توسعه پایدار خواهد بود. 🔹هنری جان تمپل، نخست وزیر انگلستان در قرن نوزدهم میلادی، جمله‌ای دارد که در تاریخ و روابط بین الملل ماندگار شد و آن این است که «انگلستان دوستان یا دشمنان دائمی ندارد، تنها منافع دائمی دارد» 🔹ظاهرا این جمله که روزگاری در عصر استعمار تئوری روباه پیر برای مکیدن خون ملت ها بوده است، امروزه تبدیل به راهبرد مشی سیاسی نهضت آزادی شده است. سال ۹۶ به همراه اصلاح طلبان تمام تلاش خود را برای رای آوردن یک فرد روحانی معمم بکار می بندند،(البته نه بخاطر دفع گزینه افسد به فاسد بلکه انتخاب خوب از بد) ولی در سال ۹۸ از جدایی روحانیون از حکومت دم می زنند. پ ن:البته تئوری اسلام منهای روحانیت از گذشته از آمال و آرزو های این جریان بوده است و تازگی ندارد ولی عجیب این است که چگونه این جریان در سال ۹۶ کاندیدای مورد قبول خود را یک فرد روحانی معرفی می کند.

کنگره چهاردهم نهضت آزادی در آذر ۹۸ برگزار شد ولی قطعنامه این کنگره در اواخر اسفند ۹۸ منتشر گردید.

🔰 #رضا_بابایی رفت. اما سوالی که باقی می‌ماند: 💥 اختصاصی 🔸بابایی را به نوعی می‌توان #روشنفکر_دینی به حساب آورد که به نوعی منتقد اسلام سیاسی بود و حضور روحانیت در عرصه سیاسی را تضعیف می‌نمود. او معتقد بود، ماهیت روحانی در نسبت با قدرت و سیاست، ماهیت انتقادی بوده ، نه مسئولیت‌پذیری؛ لذا اگر روحانیت در موضع داور و منتقد باقی می‌ماند، بهتر می‌توانست خدمت کند تا اکنون که در مسئولیت‌های مختلف قرار گرفته و باید پاسخگو باشد!! در آثار و یادداشت‌های ایشان انتقادات بسیاری از جمهوری اسلامی وجود دارد. برخی از مواضع فکری ایشان را می‌توان در برنامه زاویه شبکه 4 در مناظره با دکتر ابوطالبی، مشاهده کرد که آرمان‌های انقلاب را تحریف کرده و منتقدانه بر تمدن اسلامی می‌تازد. ♦️از این دست تفکرات و گرایشات #سکولار مسلک در حوزه علمیه کم نبوده و نیست، اما مساله اصلی رسانه‌هایی است که مروج این مسلک و این افراد هستند. آنهم رسانه‌هایی که به نوعی مربوط به حوزه علمیه و رسانه‌‌های اختصاصی دین و شیعه هستند. 🔹به عنوان نمونه بنده سایت #شفقنا و #مباحثات را بیان کرده‌ام. این دست از رسانه‌ها که رسالت خود را رسانه‌ی دین و دینداران می‌دانند و به بازنمایی اندیشه‌های شیعه برای عموم جریانات فکری و اندیشه‌ای می‌پردازند؛ با ترویج این اندیشه‌های منتقدانه و روشنفکرانه و ترویج این دست از شخصیت‌ها که موضع و گرایش سیاسی مشخصی دارند، چه اهدافی را دنبال می‌کنند؟! 🧐به راستی در پشت پرده این سایت‌ها چه می‌گذرد؟ و از کجا تامین می‌شوند؟؟!❌ ⚜️ @taammolat74

خائنین امید ملت چه کسانی هستند؟؟؟ 🔹 دیروز رضا بابایی یکی از نویسندگان اصلاح طلب کشور به علت ابتلا به سرطان درگذشت. فارغ از تحلیل و نقد افکار و آرای وی نوع واکنش اصلاح‌طلبان به عنوان همفکران سیاسی بابایی به مرگ وی قابل توجه است. 🔸 پس از درگذشت وی اصلاح طلبان چند یادداشت وی را در فضای مجازی به صورت گسترده منتشر کردند، که از جمله آنها یادداشتی است که تحت عنوان آخرین یادداشت رضا بابایی در فضای مجازی منتشر گردید، که مربوط به ۱۹ بهمن ماه سال گذشته است، بابایی در این یادداشت همچون دیگر نوشته هایش با نگاهی غیر منصفانه و تاریک به وضعیت کشور، بیان می کند: ((ما امیدوارترین مردم دنیا بودیم. هیچ ملتی همچون ما آسان دل نمی‌بست و معصومانه اعتماد نمی‌کرد. شمشیرهای خطا و خنجرهای جفا رشته #امید ما را نبرید. در تندباد حوادث، از جان برای شمع امیدمان سرپناه می‌ساختیم. هزاران روز را به انتظار لبخندی می‌گذراندیم، اگرچه جز خشم و خشونت نمی‌دیدیم. آنان که اکنون ما را از هر تغییری ناامید کردند بر خود ببالند که مردمی شیدا و عاشق را بر خاکستر افسردگی نشاندند.)) https://t.me/rezababaei43/1269 🔹 با توجه فضای فکری نویسنده مشخص است که منظور اصلاح طلبان و حتی خود نویسنده، از مسببان ناامیدی ملت، کلیت نظام جمهوری اسلامی است و شاید شخص بابایی نیز بر همین اعتقاد بوده است و فراموش کرده بود که در خرداد ماه سال گذشته در یادداشتی تحت عنوان (آقای خاتمی از مردم عذرخواهی کنید)، چه گفته بود، بابایی در ۱۶ خرداد۹۸ در تحلیل عملکرد لیست امید و خطاب به سرکرده جریان اصلاحات گفته بود: ((شما یک #عذرخواهی بزرگ به این مردم بیچاره بدهکارید. لیست امید شما به امید این ملت خیانت کرده است. شما با فرستادن انسان‌های زبون و بی‌عمل و منفعت‌پرستی همچون محمدرضا عارف به مجلس شورا و خبرگان، امید این مردم را ناامید کردید. آقای خاتمی شما جزء معدود ستارگان درخشنده در آسمان سیاست ایران بودید؛ برای بازگشت به این آسمان سرنگون، راهی جز عذرخواهی از مردم ندارید. شما زلف اصلاحات را به کسانی گره زدید که از دیوار ساکت‌تر و از کنیز کف‌گیر خورده حقیرترند.)) https://t.me/rezababaei43/1225 🔸 این یادداشت بابایی به عنوان یکی از نویسندگان جریان اصلاحات به خوبی این حقیقت را روشن میکند که خیانتکاران به امید ملت چه کسانی هستند، همان ها که با #حماسه_تکرار ، ضعیف ترین افراد را در راس کشور گماشتند. 🔹 جریان #اصلاحات در انتخابات اسفندماه سال گذشته با استفاده از فضای احساسی حوادث آبان ماه ۹۸ و نیز حادثه سقوط #هواپیمای_اوکراینی تلاش بسیار برای قطع امید کردن ملت از نظام کردند و با رقم خوردن کمترین مشارکت سیاسی ملت، به فرافکنی در این باره پرداختند. در حالی که به اعتراف همفکران خود همچون رضا بابایی، باید به عنوان مسببان وضعیت امروز کشور پاسخگو و عذرخواه مردم باشند. #انتخابات #سرطان_اصلاحات ۹۹/۱/۱۹ @shajare_tooba 🌿

دنیا خنده دار شده است... آنان که روزگاری برای #برجام و #مذاکره با غرب سینه چاک می کردند و در این راستا برای تنش زدایی هر چه بیشتر داشتن موشک را هم زیر سوال می بردند، حال نگران عزت ملی شده‌اند... این جماعت پر تناقض برجامی، که امروز به خاطر تذکر محترمانه سفیر #چین از #عزت_ملی و سیاست نه شرقی و نه غربی، دم می زنند، همان هایی هستند که مدتی قبل، پس از قرارگرفتن کشور در لیست سیاه fatf در موضعی منفعلانه به جای بازخواست آمریکا و غرب، نیروهای انقلابی را آماج حمله خود قرار دادند. ان لم یکن لکم دین و لا تخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم @shajare_tooba 🌿

ای شهید ای انکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود برنشسته ای! دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش. بیستم فروردین ماه سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی

امشب لبالب می شود؛ دخل همه خمارها وا می شود با جام می از تشنگان افطارها از پرده گر آید برون توحید می گردد فزون بت می تراشند از قد رعنای او حجارها جای تمام فرش ها پیش قدوم یار ما می گسترانند انبیا عمامه ها دستارها یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ