eitaa logo
「شاخ ݩݕاٺツ」
424 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
201 فایل
﷽ شاخ نبات 🍯💛 تو دهه هشتادی هستی و لایق بهترین ها پس خوش بگذرون 🥰🧡 اینجا همون دورهمیه ‼️ . .دوستاتم بیار😉 لینک حرف ناشناس https://daigo.ir/secret/8412366535 ارتباط با ادمین @Gerafist_8622. اینستاگرام: @shakh_nabat_1400
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
「شاخ ݩݕاٺツ」
♥️ | به یاد مادرم! 🖐️ ناب‌ترین گفته‌ها را درباره دختر پیامبر (ص) دستچین کن دستچین لیگ پاییزه 🏴 نوجوان امروز، سلام‌! همان‌طور که خودت می‌دانی، وارد ایام فاطمیه شده‌ایم. آماده‌ای تا باهم، کمی حس‌وحال مناسب با این ایام را درک کنیم؟ 📆 بعضی روزها در تاریخ حس‌وحال ویژه‌ای دارند؛ چون به افراد خاصی منتسب شده‌اند؛ مثلاً، ایام دهه اول محرم، حس‌وحالش گره‌خورده به نام اباعبدالله علیه‌السلام و یارانشان. یا همین حالا، ایام فاطمیه، با نام مادری هجده‌ساله همراه‌شده که پای امام زمان خودش ایستاد و از «حق» کوتاه نیامد. حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، زنی بود که نه فقط به‌عنوان همسر و مادر، بلکه به‌عنوان یک «شیعه» توانست حق را بشناسد و علی‌رغم اینکه طرف‌داران کمی داشت، از آن دفاع کند. حالا بخشی از تاریخ، راوی اقتداری شده است که مادرمان هزاروچهارصد سال قبل از خود نشان داد. 🔎 الآن نوبت توست. توی رسانه‌ها و صفحات اینترنتی، دنبال حرف‌هایی درباره دختر پیامبر بگرد. ویدئوی سخنرانی یا هر نوع صحبت دیگری که درباره ایشان دیدی، با ما به اشتراک بگذار. حواست باشد که این گفت‌وگو، ما را در حال و هوای ایام فاطمیه قرار بدهد. هشتگ را هم فراموش نکن. ⁉️ چطوری در دستچین شرکت کنم؟ 📱 هر هفته منتظر یک موضوع جدید برای دستچین در نرم‌افزار نو+جوان باش. حواست باشد که برای هر دستچین تا ساعت ۲۴ همان شب فرصت داری. برای بارگذاری به صفحه «خودم» در +جوان برو، حالا یک ➕ کوچک کنار صفحه سمت راست می‌بینی، روی آن کلیک کن. در قسمت موضوع، دستچین را انتخاب و در قسمت بارگذاری، عکس یا متنت را بارگذاری کن. 🧲 راستی!‌ دوستانت را هم به این دستچین دعوت کن. 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار کانال رو به دوستان خود معرفی کنید 👌 @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📊📉📈 ١٥ آذر روز حسابدار بر تمامى حسابداران و دانشجويان عزيز حسابدارى خجسته باد..❤️🌺 ‎‌‌‌‎  ‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾ کانال رو به دوستان خود معرفی کنید 👌 @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
「شاخ ݩݕاٺツ」
م خیلی خوش گذشت ... مبارک باشه .. قلیچ خان که حالا برای دیدنش دلم پر می زد ..و به چیزی جز اون فکر
داستان ☺️🍁 - بخش سوم بعد ما رو بردن تو یک اتاق که هیچکس اونجا نبود و از قبل آماده کرده بودن .. سماور کنار اتاق می جوشید و بوی چای دم کشیده میومد .. دو تا سینی بزرگ پر بود از پیش کش های خانواده ی داماد ...کله قند و نان روغنی ..که بهش می گفتن قاتلاما و بشمه .. روسری گلدار و چارقدهای زیبای ترکمن ...و پارچه ... ما رو جای مخصوص نشوندن و بعد درست مثل اینکه اونا دارن میان خونه ی ما در زدن و آتا و آنه و برادر بزرگ و دوتا از خواهرا ؛؛؛ و پشت سرشون هم قلیچ خان وارد اتاق شدن ما همه بلند شدیم .. سلام و احوال پرسی کردیم .... از قیافه ی قلیچ خان نمی تونستم بفهمم چه حسی داره .. ولی لرزش بدن منو همه می دیدن ...وروبروی هم نشستیم ... قلیچ خان آخر از همه دو زانو نزدیک بایرام خان نشست سینه عقب داد و دستشو کرد تو شال کمرش ...آتا اول سوره ی حمد رو خوند و بعد دعا کرد.. دستهاشون رو به صورتشون کشیدن بعد همه امین گفتن .. مامان و بابا هم همین کارو کردن .... مادر آرتا چایی ریخت و به من گفت : نیلوفر جان شما تعارف کن .... بعد آتا سینه ای صاف کرد و گفت : پدر و مادر اختیار دار دختر هستن .. پسر ما دختر شما رو دیده و پسندیده ..من پدر ؛؛ شما پدر؛؛ ..هر دو خیر خواه فرزند .. ما آمدیم به خواستگاری هنوز نمک شما نخوریم نمک ما چشم شما رو نگیره و بدون رو دروایسی نظر بدین ..که پسر ما رو دیدین ,, پس گفتی تمام است ..و دختر شما رو دیدیم و خواستیم عروس پسر ما بشه ...؛؛ گلمه دیکدن خبر آل دییپ دیرلار ؛؛( به معنی خوب چه خبر بفرمایید ... و جواب خواستن هست ) داستان ☺️🍁 - بخش چهارم بابا گفت :والله آتا ؛ اینجا در این مدت خیلی به شما زحمت دادیم و نون و نمک خوردیم ..البته که چشم مارو می گیره .. این همه پذیرایی و احترام و محبت چیزی نیست که جلوی چشم ما نباشه ..ولی خودتون می دونین دختر شوهر دادن به این سادگی نیست ... من قصد ندارم دختر به راه دور بدم ..نمی تونم از بچه ام جدا بشم ... قلیچ خان دستپاچه شد و فورا گفت : من جدا نمی کنم ..می دونم سخته ..ولی راه زیاد نیست یکساعت با هواپیما .. هر وقت دلتنگ بودین کافیه به من بگین این مشکلی نیست ... بابا گفت : بله خوب من تازه این موضوع رو فهمیدم باید یکم فکر کنم بهتون خبر میدیم ما که دیگه فامیل هستیم هم جای همدیگر رو بلدیم هم شماره ی تلفن داریم ... پس اجازه بدین ما به شما خبر میدیم هر چی خواست خدا باشه همون بشه ... آتا گفت : احمد خان برای ما هم مثل شما سنت شکنی کار ساده ای نیست ..ولی همون طور که گفتین اگر خواست خدا در میون باشه ..ما کاره ای نیستیم ....و باید قبول کنیم دور وزمانه عوض شده ... بابا گفت : بله درست می فرمایید ..ما به شما خبر میدیم با اجازه دیگه باید زحمت رو کم کنیم .. خیلی خوش گذشت و عالی بود خدا به سفره های شما برکت بده و انشاالله شما هم تشریف بیارین تهران تا ما پذیرای شما باشیم .... داستان ☺️🍁 - بخش پنجم قلیچ خان گفت : احمد خان بزارین خاطرتون رو جمع کنم ..دلواپس دختر تون شدید .. ولی من مردانه وبا شرف یک ترکمن قول میدم هرگز دختر تون رو ناراحت نکنم ... گنبد خونه ای دارم اگر پسند کردین همون جا و اگر نه می فروشم و خونه ای مطابق میل شما می خرم ...و قول میدم حتی یکشب تنها نزارم .. بایرام خان گفت : احمد خان به رسم خودتون از نیلوفر خانم هم نظر بخواین ... آخه نه قلیچ خان بچه است نه نیلوفر خانم این مراسم برای زمانی بود که دختر نه سال و پسر هفده ساله رو عقد می کردن .. خوب عقل رس نبودن ..ولی در این مورد صدق نمی کنه ..اجازه می فرمایید ؟ ... بابا که ، ما همیشه بهش می گفتیم سریع الرضا ..خیلی نرم شده بود .. گفت : بله من تا الان خلاف میل بچه هام کاری نکردم ..به عنوان یک پدر نمی تونم قبول کنم بچه ام ازم دور باشه .... ولی خوب این زندگی اونه ... حرفی نیست بگو بابا نظرت رو هر چی که هست بگو ...... حالا گلوی من اونقدر خشک شده بودکه نمی تونستم حرف بزنم تازه خجالت هم می کشیدم .... با زحمت همین طور که سرم پایین بود گفتم : منو ببخشید که می خوام صادق باشم ..آنه قبلا از من جواب گرفتن ...اگر بابا و مامانم اجازه بدن ..من قبول می کنم .... آتا گفت :احمد خان و خانم شما هم موافقت کنین و بزارین دو جوون بهم برسن ... به امید خدا ..شاید تا اینجا برای همین خدا شما رو فرستاد ... آنه متوجه بود و مادر آرتا تند و تند براش می گفت که چی شده ..شروع کرد به خندیدن و دست زدن ....و به من گفت بیا ...و دستش رو داد به من که ببوسم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاک شد هرکه در این خاک زیست خاک چه داند که در این خاک کیست سرانجام که باید از این خاک رفت خوشا آنکه پاک آمد و پاک رفت کانال رو به دوستان خود معرفی کنید 👌 @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
یا امام رضا (علیه‌السلام) نظری به حالِ ما کن...🌸 صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا کانال رو به دوستان خود معرفی کنید 👌 @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا