eitaa logo
「شاخ ݩݕاٺツ」
425 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
201 فایل
﷽ شاخ نبات 🍯💛 تو دهه هشتادی هستی و لایق بهترین ها پس خوش بگذرون 🥰🧡 اینجا همون دورهمیه ‼️ . .دوستاتم بیار😉 لینک حرف ناشناس https://daigo.ir/secret/8412366535 ارتباط با ادمین @Gerafist_8622. اینستاگرام: @shakh_nabat_1400
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم خوانی چند نفره و هماهنگ 😍👏🎂 🇮🇷 ارسالی از طرف شما دوستان گل کانال شما هم ارسال کنید خوشحال میشیم 👌😍 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پرچم بزودی از دست امام خامنه ای میرسد به دست امام زمان ارسالی 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👏شمع ۴۴ فارسی 🥰 تبریک هموطن خانوم 👩🏻 با حجابو بد حجابو بی حجاب میزنیم مشت تو فک دشمنای این نظام 👊🎂 🇮🇷 ارسالی 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تبریک از مزار شهدای گمنام با دو بیت شعر بسیار زیبا 🙏 🇮🇷 ارسالی 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب چه حکایت قشنگیست ♡ آدم را وادار بـه فـکر کـردن ♡ به آنهایی میکند که عزیزند♡ عـزیـزتـر از جـان همچون خــدای مـهربان ♡ شبتـون قـشنگ دلتـون پـر از زیبـایی♡ 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇 ♥️ : : بغض نکن دیگه حالا که هم و دیدیم ، دست هایمان در دست هم بود تازه انگار خون در رگ هایمان جریان پیدا کرده بود. صورتش را نزدیک آورد و گونه هایم را بوسید هنوز شر داشتم اما نه آنقدر که بتواند اذیتم کند و کارش را بد بشمارم. برایم انگار عادی شده بود فقط دو هفته به عید مانده بود که دیگر قرار بود به مدرسه نرویم به هزار دل کندنی ار محسن جدا شدم و راهی مدرسه شدم هرازچندگاهی برمی گشتم و صورتش را از نظر می گرداندم و دوباره به راهم ادامه می دادم. دیگر دلم را به دریا زده بودم و باید بعد از مدرسه هم او را می دیدم ، می خواستم قبل از عید یکبار هم اورا ببینم. انگار انتظار طوری بود که ساعت هم دلش می خواست در برابرش مقاومت کند ، نمی گذشت و من را خسته کرده بود و کلافه ، از تک تک بچه ها خداحافظی کردم و راه افتادم به جای همیشگی کم کم داشتم نا امید می شدم که محسن و پرهام را دیدم. پرهام با نیلوفر بهم زده بود و نیلوفر اصرار داشت من هم با محسن بهم بزنم اما مگر می توانستم جانم هم برای محسن می رفت. به طرفم آمد و آرام سلامی داد و به گوشه ای مرا برد. نمی دانم از کی انقدر چموش و نترس شده بودم که وقتی فقط در آن کوچه محسن و پرهام بودند قدم گذاشته بودم و حالا محسنی که صورتش را مماس صورتم قرار داده بود. لحظه ای چشمانم را بستم تا آرامش را روانه وجودم کنم. چشم که باز کردم با محسن چشم تو چشم شدم. دستم را گرفت و متعدد می بوسید خواستم متقابلا این کار را انجام بدهم که نتوانستم و بر طبق عادت بوسه ای محکم روی گردنش زدم از آنجایی که در مدرسه آرایش کرده بودم و رژ قرمزی زده بودم رد لبانم روی گردنش جویای همه چی بود. : :
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇 ♥️ : : برای اینکه اذیتش کنم چیزی درباره قرمزی گردنش نگفتم ، دلم نمی خواست از محسن برای لحظه ای جدا شوم کاش آنقدر آزاد بودم که کنار محسن بودم و از کنارش جم نمی خوردم. بغلش گرفتم که دست هایش را دور کمرم گذاشت. عاشقم شدی که ، چجوری بدون من تحمل می کنی واقعا نمی دونم " عاشق شدن مگه گناهه؟ خودمم میدونم عاشقتم اونی که باید بفهمه نمی‌فهمه منم عاشقتم خودت و لوس نکن نمک ، ببینم هنوز باشگاه میری؟ " آره روز هاش و کمتر کردن اما یک روز دو سانس میمونم مسابقه دارم خوب شد پس همون روز یه سانس و بپیچون بیا پیشم خوبه؟ " میترسم چیزی نشه ، یموقع مامانم بفهمه چی رها تو ترسو نبودی که بعدم از کجا بفهمه کی میخواد بفهمه تو برای چی رفتی فقط تابلو بازی در نیار من تو همون کوچه منتظرتم اما با ماشین اوکی؟ پژو مشکی خوب پس نترس و سوار شو ته دلم پر از ترس بود مگر کجا می خواستیم برویم که احتیاج به ماشین داشته باشیم؟ اما نمی دانم چرا روحیه بچه ها تخس را پیدا کرده بودم و شجاع شده بودم که یک کلمه هم از او نپرسیدم کجا قراره برویم. " باشه همونجا منتظر باش من همون ساعت ۵ میام اونجا امیدوارم مربیم گیر نده دیگه خودت حلش کن اگر می خوای من و ببینی چون که عید نه مدرسه ای هست نه باشگاهی " باشه ، پرهام چطوره خوبه؟ با نيلو کات کردن چرا؟ دستش را روی بینی ام گذاشت و زیر لب گفت هیس نمیدونم هرچی هست زدن به تیپ و تاپ هم همشم که تو قهر و دعوان " بیا قدره من و نمی دونی که والا قهرم میکنه دلم نمیاد سری آشتی میکنم. مثل بچه ها لب هایم را آویزان کردم و بینی ام را جمع و چروک و ناراحت نگاهش کردم. خنده ای کرد و بینی ام را آرام گاز گرفت. صدای آخم بلند شد. خوب تقصیر خودته دیگه بس که با نمکی دیگه قیافت و اونجوری نکن شبیه دختر بچه تخسا میشی : :
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا