تحمل کن...
موفق که شدی
یه داستان فوق العاده برای گفتن داری:)
خطاط: مهدیپورعسگری
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
چیزی که
سرنوشت انسان را میسازد
استعدادهایش نیست
انتخابهایش است...
اینکه چه کسی و چه مسیری را انتخاب و براش تلاش میکند.
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇
♥️🖇
♥️
#رمان: #رهایی
#پارت: #صدوپنجاه
+ پس چرا اشک میریزی؟ میشه دیگه گریه نکنی؟ چرا خوشحال میشی هم گریه می کنی؟ دیگه گریه نکن خوب؟
تازه متوجه این شد که خیره نگاهم می کند سرش را پایین انداخت. سکوت کردم و صدای نفس های آسودهاش را میشندیم. یک ربعی به همان سکوت گذشت خیال من هم راحت شده بود.دلم خواست اذیتش کنم.
_ اشک شوق بود دیگه بعد این سال ها ادم از زبان عشقش بشنوه که بهش علاقه داره حالی به حالی میشه
ارام خندید.
_خوب من دیگه برم تبریز کاریم ندارید؟
+ رهاخانم نمیمونید؟ من که هم عذرخواهی کردم هم از علاقم بهتون گفتم باز می خواید برید؟ کاش شماهم...
وسط حرفش پریدم.
_ شوخی کردم آقا آروین باخانواده تشریف بیارید منم این ترم رو کنسل میکنم بخاطر شما که ایشاالله اگر خداخواست این وصلت صورت بگیره
هی راه می رفت سر گیجه گرفتم بس نگاهش کردم.
_ آقا آروین چیکار میکنید؟ سرتون گیج نرفت؟
با شرم خندید.
+ والا هیجان زده شدم کلا سیمهام قاطی کرده اتصالی زده
من هم خندیدم. دروغ بود اگر بگویم من اینطوری نیستم.
_ به پدرم شما خبر میدید؟
+ بله دیگه باید یه جربزهای نشون بدم. حالا نگن داماد دست و پا چلفتی بود. فقط روی رو به رو شدن باهاشون و ندارم.
_ نه به چند دقیقه پیش که همهاش اشک میریختم نه به الان که دارم میخندم سیم های منم مثل اینکه قاطی پاتی شده. بنظرم بیاید برگردیم تا برسیم اوناهم بیدار شدن
+ عشق که میگن همینه دیگه آدم سیم هاش قاطی میکنه. پس بفرمایید من چمدون هارو میارم.
#نویسنده : #ثنا_عصائی
#نشانه : #ث_نون_الف
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇
♥️🖇
♥️
#رمان: #رهایی
#پارت: #صدوپنجاهویک
چمدان هارا در صندوق گذاشت و در پشت را باز کرد تا بنشینم. خودش هم رفت و پشت فرمان نشست.
صدای قرآن از ضبط ماشین پیچید و گوشم را نوازش کرد. چقدر اینکارو را دوست داشتم. ساعت ۶ رسیدیم. ریموت در باغ را زد و ماشین را پارک کرد. پیاده شدم نمی دانستم باید چیکار کنم می دانستم الان همه خواب هستند.
_ فکر کنم همه خوابن
+ شما اگر خوابتون میاد برید بخوابید تا بیدارشن
_ خوابم که میاد نخوابیدم اما شما کلید دارید؟
+ الان هم در و براتون باز می کنم هم چمدونتون و میارم.
_ ممنون
با کلید در را باز کرد منتظر ماند من اول وارد شوم بعد از اینکه من وارد شدم خودش هم وارد شد و چمدان هارا هم به داخل آورد.
+ خوش اومدی
_ ممنون
+ برید اتاق من منم اینارو میارم براتون
_ خیلی ممنون خودم میبرم.
بی حرف بدون اینکه دنبال راضی کردنم باشد به سمت اتاق رفت. من هم دنبال او راه افتادم.
هنین که چمدان را زمین گذاشت صدایی هردویمان را ترساند.
+ کجا تشریف داشتید؟ ابجی خانم و آقا آروین
با شنیدم صدای روهام عین برق گرفته ها هل کردم. چه جوابش را می دادم؟ آروین هم دست کمی از من نداشت زودتر از من به خودش آمد.
+ بقیه خانواده که بیدار شدن خدمت همگی عرض می کنم.
خیره به روهام که دست به سینه نگاهمان میکرد سری به نشانه تایید تکان دادم.
+ اها باش فقط احیانا رها تو الان نباید تبریز میبودی؟
به حرف آمدم.
_ روهام آنقدر گیر نده گفت مامان اینا بیدار بشن توضیح میده دیگه.
+ پس من الان همه اهالی خونه رو بیدار میکنم.
من و آروین همدیگر را با تعجب نگاه کردیم که روهام با صدای بلند همه را بیدار کن.
+ خانما و آقایون پاشین ببینید کیا اینجان... بیدار شید
_ روهام چیکار میکنی زشته توضیح میدم بهت.
+ دیگه دیره آبجی خانم..
کم کم همه از اتاق ها خرج شدند و با تعجب مارا نگاه می کردند.
+ دخترم رها بابا تو چرا برگشتی؟
_ بابا بخدا توضیح میدم فقط یک لحظه صبر کنید.
آروین که متوجه استرس و دلشوره من شد رو به جمع گفت:
+ من اول عذرخواهی کنم میخواستیم بیدار بشید بعد توصیح بدیم که آقا روهام نذاشت. نرفتن رها خانم هم بخاطر من بود من نذاشتم.
مادرم که متوجه موضوع شده بود. باچشم برهم زدن خوشحالیاش را نشان داد.
#نویسنده : #ثنا_عصائی
#نشانه : #ث_نون_الف
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙شب های ماه رمضان
💫آسمان اجابت چقدر زیباست
🌙دوست من بیا
💫شاخه های آرزویت را بتکان
🌙الهی شیرینی کامت
💫مرا آرام جــــان باشد
🌙حالتون قشنگ ودلتون آرام
💫و شبتون سرشار از آرامش
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
#دو_خط_شعر
هر عمل از خیر و شر، کز آدمی سر می زند
آن عمل مزدش بزودی پشت در ، در می زند
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」