eitaa logo
کانال شاخه طوبی
15.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
61 فایل
اولین کانال نشر آثار حضرت علامه حسن زاده آملی و شاگردان ایشان در ایتا و تلگرام
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 وقت نزول رحمت حق از سحاب شد 🌿 یعنی که جام دیده ی ما پُر شراب شد 🌱 زهراترین ستاره ی زهرا طلوع کرد 🌿 نوری دمید و قبلگه آفتاب شد 🌺ولادت حضرت زینب (س) مبارک باد. @shakhehtoba
إلهی، صعود برزخی ام را‌ به اعتلای عقلانی ارتقا ده! فراز ۴۸۱ @shakhehtoba
:🌷✨🌹 ✍️ خیالات خاکیِ و پست با انسان چه میکند : 💠 خیالات خاکی ، آدم را این سویی می‌کند و منکوس محشور می شود « المجرمونَ ناکسوا رؤسِهم عند ربِّهِم» مجرمان نزد پروردگارشان سرهای خود منکوس و به زیرافکنده اند . چرا اینها اینگونه منکوس شدند؟ می بینی که اینها همه افکارشان خیالی و شهوانی است ، همه افکارشان خاکی و این سویی است و حالا حشرشان هم این سویی است. این فرد پر از خیالات خاکیِ سِفلی بوده و حشرش هم به سوی سِفل است . 💠 اگر انسان ، وهم و تخیّل را - که برانگیزانندهٔ شهوت و غضبند- رام کند ، به تبعِ قوه عاقله آن سویی می شود نه این سویی ، آنگاه به فرمایش خواجه « تمثلات بر او رخ می نماید . 📗 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
حضرت علامه حسن زاده آملی در محضر علامه شعرانی سالها به تحصیل علم هیئت و نجوم پرداختند و 9 سال تقویم نجومی استخراج کردند که چاپ شد و به فرموده خودشان، خیلی از شبها تا به صبح به مشاهده صورت دلآرای آسمان میپرداخند. در شعری در این باره فرمودند: من و ماه و شبانگاه و ستاره            بروى یکدیگر اندر نظاره   مرا با شاهدان آسمانى             به شبها بود بس راز نهانى خاطره ای که با عبارات و الفاظ شیرین حضرت علامه خواهید خواند، درباره یکی از همین شب ها است:  "اکنون بحث را بدین داستان که برایم پیش آمد پایان مى دهیم و آن اینکه: در زمان جوانى که بهار زندگانى است از پریشان روزگارى و بى سر و سامانى، چند روز تابستانى در دیهى کوهستانى یگانه و بیگانه بسر مى بردم، پیرمردى کهنسال و دراز اندام که گوئى از پشت و نژاد عوج عناق بود بزرگ و داناى آن دیه بود. پیرى از پیرایه دانش تهى، ولى بزیور پارسایى پیراسته و آراسته و بسیار ساده و پاک نهاد بود. از سر میهمان نوازى بدیدارم آمد و تازگیها نمود و گشاده رویى و خوش خویى از خویشتن نشان دادن، برنامه ام این بود که چون پاسى از شب مى گذشت و همه بخواب مى شدند پوشیده از مردم از سرا بدر مى آمدم و بتماشاى چهره دلگشاى آسمان سرگرم مى بودم، و با پریرویان آسمانى چشمک بچشمک روبارو، همدم و هم سخن مى شدم. من ناآگاه که آن را پیر از کار این جوان آگاه شد و هر شب در کمین من است و بدین پندار نپخته که در آن دیه گنجى نهفته است و این تهیدست‏ پا بست آن شده است و در اندیشه بدست آوردن آنست. تا شبى در پیرامون کارم که من در گوشه اى نشسته بودم و او در کنارى ایستاده بود، ناگاه نگاهم به پیکرى هنگفت و شگفت افتاد، گفتم: جن است، بسم الله الرحمن الرحیم به زبان آوردم و دیدم پنهان نشد. از جاى برخاستم و با دو دلى آهسته و آرام گام به گام گاهى گامى فراپیش و گاهى گامى فراپس، بسویش روانه شدم چنانى که او را راه چاره و گزیر گریز از من نبود، تا نزدیک شدم و دیدم آن پیر بى پیر است، ناچار از این روى داد، نخست اندکى سخن به چون و چرا آغاز شد و سپس به سازش و پرسش و پاسخ انجامی‏د، تا این که از من پرسید: این خط سپید آسمان چیست؟ گفتم از بسیارى ستاره هاى نزدیک هم و پرتو آنان خطى چنین شیرین و دلکش در سیماى زیبا و جانفزاى آسمان پدید آمده است که آنرا از راه شیرى و کهکشان مى خوانیم.  پس از شنیدن این پاسخ چند بار سرش را از پیش به پس بجنبانید و گفت این که تو گویى سخنى سخت سست است و از بیخ نااستوار و نادرست. گفتم اى پیر جوان بخت جهان دیده و سخن شنیده تو که از درستش آگاهى و بدان دانایى چه خوش است که آنرا در این دل شب از تو بیاموزم و بر دل نشانم و در روزگارم بیادگار داشته باشم و سپاسگزار شما باشم، امیدوارم که از خداى یکتاى بى همتا پاداش بسزا بستانى. پس از اندکى درنگ گفت: هنگامى که حضرت ابراهیم خلیل بفرمان رب جلیل خواست فرزندش ذبیح را قربانى کند، همین که او را بزمین نهاد تا کارد را بر گردنش نهد، پروردگار مهربان به جبرئیل دستور داد که هرچه زودتر قوچى را از بهشت مشک سرشت براى ابراهیم ببر، و از او بخواه که بجاى فرزندش این قوچ را ذبح کند، چون جبرئیل خواست قوچ را از آسمان بزمین آورد آن زبان بسته، بسى سرکشى و بى تابى کرد که بر اثر آن ناآرامى شاخش چنان سخت به آسمان کشیده شده که این خراش بر رخسار آسمان پدید آمده است" 📗منبع: حضرت علامه حسن زاده آملی، جلد2، صفحه 519 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
دو خاطره (قبل از انقلاب اسلامی) به قلم حضرت علامه حسن زاده آملی در باره استخراج زمان کسوف و عید فطر: بنده در نه سال از سنه 1337 شمسى تا سنه 1345 تقویم -یعنى سالنامه- استخراج کرده‏ ام. و مأخذ استخراجم زیج بهادرى و زیج الغ بیکى و نسخه‏اى از تسهیل زیج محمّد شاهى بوده است.  یکى از استادان ریاضى آن زمان دانشگاه تهران که چند سالى است از این نشأت رخت بربسته است در دو واقعه، آشکارا مرا تکذیب کرد که در هردو واقعه صحّت محاسبه من به وقوع پیوست. یکى واقعه کسوفى بود که یک روز یا دو روز قبل از روز وقوع آن در روزنامه اطلاعات وقوع آن را یعنى صحّت محاسبه مرا تکذیب کرده است، و چون کسوف به وقوع پیوست و صحّت محاسبه ما به منصّه ظهور رسید، در فرداى آن روز، در همان روزنامه عذرخواهى کرده‏اند، و ما نیز به احترام اعتذار اعتراضى ننموده ‏ایم. و آن کسوف را جز بنده هیچ‏ مستخرجى خبر نداده بود که بنده متفرد بودم. ره 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
موضوع رؤیت هلال ماه شوالى بود که باز بنده متفرد بودم که ماه مبارک رمضان سلخ ندارد، چون تقویم‏ ها منتشر شده‏ اند، مرحوم استاد آیة الله آقا شیخ محمد تقى آملى به من فرمود: شما یک نفر موافق ندارید، همگى ماه مبارک امسال را تمام مى ‏دانند. عرض کردم من هلال شوال را هم از زیج بهادرى و هم از زیج الغ بیکى به چهارده افق ایران استخراج کرده ‏ام، در نتیجه هلال شوّال در غروب 29 ماه مبارک رمضان در همه این آفاق قابل رؤیت است چنانکه معلوم خواهد شد، و بحمد الله چنان بوده است که به عرض رسانده ‏ایم. در آن زمان مرحوم آیة الله کاشانى رئیس مجلس بود و لکن هیچوقت به مجلس نمى ‏رفت، و دیدار با ایشان و گزارشهاى امور مجلسى در منزلش در پامنار تهران صورت مى‏ گرفت. بدین مناسبت در همان روز عید فطر آن استاد ریاضى معهود با تنى چند به حضورش رسیدند. مرحوم آقاى کاشانى به او گفت: چطور شده است که فقط یک طلبه ما درست استخراج کرده است؟ آن استاد ریاضى در جوابش این شعر سعدى را خوانده بود:    گاه باشد که کودک نادان‏         بغلط بر هدف زند تیرى‏ من به تفصیل مشخّصات هلال مذکور را مطابق آفاق یاد شده از دو زیج نام برده با خطاب محترمانه و مؤدّبانه به آن استاد ریاضى به مدیر آن روز اطلاعات داده ‏ام، و لکن از قبول آن خوددارى کرد. و بالأخره قسمتى از آن را روزنامه وظیفه آن روز که هنوز شهرت چشمگیرى کسب نکرده بود به چاپ رسانده بود. شگفت این‏که در ماه مبارک سنه بعد آن من متفرد در سلخ بودم و دیگران متفق که سلخ دارد، و صحّت محاسبه ما به وقوع پیوست که در هیچ ‏جاى ایران ادّعاى رؤیت هلال در غروب 29 رمضان نشد و دو سه واقعه دیگر نیز مشابه همین وقایع پیش آمده است‏. ره 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
إلهی، به وحدتت خلوتم ده و به کثرتت وحدتم! فراز ۴۸۲ @shakhehtoba