NAMEHA01_۲۰۲۴_۰۴_۲۲_۰۶_۳۹_۳۲_۴۹۲.mp3
4.95M
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#قسمت۱
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامهها برنامهها
#فایل_شماره_۱
#استاد_صمدي_آملي
تمام کتابها همه یکپارچه نور، و قلم نور، قدم حقیقت، و آنچه را که ظاهر و باطن این انسان عرشی و الهی را تشکیل میدهد، یکپارچه "ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین " دارد تشکیل میدهد.
یک وقتی (حالا انشاالله در بحث حضور) به محضر انورتان تقدیم میکنم که میفرمودند؛ یکی از عزیزان ما دوستان خاص ما فرمود که، یک وقتی از محضر مبارکشان پرسیدم که؛ شما شبانه روز حضورتان و مراقبتتان به چه اندازه هست؟ فرمودند "من ملکوت عالم را خدای عالم را گواه میگیرم؛ که در تمام شبانه روز حضور و مراقبت من بیست است."
انسانِ مراقب همیشه حواس خودش را از تمام شئون (و) گوناگون جمع میکند. این است که این دلها مجذوب یک همچین انسانی هستند و آقایان طایفهی ایرایی، خانمهای گرامی، خواهران، مادرها، برادرهای عزیز این طایفه، چه بدانند چه ندانند، انشاالله توجه هم دارند، که بالاخره آقا در روی کره زمین به اسم ایرای شماست، به اسم آمل شماست، به اسم طایفهی ایرانی شماست. این عزیزانی که الان اینجا جمع شدهاند، وقتی اسم طایفه ایرائی را میشنوند، یا اسم ایرا را میشنوند، اصلا حال و هوای دیگری پیدا میکنند، شما را به چشم حضرت آقا مشاهده میکنند و قهراً معنویتی که از حقیقت حضرت آقا باخبر شدند، این دلهای خسته، این دلهای رمیدهی از اشتغالات دنیا، دلهایی که نمیخواهند به حقیقت خودشان را مشغول چند روزی کنند که احیانا عمری بگذرانند، تا اینکه از این نشئهی طبیعت رخت بربندند. بلکه قلوبی که به حقیقت میخواهند بیدار باشند و میخواهند در حضور و مراقبت بهسر ببرند، برای تحصیل طهارت و حقیقت معارف الهیه جان بدهند تا جانان بگیرند، سر بدهند تا سرور بگیرند، دل بدهند تا دلدار و دلبر به دست بیاورند، اینها شما عزیزان را طایفهتان را، حسینیهی شما را، ایرایتان را، مطلقا به دید آقا نگاه میکنند و آنچنان غرق در آقا هستند که از امور دیگر هیچگونه توجهی ندارند، که به غیر از آقا چیز دیگر.
و لذا من واقعاً باید به این طایفه، باید به این روستا (آدم ) تبریک بگوید که؛ خداوند حضرت آقا را از چندین نسل قبل، از کشوری همانند سوریه، منتقل بفرماید بیاورد به سوی ایران. آن جدّ پنجمیشان از سوریه هجرت کنند به سوی ایران بیایند، بعد در ایران هم به سوی طایفهی ایرائی بیاید و در اینجا ازدواج کند و یواش یواش این نسل در اینجا باقی بماند، بعد هم خداوند وجود مقدس حضرت آقا را به این طایفه، به این مردم عنایت بفرماید که
از چندین نسل قبل، از کشوری همانند سوریه منتقل بفرماید بیاورد به سوی ایران، آن جد پنجمیشان از سوریه هجرت کنند به سوی ایران بیایند، بعد در ایران هم، به سوی طایفهی ایرایی بیاید و در اینجا ازدواج کند و یواش یواش این نسل در اینجا باقی بماند، بعد هم خداوند وجود مقدس حضرت آقا را به این طایفه، به این مردم، عنایت بفرماید که به تعبیر حضرت علامه طباطبایی (قدس سره)؛ (من این را به قلم آوردم هم در شرح دفتر دل به قلم آوردم، در یکی دو جایش و هم در کتاب مآثر آثار در مقدمه اشارهای کردم به این جمله و هم در بعضی از آثار دیگر که حالا الان یادم نیست، باز در این اثر دیگری که در دست داریم انشاءالله چاپ میشود باز، به محضر عزیزانم میرسد، آنجا آوردیم که علامه طباطبایی (قدس سره)) نزد دو بزرگوار در دونقطهی این کرهی زمین، یکی در مشهد در صحن حضرت امام هشتم (علیه الصلاة والسلام) و یکی نزد یکی از عزیزان و دوستان دیگری در منی و در عرفات در مکهی مکرمه؛ هر دو بزرگواری که بی واسطه از دهان مبارک خود علامه طباطبایی (علیه الرحمه) شنیدند، (بنده از اینها بیواسطه نقل میکنم.) که فرمود: « آقای حسنزاده آملی را کسی نشناخت، جز امام زمان و خاک پای حسنزاده طوطیای چشم طباطبایی.»
این به اندازه نیست که آدم، همسایه بشود آقا شناسی کند، (وگرنه) یا همروستایی بشود تا آقا بشناسد. گاهی افراد با یک همسفری شناخته میشوند، گاهی در یک همحجرگی یا هماتاقی در دانشگاه و حوزه یا اینکه هممحلی و امثال اینها شناخته میشوند. اما گاهی شخصیت اینقدر عمیق هست که شاید سالیانی انسان با این شخص عمیق هر شبانه روز به ظاهر باشد، اما از او خبر ندارد، از جان او، از سرّ او، از حقیقت او، آنهم بهخصوص از کسانی که حقایقی در جان دارند و این حقایق را برای هر کسی ابراز نمیکنند، داعیهی بر کتمان حقایق دارند.
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#قسمت۱
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها6
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#قسمت۱
و علی آله الطیبین الطاهرین المظلومین المعصومین سلام الله علیهم اجمعین
فرمودند که حالا که آمدی، گویمات وَاستقم کما اُمرت که ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة هر کسی لبیک بفرماید آنچه را که حق یر او القا فرموده است، اصل لبیک گفتن، طوری جواب میشنود که اگر استقامت در کار را به خرج بدهد، به مقام شریف تنزل وحی و تنزل نُزُل الهیه دست مییابد، که ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة.
با استقامت میدهند، اهل حال به تعبیر جناب شیخ اکبر محی الدین عربی، اهل حال اهل مکاشفه نمیشوند، اهل حال جرقه میخورند. جرقه خوردن، انسان را به حقایق ملکوتی دستیابی نمیدهد، استقامت میطلبد که باید در راه ادامهی مسیر بدهد تا اینکه از کتلها از امتحانها از صحنههایی که برای او پیش میآورند، امتحانهای خطرناک، از صحنههایی که برای او پیش میاورند، امتحانهای خطرناک، خیلی جانگداز، که هر یکیک امتحانش کافیست که افراد فراوانی از معرکهی تقرب به حق دور بشوند، که اگر این مسیر را با امتحانات توانست با مقاومت و استقامت طی بفرماید، انگاه به او میچشانند.
اول نشان میدهند، او را میربایند، مینمایند تا او را اهل استقامت بسازند، آنگاه به او حقایق را تقدیم بفرمایند.
شیخ رئیس در نمط دهم اشارات بعد از آنی که حقایق حِکمی را در کتاب شریف اشاراتاش القا فرمود و بهخصوص نمط هشتم، نهم، باز بهویژه نمط نهم اشارات، که مقامات العارفین است، آنچنان جناب شیخ الرئیس از جنبهی بیان عرفانی قلمزنی کرد که اصلا هر خوانندهای هر اهل قلمی، هر اهل فنی، در مقابل عبارات شیخ سر تعظیم فرود میآورد، به طوری که اگر کسی خوب نتواند بین حدیث و بین غیر حدیث تمایزی و مِیز و فرقانی داشته باشد خیال میکند که عبارات شیخ، متن احادیث اهل بیت است، چه اینکه در حقیقت، به یک تعبیری بیان احادیث ائمهی اطهار علیهم السلام است.
بعد از اینکه این حقایق را القا میکند، در پایان نمط دهم که آخر اشارات است، تحت عنوان وصیتی سفارش میفرماید که؛ میخواهی به کسانی بدهی، باید به این چند گروه ندهی، به یک گروه میتوانی بدهی.
آن یک گروه را هم باید در پنج شش مرحله امتحان بقرمایی، که تا ظرفیت پیدا کنند، حرف را ضایع نکنند، حرف ضایع نشود که حرف حریم دارد، و حریم علم به حفظ علم است از نامحرم.
غرض، امتحان میکنند تا استقامت ببخشند که انشاءالله در بحث جلسهی بعد که مربوط به شب هست، آنجا هم این اشاره را آقا فرمودهاند که دیر دیر میدهند تا استعداد، قویتر بشود.
استقامت در راه باعث میشود که میبینیم ملکوت عالم، خودش در مقابل انسان، خاشع میشود، خاضع میشود، اصلا استقامت اینطور میآورد، چهطور میبینی که یک جوان درسخوان در کلاس درس استادی در مدرسه مقاومت میکند، از سختیهای راه نمیهراسد، چهطور معلماش را در مقابلاش خاشع میکند؟ معلم چهطور دلسوز و مهربان میشود؟ چهگونه تشنهاش میشود؟ اوایل فرمودهاند: تو استقامت بکن، بعد میبینی که ملکوت عالم از تو به تو تشنهتر است، تشنگیهایش را نشان میدهد، خودش به دنبال من و شما میآید؛ ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة دیگر کانال وجودیاش را باز میکنند، ایشان قابلیت این را دارد که عل الدوام راه به سوی غیب نظام هستی داشته باشد، اما اهل حال، نه.
آنهایی که به یک واسطهای مثلا یک آتشی گرفتهاند، تشنگیشان زود برطرف میشود، اینها نه. شاید یک وقتی یک غیبی نشان بدهند، یک خوابی را به او بنمایانند، یک چهارتا جرقهای هم در جانش بهوجود بیاورند؛ ان الله لا یضیع اجر من احسن عملا، بافت نظام هستی طوریست که هر کسی ذرهای خیر و عمل صالح را از خودش ظهور بدهد، خداوند عمل او را بیاجر نمیگذارد، پاداشاش را میدهد. یک چیزکی به او مینمایانند، اما باز یواش یواش رو به افول میرود،
نامه ها برنامه ها ۶
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها6
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۶
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
#نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی ره
#قسمت۵
یعنی آن اولین موجودی که از ذات اقدس الهی صادر میشود، که خلق درش نیست، حد در او نیست، محدود به حدی نیست، اسم او را میگویند حق.
وقتی الله را با اسم شریف؛ الله، الرحمن، الرحیم ستودهایم، بعد از او بلافاصله قرآن را؛
اصلا قرآن حالت امواج دریا را دارد.
این امواج دریا را ببینید، وقتی برمیخیزد اوج میگیرد میرود بالا، آهسته آهسته میآید پایین.
قرآن اینطور است، اصلا اوج دارد!
وقتی که از بسم الله الرحمن الرحیم شروع کرد، از آن اوج تنزل میکند، میآید پایین.
بسم الله الرحمن الرحیم، میکشد پایین!
الحمد لله رب العالمین، میرود بالا!
دوباره؛ الرحمن الرحیم، همینطور موج وار؛ میآید بالا، کش و قوس دارد عالم! کش و قوس دارد!
اوج میدهد حضیض میدهد، اوج میدهد حضیض میدهد!
هو الاول، بالا
هو الآخر، حضیض
هو الظاهر، بالا!
هو الباطن، حضیض!
همینطور کش و قوس دارد.
وقتی نماز میخواند، بسم اللهاش از اوج حقیقت نظام هستی به نام الله سرچشمه میگیرد، وقتی شروع میکند که اولین اسمی به زبان بیاورد، این اسم را از الله میگیرد.
از الله که گرفت، حالا میآید پایین؛
الرحمن میکند، الرحیم میکند،
میآید تا میرسد به صادر اول،
وقتی به صادر اول رسیده، این صادر اول را دوباره میکشاند میبرد بالا.
الحمد (که صادر اول است) لله رب العالمین،
باز میگرداند به حق.
این صادر اول در حقیقت، تمام ماهاست!
فرمود:
اگر میخواهی به مقام محمود برسی که الحمد را، صادر اول را، نثار تو کنم، در جان تو بریزم، او را به تمامه به تو بدهم؛
و من اللیل فتهجد به نافلة لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا
این الحمد را این صادر اول را که مال خدا هست، لله است (این لام لام ملکیت است) این الحمد، صادر اول، نفَس رحمانی، حقیقت محمدیه (صلی الله علیه و آله و سلم) را اینی را که مال خداوند هست، این را به شما میدهیم!
از همین اول قرآن، من و شما که داریم حمد میکنیم معنایش این است؛
انسان در سیر عروجیاش میتواند به مقام شریف الحمد برسد، الحمد!
ستایش محض است، ستایش محض است!
برادر، ببین آقا جان!
الان تمام عالم، پیغمبر را ستایش میکنند، تمام فرشتهها او را ستایش میکنند، تمام نشئهی طبیعت؛
جمادات، حیوانات، نباتات همه از دم، او را ستایش میکنند،
خدای رب العالمین، او را ستایش میکند،
از بس که ستایش شده، ستایش شده، ستایش شده؛
آقا!
سه تا اسم رسمی دارد؛
احمدش ستایش است،
محمدش (صلی الله علیه و آله و سلم) ستایش است
محمودش ستایش است.
نامه ها برنامه ها ۹
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۹
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۹
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامهها بر نامهها ۱۰
#قسمت۲
چون اصلا مسقط الراس هنگام تولد وجود مبارک آقا در روستای ایرای لاریجان بود،
حالا آقایان ایراییها این افتخار را خداوند نصیب آنها کرد، اسم ایرایتان میماند
نام این روستا در تاریخ، آوازهی شهرها و کشورها میشود،
همانطوری که آقا در دیوانشان فرمودهاند که:
خرامان بگذرد از خطهی ایران غزلهایم
چهطور الان حافظ معروف است در غزلیات،
سعدی معروف است،
باباطاهر عریان در سوخت و سوز معروف است،
آقا هم در این بیت فرمودهاند لطف بفرمایید غزل "آهسته آهسته" را اگر دارید بگیرید صفحهی ۱۳۹ دیوان:
خرامان بگذرد از خطهی ایران غزلهایم
خرامان، از روی ناز و از روی وقار راه رفتن است. چهطور علما را میبینید وقتی راه میروند آهسته آهسته، سلانه سلانه
همچین راه رفتنشان با وقار است،
تنشان آرام دارد، همچین تند و تند نیستند تند راه رفتن را نمیگویند خرامان
همچین باوقار،
وقتی راه میرود، گام به گام.
این را لغت میگوید؛ خرامان، راه رفتن از روی ناز از روی وقار.
خرامان بگذرد از خطهی ایران غزلهایم
غزلهای من از خطهای ایران، از مرز ایران میگذرد اما خیلی با ناز باوقار!
به هند و سند کشد محمل ولی آهسته آهسته
این غزل را آقا کی فرمودند؟ سال ۱۳۴۳
(سال) ۵۳ ده سال، ۶۳ بیست سال، ۷۳ سی سال، الان حدود ۳۷ سال (میگذرد)،
کی فرمودند؟
غزلهای من از مرزهای ایران میگذرد
اما خرامان، همچین باوقار
همچین آدمی نیستیم که عجله داشته باشیم تند و تند حرفهای ما برود پخش بشود! عیبی ندارد، بعضی از کتابهای آقا بعد از ۴۰ سال چاپ میشود، مثلاً این کتاب ۴۰ سال دستشان است!
حالا چه عجلهای است، امروز چاپ کنیم یا فردا؟ سال بعد، ۱۰ سال بعد، ۲۰ سال بعد. الان این کتاب "گشتی در حرکت" بعد از ۴۰ سال چاپ شده و کتابهای دیگر آقا.
که میگذرد، حالا تا کجاها میرود؟
به هند و سند کشد محمل ولی آهسته آهسته
الان تا این روزش که ما در خدمت شما هستیم، الان ۲۱ دی سال ۱۳۴۳
از حدود ۳۷ سال از دی تا حالا چند ماه میگذرد؟ الان عید هستیم دیگر، حدود ۳ ماه،
۳۷ سال و ۳ ماه تا اینجا الان گذشته
حالا تا ببینی چه غوغا شده!
این یک فرمایش.
در یک غزل دیگری هم دارند که در دیوان چاپ نشده:
جلوه کند نگار من
تازه به تازه نو به نو
تا میرسد به آخر غزل؛
محضر اوستاد من (علامهی شعرانی)
رشته به رشته فن به فن
علوم من شعار من
(همچو تعبیر که علوم من شعار من )
تازه به تازه نو به نو
دشمن بیخرد بَرَد
گونه به گونه پی به پی
سنگدلی به کار من
تازه به تازه نو به نو
(آن دشمن هم دست بردار نیست
این غزل آدم را بیچاره میکند)
دشمن بیخرد بَرَد
گونه به گونه پی به پی
(به انحاء گوناگون دشمنی میکند، به انحاء مختلف پی به پی همینطور پشت سر هم سنگدلی به کار میبرد، اما چه بخواهد این دشمن چه نخواهد)
حُسن حَسن فروزد از
سینه به سینه دل به دل
همینطور جان به جان میرود
شهر به شهر میرود،
استان به استان میرود
وگرنه چه وجهی دارد؟
من بچه طلبه مثل من هزاران نفر عزیزان هستند بالاتر از بنده هستند ما کی هستیم من سگ در خانه آقا هم نمیشوم که مثلاً حالا این عزیزان برای بنده به راه بیفتند بیایند، کی هستیم ما؟
حسن حسن فروزد از سینه به سینه دل به دل این
نامه ها برنامه ها ۱۰
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۰
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۰
#ادامه_دارد
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامهها بر نامهها ۱۰
#قسمت۳
این هم اگر خیال بکنیم ما داریم پُزش را میدهیم مال ما باشد، نه.
ایناش هم؛
ز نور هشت و چهار من
تازه با تازه نو به نو
هشت و چهار میشود چهقدر؟ دوازده تا،
این هم از نور این دوازده تن امام است به من رسیده،
که خودشان در دیوان هم دارند:
الهی! ما خواستیم که پنهان باشیم، بالاخره رسوایمان کردی! حالا بر این رسواییات شکرت میکنیم (به این مضمون).
باشد!
ارباب وقتی میخواهد آدم رسوا بشود، خب رسوا بشود! ما که دلمان نمیخواست بیایم معروف بشویم.
شاید الان از طایفه بپرسید که مثلا آقاجان باشما خیلی خوشرفتاریهای ظاهری (خیلی) کردهاند یا نه؟
شاید یک کسی میخواهداینقدر نازهایی بکشد، بخواهد طایفه را با خودش داشته باشد، شهر را با خودش داشته باشد، استاناش را ، کشورش را جهان را، که مثلا ما هی خوشرویی کنیم، بیخود به یک نفر هی سلام کنیم: چاکریم مخلصایم، که دنبال ما باشند طرفدار،
اتفاقا آقا یک حالی دارند؛ وقتی تند بشوند جلال او جلوه بکند عرش خدا میلرزد.
همیشه هم الآن بنده گهگاهی از طایفهام میشنوم که دائما آقا با این ها جلال دارد.
چرا؟ (یکی از آقایان از طایفه)
نه اینکه آقا از شما میخواهد ناراحتی کند، آقا میخواهد به خداوند بگوید: آقا! ما نمیخواهیم خیلی هی سلام سلام (بکنند) که حتما دور من جمع بشوند، من فقط میخواهم از من دور شوند، که یک کسی نگوید: آقا! آقای حسن زاده خوب دارد جمع میکند!
نه خیر!
اتفاقا آقا اصلا رودربایستی هم ندارند!
نوعا جلالی هستند!
اما جلالشان آمیخته به جمال است!
نوعا به عزیزان به سروران از راه تشرها تندیها از این راه فیض میدهند!
ای خوشا آن کسانی که بفهمند چرا آقا تندی میکند!
بنده که چندین باری تشر خوردم و الآن مورد ناز هستم، اوقاتام الآن تلخ است.
میگویم: آدم یک کاری بکند از آقاجان یک تشر بخورد!
تشرهای آقا خیلی کار میرسد!
یکی از چیزهایی که الحمدلله طایفهی آقا بهره دارند، این است که دائما از تشر آقا بهرمندند!
این دلیل بر این است که پدر همیشه میخواهد بچههایش را تشر بزند، ناز که میکند بکند، ناز هم میکند،
اما نوعا پدر است دیگر! میببینید یک مهمان آمده آدم بچه را تشر میزند:
پسر خوب بنشین! حواست را جمع کن! اینطور چرا میکنی؟!
الآن فعلا برو بیرون مهمان آمده!
خوشا به حال آن فرزندانی که از پدرشان تشر میشنوند!
الحمدلله طایفهی ایرایی از این نعمت آقا بهرهمند بودند؛
که آقا فقط نازشان نمیکند بلکه مثل پدر دلسوز گاهی یک دادشان هم میزند،
و این دادِ آقا برای شما در ملکوت عالم چه کاری میرسد؟
شما خبر ندارید!
به شما عرض میکنم:
خبر ندارید نمیدانید، که آقا برای شما چه کاری میرسد؟!
من این را نباید بگویم،
ولی میدانم که (با آن اصل) فرمودند که؛
(حدیث شریف داریم: آن قضیهی فرزند و کودک در یکی از جنگها؛ گویا جنگ احد بود مثل اینکه چون مکه در تابستان جنگ شده، مکه اینجا از بس که هوا گرم میشود سنگها داغ میشود. نمیشود تابستان، هوا گرم است، در هوای گرم نمیشود آنجا این کفشهایی که من و تو میپوشیم، آنجا نمیشود پوشید، پا را میپزد!
باید مثلا گیوه باشد، از این کتانیها باشد، پارچهای باشد.
جناب رسول الله با اصحاب داشتند میرفتند جنگ، بعضی از خانمها گفتند: آقاجان! ما میآییم آن عقبهی جبههی شما مینشینیم برای شما غذا میپزیم (تدارکات شما).
بچه را با خودش آورده،
بچه را با خودش آورده،
ظهر بود، وسط ظهر، بعد از ظهر، کی؟ هوا داغ! مادر بیچاره حالا صبح تا ظهر چهقدر غذا میپخت، دیگ، چه، چهکار کنیم رزمندهها غذا بخورند!
چهقدر سرش گرم بود، خسته شده چه؟!
ناخود آگاه از بچه غافل شده، بچه از چادر در رفته، روی سنگها پایش سوخت و جیغ کشید!
تا جیغ کشید جناب رسول الله، اصحاب هم، در چادر مخصوص آقایان بودند، دیدند بچه از دور جیغ میکشد، مادر دوید آمد بیرون و روی سنگها خودش دارد میسوزد، بچه را گذاشته روی سینهاش دارد ناز میکند!
جناب رسول الله رو کرد به اصحاب فرمود: ببینید، عاطفه مادر را ببینید! خودش دارد میسوزد روی سنگ حواساش نیست اما نمیگذارد بچهاش بسوزد!
بعد فرمود: ببینید این عاطفه را این محبت را این دلسوزی را!
خداوند رحمت او صد درجه دارد؛ یک درجهاش را در دنیا در این کرهی طبیعت پهن کرده که
از آن یکصدم؛ اِی یک چیزکی به این مادر رسیده، اینقدر دلسوز است!
نود و نه تایش را دارد برای قیامتاش!
نامه ها برنامه ها ۱۰
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۰
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۰
#ادامه_دارد
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامه ها بر نامهها ۱۰
#قسمت۴
#علامه_حسن_زاده_آملی
من به شما آقایان ایراییها بگویم: اگر شما بدانید که آقا چهطور دلسوز شما هست و چگونه شما را قیامت نجات میدهد شاید شما اصلا بگویید این آقایی که ما داریم دست به هر گناهی بخواهیم بزنیم، بزنیم؛
ایشان ما را نجات میدهد!
اما حواستان جمع باشد که هرچه رحمت بیشتر است، شما هم در پیشگاه رحمت الهی شرمندگی داشته باشید!
و لذا امام سجاد ببینید ما را در کدام مکتب میپرورانند؟! آنجا پیغمبر میگوید که خدا رحمتاش صد جزء دارد؛ یک جزءاش این است، نود ونه تای آن مال قیامت نیست؟!
برای اینکه مبادا خدای ناکرده ما بگوییم که حالا که اینطور شده هرچه دلتان میخواهد گناه بکنید!
(آقا) این خدای دلسوز کار را درست میکند!
امام سجاد میگوید: نه!
یک روی صفحه را میخوانید روی دیگر صفحه را هم بخوانید!
حالا دعا میکند؛
خدایا! اگر من به ازای یک گناهم جزا و عقاب و عذاب تمام گناهان را بکشم، کم است!
من در پیشگاه توی خدای به این عظمت چه حقی داشتم گناه بکنم؟!
و لذا به نظر من الان روی کره زمین، باری که روی دوش طایفهی ایرایی هست، روی دوش هیچ طایفهای نیست!
برای اینکه آقایی که شما دارید هیچکس روی کره زمین ندارد!
مسئولیتتان زیاد است!
تابستان دارد نزدیک میشود!
الان اصحاب ابی عبدالله را ببینید دیشب شب عاشورا اصحاب نشستهاند در خیمه جلسه گرفتهاند؛
گفتند: آقا!
فرمود: بله
برای ما بد است که فردا بنی هاشم، اهل بیت پیغمبر، اولاد علی، اولاد عقیل، اولاد مسلم اینها فردا بروند شهید بشوند، بعد ما بایستیم آخرسر برویم شهید بشویم!
این برای ما ننگ است!
فردای تاریخ نمیگویند: اینها چه اصحابی بودند؟!
شما چه طور میگویید پیغمبردوست هستید؟ حال اینکه ایستادید حسین و اصحاباش را اولادش را کشته دیدید، بعد خودتان رفتید شهید شدید!
این از وجدان ما دور است، ما باید خودمان را فدای بنیهاشم کنیم.
البته از آن طرف عباس بن علی؛ این قهرمان هم بنی هاشم را جمع کرد گفت:
آقایان! علی اکبر! قاسم! عزیزان! سروران! عثمان! (اینها فرزندان امیرالمومنین بودند) جناب فضل! و دیگران و دیگران!
شما فردا طرحتان چیست؟ چهکار میخواهید بکنید؟ (ظاهراً) الان یک امشب را قول گرفتهایم فردا صبح دشمن حمله را شروع میکند، شما چهکار میخواهید بکنید؟
برگشتند گفتند: آقا حسین بن علی آقای ماست، این برای ما بد است که ما فردا زنده باشیم و بچههای مردم را ببریم پیش آقای خودمان قربانی کنیم، مردم کشته شوند آقای ما را حفظ کنند؟ این برای ما بد است!
عباس تا فرمود که این برای من بد است و من فردا تا خون در بدن دارم نمیگذارم غیر بنی هاشم به میدان برود، این برای من بد است که برادر من را دیگران بیایند کشته بشوند که او را حفظ کنند و من اینجا سالم باشم و ببینم آخر سر اگر وقت شد من شهید بشوم؟! این زشت است! من این کار را نمیکنم.
تمام (اصحاب همه) بنی هاشم شمشیر بلند کردند؛ اباالفضل! ما همه با تو همدستایم!
منتها بالاخره غیر بنی هاشم امروز پیروز شدند؛
صبح که شد حبیب و زهیر و بریر، دیشب آمدند درِ خیمهی آقا:
فردا به هیچ وجه نمیگذاریم؛ برای ما ننگ است!
باید اینطور بشویم.
تابستان در پیش است؛ عزیزانِ آقایانِ ایرایی!
یا آقا باید از ایرا برود
برود.
ما یک راه داریم؛ آقاجان! ما آقای خودمان را میخواهیم.
آقایان ایراییها! بنده به عنوان یک سگ، آقای خودم را میخواهم.
و اینهایی که از این همه راهها الان آمدهاند و خیلیها میآیند، اینها در کشور آقا! آقا! همه دل درد داریم، دنبال طبیب میگردیم، برادر!
در این نامهها بر نامهها، هی آقا میگوید: طبیب، هی میفرماید: طبیب، طبیب.
آقا! ما تو را طبیب گیر آوردهایم.
نامه ها برنامه ها ۱۰
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها۱۰
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#فایل_صوتی۱۰
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢